| کد مطلب: ۴۲۴۱

زنهار، مرو که ره به در نیست

زنهار، مرو که ره به در نیست

روزی نیست که سپری شود و اظهارنظری دردناک و دل‌شکن از سوی افرادی که صدایشان را می‌توانند به همه‌ ایران و بلکه جهان برسانند بلند نشود.

00 Niusha

نیوشا طبیبی

روزنامه‌نگار و مستندساز

روزی نیست که سپری شود و اظهارنظری دردناک و دل‌شکن از سوی افرادی که صدایشان را می‌توانند به همه‌ ایران و بلکه جهان برسانند بلند نشود. همین چند روز پیش سخنران مشهور (که در همه‌ زمینه‌ها از فقه تا فضا و قضا و فن‌آوری‌های پیچیده و سینما و مدیریت سیاسی و روابط بین‌الملل و روان‌شناسی، ناطق بلامنازع و بی‌رقیب است)، در اظهارنظری توهین‌آمیز، به اهل موسیقی، تاخته. اهل موسیقی ایران، سلاله‌ شریف و محترمی هستند که قرن‌هاست یکی از اصیل‌ترین هنرهای ملی ما را به خون دل حفظ کرده‌اند. من با بسیاری از آنان افتخار هم‌نشینی و هم‌سخنی داشته‌ام. شهادت می‌دهم که پاک‌دستی و شرافت و انسانیت و مهربانی و رقت قلبی که در آنها دیده‌ام، کم‌نظیر بوده است. اتفاقاً این مردمان محترم به‌دلیل اینکه با ظریف‌ترین و لطیف‌ترین نغمات و با غزل و شعر و حکمت و تعادل و تقارن و زیبایی سروکار دارند غالباً از کژی‌های معمول و آلودگی‌ها به دور می‌مانند. نمونه‌های فراوان این مردم شریف را می‌توانید در تاریخ معاصر ایران جست‌وجو کنید: روح‌الله خالقی، علینقی وزیری، ابوالحسن صبا، فرامرز پایور، حسین دهلوی، محمدرضا شجریان، محمودی خوانساری، سعید هرمزی، یوسف فروتن، علی‌اکبر شهنازی، احمد عبادی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و صدها نفر دیگر. آن سخنران، ناسزایی زشت با ترکیبی بدتر از آن را به‌کار برده. البته که کار این سخنران و محفلش از همین ناسزاگویی‌ها و ادعاهای پوچ و بی‌محتوا گرم شده است. عده‌ای از شنیدن پشت پرده‌ها ولو به‌غلط و به‌دروغ لذت می‌برند. جهانی که او برای مخاطبش می‌سازد، جهانی یکسره توطئه‌آمیز است.
دروغ‌های برساخته او هزاران بار عده‌ زیادی را رنجانده و متأثر کرده. عده‌ای که نه با او و نه با هیچ‌کس دیگری در این دنیا سر جنگ و ستیز ندارند. اما او و چند نفر مانند او به کارشان بی‌هیچ مانع و ترسی ادامه می‌دهند. نه واهمه‌ای از برخورد قضایی دارند و نه ترسی از خداوند متعال و روز حساب.
شنیدن سخنان دل‌آزار به همین‌جا ختم نمی‌شود. هزار بار اتفاق افتاده که فردی با استفاده از تریبون‌های رسمی کشور به اظهارنظر در عرصه‌هایی اقدام کرده که نه در حوزه‌ مسئولیت او بوده و نه تخصصی در آنها داشته است. گاهی این اظهارنظرها - عموماً در سیاست بین‌الملل - به ضرر کشور و به سود دشمنان تمام شده است. منافع ملی بارها و بارها به‌دلیل همین اظهارنظرهای بیهوده که گفتن‌شان هیچ مشکلی را حل نمی‌کند به‌خطر افتاده یا از دست رفته است. فرض کنید شخصی که در مسند یک مقام رسمی دولتی نشسته از لزوم به گروگان گرفتن اتباع کشورهای دیگر، ولو متخاصم سخن می‌گوید؛ بی‌آنکه نه نظام و نه دولت و نه هیچ‌کدام از ارکان کشور قصد چنین کاری را داشته باشند! اظهارنظر او بلافاصله به‌عنوان سند و مدرکی به مجامع جهانی ارائه می‌شود تا تیغ‌ها علیه منافع ملی، تیزتر شوند. نتیجه همین اظهارنظرها، از دست دادن فرصت‌ها و تنگی معیشت مردم ایران است.
شنیده می‌شود که طرحی در دست است تا اظهارنظر توسط افراد مشهور قیدوبندهایی پیدا کند. «سلبریتی»‌ها و افراد دیگر ملزم بشوند که فقط با ارائه سند و مدرکِ محکمِ بی‌شائبه‌ محکمه‌پسند حرفی در شبکه‌های اجتماعی بزنند و در غیر این‌صورت محکوم به مجازات‌های کیفری و سنگین و نفی بلد و ممنوع‌الخروج شدن از کشور و مانند اینها بشوند.
درباره‌ ابعاد این طرح می‌توان سخن‌ها گفت اما یک نکته مهم‌تر از همه است؛ آیا این بستن زبان ژاژخایی و بیهوده گفتن و دروغ گفتن شامل همه است؟ آیا سخن گفتن علیه منافع ملی بی‌توجه به مسند و موقعیت و جناح سیاسی گوینده ارزیابی می‌شود؟
نوشتن یک بازیگر یا خواننده یا فوتبالیست در صفحه‌ اینستاگرامی هر‌چه باشد، از سخن گفتن در تریبون‌های رسمی پرقدرت‌تر نیست. آنها که در این تریبون‌ها بهانه برای مظلوم‌نمایی دشمنان ایران و به‌خطر انداختن منافع ملی می‌دهند، آیا همچنان مصون خواهند ماند؟ آیا مجلس از این ناحیه احساس خطر یا مسئولیتی نمی‌کند؟

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی