جذبه جادویی دختر دریا و درخت
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

نگاهی به فیلم «تیتی» ساخته آیدا پناهنده
در حال و روز عمومی سینمای این روزهای ایران «تیتی» فیلم غریب و غیرمنتظرهای بهنظر میآید. غریب، نه به معنای غریبه و دور، بلکه در تضاد با محتوای غالب در بیشتر فیلمهای دیگر و البته همین بیگانگی هم ظاهراً به مذاق بسیاری مخاطبان جوان خوش آمده و رقم فروش فیلم بیانگر استقبالی معقول از آن است که شاید برای خیلی از فیلمهای دیگر در حد آرزو و خوابوخیال باشد. راز محبوبیت چهارمین ساخته «آیدا پناهنده» چیست؟ در درجه اول «تیتی» یک فیلم حرفهای با سر و شکل درست و داستانی سرراست است. هوشمندانه از ستارههای محبوب سینما در نقشهای اصلی استفاده کرده که براساس شناخت تماشاگر از پرسونای هرکدام، ترکیب جذابی ساختهاند و دریافتی از محتوای کلی داستان را پیشاپیش به بیننده منتقل میکنند؛ اما ضمناً جای کشف و شهودی لذتبخش حین تماشا هم برای مخاطب باز است. داستان «تیتی» عاشقانهای غیرممكن است كه به مدد قوت روایت و جادوی سینما قابل باور میشود. پناهنده به خوبی میداند از یكجای داستان از رئالیسم مرسوم فاصله میگیرد و به واسطه مقدمهپردازی درست، تخیلی معقول را جایگزین انتخابهای اجباری زندگی میکند. در زندگی واقعی و در روزمرگی مرسوم، احساس عاطفه یك بانوی جوان فرودست به «آقا»ای جاافتاده از طبقهای دیگر اتفاقی گذراست كه اگر جدی گرفتهشود میتواند زمینهساز فاجعهای عاطفی باشد؛ اما همین ماجرا در «تیتی» بهانهای شده است برای طرح مضامینی كه حاوی برخی پرسشهای ازلی و ابدی انسانند: عشق چیست؟ و محك صداقت در عشق كدام است؟ و ظرفیت آدمها برای فداكاری در راه آن را چطور باید اندازه گرفت؟ و اینكه فداكاری جسمانی عظیمتر است (تحمل ضرب و جرح، آزمایش آب و آتش) یا فداكاری مادی (گذشت از پول، خانه و دستاورد علمی) یا انسانی (پذیرش جدایی از فرزند). رسیدن از یك قالب داستانی تكراری به چنین سؤالاتی و درگیركردن ذهن بیننده با پاسخهای آن علاوه بر مهارت در داستانگویی نیازمند پختگی نگاه راوی این دنیا است؛ مرحلهای كه آیدا پناهنده نشان میدهد از آن بیبهره نیست. اما علاوه بر مخاطبان جوان، تماشاگران خاص نیز از تماشای «تیتی» لذت میبرند. بخشی از این لذت، بدون شك با آنچه بالاتر گفتیم مربوط است: لذت از تماشای یك فیلم استاندارد با پرداختی متناسب كه فراتر از قصهگویی به كاشتن سؤالاتی در باب مفاهیم زندگی در ذهن بیننده میپردازد. (نخستین مشخصه همه فیلمهای ماندگار تاریخ سینما) اما فیلم برای این دسته از تماشاگرانش هم تكخالهایی در آستین دارد كه در بزنگاههای مختلف داستان رو میكند. واضحترین این تكخالها، ارجاعاتی است كه پناهنده به تعدادی از فیلمهای محبوبش (و محبوب بسیاری تماشاگران دهه شصتی) میدهد. مثلاً میشود تیتی و امیرساسان را ادامه «چلسومینا» و «زامپانو»ی فیلم «جاده» دانست كه حالا پس از سالها كنار هم ماندن به این روزگار افتادهاند و فیلمساز ما برای جبران زندگی تباه آن دخترك معصوم، فرصتی دوباره در اختیارش گذاشته تا عاشق شود و فداكاری كند و به فرجامی درخور شخصیت نهفتهاش برسد. همچنین به زامپانو مهلتی داده تا تهمانده علایق پنهانمانده زیر رذایلش را بیرون بكشد و به چلسومینا ابراز عشق كند. البته در شخصیتپردازی تیتی فقط چلسومینای سادهدل فلینی دخیل نیست، بلكه ردپای همه كولیهای شهرآشوب «صدسال تنهایی» و «رمدیوس خوشگله» دستنیافتنیاش را به وضوح میشود دید. همچنانكه نشانه ایثارهای عاشقانه دنیای تاركوفسكی را هم بارها بروز میدهد. چه با نمایش قدرتهای جادوییاش و چه در میزانسنهای گستردهای كه به عنوان جزئی فعال در طبیعت بخشنده پیرامونش به تصویر كشیده شدهاست و البته تشرف عاشقانهاش در دل دریا هم ضمن مشابهت با جنس فداكاری در جهان تاركوفسكی، ریاضت شبانه قهرمان كوروساوا در « افسانه جودو» را به یاد میآورد كه به عبور از مرز آگاهی و وصول به بلوغ اندیشه میانجامد. تركیب دلپذیر این مایههای پراكنده با خصوصیات اصیل گفتار و رفتار زنان گیلانی كه هم مدیون پرداخت كارگردان و هم صرف انرژی بازیگر اصلی است، به خلق یكی از دلچسبترین و باورپذیرترین شخصیتهای دهه اخیر در سینمای ایران انجامیده كه به راحتی از یاد بیننده نمیرود و نگران فرجام داستانش میماند. اما دستاورد مهم دیگر آیدا پناهنده در «تیتی» رسیدن به زبانی دوپهلو ولی اثرگذار برای طرح آسیبهای اجتماعی زنان، به ویژه ساكنان شهرهای كوچك و روستاهاست. دشواریهای مضاعف این زنان برای زندگی مستقل و آبرومند در زیر نگاههای سنتزده و عهدبوقی، وابستگیهای منجر به استثمار به مردان بیمسئولیت و محرومیت قراردادی از همه علایق و خواسته شخصی فقط بخشی از این آسیبهاست که اختصاص به جغرافیای خاصی هم ندارد و پیش از این بارها دستمایه خلق آثار تلخ و نامراد شده. «تیتی» این همه را با زبانی ملیح در دل یک عاشقانه کوچک مطرح میکند و اجازه میدهد مثل «ابراهیم» داستان که به تدریج نیازش بدل به شیفتگی میشود، منزل به منزل با سیاهی و دنائتی که دور زندگی این زن بیپناه چنبره زده، آشنا شویم. رسیدن به این زبان خاص برای دراماتیزه کردن معضلات اجتماع برگ برنده اصلی آیدا پناهنده و همکارانش در«تیتی» است. زبانی نرم و شیوا که هم خوشایند مخاطب خسته از خشم و ملال است، هم نوید آغاز فصل جدیدی برای کارگردان، و هم پیشنهادی به دیگر فیلمسازانی که دغدغه طرح پررنگ مسائل اجتماع در فیلمهایشان دارند: پیشنهاد آزمودن اکسیر جادویی عشق.