بَزَک غیرمؤثر
ما قصد مخالفت با این طرح را نداریم. اگر دفاع نمیکنیم، طبعاً تخطئه هم نخواهیم کرد؛ ولی یک چیز را بهطور قطع و یقین میدانیم و آن، اینکه اینگونه طرحها در بهترین حالت نوعی از بَزًک کردن وضع موجود است. درحالیکه چهره وضع موجود انرژی نامتعادلتر از آن است که بتوان با بزک آن را قابلتحمل کرد.
بهطور قطع این موضوع باعث تأسف است که بنزین و سیاستهای مرتبط با آن تعیینکننده وضعیت کشور باشد؛ بهطوریکه همه سیاستگذاران از نزدیک شدن به حل این مسئله بهظاهر خطرناک، هراسان و نگران باشند. البته، به نظر نمیرسد که بحرانهای بنزینی هیچ ربطی به بنزین داشته باشند؛ بلکه این بحرانها در درون جامعه وجود دارد، ولی خفته هستند که دنبال مفری برای بیداری و بروز خود میگردند و طبعاً بنزین و حملونقل یکی از بهترین فرصتها برای فعال شدن این انرژیهای نهفته در کوه آتشفشان سیاست است؛ آتشفشانی که با ادامه وضع موجود همواره فعال باقی خواهد ماند.
۱۵ماه از آمدن این دولت گذشته است و مسئله بنزین و کلاً انرژی از چند دهه پیش همیشه روی میز سیاست قرار داشته است. از سالی که قیمت آن را نابخردانه ثابت کردند و به خیال خود به مردم عیدی دادند. البته، این یک عیدی کُشنده بود. تا آن زمان که پرداخت یارانه پولی بهجای تخصیص کالای بنزین را اجرا کردند و بعداً به دلیل تورم آن پول بیارزش شد و سپس قیمتهای آن تا حدی ثابت ماند تا رسیدیم به بحران بزرگ آبان۱۳۹۸ و تورم پس از آن.
جالب اینکه همیشه در بالاترین حساسیت هم بهظاهر دنبال حل ماجرا بودند. ولی همیشه ملاحظات جناحی و شخصی حل اساسی آن را به تأخیر میانداخت. در دولت آقای رئیسی هم یک تعدیل ناقصی در قیمت ارز کردند که دچار بحران شدند و دیگر جرأت نکردند که به بنزین نزدیک شوند. البته، سرمایه اجتماعی اندک آنان نیز مزید بر علت بود که وارد این میدان نشوند.
پس مسئله سوخت و انرژی و بنزین نهتنها موضوع جدیدی نیست؛ بلکه در طی زمان تشدید هم میشده است. چون تورم سالهای اخیر در کنار ثابت ماندن قیمت سوخت، قیمت واقعی آن را نسبت به قبل بهشدت تنزل داده است که در دنیا بینظیر است. بنابراین، انتظار میرفت که آقای پزشکیان خیلی زود دست به کار شود و بهترین طرح ممکن را اجرایی کنند؛ بهویژه تا زمانی که سرمایه اجتماعی کافی دارند.
طرح هم بود فقط باید اجرایی میشد. متأسفانه مدیرانی که تازه آمده بودند، برای بقای خودشان مانع از یک اقدام درست و اساسی شدند و اکنون پس از ۱۵ماه، کوه سیاستگذاری، موش بنزینی زاییده است.
بنزین در حال حاضر به قیمت ثابت و در مقایسه با سال۱۳۹۸ شاید حدود ۹برابر ارزانتر باشد. بنابراین، تعیین چنین مبالغی هیچ کمکی نه به اصلاح مصرف میکند و نه مانع قاچاق میشود؛ چهبسا شوکی غیرضرور هم به اقتصاد بزند. با تعیین معاونت رئیسجمهور در امور انرژی، شنیده میشد وی درصدد اجرای آن طرح است، در نتیجه قدری امید بهوجود آمد؛ ولی با اجرای این طرح به نظر میرسد که اراده برای اجرای آن ایدههای بنیادی، چندان هم جدی نیست.
گرچه تاکنون مستندات هزینه و فایده طرح کنونی انتشار نیافته؛ ولی محاسبات مقدماتی نشان میدهد که از اجرای طرح کنونی در بهترین حالت 1000 همت بهسود بودجه دولت باشد؛ بدون اینکه ذرهای ساختار انرژی کشور را تغییر دهد. درحالیکه مسئله اصلی نظام حاکم بر عرضه و تقاضای حاملهای انرژی است که باعث اتلاف عجیب منابع انرژی کشور شده است.
ما قصد مخالفت با این طرح را نداریم. اگر دفاع نمیکنیم، طبعاً تخطئه هم نخواهیم کرد؛ ولی یک چیز را بهطور قطع و یقین میدانیم و آن، اینکه اینگونه طرحها در بهترین حالت نوعی از بَزًک کردن وضع موجود است. درحالیکه چهره وضع موجود انرژی نامتعادلتر از آن است که بتوان با بزک آن را قابلتحمل کرد.
پیشنهاد مشخص این است که طرحی اساسی برای حاملهای انرژی بدهید که در درجه اول هدف آن تأمین بخشی از کسری بودجه دولت نباشد؛ بلکه هدف اصلاح نظام حاکم بر تولید و عرضه و مصرف باشد. بهطوریکه بهرهوری انرژی را به مرور افزایش دهد، مانع فساد عجیب در این بخش شود و قاچاق سوخت را بهکلی از میان ببرد.
البته، در چنین شرایطی بیشترین سود آن نصیب مردم و اقتصاد و سپس دولت خواهد شد. وضعیت کنونی با تغییراتی چنین اندکی که با تورم موجود در حال بدتر شدن است، هیچ مشکلی را حل نمیکند و برای سیاستگذاران فرصتی جهت فکر کردن درباره اصلاح نظام اقتصادی باقی نخواهد گذاشت.