| کد مطلب: ۵۹۱۴۳

تتـر در بند فریز /با افزایش ریسک فریز دارایی‏‌های کاربران در تتر خطر صرافی‌‏های غیرمعتبر و بی‏‌نام‏‌ونشان، جدی‏‌تر از همیشه است

در ماه‌های گذشته خبرهایی درباره مسدودسازی دارایی‌های کاربران ایرانی از سوی بنیاد تتر، فضای بازار رمزارزها را ملتهب کرده و به شکل‌گیری شایعات گسترده‌تر دراین‌زمینه دامن زده است.

تتـر در بند فریز /با افزایش ریسک فریز دارایی‏‌های کاربران در تتر خطر صرافی‌‏های غیرمعتبر و بی‏‌نام‏‌ونشان، جدی‏‌تر از همیشه است

علی پیرابی، روزنامه‌نگار فناوری: در ماه‌های گذشته خبرهایی درباره مسدودسازی دارایی‌های کاربران ایرانی از سوی بنیاد تتر، فضای بازار رمزارزها را ملتهب کرده و به شکل‌گیری شایعات گسترده‌تر دراین‌زمینه دامن زده است. بنیاد تتر نهادی مالی تحت قوانین آمریکا است و ممکن است دارایی‌های کاربران ایرانی و صرافی‌های داخلی را فریز کند. علت این اقدام به رعایت الزامات تحریمی آمریکا علیه ایران برمی‌گردد.

بااین‌حال این تنها نگرانی نیست. برخی کاربران درنتیجه این شرایط به صرافی‌های کوچک، گمنام و زیرزمینی بازار رو آورده‌اند. پلتفرم‌هایی فاقد شفافیت، نظارت قانونی و استانداردهای بین‌المللی‌ که به‌گفته کارشناسان تهدید بزرگ‌تری را متوجه دارایی کاربران می‌کنند و در شرایط نظارتی فعلی، ریسک فریز شدن را به‌شدت بالا می‌برند. 

تتر جایگزین حساب بانکی

تتر با علامت اختصاری‌ USDT‌، رمزارزی است که ارزش‌اش با دلار آمریکا برابری می‌کند و به‌تعبیری به آن وابستگی دارد؛ همین هم آن را به یکی از محبوب‌ترین ارز‌های دیجیتال در دنیای رمزارزها تبدیل کرده است. تتر گرچه پلی میان دنیای پول سنتی و اقتصاد بلاک‌چینی است، برخلاف تصور رایج، ابزاری برای سرمایه‌گذاری و سازوکاری برای مدیریت ریسک نیست، بلکه کارکرد اصلی آن در اکوسیستم رمزارزها، ایفای نقش به‌عنوان «واحد واسط معامله» است.

بخش قابل‌توجهی از کاربران برای ورود به بازار رمزارزها، به‌جای بازارهای ریالی، از بازارهای تتری استفاده می‌کنند. این انتخاب بیش از هرچیز به الزامات تحلیل‌پذیری و استانداردهای جهانی معاملات بازمی‌گردد. بازارهای تتری امکان بهره‌گیری مستقیم از تحلیل‌های تکنیکال، شاخص‌ها و داده‌هایی را فراهم می‌کنند که تحلیلگران بین‌المللی بر مبنای آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند.

به‌همین‌دلیل الگوی غالب معاملات به این شکل است که کاربران در گام نخست تتر خریداری می‌کنند، سپس آن را به دارایی‌هایی مانند بیت‌کوین یا سایر رمزارزها تبدیل می‌کنند. تتر در این فرآیند، نقش دروازه ورود به بازار را ایفا می‌کند، نه مقصد نهایی سرمایه‌گذاری. این فقط یک روی سکه تتر است. این رمزارز، یک دارایی کاملاً متمرکز است. به‌این‌معنا که شرکت صادرکننده آن، Tether Limited، نهادی ثبت‌شده و تابع قوانین مالی بین‌المللی است و کنترل کاملی بر قراردادهای هوشمند خود در شبکه‌هایی مانند اتریوم، ترون و BSC دارد. همین نقطه، آغاز تمام بحث‌ها درباره فریز شدن است.

فریز شدن تتر یعنی چه؟

در ساده‌ترین بیان ممکن، معنای فریز شدن این است که دارایی‌های USDT در یک آدرس مشخص مسدود می‌‌شود و درنتیجه مالک آن آدرس دیگر نمی‌تواند تترهای خود را انتقال دهد یا برداشت و خرج کند. دارایی وجود دارد و روی بلاک‌چین دیده می‌‌شود اما عملاً قفل و دسترس‌ناپذیر شده است. در این وضعیت، آدرس کیف پول یا حساب صرافی، در فهرست سیاه (Blacklist) قرارداد هوشمند تتر قرار می‌گیرد.

این تصمیم را شرکت تتر می‌گیرد و با قابلیت‌های فنی تعبیه‌شده در قراردادهای هوشمند اجرایی می‌شود. از نظر فنی نیز فریز شدن، سازوکار خاصی دارد که با مفهوم «تابع فهرست سیاه» (Blacklist Function) توضیح داده می‌‌شود. تتر روی بلاک‌چین‌های مختلفی منتشر شده و در کد قرارداد هوشمند همه نسخه‌ها، تابعی به‌نام addBlackList وجود دارد.

زمانی که یک آدرس کیف پول در این فهرست قرار می‌گیرد، آن آدرس دیگر قادر به انتقال یا دریافت تتر نخواهد بود. گرچه این سازوکار در پاسخ به الزامات قانونی و امنیتی طراحی شده‌، از وجهی دیگر نیز نشان از آن دارد که این ارز دیجیتال برخلاف بیت‌کوین یا اتریوم، یک مرکز تصمیم‌گیری مشخص دارد. به‌عبارتی، یک نهاد متمرکز (Tether Limited) در سیستم مبتنی بر اجازه (Permissioned) تصمیم می‌گیرد دارایی چه کسی را فریز کند.

فرآیند فریز نیز مراحل و فرآیند مشخصی دارد. نهاد متمرکز تتر معمولاً با غول‌های تحلیل بلاک‌چینی همکاری می‌کند که در میان آنها Chainalysis، TRM و Elliptic شناخته‌شده‌تر هستند. این شرکت‌ها تراکنش‌‌ها را ردیابی و الگوهای مشکوک را شناسایی می‌کنند، سپس گزارش ارزیابی‌شان را به شرکت تتر می‌دهند.

فریز شدن دارایی‌ها پس از این مرحله اتفاق می‌افتد. زمانی که شرکت تتر آدرس یک کیف پول را در لیست سیاه قرار می‌دهد، تغییراتی در سطح قرارداد هوشمند ایجاد می‌‌شود که اجازه فراخوانی تابع انتقال را از آن آدرس سلب می‌کند. این یعنی کاربران موجودی را در کیف پول خود می‌بینند و کلید خصوصی نیز همچنان در اختیارشان است اما هر تلاشی برای انتقال آن، با خطای قرارداد هوشمند مواجه شده و شبکه تراکنش را رد می‌کند.

اتحاد تتر و دولت‌ها در مبارزه با پولشویی

تا پیش از سال ۲۰۲۴، تتر همواره بر این موضع تاکیدداشت که شرکتی خارج از حوزه قضایی آمریکاست و تنها در صورت دریافت دستور قضایی مشخص، اقدام به فریز دارایی‌ها می‌کند. سازوکار اعلامی شرکت روشن بود. به‌ این صورت که اگر دادگاهی علیه دارایی‌های یک یا چند کیف پول حکم صادر کند یا نهادهایی نظیر پلیس فدرال آمریکا درخواست رسمی ارائه دهند، تتر دارایی‌های مرتبط را مسدود می‌کند. این فرآیند به همین‌جا ختم نمی‌شود. تتر پس از فریز، توکن‌های موجود در آدرس مسدودشده را می‌سوزاند و معادل آن را در کیف پولی تحت کنترل نهادی رسمی، مانند وزارت دادگستری آمریکا، مجدداً صادر می‌کند.

اما از ابتدای سال ۲۰۲۴، این شرکت رویکردی سختگیرانه‌تر را در قالب استراتژی موسوم به «همکاری داوطلبانه» در پیش گرفت؛ تغییری معنادار که مرز میان واکنش حقوقی و ابتکار نظارتی را جابه‌جا کرد. براساس این سیاست جدید، کیف پول‌هایی که در فهرست تحریم‌های دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا (OFAC) قرار می‌گیرند، بدون نیاز به حکم قضایی ثانویه و به‌صورت فوری فریز می‌شوند.

این سطح از همکاری میان تتر و نهادهای مالی، نظارتی و امنیتی ایالات‌متحده، تصادفی یا مقطعی نیست. پائولو آردوینو، مدیرعامل تتر، بارها آشکارا اعلام کرده است که هدف این شرکت تبدیل‌شدن به «بهترین شریک دولت‌ها» است. در همین راستا، او در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳ نامه‌ای رسمی به کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان و کمیته بانکی سنای آمریکا نوشت و در آن اعلام کرد که تتر مصمم است به «بهترین شریک کلاس جهانی برای قانون‌گذاران و نهادهای مجری قانون در ایالات‌متحده» تبدیل شود.

در ادامه، تتر به‌شکل داوطلبانه فهرست SDN (شامل افراد و نهادهای تحریم‌شده توسط OFAC را به‌شکل لحظه‌ای و بی‌وقفه بر شبکه خود اعمال می‌کند. این ادغام نظارتی در سال ۲۰۲۵ به نقطه اوج خود رسید؛ زمانی که تتر درهای خود را به روی نهادهای امنیتی‌ای چون FBI و سرویس مخفی آمریکا گشود و دسترسی‌های مستقیم و ویژه‌ای برای پایش بی‌واسطه تراکنش‌های مشکوک در اختیار آنها قرار داد.

آردوینو در گفت‌وگویی با بلومبرگ تاکیدکرد که هدف اصلی او تغییر تصویر عمومی تتر است؛ از ابزاری برای دور زدن قانون به زیرساختی شفاف برای اجرای آن. به تعبیر او، تتر نه‌تنها تهدیدی برای نظام نظارتی نیست، بلکه شفاف‌ترین ابزار در اختیار پلیس محسوب می‌شود. جمله‌ای که بارها از او نقل شده، عصاره همین نگاه است: ما می‌خواهیم نشان دهیم که تتر قوی‌ترین متحد دولت‌ها در مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پولشویی است.

نتایج این رویکرد آشکارای پلیسی، در آمارهای خیره‌کننده تتر در سال ۲۰۲۵ به‌وضوح متبلور شده است. براساس تحلیل موسسه Chainalysis، تتر تا سپتامبر ۲۰۲۵ بیش از 3/2 میلیارد دلار دارایی مرتبط با بیش از پنج هزار کیف‌پول را در نقاط مختلف جهان مسدود کرده است؛ رقمی که از تبدیل‌شدن یک استیبل‌کوین به بازوی اجرایی سیاست‌های ضدجرم مالی حکایت دارد.

بازوی عملیاتی این اقدامات، «یگان جرائم مالی T3» است؛ نهادی که در اواخر سال ۲۰۲۴ از اتحاد تتر، شبکه ترون و شرکت تحلیلی TRM Labs شکل گرفت. این یگان با اتکا به ابزارهای پیشرفته هوش مصنوعی، تراکنش‌های مشکوک را در بستر شبکه ترون ردیابی و تحلیل می‌کند و عملاً ایفاگر نقش یک نهاد شبه‌انتظامی در زیست‌بوم بلاکچین است. در بیانیه‌ای رسمی که ۳۱ اکتبر سال میلادی جاری در وب‌سایت تتر منتشر شد، یگان T3 از زمان تأسیس در سپتامبر ۲۰۲۴ تا اکتبر ۲۰۲۵، درمجموع بیش از ۳۰۰ میلیون دلار دارایی مرتبط با جرائم سازمان‌یافته را شناسایی و فریز کرده است. این تنها بخشی از تصویر بزرگ‌تر است.

در ماه ژوئیه ۲۰۲۵، تتر همچنین تأیید کرد که در همکاری مستقیم با وزارت دادگستری ایالات‌متحده (DOJ)، در چارچوب عملیاتی گسترده علیه شبکه‌های مالی فعال در غرب و جنوب‌غرب آسیا، بیش از ۲۲۵ میلیون دلار دارایی را مسدود کرده است. فریز ۲۳ میلیون دلار دارایی صرافی روسی Garantex نیز یکی دیگر از نمونه‌های شاخص این رویکرد است؛ اقدامی که نشان می‌دهد، دامنه مداخلات تتر دیگر محدود به بازیگران خرد یا کیف‌پول‌های پراکنده نیست و به بازیگران سازمان‌یافته و پلتفرم‌های بزرگ نیز تسری یافته است.

تله صرافی‌های نامعتبر

اگر پرسش این باشد که آیا تتر وارد عصر «شفافیتِ اجباری» شده است یا نه، پاسخ روشن است؛ بله. گزارش‌ها و داده‌های منتشرشده در سال ۲۰۲۵ نشان می‌دهد تتر دیگر آن بازیگر مستقل و حاشیه‌نشین سال‌های گذشته نیست. تتر حالا به شرکتی رگولاتورمحور در قلب نظام مالی جهانی بدل شده و جهت‌گیری‌هایش در امتداد سیاست‌های قدرت‌های بزرگ و الزامات نهادهایی چون FATF تعریف می‌شود.

همین تغییر پارادایم است که ریسک فریز شدن دارایی‌ها را در صورت خطا و بی‌دقتی یا اقدام پرریسک‌تر به‌طور محسوسی افزایش داده است. دیگر مشخص است که انتقال دارایی به صرافی‌های نامعتبر، تعامل با پلتفرم‌های کم‌عمق یا عبور از مسیرهای خاکستری عملاً به‌منزله چکاندن ماشه‌ مسدودشدن دارایی‌هاست.

این وضعیت در ماه‌های اخیر برای کاربران ایرانی حساس‌تر نیز شده است؛ به‌ویژه با انتشار شایعات و گزارش‌هایی درباره احتمال فریز شدن تتر در برخی صرافی‌های ایرانی. در واکنش به این نگرانی‌ها، بخشی از کاربران دارایی‌های خود را به صرافی‌های خارجی کوچک، کم‌اعتبار و عمدتاً بدون مجوز منتقل کرده‌اند. کاربران ایرانی در تنگنایی دوگانه قرار گرفته‌اند؛ ازیک‌سو، تحریم‌های بین‌المللی امکان نگهداری دارایی در صرافی‌های معتبر و بزرگ را از آنها سلب می‌کند. ازسوی‌دیگر، وسوسه دور زدن فرآیندهای طاقت‌فرسای احراز هویت (KYC)، آنها را به پلتفرم‌هایی می‌کشاند که در ظاهر شعار آزادی و احترام به حریم خصوصی سر می‌دهند اما در عمل فاقد پشتوانه حقوقی و نظارتی‌اند.

علاوه بر اینها، چالش دیگری هم وجود دارد؛ نگهداری دارایی‌ها در صرافی‌های گمنام خارجی و فرآیند نقل‌وانتقال به/از آنها، ریسک تحریم و فریز شدن را افزایش می‌دهد. در فضای نظارتی سال ۲۰۲۵، چنین انتخابی نه راهکاری هوشمندانه بلکه دقیقاً همان نقطه‌ای است که ریسک فریز شدن دارایی از یک احتمال دور، به سرنوشت محتوم بدل می‌کند. در دنیای رمزارزها، کوچ به پلتفرم‌های نامعتبر به معامله با شیطان شناخته می‌شود؛‌ معامله‌ای که در آن کاربران آگاهانه یا از سر ناآگاهی امنیت دارایی‌هایشان را قربانی گمنامی کاذبی می‌کنند که در برابر سختگیری‌های نظارتی امروز، عمرش حتی به اندازه یک تراکنش هم نیست.

صرافی‌هایی با اعداد پوشالی

در این شرایط برخی صرافی‌ها نیز دست به ظاهرسازی و نمایش اعداد واقعی می‌زنند. یکی از تکان‌دهنده‌ترین حقایق که در گزارش‌های نظارتی سال ۲۰۲۵ فاش شده، همین است. تاآنجا که شرکت TRM در گزارش وضعیت جرائم سایبری ۲۰۲۵ خود، فصلی را به مخاطرات پنهان صرافی‌های بدون مجوز اختصاص داده است.

در این گزارش آمده، اغلب صرافی‌های کم‌اعتبار برای جلوگیری از وحشت کاربران و هجوم برای برداشت واقعیت را کتمان می‌کنند. در این پلتفرم‌ها، آنچه کاربر در پنل کاربری‌اش می‌بیند، عددی نمایشی و بی‌پشتوانه‌ در بلاک‌چین است. یعنی تترهای واقعی در سطح پروتکل قفل شده‌اند اما صرافی با دستکاری در پایگاه داده داخلی‌اش موجودی را فعال نشان می‌دهد. زمانی هم که کاربر درخواست برداشت ثبت می‌کند، با بهانه‌های مختلفی مانند به‌روزرسانی کیف ‌پول، ترافیک شبکه یا تاییدیه‌های امنیتی سعی می‌کنند برای خودشان زمان بخرند. نهایتاً هیچ‌کدام از اینها کارگر نمی‌افتد و مسدود شدن حساب کاربر و ازدست‌رفتن کامل دارایی او رخ می‌دهد. 

پلتفرم‌های خارجی فاقد مسیر پیگیری حقوقی‌اند

عباس-آشتیانی

عباس آشتیانی، دبیر کمیسیون رمزارز و بلاک‌چین سازمان نظام صنفی کشور با هشدار نسبت به گسترش استفاده کاربران ایرانی از پلتفرم‌های خارجی حوزه رمزارز، تاکید می‌کند که بخش قابل‌توجهی از این کسب‌وکارها اساساً خارج از قلمرو حکمرانی و حاکمیت ایران فعالیت می‌کنند و همین مسئله، ریسک‌های جدی و بعضاً جبران‌ناپذیری را متوجه کاربران می‌سازد.

او می‌گوید: «پلتفرم‌های خارجی، نه تحت نظارت نهادهای داخلی قرار دارند، نه در صورت بروز اختلاف یا تخلف، خود را ملزم به پاسخگویی به مراجع قانونی ایران ازجمله پلیس فتا یا دستگاه قضایی، می‌دانند. در چنین شرایطی، اگر حساب کاربری کاربران ایرانی مسدود شود، دارایی‌شان بلوکه شود یا حتی پلتفرم به‌طور کامل از دسترس خارج شود، عملاً مسیر مشخص و مؤثری برای پیگیری حقوقی وجود ندارد.»

آشتیانی با اشاره به ماهیت ذاتی فعالیت پلتفرم‌های رمزارزی توضیح می‌دهد: «در کسب‌وکارهای تبادل رمزارز، کاربر باید اصل دارایی خود را به پلتفرم منتقل کند تا معاملات در بستر آن انجام شود. این ویژگی، برخلاف بسیاری از خدمات مالی سنتی، سطح ریسک را به‌طور بنیادین افزایش می‌دهد. برخی از صرافی‌های خارجی برای جذب بیشتر کاربران، خدماتی مانند معاملات اهرمی، ابزارهای مشتقه یا سازوکارهای پرریسک دیگر ارائه می‌کنند که در ظاهر جذاب به نظر می‌رسند، اما واقعیت این است که بخش قابل‌توجهی از این پلتفرم‌ها یا فاقد مجوز معتبر در حوزه‌های قضایی شناخته‌شده هستند یا ساختار حقوقی شفاف و قابل اتکایی ندارند.»

به گفته دبیر کمیسیون رمزارز و بلاک‌چین نصر، آن دسته اندکی از صرافی‌های خارجی که در کشورهای معتبر و تحت نظارت فعالیت می‌کنند، به‌طور رسمی از ارائه خدمات به کاربران ایرانی خودداری کرده و احراز هویت ایرانی را نمی‌پذیرند. او تاکیدمی‌کند که این یک قاعده شناخته‌شده در نظام‌های رگولاتوری جهانی است و تخطی از آن، معمولاً نشانه‌ای از ضعف یا بی‌پایگی حقوقی پلتفرم محسوب می‌شود.

آشتیانی می‌گوید:« در عمل شاهد موجی از صرافی‌های خارجی هستیم که با احراز هویت ایرانی یا حتی بدون احراز هویت، به‌راحتی کاربران داخل کشور را جذب می‌کنند. همین مسئله یک نشانه هشداردهنده جدی است: اگر این پلتفرم‌ها واقعاً تحت مجوزهای معتبر و سختگیرانه فعالیت می‌کردند، نخستین الزام آن‌ها عدم ارائه خدمات به کاربران ایرانی بود. بنابراین سرویس‌دهی آزاد به کاربران ایرانی نه‌تنها مزیت محسوب نمی‌شود، بلکه باید به‌عنوان یک زنگ خطر جدی تلقی شود.»

او نبود امکان پاسخ‌گویی به حاکمیت را ریسک اساسی این پلتفرم‌ها می‌داند و تصریح می‌کند: «در صورت بروز تخلف، مسدودسازی دارایی یا حتی دستکاری در معاملات، عملاً امکان پیگیری قضایی مؤثر در داخل کشور وجود ندارد. سابقه این موضوع نیز به‌روشنی قابل مشاهده است. پلتفرم‌های مختلف خارجی در مقاطع مختلف دارایی کاربران، ازجمله کاربران ایرانی را مسدود کرده یا به‌طور کامل از دسترس خارج شده‌اند.»

آشتیانی توضیح می‌دهد: «در برخی موارد، کاربران شب با حساب فعال و دارایی در گردش خوابیده‌اند و صبح با حساب مسدودشده یا سایتی مواجه شده‌اند که دیگر در دسترس نبوده است. در چنین شرایطی، نه امکان دسترسی وجود داشته، نه مسیر روشنی برای احقاق‌حق؛ دست کاربر عملاً به هیچ‌جا بند نبوده است.»

به گفته مدیرعامل انجمن بلاکچین ایران، این ریسک‌ها تنها به تعطیلی یا مسدودسازی کلی پلتفرم محدود نمی‌شود بلکه در برخی سناریوها، امکان دستکاری معاملات، حجم‌ها یا داده‌های قیمتی نیز وجود دارد؛ چه به‌صورت عمومی و چه به‌صورت موردی برای یک کاربر خاص.

پلتفرم‌های ایرانی راهکارهای خلاقانه دارند

دبیر کمیسیون رمزارز و بلاک‌چین نصر، به تتر به‌‌مثابه یک ریسک مستقل نیز اشاره می‌کند؛ ریسکی که به گفته او لزوماً ارتباطی با ایرانی یا خارجی‌بودن صرافی ندارد. آشتیانی توضیح می‌دهد که تتر یک استیبل‌کوین با ساختاری مبتنی بر قراردادهای هوشمند دارای اختیار متمرکز است. به این معنا که صادرکننده تتر این امکان را دارد که در صورت شناسایی یک آدرس به‌عنوان مرتبط با هویت ایرانی، ازطریق داده‌های آن‌چین، IP، سوابق واریز و برداشت، ارتباط با کیف‌پول‌های قبلی یا حتی براساس دستورات قضایی خارجی، دارایی را مستقیماً در همان کیف‌پول مقصد فریز کند.

به گفته او، این ریسک تفاوتی ندارد که دارایی در صرافی ایرانی نگهداری شود، در صرافی خارجی باشد یا در یک کیف‌پول شخصی ذخیره شده باشد؛ در هر صورت، امکان اعمال محدودیت وجود دارد. آشتیانی تصریح می‌کند: «هر آدرسی که به هر شکلی به هویت ایرانی منتسب شود، چه از مسیر فنی، چه حقوقی و چه رفتاری، از منظر صادرکننده تتر «شناسایی‌شده» تلقی می‌‌شود و از آن نقطه به‌بعد، امکان اعمال محدودیت یا مسدودسازی وجود دارد. این واقعیت باید با شفافیت کامل و بدون ساده‌سازی به کاربران توضیح داده شود تا تصمیم‌گیری آن‌ها آگاهانه‌تر و مبتنی بر درک واقعی ریسک‌ها باشد.»

دبیر کمیسیون رمزارز و بلاک‌چین نصر با یادآوری این نکته که مواجهه رگولاتور با ریسک تتر، موضوعی جدا از مواجهه با پلتفرم‌های خارجی است، می‌گوید:‌ «در همه کشورها رگولاتورها به‌طور طبیعی از سکوهای داخلی حمایت می‌کنند، فعالیت پلتفرم‌های خارجی را محدود یا به‌صورت مدیریت‌شده سامان می‌دهند و این رویکرد مختص ایران نیست. باید بدانیم ریسک تتر اساساً با ابزارهای رگولاتوری قابل حذف نیست.»

در چنین فضایی، طبیعی است که پلتفرم‌های مبادله رمزارز داخلی با آگاهی از ماهیت و جنس ریسک‌های مدیریت دارایی کاربران، راهکارهایی برای کم‌کردن احتمال شناسایی و فریز تتر به‌کار بگیرند. آشتیانی می‌گوید: «این راهکارها شامل مواردی مانند توزیع دارایی در سبدی از استیبل‌کوین‌ها، تجمیع نشدن حجم‌های بالا در یک آدرس مشخص یا سایر روش‌های فنی و عملیاتی است که ماهیتی خلاقانه و مختص هر کسب‌وکار دارد. بااین‌حال باید توجه داشت که ریسک فریز با این راهکارها هرگز به صفر مطلق نمی‌رسد، بلکه تا حدی کاهش می‌یابد.»

فریز گسترده دارایی‌ پلتفرم‌های ایرانی رخ نداده

گرچه شرکت تتر با تحریم‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا همراهی می‌کند و تحریم‌ها متغیری تعیین‌کننده است، تاکنون شواهدی حاکی از فریز گسترده و عمومی دارایی کاربران صرافی‌های ایرانی مشاهده نشده است. هرچند نمی‌توان ریسک تحریم را منتفی دانست، نکته این است که فریز تتر در وهله اول، اقدامی آدرس‌محور و متکی به الگوریتم است. درواقع شرکت‌های پیشروی تحلیل بلاک‌چین دیگر به آدرس‌ها به چشم هویت‌های منفرد نگاه نمی‌کنند. آن‌ها با تکنیک‌های پیشرفته خوشه‌بندی (Clustering)‌، تمام کیف‌پول‌های متصل به یک صرافی را به‌عنوان یک گره‌ واحد در شبکه‌ بلاک‌چین شناسایی می‌کنند.

بحران زمانی آغاز می‌‌شود که یک صرافی کم‌اعتبار یا نامعتبر، استانداردهای پایینِ ضدِ پول‌شویی به مقصد یا معبر پول‌های کثیف حاصل از حملات باج‌افزاری یا هک‌های بین‌المللی تبدیل شود. در این لحظه، کل آن خوشه در فهرست سیاه قرار می‌گیرد. فاجعه برای معامله‌گر عادی همینجا اتفاق می‌افتد. یعنی به‌محض اینکه دارایی خود را از کیف‌ پول داغ صرافی‌ خارج می‌کنند، آدرس شخصی‌شان برچسب ریسک دائمی می‌خورد.

این آلودگی مانند یک ویروس دیجیتال در زنجیره جابه‌جا شده و به‌محض اینکه قصد داشته باشند دارایی‌شان را به یک صرافی معتبر منتقل کنند یا آن را نقد سازند، مکانیسم‌های فریز خودکار تتر فعال و دارایی در کسری از ثانیه قفل می‌شود.

با این حساب می‌‌توان گفت، برای کاربران ایرانی که در سطح خُرد اقدام به خریدوفروش تتر می‌کنند، ریسک فریز دارایی، کمتر از ریسک‌هایی است که در یک صرافی خارجی کم‌اعتبار کل دارایی‌شان را تهدید می‌کند.

از رفتارهای هیجانی پرهیز شود

شرکت تتر روی شبکه‌های اتریوم و ترون که در لایه اول قرار دارند، بیشترین کنترل بر قراردادها را اعمال می‌کنند. ابزارهای تحلیل آن‌چین مانند Chainalysis نیز تمرکزشان را بر این دو شبکه گذاشته‌اند. در اینجا ریسک فریز، حداکثری است. در شبکه‌های لایه دوم، تتر با یک قرارداد هوشمند پل‌زده‌شده مدیریت می‌شود. در این لایه نیز امکان فریز وجود دارد، اما به این دلیل که پیچید‌گی‌های فنی‌اش زیاد است، فرآیند شناسایی و مسدودسازی دیرتر از لایه‌ اول صورت می‌گیرد. ما برای بررسی این موضوع و خطر فریز دارایی‌های کاربران ایرانی با نوبیتکس تماس گرفتم.

در پاسخی که روابط عمومی این پلتفرم به هم‌میهن داد، تاکیدشده که درباره تصمیم‌های هیجانی و خطرات انتقال دارایی‌ها به صرافی‌های بی‌هویت و غیرمعتبر خارجی به کاربران خود اطلاع‌رسانی می‌کنند: «در مواجهه با موضوع ریسک فریز دارایی‌ها، مهم‌ترین نکته پرهیز کاربران از تصمیم‌های هیجانی و افزایش آگاهی فنی است. نوبیتکس به‌طور مداوم در سطح رسانه‌‌ها و شبکه‌های اجتماعی خود در مورد لزوم دقت و اجتناب از تصمیم‌های هیجانی یادآوری می‌کند. همچنین آموزش‌های لازم دراین‌زمینه در مجله نوبیتکس و وبینارهای رایگان در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. آگاهی کاربران از تفاوت شبکه‌ها و انتخاب آگاهانه، نقش کلیدی در مدیریت ریسک دارد.»

روابط عمومی نوبیتکس به هم‌میهن می‌گوید، تترهای این پلتفرم رمزارزی در شبکه‌‌های بلاک‌چینی مرسوم مانند ترون و اتریوم قرار ندارد و ازاین‌نظر ریسک فریزشان کمتر است: «تتر بر چند شبکه بلاکچینی توسعه داده شده و عملیات فریز تتر در سطح کدهای توکن اعمال‌شده قابل شناسایی است. دراین‌بین بعضی از این شبکه‌ها مثل ترون، اصطلاحاً قابلیت فریز دارند.

نوبیتکس اساساً این استیبل‌کوین را روی شبکه‌ ترون نگهداری نمی‌کند.» نوبیتکس در ادامه تاکید می‌کند: «نوبیتکس با به‌کارگیری بالاترین استانداردهای امنیتی، به‌صورت مستمر شرایط شبکه‌ها و ریسک‌های مرتبط با دارایی‌ها را پایش می‌کند و از راهکارهای کاملاً به‌روز برای حفظ امنیت دارایی کاربران (تا زمانی نزد صرافی نگهداری می‌شود)، استفاده می‌کند. این سازوکارها به‌طور مداوم بازبینی و به‌روزرسانی می‌شوند تا متناسب با تغییرات فنی و رگولاتوری، بالاترین سطح امنیت ممکن فراهم شود.»

استفاده از دای باید هوشمندانه باشد

در شرایطی که سختگیری‌های شرکت تتر درباره کیف پول‌ها پیوسته در حال افزایش است، برخی کاربران در حال مهاجرت به پروتکل‌های غیرمتمرکز فاقد قابلیت فریز دارایی نظیر دای هستند. برخلاف رمزارز تتر که شرکت صادرکننده‌اش را می‌شناسیم، دای هیچ صادرکننده‌ی مرکزی ندارد. مکانیزم دای مانند بانکداری بدون بانک است. یعنی زمانی خلق می‌‌شود که کاربران ارزهای دیجیتال خود مانند اتریوم را در صندوق‌های هوشمند پلتفرم MakerDAO قفل کنند. وجه تمایز دای نسبت به دیگر رمزارزها، نبود تابع لیست سیاه در قرارداد هوشمند آن است.

درحقیقت هیچ نهاد یا فردی، کلید مسدودسازی دارایی کاربران را در اختیار ندارد. روابط عمومی نوبیتکس به ما یادآور می‌شود: «پیشنهاد جایگزینی تتر با دارایی‌هایی مانند دای، نیازمند نگاه دقیق‌تری است. دای به‌طور ذاتی امکان فریز ندارد اما بنیاد میکر که توسعه‌دهنده استیبل کوین است، تلاش دارد آن را با کوین جدید usds جایگزین کند که در این کوین جدید اضافه‌شده، قابلیت‌هایی مثل فریز امکان‌پذیر است. ازاین‌رو با اینکه در استیبل کوین دای، امکان فریز نیست و تا ابد هم روی بلاک‌چین وجود خواهد داشت، ولی به‌دلیل عدم‌پذیرش و لیکوییدیتی پایین، امکان استفاده محدود‌تری دارد.» 

عقلانیت در ریسک‌سنجی است

چرخش استراتژیک تتر در سال گذشته، یک سر دومینوی تغییرات در بازار رمزارزهاست که هنوز کسی نمی‌داند به کجا می‌رسد. تنها گزاره‌ای که می‌توانیم با اطمینان درباره آن صحبت کنیم این است که ما به پایان دوران غرب وحشی تتر رسیده‌ایم. آن زیست‌بوم آزاد و کم‌قید‌وبند، حالا به فضایی قانون‌مند و تحت نظارت حداکثری کوچ کرده و قواعد بازی در آن عوض شده است.

دیگر نمی‌توان با ذهنیت ناشناس‌ماندن مطلق یا مصونیت از ریسک، فعالیت کرد و مسدودشدن دارایی‌ها نیز استثنا نیست. در چنین شرایطی، گرایش برخی کاربران به صرافی‌های نامعتبر، بی‌هویت و فاقد مجوز خارجی به امید در امان ماندن از ریسک فریز، خود به ریسکی بزرگ‌تر تبدیل می‌شود. در نظم جدید بازار رمزارزها، اجتناب از این مسیرهای خاکستری، نه محافظه‌کاری، که عین عقلانیت است.

در این شرایط شاید بهترین کار این باشد که کاربران درصورت نیاز به انتقال دارایی بین صرافی‌های داخلی و خارجی، از کوین‌های غیرمتمرکز به‌جای دارایی‌های متمرکز استفاده کنند، شبکه‌های بلاکچینی مختلف و ویژگی‌های هرکدام را بشناسند و حتماً از کیف پول شخصی برای نگهداری دارایی‌های خود بهره ببرند. همچنین داشتن کنترل مستقیم بر کلید خصوصی و آشنایی با نحوه استفاده امن از کیف پول‌ها، یکی از مؤثرترین راهکارها برای کاهش ریسک در فضای رمزارز است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه فناوری
پربازدیدترین
آخرین اخبار