دوستان یکان یکان رفتند
محمود دولتآبادی نویسنده درگذشت باقر پرهام را خدمت خانواده و آشنایان ایشان تسلیت عرض میکنم. مایه تاسف است که روشنفکران ما در غربت زندگی میکنند و در غربت هم

محمود دولتآبادی
نویسنده
درگذشت باقر پرهام را خدمت خانواده و آشنایان ایشان تسلیت عرض میکنم. مایه تاسف است که روشنفکران ما در غربت زندگی میکنند و در غربت هم فوت میشوند. پرهام در کانون نویسندگان بعد از انقلاب بسیار فعال و شاید یکی از فعالترینها بود و تا هنگامی که من در کانون بودم فعالیتهای گسترده او را میدیدم. هرچند بعد از خداحافظی از کانون، دیگر چندان در جریان فعالیتاش قرار نداشتم. پرهام، شخصیت لیبرال دموکراتی داشت، همچنین در مطبوعات بسیار فعال بود و در کنار همه اینها مترجم قابلی هم بود. شاید بد نباشد خاطرهای نیز از ایشان نقل کنم. من بعد از بههمریختن وضعیت کانوننویسندگان بیشتر پرهام را میدیدم ازجمله در دوره موشکباران تهران یکبار برای صرف ناهار مهمانم شد. همزمان با صرف ناهار صدای آژیر خطر را شنیدیم و هر دو، بهسرعت به زیرزمین خانه رفتیم. مدتی در زیرزمین بودیم که متوجه شدیم صدای آژیر دوم مبنی بر رفعخطر نمیآید و تازه دریافتیم که آنچه در ابتدا شنیدهایم صدای آژیر رفعخطر بوده است و ما آن را بهجای آژیر اول گرفته بودیم.
این اشتباه باعث تعجب و خنده هردویمان شد. در پایان متاسفم که در سالهای اخیر نتوانستم ایشان را طی سفرهایی که به خارج از کشور داشتم، ببینم و درگذشت او را چون دیگر دوستانی که یکانیکان حیف شدند و از دستشان دادیم، مجددا تسلیت میگویم.