| کد مطلب: ۹۷۱

خبر جعلی در خدمت حذف

خبر جعلی در خدمت حذف

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

نگاهی به اخبار ساختگی در عرصه تئاتر که شیوه جدید پرونده‌‌سازی است

یک پیج اینستاگرامی تصویر هنرمندی را منتشر و او را به جریانی منتسب می‌‌کند که از دید مسئولان‌هنری کشور دلیل «کافی» برای ممنوع‌‌ازکاری است. نه نیازی به ارائه کردن اسناد دارد، نه اتکا به واقعیتی که دست‌‌کم به‌صورت شفاهی تاییدشده باشد؛ اما دستاویزی می‌‌شود برای حذف «عناصر نامطلوب» از سوی مدیریت تئاتر. در جهان به اخباری ازاین‌دست می‌‌گویند «فیک‌‌نیوز»؛ همان عبارتی که در کنار معادل‌‌های فارسی‌‌اش مانند «خبر جعلی» در ایران هم به‌کار می‌‌رود. مدت‌‌هاست حوزه عملکرد فیک‌‌نیوزها از سیاست و اقتصاد فراتر رفته و پا در فرهنگ و هنر هم گذاشته؛ از زمان نشریات‌کاغذی تا امروز که شبکه‌‌های‌اجتماعی زمان تولید و پخش اخبارجعلی را کوتاه و کار جعل‌کنندگان اخبار را هم آسان‌‌تر کرده‌‌اند.

تاریک‌خانه‌‌هایی برای تولید اخبار ساختگی

عمر «شایعه» و «اخبار غیرموثق» به‌شکل کنونی‌‌اش دست‌‌کم به دودهه اخیر برمی‌‌گردد. خبرهایی از جنس اطلاعات نادرست و ساختگی که با وجود قدمتش، چندسالی است قدرت و سرعت زیادی گرفته. گسترش روش‌‌ها و کانال‌‌های ارتباطی و اطلاع‌‌رسانی، گستره اخبارکذب را بیشتر و البته مقابله با آن را هم پیچیده‌‌تر کرده است. یکی از کارکردهای فیک‌‌نیوز، ارائه اطلاعات نادرست با قصد ضربه و آسیب‌زدن به یک‌فرد یا گروه است؛ روشی که سال‌‌هاست در مورد هنرمندان و جریان‌‌های فرهنگی مخالف یا زاویه‌‌دار با نگاه رسمی حاکمیت به‌کار گرفته شده. چه آن زمانی که روزنامه‌‌ای تندرو با نگاهی افراطی، هنرمند و اثری‌تئاتری را با ملغمه‌‌ای از اطلاعات نادرست و بی‌‌پایه مورد هجمه قرار می‌‌داد تا روز بعدش حیات‌هنری هنرمند مورداشاره دچار سکته شود، چه سایت‌‌ها و خبرگزاری‌‌های دولتی و امنیتی وقت که با «پرونده‌‌سازی» و به‌قول خودشان «افشاگری» درباره یک‌اثر یا هنرمندش، پرونده آن را برای مدتی طولانی می‌‌پیچیدند. در این میان، فقدان بستری برای گردش آزاد اطلاعات، سانسور رسانه‌‌های مستقل و از همه مهم‌‌تر سوءظن ریشه‌‌دار به هنر و هنرمندان مستقل و نوگرا، زمینه بروز و ظهور اخبارجعلی را بیشتر هم کرد. پیش از ظهور «وب دو» هم برخی رسانه‌‌های مکتوب برای «زدن» یک جریان مخالف سیاسی یا فرهنگی، دست به تولید و انتشار اخباری می‌‌زدند که به داده‌‌های درست و دقیقی متکی نبود. اما پس از گسترش شبکه‌‌های اجتماعی و تولد رسانه‌‌هایی که خود را شهروند-خبرنگار می‌‌نامیدند و الزامی هم به پیروی از قوانین مطبوعات نداشتند، تولید چنین خبرهایی وارد کانال دیگری شد. مسئولان، دولت‌‌ها و افرادی با اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خاص هم استفاده‌‌های متفاوتی از اخبار غیرموثق داشتند و برای حذف مخالفان، به داده‌‌های تولیدکنندگان اخبارجعلی تکیه می‌‌کردند. درنتیجه بازار فیک‌‌نیوزها هر روز بیشتر از گذشته رونق گرفت. در بستر تلگرام، کانالی برای گفتن از «پشت پرده‌‌های هنر و تئاتر» شکل گرفت؛ بدون آنکه خود را به «سند» پایبند بداند، یک نمایش روی‌صحنه را به «ترویج همجنس‌گرایی» و هنرمندی را به «نفوذ فرهنگی» متهم می‌‌کرد. نتیجه؟ حذف آن اثر از روی صحنه و ممنوع‌‌ازکاری آن هنرمند برای مدتی نامعلوم. با فیلتر شدن تلگرام و فراگیرتر شدن نقش اینستاگرام بین کاربران ایرانی، فیک‌‌نیوزها هم بساط اخبارجعلی‌‌شان را به این پلتفرم نوپا بردند و این‌بار عکس هنرمند یا اثرش بود که پیش از متن، جلوه می‌‌کرد. گردانندگان صفحات اینستاگرامی اخبارجعلی این‌بار الزاما دیگر نیازی به اتهام‌‌زنی‌‌هایی ازجنس «معاند نظام»، «وابسته به جریان نفوذ» و مانند آن نمی‌‌دیدند. با روی‌کار آمدن دولت هم‌‌سو، انگار بار اتهام‌‌هایی اینچنین سنگین و حتی «ترویج ازدواج سفید»، «بی‌‌بندوباری» و «خط گرفتن از مخالفان نظام» را به دوش اداره سانسور گذاشته بودند و خودشان بهانه‌‌هایی کم‌‌اثرتر از جنس «ناکارآمدی» فلانی در روابط عمومی فلان اداره تئاتر و «فلان هنرمند گفته ممنوع‌‌ازکارم، اما سالنش خالی است» را دستمایه دروغ‌‌نویسی‌‌شان کردند. شدت و ضعف پاگرفتن اخبارجعلی در حوزه فرهنگ و هنر همیشه ربط‌ مستقیمی به عملکرد مسئولان دولتی هنر و رویکردشان در سانسور داشته است؛ هرکجا نگاه عاقلانه‌‌تری بر «ارزشیابی و نظارت» تئاتر حاکم بوده و بهانه‌‌های واهی دستاویزی برای توقیف و حذف هنر و هنرمند نشده، فیک‌‌نیوزها با شور بیشتری دست به تولید اخبارجعلی زده‌‌اند. اما آیا قانون ایران، راهی برای مقابله با تولیدکنندگان اخبارساختگی پیش‌‌بینی کرده است؟

راه قانون برای مقابله با تولیدکنندگان اخبارجعلی

«مهدی کوهیان»، حقوق‌‌دان در گفت‌وگو با هم‌‌میهن به این پرسش پاسخ داده و می‌‌گوید: «نشر اکاذیب به‌قصد اضرار به‌غیر که یک‌عنوان کیفری در قانون مجازات اسلامی است؛ جرم‌‌انگاری نامیده شده. در قانون مطبوعات اگر رسانه‌‌ای از هیات نظارت بر مطبوعات مجوز داشته باشد، پرونده تخلفش در دادگاه کیفری استان و با حضور هیات‌منصفه رسیدگی می‌‌شود و مشمول قانون مطبوعات است. اما اگر آن رسانه دارای مجوز نباشد، مشمول آیین دادرسی افتراقی نمی‌‌شود و همچون قوانین عادی کیفری دیگر مورد بررسی قرار می‌‌گیرد.» کوهیان در ادامه به مجازات‌‌های قانونی که برای تولید اخبارجعلی پیش‌‌بینی شده هم اشاره کرده و می‌‌گوید: «اگر در مقام شاکی، طبق قانون آیین‌دادرسی کیفری بعد از صدور کیفرخواست یا جلب به دادرسی دعوای خسارت را هم مطرح کنید و مطالبه خسارت ناشی از جرم بدهید، آن هم در دادگاه رسیدگی‌‌کننده به دعوای شکایت کیفری بررسی خواهد شد. درواقع براساس قانون، هم خسارت مادی قابل مطالبه است و خسارت معنوی و هم عدم‌النفع که با هم فرق دارند. در قانون مسئولیت‌مدنی هم صراحتا ذکرشده که لطمه به حیثیت تجارتی دیگران موجب مسئولیت‌مدنی است و باید خسارتش جبران شود. بنابراین فکر می‌‌کنم نه‌تنها درخصوص رسانه‌‌های‌فیک، که هرگونه اقدام توسط هرشخصی که موجب بروز خسارت به دیگری شود، باید جبران شود. در فقه هم قاعده لاضرر را داریم. یعنی هیچ‌کس حتی اگر حق‌‌اش باشد، نمی‌‌تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به دیگری قرار دهد. بنابراین در مواردی که حتی شخصی ممکن است حق اطلاع‌‌رسانی در مورد مساله‌‌ای را داشته باشد، اما اگر موجب اضرار به دیگری شود، باید خسارت آن شخص را جبران کند.»

دخالت دولت راه‌‌گشاست؟

در سال ۲۰۱۷ یک موسسه تحقیقاتی به بررسی تاثیر اخبارجعلی روی روابط عمومی پرداخت. نتایج این تحقیقات نشان داد اخبارجعلی و داستان‌‌های بی‌‌اساس به دلایلی مانند «کم‌‌هزینه بودن انتشار فیک‌‌نیوز» رشد می‌‌کند. باتوجه به پیشینه مواجهه حاکمیت با رسانه‌‌ها و انتساب عناوین مجرمانه‌‌ای چون «نشر اکاذیب»، آیا افزودن بر مجازات‌‌های قانونی و برخورد قهری دولت با فیک‌‌نیوزها قدرت بازدارندگی دارد؟ بستن صفحات اینستاگرامی که هنرمندان را با سیلی از اتهام‌‌های بی‌‌اساس مواجه می‌‌کنند، می‌‌تواند از رواج اخبارجعلی در حوزه‌هنر کم کند؟ این سوالی است که از مهدی کوهیان پرسیده‌‌ایم. کوهیان می‌‌گوید «در مواردی که شاکی‌خصوصی وجود دارد، شکایت مطرح و در دادگاه، رسیدگی می‌‌شود و با یک حکم مواجه خواهیم شد.» اما در ادامه تاکید می‌‌کند: «اما معتقدم دولت نباید در این امور مداخله کند.» این حقوق‌‌دان، مخالفت صریح‌‌اش را در مداخله دولت به‌واسطه قانون می‌‌داند و می‌‌گوید: «قانون به‌خصوص برنامه ششم توسعه مدام، توصیه کرده که دولت از دخالت در امور هنرمندان و فعالیت‌‌های فرهنگی و هنری خودداری کند. برای تنظیم مناسبات بین اشخاص‌فعال در زمینه‌‌های فرهنگی و هنری، نظام‌صنفی حوزه فرهنگ و هنر را تشکیل می‌‌دهد. وقتی از تنظیم مناسبات و دفاع از فعالان هنر در این قانون صحبت می‌‌کنیم همه ابعاد را در نظر می‌‌گیرد. وقتی کسانی از فعالان عرصه فرهنگ و هنر همه در یک نظام‌صنفی حضور داشته باشند، اگر کسی با اخبار زرد یا فیک موجب خسارت به دیگران شود، در قالب تنظیم مناسبات صنفی با آن برخورد می‌‌شود.» کوهیان با تاکید بر اینکه «مناسبات بین اشخاص در یک نظام صنفی تنظیم می‌‌شود»، تصریح می‌‌کند: «در حوزه پزشکی اگر از پزشکی شکایت کنید، ابتدا به سازمان نظام‌پزشکی می‌‌روید تا موضوع بررسی کارشناسی شود؛ در نظام‌مهندسی و کانون‌وکلا هم همین‌‌طور. بنابراین من فکر می‌‌کنم ما نیاز به نظام صنفی داریم.»

تشکیل نظام‌صنفی از ضروریات قانون‌‌گذاری است

«تشکیل نظام‌صنفی در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه از ضروریات قانون‌‌گذاری در دوره فعلی است.» مهدی کوهیان با تاکید بر این نکته، یادآور می‌‌شود که باید به‌سمت رگولاتورها و سازمان‌‌های تنظیم‌‌گر و خود تنظیم‌‌گر برویم تا صنف‌خودش و روابط بین‌افرادش را تنظیم کند. به اعتقاد این حقوق‌‌دان، هرچه بیشتر دخالت دولت و حاکمیت را در امور خانواده‌هنر کم کنیم و حل‌وفصل آن را به صنف و نظام صنفی واگذار کنیم، بیشتر سود خواهیم کرد. کوهیان در ادامه یادآوری می‌‌کند که برای استقرار این نظام‌صنفی لازم نیست منتظر دولت بمانیم، بلکه «به شکل مدنی می‌‌توانیم نظام‌صنفی داشته باشیم: «وقتی همه فعالان‌هنری، میثاقی را باهم و درقالب یک نظام‌صنفی به‌امضا برسانند ،یعنی من متعهد به ملزومات‌صنفی هستم، اگر تخلفی کردم با من در شورای داوری یا شورای صیانت و امثالهم برخورد کنید و حکم‌صادره راهم لازم‌الاجرا می‌‌دانم. ما به‌شکل مدنی می‌‌توانیم با همدیگر هزاران توافق بکنیم. می‌‌توانیم خیلی از اختلافات را به یک شورای داوری صنفی کنیم و اگر همه اعضای‌صنف چنین میثاق‌‌نامه‌‌ای را امضا کنند، نظام‌صنفی خودبه‌خود شکل می‌‌گیرد. تشکیل چنین نظام‌صنفی‌‌ای باید در فعالان عرصه فرهنگ و هنر و رسانه به‌شکل یک‌نیاز ضروری احساس شود و برای تشکیل‌‌اش تلاش کنند.» مقابله با فیک‌‌نیوز دشوارتر از آن است که با راه‌‌حلی ساده بتوان نسخه‌‌اش را پیچید، اما دست‌‌کم در مورد تئاتر ایران، به‌نظر می‌‌رسد موثرترین راهکار برای متوقف‌کردن ماشین جعل‌خبر، حذف کارکرد اخبارساختگی باشد. چطور؟ با دوری از نگاه سلیقه‌‌ای و بی‌‌توجهی مدیران و تصمیم‌‌گیران هنری به پرونده‌‌سازی فیک‌‌نیوزها.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی