| کد مطلب: ۱۰

حراج؛ و نقش بی‌بدیل آن در تبدیل اثر هنری به سرمایه قابل مبادله

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

آنچه حراج تهران را همیشه بر صدر اخبار می‌آورد، نه کیفیت و شکل برگزاری، که معجزه همیشگی اعداد است. هنر همیشه مخاطبینی اندک داشته است و به‌خصوص در مورد هنر معاصر و مدرن این دایره تنگ‌تر هم می‌شود، اما این اعداد هستند که فراتر از مفاهیم خود را به صدر می‌برند و توجهات بیشتر و دایره وسیع‌تری از مخاطبین را متوجه حراج و بعد از آن متوجه هنر می‌کنند. این همان چاقوی دوسری است که می‌تواند حراج تهران را محل اثر یا محل تخریب هنر تبدیل سازد؛ اعدادی که ایجادکننده طیف وسیعی از مخاطبین هستند که خارج از دایره هنر قرار دارند و از چگونگی رقم خوردن این اعداد سر در نمی‌آورند. حراج تهران در نقش یک چاقوی برنده که از یک سو کمک می‌کند هنرهای تجسمی به عنوان یک شغل حرفه‌ای و تمام‌وقت و دارای شأن اجتماعی بالا در جامعه معرفی شود، می‌تواند دست خود را نیز قطع کند و به مرور به هنرمند و هنرمندان خط و خطوطی دهد که هنر به تکرار افتاده و راه تقلید و پیروی محض را به دست کسب سود و درآمد بالاتر پی بگیرد و از خلاقیت‌های بازار پس‌زن دست بکشد و راهی را پیش پای او بگشاید که بازگشت از آن، هم برای هنرمند و هم جامعه هنری دشوار باشد و او را به شکل یک تولیدکننده و اثرش را به شکل یک کالا در خط تولید برجسته سازد. اما آیا می‌شود از ترس تاریکی به دل آن نزد و از ترس از‌دست‌دادن بازار سرمایه از نان و کسب و کار حرفه‌ای و مستقل دست کشید، یا آیا باید به سازوکار سنتی و بخور و نمیر هنر در گذشته تن داد و با جهان جدید و گستردگی آن قهر کرد. در چنین بزنگاه‌ها و مواجهه‌هایی، آنچه به نظرم تعیین‌کننده است و می‌تواند خود را نجات دهد یا غرق سازد، خود هنرمند و شیوه برخورد او با ابزارهاست. در این چنین اتمسفری، حراج تهران را ابزاری برای هنرمند می‌دانم که خوب است در بازه‌ای از آن استفاده کند و در بازه‌ای از آن پرهیز و خود را در قامت مؤلف برای همیشه نگاه دارد؛ مؤلفی که گاهی به بازار نگاه می‌کند و گاهی از آن دور می‌شود و پرهیز می‌کند. اینکه حراج می‌تواند اثر هنری را کالا کند کاملا درست است و این جدای از آن است که هنرمند خود را خط تولید نداند و اثرش را به مثابه کالا به هیچ بازاری از جمله حراج نکشاند. او وظیفه دارد به مفاهیم و اندیشه‌ها و شیوه‌های خود بیندیشد و بگذارد اثرش در هر جایی که رفت زندگی و سرنوشت خود را سپری کند. او مؤلف است و نه نگهبان. در حراج تهران آنچه اتفاق می‌افتد خرید و فروش اثر هنری است و این چنین کارایی شیوه و رسم و روش خود را می‌طلبد که می‌توان به برخی موارد آن ایراد وارد کرد و برخی را کم و کاست یا گج‌سلیقگی دانست. اما چیزی که مهم است این است که وجودش مهم است و مثل هر شیوه دیگر از پرداختن به هنر چه آنکه به معنا تکیه دارد و چه آنکه به روش و سبک و چه آنکه به بازار و ارزش، این هم حق حیات و حق طی کردن مسیر خود را دارد. حراج تیرماه 1401 که به فروش آثار هنر معاصر اختصاص داشت در قیاس با حراج مرداد 1400 که به‌ مانند این دوره، آثار هنر معاصر را عرضه کرد، شاهد جهش حدود 2 برابری مجموع فروش بود. حراج مرداد 1400 در شرایطی دشوار برگزار شد که کشور از نظر اجتماعی روزهای آشفته‌ای را پشت سر می‌گذاشت؛ بحران همه‌گیری بیماری از یک‌سو و مسائلی چون بحران آب در خوزستان باعث شده بود تا هم برگزاری حراج با تأخیر انجام شود و هم پرسش‌های مختلفی در مورد برگزاری این رخداد در فضای مجازی مطرح شود. شاید بتوان نتیجه‌ی این رخدادها را در مجموع فروش حراج مرداد 1400 دید که به رقم 42 میلیارد و 700 میلیون تومان رسید. تأثیر شرایط عمومی و اجتماعی، نظیر فروکش نسبی بحران کووید - 19 را می‌توان در افزایش مجموع فروش حراج دید، همانطور که شواهدش را در گردشگری و دیگر بازارها می‌بینیم. آنچه در این دوره تا حدی مورد انتقاد قرار گرفته، ورود آثاری نه‌چندان با کیفیت و فروش بالا برای آن‌ها نسبت به آثاری قوی و بدیع‌تر بوده است. بسیاری حتی ورود بعضی آثار به حراج تهران را با تعجب بررسی می‌کردند و این نگاه در اختتامیه شانزدهمین دوره حراج تهران بیشتر شدت گرفت، چراکه بسیاری از آثار با پشتوانه هنری قابل قبول در این حراج فروش نسبتا کمتری را در مقایسه با دیگر آثار پشت سر گذاشتند. به هر روی عوامل موثر بر این نتایج قابل بحث و بررسی است. اما آنچه مشهود است رشد این بازار و به نوعی توجه بخش وسیع‌تری به هنرهای تجسمی به عنوان یک سرمایه اقتصادی قابل مبادله است. چیزی که در سال‌های گذشته خواب و خیال بود. آنچه از پس چهارده دوره حراج به نوعی در آن نقش کلیدی را داشته است، شکل‌گیری مخاطبین تازه، پررنگ شدن اثر هنری به عنوان یک سرمایه و پشتوانه قابل عرضه و تبادل اقتصادی و پراهمیت شدن شغل و حرفه کاری هنرمندانِ هنرهای تجسمی است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی