سیاستمداران
حجاب سیاست بر شخصیت امام نبود ظرفیت پذیرش چارهای جز وحدت نداریم

حجاب سیاست بر شخصیت امام
سیدحسن خمینی در اولین پیشهمایش «بررسی مبانی و رویکردهای فلسفی امام خمینی(ره)» که در دانشگاه ادیان و مذاهب در قم برگزار شد، طی سخنانی گفت:«به هر حال امام یک فیلسوف صدرایی است و در طبقهبندی صدرائیان قرار میگیرد. ولی در مباحث معرفتشناسی هم که احیانا در بعضی مباحثشان باشد، مباحث فلسفی که رنگ و بوی عرفان نداشته باشد، امام را بیشتر باید از مباحث جلد اول اصول شناخت. آنجا بیشتر ردپای اندیشه معرفتشناسانه امام شناخته شده است و در آنجا اتفاقا به نظر من دو نفر از اصولیهای شیعه قطعا اگر در فلسفه تعمق میکردند، تحولات بزرگی رخ میداد. یعنی میتوانستند یک ملاصدرای دوم یا حتی یک بوعلی سینا در مباحث معرفتشناسی و حتی مباحث معارفشناسانه را به تغییر بنیادین بیاورند.» یادگار امام ادامه داد: «یکی از آنها مرحوم سیدمحمدحسین اصفهانی است که بیتردید ذهن جوّالی در حوزههای معرفتشناسی دارد و یکی هم مرحوم امام است. البته امام بهخصوص در عرفان عملی کارهای بزرگی دارند که مغفول مانده و حجاب سیاست بر ابعاد شخصیت امام سایه انداخته است. بیتردید امام در بحثهای فقه و اصول مظلوم واقع شده؛ حتی در حوزهای که تمام عظمتاش را از نام ایشان دارد، آنگونه که باید شناخته نمیشود؛ و در حوزه فلسفه اسلامی بیشتر.»
نبود ظرفیت پذیرش
جلال جلالیزاده، عضو حزب اتحاد ملت، در گفتوگو با منیبان ضمن ارزیابی استقبال مردم از خاتمی گفت: «مردم نسبت به خاتمی دو دسته هستند. بسیاری از افراد خاتمی را آدم متفکر، اندیشمند، دلسوز و مدیر میدانند که در دوره او بسیاری از مشکلات مردم کم شد و آنها از لحاظ اجتماعی و اقتصادی در شرایط خوبی بودند اما متأسفانه بعدها بهخاطر محدودیتهای زیادی که به وجود آمد اصلاحطلبان با بنبست مواجه شدند و خاتمی هم از صحنه خارج شد.» وی در ادامه افزود:«لذا مردم از خاتمی بدشان نمیآید، بلکه به این خاطر که متاسفانه ساختار موجود دیگر ظرفیت پذیرفتن روشهای اصلاحطلبانه را ندارد اصلاحطلبان نمیتوانند تاثیرگذار باشند، بنابراین مردم از این نظر مأیوس و ناامید شدهاند و میدانند که با این وضعیت حتی خاتمی هم نمیتواند در کشور تاثیرگذار باشد.»
چارهای جز وحدت نداریم
مجتبی نورمفیدی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفتوگو با جماران تصریح کرد:«فکر نمیکنم کسی از وحدت سخن میگوید نظرش این باشد که همه یک گونه فکر کنند، این امکان ندارد و در یک خانواده هم نمیشود افکار همۀ اعضای یک خانواده را یکسان کرد. مهم این است که برای تنظیم رفتارها و تعامل افرادها با هم معیاری حاکم باشد. اگر اختلافنظری هست با گفتوگوی صمیمانه و دوستانه حل شود و نهایتاً با ملاک قرار دادن قانون بهعنوان آنچه که میتواند حاکم بر رفتارها باشد. وی در ادامه افزود:«افراد باید همدیگر را بهرسمیت بشناسند، گفتوگو کنند و راهی که منفعت آن برای مردم بیشتر است و با ارزشهای دینی و فرهنگی آنان سازگارتر است، انتخاب شود. ما چارهای جز وحدت نداریم. به نظر من اتحاد ملی در شرایط فعلی در حد یک ضرورت انکارناپذیر است که خدای نکرده اگر نسبت به آن کمتوجهی شود، خوف آن را داریم که مشکلاتی برای کشور پیش بیاید که آیندگان ما را سرزنش کنند.»