| کد مطلب: ۶۶۴

توقع سرمایه‌‏گذاری بجا نیست

توقع سرمایه‌‏گذاری بجا نیست

آخرین خبرهای اقتصادی ایران و دنیا

محسن جلال‌‏پور رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران در گفت‌‏و‏گو با «هم‌‏میهن»:

توقع سرمایه‌‏گذاری بجا نیست

شرایط سخت تولید و عوامل اختلال مختلف سبب شده که نرخ سرمایه‌‌گذاری از نرخ استهلاک عقب بیفتد و دو سمت عرضه و تقاضا با چالش‌‌ها و بحران‌‌های جدی مواجه شوند. محسن جلال‌‌پور، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران دراین‌باره می‌‌گوید: دلیل اصلی این اتفاق مساله بهره‌‌وری و عدم انتفاعی بودن اقتصاد است که ریشه در غیرقابل پیش‌بینی بودن اقتصاد دارد.

‌در یک سال گذشته بخش تولید در تنگنای شدیدی قرار گرفته است. به اعتقاد شما در این مدت مهمترین عوامل در شکل‌‌گیری وضعیت پرچالش فعلی برای صنایع مختلف و تولیدکنندگان چه بوده است؟‌‌

دو طرف بحث تولید یعنی عرضه و تقاضا، در طول یک سال گذشته مشکلات عدیده‌‌ای داشتند که اگر به اختصار بگویم، مهمترین آن در بخش عرضه، عدم اطمینان و غیرقابل پیش‌‌بینی‌بودن اقتصاد بوده است. در این مدت مهمترین موضوعی که در کشور نقش‌آفرین بوده، بحث توافق بوده است. تجربه تمام تولیدکنندگان، صنعت‌‌گران، خریداران و فروشندگان این است که هر زمانی که توافقی صورت می‌‌گیرد و ارتباطات بین‌‌المللی ما بهتر می‌‌شود و همچنین شرایط فروش نفت تسهیل می‌‌شود به تبع آن و براساس تجربه گذشته و سیاست‌‌هایی که همه دولت‌‌ها اتخاذ می‌‌کردند، قیمت ارز را پایین می‌‌آورند تا در این شرایط یک قیمت مصنوعی برای ارز شکل بگیرد. تولید در بخش خرید مواد اولیه و تمام نیازهایش و همین طور تمام اجزاء بازار و البته سمت تقاضا به قیمت ارز نگاه ویژه دارد. عامل پررنگ قیمت‌‌ها، سود و منفعت، سرمایه‌گذاری و حضور یا عدم حضور در بازار همواره همین نرخ ارز بوده است. بنابراین اصلی‌‌ترین عاملی که باعث این عدم اطمینان و پیش‌‌بینی‌ناپذیری شده، موضوع قیمت ارز و توافق بوده است. اینکه بالاخره امروز توافق می‌‌کنیم یا فردا، محل ابهام است. وقتی که دوره آقای روحانی به پایان رسید صحبت از این بود که در یکی دو ماه بعد از آن توافق انجام می‌‌شود. اما بیش از یک سال طول کشیده است و امروز در آستانه توافق هستیم. موضوع دوم که خیلی روی بازار تاثیرگذاشته است، بحث تقاضا است. گرانی برای مردم خصوصا دهک‌‌های متوسط و خریداران عادی بیش از حد بوده که دلیل عمده آن برداشتن ارز 4200 تومانی بوده است و اینکه در طول یکسال گذشته به دلیل عدم توافق نرخ ارز بالا رفت و نهایتا باعث شد که شرایط تورمی جدی داشته باشیم؛ به طوری که بعد از دهه 70 سخت‌‌ترین شرایط تورمی را در سال جاری تجربه کردیم. این مساله قدرت خرید مردم را کم کرده و مردم امروز بیش از نیازهای اولیه‌‌شان مثل خوراک، اسکان و برخی نیازهای ضروری دیگر نمی‌‌توانند خرید کنند. پس به طور کلی تقاضا در بازار به میزان زیادی کاهش پیدا کرده است. این کاهش باعث شده است که عملا چرخه تولید با یک وقفه‌‌ای روبه‌رو شود، چون به هر حال هر تولیدی باید فروش برود و هر صنعتی باید بازار داشته باشد.

‌سهم سیاستگذاری‌‌ها در یک سال گذشته در نابسامانی طرف عرضه و تقاضا چقدر بوده است؟

با تمامی این موارد باید سیاست‌‌های غلط و تصمیم‌‌گیری‌‌های نادرست، تغییرات مدیران و سلیقه‌‌ای عمل کردن آن را اضافه کنیم. مدیران جدید همیشه یک نگاه ساده‌اندیشانه به مسائل دارند و موضوعات کشور را یک معادله دومجهولی ساده می‌‌بینند. در حالی که برای هر موضوعی ده‌‌ها مساله باید کنار هم دیده شود. اینکه فکر کنیم شرایط کشور به گونه‌‌ای است که اگر پول و یا نقدینگی تزریق شود، می‌‌توانیم مشکلات را حل کنیم، این‌طور نیست. خیلی ساده‌‌اندیشی است که چنین تصوری داشته باشیم. همه دولت‌‌ها وقتی که وارد کار شده‌‌اند، مدیران این ساده‌‌اندیشی و نگاه کوته‌نظرانه را داشته‌‌اند. از این‌‌ها که بگذاریم، افزایش نقدینگی به بالای 5000هزار میلیارد تومان و افزایش تورمی که در اثر این نقدینگی به وجود آمده و همراه با برداشتن تورم حذف ارز 4200 تومانی در کنار نگرانی و ناامیدی و بی‌انگیزگی باعث شده است که هم در عرضه و هم در تقاضا اختلال ایجاد شود و در دو طرف قضیه، یعنی عرضه و تقاضا، با رکود مواجه شود.

‌وزارت صمت رشد5/12درصدی را برای بخش صنعت و 10درصدی را برای بخش معدن و تجارت تا پایان امسال پیش‌‌بینی کرده است. آیا در وضعیت فعلی چنین رشدی امکان‌پذیر است؟

در طول این شش برنامه توسعه همواره آمال و آرزوهایی که در ذهن داشتیم را نوشته‌‌ایم اما کدام‌یک از این برنامه‌‌ها و پیش‌بینی‌‌ها تحقق پیدا کرده است؟ هیچ‌کدام اتفاق نیفتاده است. ما امسال به هیچ عنوان به نرخ رشد 5/12درصدی برای بخش صنعت و رشد 10درصدی برای بخش معادن نخواهیم رسید. تصورم این است که اگر همین امروز توافق انجام شود و شرایط به سمت و سوی بهتری برود تا پایان سال به نرخ رشد 5 تا 8 درصد برای بخش صنعت دست پیدا می‌‌کنیم. در معدن که هنوز کارهای فراوانی داریم. چون زیرساخت‌هایش در این سال‌‌ها آماده نشده است و بخش خصوصی هم چندان در آن فعال نیست.

‌موضوع منفی شکل نرخ تشکیل سرمایه ثابت و پیشی گرفتن نرخ استهلاک از نرخ سرمایه‌‌گذاری بسیاری را نگران کرده است. آیا این اتفاق ریشه در وضعیت صنایع و بخش تولیدی ما دارد؟

زمانی که در سال 1395 رئیس اتاق ایران بودم تا به همین امروز مساله افت سرمایه‌‌گذاری را بارها گوشزد کردم و آن را مهمترین خطر پیش روی اقتصاد کشور عنوان کردم. تا سال 98 و 99 نرخ سرمایه‌‌گذاری منفی نشده بود اما از آن سال به بعد نرخ استهلاک بیشتر از سرمایه‌گذاری شد و سرمایه‌گذاری روند منفی به خود گرفت که تا به امروز هم ادامه دارد. دلیل اصلی این اتفاق هم بحث بهره‌‌وری و عدم انتفاعی بودن اقتصاد ما است که ریشه در غیرقابل پیش‌بینی بودن اقتصاد دارد. برای سرمایه‌گذاری ثابت باید یک دوره 10ساله را در نظر گرفت. بگذریم از برخی سرمایه‌گذاری‌‌ها که 20 ساله و 50 ساله هستند. ولی حداقل برای یک سرمایه‌گذاری ثابت باید یک دوره 10 ساله را لحاظ کنیم. با تغییرات هرساله، هر ماهه و هر هفته‌‌ای که در کشور به وجود می‌‌آید، به عدم اطمینان به آینده و شرایط نامطلوبی که در عرصه بین‌‌المللی داریم و همین‌طور نگرانی‌‌های قضایی، مالکیت و نگرانی‌‌هایی که به جهت اتفاقاتی که از اول انقلاب تا الان به کرات افتاده است، اعم از مصادره و دستگیری و شرایطی که برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به وجود آمده است، عدم امکان انتقال سرمایه یا سودشان به خارج از کشور، تحریم‌‌ها و... تک‌تک همه این‌‌ها می‌‌تواند عامل موثری باشد. هر کدام از این موارد به تنهایی اگر در یک کشوری اتفاق می‌‌افتاد می‌‌توانست باعث رکود شود، اما تمامی این موارد، همزمان در کشور ما در حال اتفاق افتادن است و برای همین توقع سرمایه‌گذاری توقع بجایی نیست. نهایتا این روند اگر در پایه و اساس تصمیم‌گیری و سیاستگذاری کشور و همین‌طور ساختار اقتصادی اصلاح نشود، می‌‌تواند خطرناک باشد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی