شبیه خطوط سركش نقاشیهایش
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

مواجهه با نگارههای صادق تبریزی در نگارخانه سهراب
صادق تبریزی از پشت شیشه به رهگذران خیابان سمیه نگاه میكند. لبخندی كمرنگ بر لبانش نقش بسته و مدادی در دست راست دارد. لابد واژهها را جستوجو میكند تا سطرها، متنهای كوتاه و بلند روی كاغذ شوند و لابهلای این متنها البته سطرهای خالی پرشمار است. ۵۰ سال قبل گالری 66 را در این خیابان تاسیس كرد. زمستان 96 قطار زندگیاش از حركت ایستاد و حالا در هفدهمین روز تیرماه ۱۴۰۱، نگارههای او در غیاب خالقش، همگان را دعوت میكنند به درون نگارخانه سهراب؛ جایی كه روشن ماند تا چراغ نگارخانه 66 خاموش نشود. گرما عابران را به خنکای نگارخانه هل میدهد. ساعت ۴ عصر است. نمایشگاه افتتاح میشود. گیزلا وارگا سینایی، عباس مشهدیزاده، حسین کاشیان، مازیار مصوررحمانی، احمد میرزا، جاوید رمضانی، بابک رشوند، مهدی نائینی، عینالدین صادقزاده و تعدادی از مجموعهداران و گالریداران، اولین بازدیدكنندگان نمایشگاه هستند. نمایشگاهی از آثار مجموعهداران مختلف، همچنین مجموعه شخصی شاهین ترکمن و آثاری از خانواده استاد تبریزی. در این نمایشگاه ۳۵ اثر نمایش داده شده که کارهایی از دورههای مختلف هستند و از ابتدای فعالیت زندهیاد تبریزی تا سالهای اخیر را دربرمیگیرد. صادق تبریزی پنج دوره اثر دارد و بهجز سفالها که دسترسی به آنها دشوار بود، آثاری از دیگر دورهها در این نمایشگاه ارائه شده است. در کنار نمایش آثار، آرتیست بوک این هنرمند نیز که توسط مازیار مصور رحمانی در 100نسخه منتشر شده، جایی در وسط نگارخانه خودنمایی میکند. همچنین یک مجموعه از آثار تبریزی شامل ۲۰ نگاره که تکبهتک توسط این هنرمند امضا شده، در این نمایشگاه به چشم میخورد که آن هم در ۱۰۰ نسخه عرضه شده است. این نمایشگاه فرصتی مغتنم است برای آشنایی مخاطبان و هنردوستان با هنرمندی كه زندگی پرماجرا و پرفرازونشیبی داشت؛ شبیه خطوط سركش، سحرآمیز و كوبنده نقاشیهایش. نمایشگاه مهمی است؛ از آنرو كه چهبسا در فقدان آثار پرشمار این نقاش، امكان برگزاری نمایشگاهی مشابه برای سالیانی دراز وجود نداشته باشد. در متن نمایشگاه به قلم «میشل تاپیه»، منتقد برجسته فرانسوی روی دیوار نقش بسته میخوانیم: «من لحظههایی به یاد ماندنی نزد صادق تبریزی در خانهاش در تهران گذراندهام؛ در میان آثاری کاملا بینقص و مجموعههایی ارزنده از حرفنگاریهای باستانی، مکتوب یا منقوش بر سنگهای سخت که این هنرمند، محتوای تاریخی- هنری همچنین پیامهای آنها را که نوعی حادثهجویی زیباشناسانه «راز دل گو» است، در آثارش ادغام کرده و از آنها فراتر رفته است. این نقاشیها بسیار امروزی است بنابراین به همان اندازه همیشگی هستند که جز صفت هنری، صفتی دیگر بر آنها اطلاق نمیتوان کرد. نقاشیهایی با وفور اخلاقی- زیباییشناسانه استثنایی و به همین دلیل، در مقولهای بسیار والا.» مهرداد فلاح، نقاش و نماینده خانواده تبریزی درباره محل برپایی این نمایشگاه میگوید: «محلی که هماکنون در آن هستیم سال ۵۲ توسط صادق تبریزی باعنوان نگارخانه ۶۶ تاسیس و ثبت شد. اولین نمایشگاه آن به مجموعه شخصی تبریزی از آثار هنرمندان همدوره خودش اختصاص داشت و در سالهای بعد نیز هنرمندان مطرح کشور اینجا نمایشگاه داشتند. چند سال پیش از فوت استاد این محل به نگارخانه سهراب تحویل داده شد و آقای ترکمن مسئولیت آن را برعهده گرفت.» فلاح درباره چگونگی انتخاب و گردآوری كارها اضافه میكند: «آثار این نمایشگاه را از دورههای مختلف كاری زندهیاد تبریزی حدفاصل سالهای 1338 تا 1392 شامل نقاشی خطها، كارهای فیگوراتیو، فیگوراتیو مدرن و مینیاتور مدرن انتخاب كردهایم. بیشتر آثار متعلق به مجموعه آقای تركمان، مدیر نگارخانه سهراب هستند و بخشی از آن را هم ما جمعآوری كردیم.» پردههای تبریزی را میتوان آخرین تصاویر باشكوه نسلی دانست که این هنرمند یکی از نمایندگان شاخص آن است؛ نسل نخستین مدرنیستهای ایرانی عمدتا با کنش «هویتمحور»، که با ارجاع به سنتهای تصویری گذشته کارشان اغلب ذیل مکتب «سقاخانه» و هنر نوسنتگرا قرار میگیرد. این نسل بر آن بود تا شناسنامه ایرانی برای کار خود داشته باشد. تبریزی از این منظر جلوه خاصی از فرهنگ ایرانی را با نگارههایش به نمایش میگذارد. زن، اسب، سوار و عشاق در کنار خوشنویسی و نقوشسنتی؛ عناصر محدود تابلوهای او هستند. عناصر و نقوش او مطابق با الگوی کهن نقاشی ایرانی است؛ با این تفاوت که ترکیببندی مدرن، خطوط ساده و مهمتر از آن کلیت اثر منطبق با هندسه نقاشی مدرن است. او در این آثار فضای سنتی نگارگری ایران را به زمان حال پیوند میزند؛ در عین حال برخی کارهایش همنشینی و ترکیبی از فیگور و خط است. تبریزی سالها پیش پی به استفاده از خط در نقاشی برد و نخستین خطنگاره را سال 1338 روی قطعات سرامیک در کارگاه سرامیکسازی اداره هنرهای زیبا اجرا کرد. از اجرای خط ثلث در کتیبه لاجوردی گرفته تا خطنوشتهها روی سفالینهها، صرفا جنبههای زیباییشناسی حروف و خطوط را مدنظر داشت و به هیچوجه برای خوانده شدن آنها را اجرا نکرد. از دیوارهای نگارخانه سهراب تا دلهای حاضران حراجهای «تهران»، «ساتبیز» و «بونامز»؛ این روزها به انحای مختلف شاهد تلاش برای تمدید یاد و نام پیشگام مكتب سقاخانه هستیم؛ هنرمندی كه پیش از مرگش قدر ندید و این روزها در آستانه پنجمین سال رفتنش، بر صدر مینشیند و آثارش خصوصا در حراجها خواهان پیدا كرده است. سال 2016 اثری از او به كریستیز دوبی راه یافت و چند دوره هم در حراج تهران و برخی حراجهای خارجی خوش درخشید. در اعلان نمایشگاه نوشته شده این كارها تا 28 تیرماه در نگارخانه سهراب برقرار است. دیگر حرفی نمانده. از نگارخانه پا بیرون میگذاریم؛ تبریزی از پس نگاهها و لبخندهای داخل نگارخانه به رهگذران نگاه میكند. تنها چندصدمتر آنسوتر، شهر در هیاهوی خود گم میشود؛ با صدای بوق ماشینها، گردش و ترمز چرخ خودروها روی آسفالت، صدای رهگذرانی كه با یكدیگر صحبت میكنند و از پشت شیشه رد میشوند و رانندگانی كه مسافران را به «مستقیم» و رسیدن به «آزادی» دعوت میكنند.