پس از دو سال...
دو سال گذشت. بسیاری از طرفداران وضع موجود صادقانه گمان میکردند که شعارهایی که داده میشد اجرایی است و گرهی از مشکلات کشور را باز میکند. عدهای نیز میدانستند
دو سال گذشت. بسیاری از طرفداران وضع موجود صادقانه گمان میکردند که شعارهایی که داده میشد اجرایی است و گرهی از مشکلات کشور را باز میکند. عدهای نیز میدانستند که چنین نمیشود و بر گرهها افزوده خواهد شد ولی حاضر به اظهار آن نبودند. مردم نیز خسته بودند و امیدی به راهگشایی از طریق انتخابات نداشتند، لذا همان مردمی که در سالهای 92 و 96، با مشارکت 73درصدی انتخابات پرشوری را خلق کردند، در انتخابات 1400 به زیر 50 رسید و حدود 14 درصد آن نیز باطله بود. در واقع آرای نفر اول تقریبا به همان اندازه آرای نفر دوم سال 96 بود و هر دو یک نفر بودند و نسبتش به واجدین حق رای تغییر چندانی نکرد و فقط دو درصد بیشتر شده بود. به لحاظ بینشی و برنامهای و کارآمدی روشن بود که دولت و ساختار جدید قادر به پیشبرد برنامه توسعه کشور بهسوی رفاه و ترقی و پیشرفت نیست. ولی سادهانگاری عدهای و غرق شدن در شعارهای خالی از محتوا، برخی را امیدوار کرد که بهتر است پس از احمدینژاد، یک بار دیگر ماجرای یکدستی حکومت را آزمون کنیم، بلکه از طریق یکدستی آنان، و پایان یافتن چوب لای چرخ گذاشتن، وضعیت عمومی مردم بهبود یابد. تجربه دو سال اخیر نشان داد که یکدستی همچون نوبت گذشته، سرابی بیش نبود، چراکه در همین مدت اصلیترین وزرای اقتصادی این دولت یا مجبور به استعفا شدند، یا استعفا دادند یا برکنار و استیضاح شدند. وعدههای اصلی یک میلیون شغل سالانه، یک میلیون خانه سالانه و تکرقمی کردن تورم نیز به محاق رفته است. برجام نیز عملا به پایان رسیده است و در بهترین حالت احتمال دارد که یک تفاهم موقت جانشین آن شود. میگویند که تحریمها را خنثی کردهایم و صادرات نفت ما به 6/1 میلیون بشکه در روز رسیده است. ولی نمیگویند که اگر تحریمها به پایان رسیده، چرا دو سال است که دنبال گرفتن 7 میلیارد دلارطلب ایران از کرهجنوبی هستید یا حتی طلبهای ایران از عراق در قالب پرداخت به طلبکاران دیگر تسویه میشود؟
اگر 6/1 میلیون نفت میفروشید، پس چرا این همه فشار به اقشار ضعیف میآورید و به جای جبران تورم 48 درصدی سال گذشته، فقط 20 درصد حقوق و دستمزد آنان را اضافه کردهاید؟ چرا قیمت ارز و شاخص تورم همچنان رو به صعود است و رکورد میزند؟ چرا وضعیت دارویی کشور در برخی بیماریهای مهم از جمله برای کودکان (گزارش امروز هممیهن) نابسامان است؟
روشن است که رویکرد جناح حاکم برای اداره کشور یک توهم و خیال بیش نبود و یکدستی آنان نیز نهتنها محقق نشد، بلکه در غیاب یک رویکرد علمی و کارآمد، یکدستی دردی را درمان نمیکند که زیاد هم میکند.
در این میان زیان اصلی متوجه اصلاحطلبانی شد که بدون ارائه تحلیلی مشخص و عینی از شرایط کشور و بدون توجه به نظر اغلب فعالان اصلاحطلب وارد معرکهای شدند که پایانش همان آغازش بود. اکنون نیز مواجه با یکی از شرایط ویژه کشور هستیم. کشوری که به دلیل برجام از ذیل فصل هفتم خارج شد ولی قدر آن را ندانستند. سپس مواجه با بحران اعتراضات پائیز 1401 شدند که هنوز هم ترکشهای آن اصابت میکند و از همه بدتر اینکه بسیاری از افراد اعتمادبهنفس خود را در بهبود شرایط از دست دادهاند و میدانند که هیچ گام مؤثری را تحت این شرایط نمیتوانند بردارند و در عین حال هیچ ایده ایجابی و روشنی برای عبور از این وضعیت نه دارند و نه حاضرند که بشنوند، درحالیکه فرصت زیادی نیز در اختیار ندارند.