هشدار! این گلوله کمانه خواهد کرد
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
اگرچه میتوان گفت خبرسازیهای جعلی در مورد هنرمندان نامآشنا یا تلاش برای بیاعتبارسازی ایشان -بهعنوان گروهی مرجع، تاثیرگذار و برخوردار از امتیاز توجه و محبوبیت مردمی- سابقهای طولانی دارد، اما حقیقتا بروز آن در فضای تئاتر ایران و تشدید ظهور مصادیقش در ماههای اخیر امری نسبتا بدیع است. تئاتر ایران از یکسو به دلیل دایره نسبتا محدود مخاطبانش- که بخشی حاصل ویژگیهای ذاتی این هنر است و بخشبزرگترش نتیجه عدمتوسعه فرهنگی لازم در کشوری به وسعت ایران- اصولا در سالهای گذشته همواره در حاشیه قرار داشته و چندان هدف جذابی برای تولیدکنندگان اخبار جعلی نبوده است. از سوی دیگر، همین دایره محدود مخاطبان و فعالان حرفهای حوزه تئاتر، تئاتر را برای اهلش به قبیلهای متشکل از افرادی مشخص، شناسنامهدار و آشنا به هم تبدیل کرده و این موضوع حتی شامل مدیران بخش دولتی یا فعالان رسانهای حوزه تئاتر هم میشده است. اتفاقی که خودبهخود باعث افزایش سطح شناخت و آگاهی عمیقتر از شخصیت افراد، گرایشها و سوابق آنها شده و همین ویژگی نیز کار را برای جاعلانخبر و شایعهپردازان دشوار میکرده است؛ چراکه در چنین بستری، هر نوع تلاش برای جعلخبر و بیاعتبار کردن هنرمندان شناختهشده و باسابقه، طبیعتا به دیواری سخت از آگاهی پیشین مخاطبان برمیخورد و رسوایی حاصل از آن، به سوی جاعلانخبر و حامیان پیدا یا پنهان احتمالی ایشان باز میگردد. ازهمینرو است که به اعتقاد من، ظهور جاعلانخبر در فضای تئاتر و انتشار اخبار جعلی علیه هنرمندان منتقد یا حتی معترض به دولتمردان فعلی، امری است که باید بیش و پیشازهمه زنگ خطر را برای مدیراننوآمده عرصه تئاتر بهصدا در آورد. برای آنکه سوءتفاهمی پیش نیاید، ابتدا باید بگویم من به این نتیجه نرسیدهام و چنین ادعایی هم ندارم که مدیران نوآمده تئاتر دخالتی مستقیم در انتشار اخبارجعلی علیه برخی هنرمندان خوشنام منتقد یا معترض دارند، اما زمینه مناسبی وجود دارد که در صورت عدمموضعگیری آشکار مدیرانفعلی در برابر جاعلانخبر و شایعهپردازان علیه هنرمندان منتقد و ادامه مدارا با آنها، میتواند به شکلگیری چنین شائبهای یاری کند. رابطه دولت سیزدهم با هنرمندان از همان آغاز، با نوعی تنش و بیاعتمادی متقابل همراه بوده است که مقدمه آن را میتوان در دیدگاه منفی حاکم بر بخشهایی از برنامه پیشنهادی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی جستوجو کرد. بهخاطر داریم تصویر منفی و سیاهی که در آن برنامه از هنرمندان و آثار هنریشان ترسیم و از نظر جمع هنرمندان، نوعی تهدید خصمانه و برنامهای برای حذف گروهی از هنرمندان مشهور و شناختهشده دانسته شد و به همین دلیل، واکنش هنرمندان حوزههای مختلف را در قالب انتشار بیانیههای پیاپی و اعتراضآمیز برانگیخت. پس از انتشار آن برنامه نیز، هرچند وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی کرد با سلبمسئولیت نگارش بخشهایی از آن برنامه، اعتماد و آرامش را به جامعه هنری برگرداند، مدیران فرهنگی دولت جدید تاکنون چندان در جلب اعتماد و نظر مثبت هنرمندان موفق نبودهاند. مسائلی چون «توقیف یا توقیفموقت و بازبینیهای مجدد و مکرر نمایشهای دارای مجوز»، «عدم تمدید مجوز برخی نمایشهای در حال اجرا»، «شایعه ممنوع از کار شدن هنرمندانی در حوزه تئاتر» در کنار انتصاب چهرههایی تازه و کمتر شناختهشده یا افرادی شناختهشده، اما نهچندان موفق و خوشنام در پستهای مدیریتی و مشورتی مدیریت تئاتر یا حتی رخدادهایی در سایر عرصههای فرهنگی چون «تهدید علنی انتشار فهرست هنرمندان ممنوع از کار در سینما» که از نزدیکی آشکاری با حوزه تئاتر برخوردار است، در کنار دهها مساله و مشکل دیگری که در عملکرد یا مواضع مدیران جدید بروز پیدا کرده، آشکارا بر تصویر دولتمردان در نزد اهالیتئاتر تاثیری بسیارمنفی داشته و هفتهای نیست که شاهد انتقادیتازه از ایشان در رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی هنرمندان یا روزنامهنگاران حوزه تئاتر نباشیم. در چنین بستری که مدیراننوآمده دولتی، هنوز موفق به جلباعتماد عمومی اهلتئاتر و جلب نظر مثبت رسانههای مستقل نشدهاند و در برابر هنرمندان و روزنامهنگاران منتقد، بهشدت نیازمند یاری دوستانیتازه بهنظر میرسند، طبیعتا سکوت یا انفعال ایشان در برابر انتشار اخبارجعلی علیه هنرمندان منتقد، آن هم توسط فرد یا افرادی که برای مدیرانفعلی نیز کاملا شناختهشده و آشنا هستند، میتواند در بهترینحالت نوعی مدارای رضایتآمیز تلقی شود که قطعا به بهبود رابطه مدیران تازهوارد با هنرمندان مطرح و باسابقه تئاتر و جلب همدلی و اعتماد ایشان کمکی نخواهد کرد.