بازمانده خالصسازی/ بررسی روی کار آمدن دولت وفاق و انتخاب مجتبی عبداللهی بهعنوان استاندار البرز
«ثبات مدیریتی» استدلال وزارت کشور برای ابقای مدیری بود که زمانی که زمزمههای این ابقا گسترده شد، بیانیههای متعددی برای جلوگیری از آن منتشر شد. مجتبی عبداللهی تنها استاندار دولت رئیسی است که در سمت خود در دولت پزشکیان ابقا شد. او از نیروهای نزدیک به قالیباف است و در سال ۱۴۰۰ در تلاشی ناکام قصد داشت لیستی از نیروهای نزدیک به قالیباف را برای انتخابات مجلس تهران سازماندهی کند که در رقابت با یاران زاکانی شکست خورد. او از بنیاد تعاون سپاه با قالیباف به شهرداری تهران رفت و در تمام سالهای حضور وی در شهرداری تهران، سمتهای مهمی داشت.
«ثبات مدیریتی» استدلال وزارت کشور برای ابقای مدیری بود که زمانی که زمزمههای این ابقا گسترده شد، بیانیههای متعددی برای جلوگیری از آن منتشر شد. مجتبی عبداللهی تنها استاندار دولت رئیسی است که در سمت خود در دولت پزشکیان ابقا شد. او از نیروهای نزدیک به قالیباف است و در سال 1400 در تلاشی ناکام قصد داشت لیستی از نیروهای نزدیک به قالیباف را برای انتخابات مجلس تهران سازماندهی کند که در رقابت با یاران زاکانی شکست خورد. او از بنیاد تعاون سپاه با قالیباف به شهرداری تهران رفت و در تمام سالهای حضور وی در شهرداری تهران، سمتهای مهمی داشت.
عبداللهی متولد 1345 در تهران است؛ دکتری علوم سیاسی دارد و عمده سابقه اجرایی وی به شهرداری تهران در دوران قالیباف باز میگردد. وی مدیرکل پشتیبانی شهرداری، مدیرعامل سازمان رفاه و خدمات اجتماعی، شهرداری منطقه ۷ و ۲۰ شهر تهران، مدیریت حوزه ریاست و هیئتمدیره بنیاد تعاون سپاه، مسئول اجرایی و پشتیبانی خانههای سازمانی بنیاد تعاون سپاه، معاون خدمات شهری و محیط زیست، و معاون شهردار تهران در حوزه امور اجتماعی و فرهنگی در دوران شهرداری قالیباف بوده است. وی همچنین مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شرکت مسافرتی پرسپولیس وابسته بنیاد مستضعفان و جانبازان و عضویت در هیئتمدیره تعدادی از شرکتهای بنیاد مستضعفان و جانبازان را برعهده داشته و در دولت روحانی نیز مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان تهران بوده است.
انتقادات گسترده
جبهه اصلاحات استان البرز اسامی هفت نفر را برای این جایگاه معرفی کردند؛ بیبیعصمت سرفرازی، بهرام سرمست، مجید سریزدی، احمد حکیمیپور، سعید ناجی، حسین بیغم و سالار قاسمی. عبداللهی چند رقیب دیگر نیز برای تحکیم صندلی خود در استانداری البرز داشت؛ محمدتقی ایرانی، فرماندار اسبق کرج در دولت روحانی و حسین کاغذلو از کارمندان وزارت کشور. عبداللهی گزینه نخست برای استانداری البرز در دولت چهاردهم نبود اما زمانی که گزینه پیشنهادی نتوانست از هیئت وزیران رای اعتماد را به دست آورد عبداللهی جایگزین شد.
از زمانی که معلوم شد قرار است عبداللهی در این سمت ابقا شود، اعتراضات گستردهای به این تصمیم انجام شد. 36 نفر از فعالان سیاسی استان البرز پیش از آنکه عبداللهی در این سمت ابقا شود و زمانی که گمانهزنیها در اینباره قوت گرفت در نامهای به رئیسجمهور انتقاد شدید خود را اعلام کردند. آنها خواهان تسریع در تغییر استاندار فعلی، انتصاب فردی نامآشنا، آگاه بر مشکلات استان، توسعهخواه و همراه با گفتمان دولت وفاق شدند. آرمین شریفیراد، دبیر حزب جوانان استان البرز نیز با انتقاد از این ابقاء، اصلاحطلبان را سیاهیلشکر ایام انتخابات خواند. او تاکید کرد که بیتوجهی دولت چهاردهم به درخواست جریان اصلاحات موجب دلسردی بدنه اجتماعی و سیاسی جامعه خواهد شد. با این حال، صدای اعتراض فعالان و جریانهای سیاسی شنیده نشد و در نهایت عبداللهی در سمت خود ابقا شد.
ثبات برای وفاق
اسکندر مومنی، وزیر کشور در جلسه شورای اداری استانداری البرز که به مناسب اعطای حکم ابقای عبداللهی انجام شد دلیل این ابقاء را ثبات مدیریتی برای اجرای پروژههای ملی البرز دانست: «نیاز این استان ثبات بیشتر بود و با توجه به پروژههای ملی که در این استان در حال اجراست، نیاز بود ثبات مدیریت را در این استان داشته باشیم.» مومنی تاکید کرد که انتخاب استاندار البرز براساس رویکرد «وفاق و همبستگی ملی» بود و عبداللهی جزو چهار استانداری بود که در دولت چهاردهم ابقا شدند.»
با این حال، عملکرد استاندار البرز در جریان اعتراضات سال 1401 در معرض انتقادات بسیار جدی قرار گرفت. برخورد امنیتی با معترضین در استان، ناتوانی در مدیریت صحنه اعتراضات و کشیده شدن آن به خشونت مهمترین انتقاداتی است که به عملکرد استانداری در البرز وارد است. تلاش وی برای استفاده از نیروهای شهرداری تهران در دور نخستی که به سمت استانداری رسید نیز انتقادات فراوانی برای وی داشت. او در دور جدید انتصابات در دولت جدید هم دل از نیروهای شهرداری نکند و افرادی را این بار از شهرداری دیگر شهرها به البرز آورد. علی صفری، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری البرز که در دوره جدید مدیریت عبداللهی منصوب شد، سابق بر این شهردار قزوین بوده است. وی همچنین قدرتالله سیف را به سمت معاونت سیاسی، امنیتی و انتظامی استانداری البرز منصوب کرد. وی سابق بر این مدیرکل بازرسی استان تهران در دولت روحانی بوده است. سیف مدتی نیز مدیریت مجموعه ورزشی آزادی را برعهده داشت. استاندار البرز در حکم دیگری مریم اسماعیلیفرد را به سمت معاون دفتر امور سیاسی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری البرز منصوب کرد. وی سابقه گستردهای در استان البرز داشته، مدیرکل امور بانوان استاندار البرز در دولت روحانی بود.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب که تمایلی به ذکر نامش نداشت در گفتوگو با هممیهن، رویکردهای عبداللهی را در دو جنبه سیاسی و اقتصادی مورد ارزیابی قرار میدهد و میگوید:«عملکرد سیاسی وی و ارتباط با اصلاحطلبان صفر است و عدهای از روزنهگشاها احتمالاً با وی ارتباط داشته و دارند.» به گفته وی، عبداللهی حتی در جریان انتخابات ریاستجمهوری از آقای جلیلی حمایت کرد و علیه آقای پزشکیان بود،اما زمانی که رئیسجمهور از گفتمان وفاق معروف خود رونمایی کرد، ایشان نیز جزو افراد مشمول وفاق شدند. او میگوید:«عبداللهی اما در عملکرد عمرانی اقداماتی که انجام داده، رویکرد وی در این زمینه را قابل توجیه کرده است.»
در فضای سیاسی البرز، بسیاری ابقای عبداللهی را نه نشانهای از وفاق، بلکه ادامه حضور چهرهای میدانند که بیش از آنکه نماینده گفتمان دولت جدید باشد، ریشه در حلقه مدیریتی گذشته دارد. اما باید دید عبداللهی در این دوره تا چه اندازه قادر خواهد بود از زیر سایه انتقادات گذشته خارج شود، آیا با پروژههای عمرانی سایه انتقادات سیاسی را از خود دور خواهد کرد یا رویکرد سیاسی خود را نیز با اعتدال پیش خواهد برد؟
محمد اسدیان فعال سیاسی اصولگرا: گفتمان استاندار وفاق برای کار است
محمد اسدیان، فعال سیاسی اصولگرا در استان البرز در گفتوگو با هممیهن معتقد است از آنجایی که استاندار رویکرد کار را در پیش گرفته است، توانسته میان جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا وفاق ایجاد کند و اکثر جریانها با انتخابهای وی همراه شوند.
*ابقای استاندار البرز در دولت چهاردهم به چه دلیل بود و عملکرد وی با دوره قبل چه تفاوتی کرده است؟
آقای دکتر عبداللهی قبلاً معاون خدمات شهری آقای قالیباف بوده و وقتی وارد استان شدند کسی فکرش را نمیکرد دوره استانداری وی دوام بیاورد چراکه در استان البرز از سال 92 که شکل گرفت، تاکنون 7 استاندار عوض شده است. مردمداری ایشان باعث شد که بتواند با همه طیفها ارتباط برقرار کند و آنها را پای کار استان بیاورد. عموماً استانداران قبلی، در رابطه با اینکه گروههای مرجع مختلف در استان همچون احزاب، معتمدین، نمایندگان ولیفقیه و قومیتهای مختلف را بتوانند دور هم جمع کنند موفق نبودند و درخواست گروههای مرجع برای تکرار استاندارای آقای عبداللهی از رئیسجمهور همین موضوع بود. موضوع بعدی درخواست ابقای ایشان به دلیل اجرای دو ابرپروژه عمرانی البرز از جمله بزرگراه شمالی بود که از سال 96 عملیات اجرایی آن آغاز شد و ایشان با تعاملی که با وزارت راه داشتند، توانستند آنها را به سرانجام برسانند.
دومین پروژه نیز مترو داخلی کرج بود که آقای عبداللهی با پیگیری در دولت قبل و دولت جدید، توانست 11 کیلومتر مترو داخل شهر کرج را عملیاتی کند و مراحل اجرایی را شتاب قابل ملاحظهای دهد. گروههای مرجع هم میبینند که وی به دنبال کار است و تعامل خوبی هم با گروههای مرجع و همچنین دولت برای اجرای پروژههای عمرانی دارند؛ اینها دلایل ابقای ایشان را تقویت کرد. مجموعه این موارد باعث شد صدای 70 درصدی برای ابقای ایشان بلند شود. یکی دیگر از ویژگیهای ایشان این بود که خیلی بهتر از استانداران قبل توانست هماهنگی میان ادارات استانی را ایجاد کند؛ به همین دلیل با جریان اصلاحطلب و اصولگرا قاعده را برمبنای کار کردن قرار داد و به همین خاطر در هر دو جریان طرفدار دارد و دوستان اصلاحطلب نیز به این جمعبندی رسیدند در نهایت به وی نگاه مثبتی داشته باشند.
*عملکرد استاندار البرز در انتصابات را چطور ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه نسبت به دوره قبلی تغییر پارادایمی در انتصابها داشتند.
بله، اکثر فرمانداران را از جریانهای اصلاحطلب جایگزین کردند، خانم دکتر اسماعیلیفر را که پیش از این مدیرکل بانوان بود، به عنوان مدیرکل سیاسی در این دوره منصوب کردند، خانم «بزنی» را به عنوان بخشدار آساره منصوب کردند و توانستند از ظرفیت بانوان به خوبی استفاده کنند. آقای عبداللهی همچون دوره قبل در این دوره نیز از یک کمیته شایستهگزینی استفاده کردند و حتی اگر نمایندگان مجلس گزینهای را معرفی کردند به آنها میگفت نگویید که گزینه پیشنهادی شما برای کدام سمت باشد و نام وی به کمیته برود و در کانون ارزیابی بررسی شود. در این کمیته هم نگاه جریانی نداشت و این رویکردی بود که در دولت آقای رئیسی نیز در پیش گرفته بود. البته او در دولت سیزدهم نیز متهم بود که چرا از جریانهای متعادل استفاده میکند.
آقای غفور قاسمپور از چهرههای اصلاحطلب هستند و آقای عبداللهی دو سال و نیم پایانی خدمت وی را در جایگاهش نگه داشت تا بازنشسته شود و احترام وی را حفظ کرد. در این دوره نیز بیشتر از دوستان اصلاحطلب استفاده کرده است اما از آن جهت که رویکرد وی کار است، اصولگراها چندان وی را مورد نقد قرار ندادند که در دوره گذشته نیز چنین رویکردی داشتند. در واقع آقای عبداللهی با این رویکرد که همه را صرفاً برای کار جمع کند، یک اجماع کلی ایجاد کردند و حتی نمایندگان مجلس را متقاعد کرد. نمایندگان نیز در دورههای گذشته فشار میآوردند، اما وقتی آقای عبداللهی شایستهگزینی را قاعدهمند کرد، رویکردها بهتر شد، مثلاً اعلام کرد گزینههای خود را معرفی کنید اما اجازه دهید من فرد شایسته را انتخاب کنم. بدین صورت بود که اصلاحات و پایداری را در دوران حضور آقای عبداللهی در استان البرز احساس میکنیم و همین موجب محبوبیت وی در میان جریانهای مختلف شده است.
*آیا استاندار البرز توانست گفتمان وفاق ملی دولت چهاردهم را اجرایی کند؟
فکر میکنم باید جریان اصولگرا بیشترین اعتراضها را نسبت به انتصابها انجام میداد، اما اعتراضات با توجه به رویکرد وی که کار است تبدیل به وفاق شد. اصلاحطلبان و اصولگراها الان وی را قبول دارند و توانسته است گفتمان وفاق را در استان اجرایی کند چراکه گفتمان وی، وفاق برای کار است.
*در سال 1401 عملکرد استاندار در جریان اعتراضات آن سال مورد نقدهایی بود و یکی از نگرانیها برای ابقای ایشان رویکردی بود که در پیش گرفته بود. آیا در این مدت تغییر رویکردی در این زمینه ایجاد شده و عملکردی داشتند که نگرانی فعالان سیاسی و مدنی را کاهش دهد؟
ما در کرج وقایع مختلفی را طی سالهای 88، 98، و 1401 تجربه کردیم. در سال 98 بیشترین بانکها در شهر کرج دچار آسیب شدند، در سال 1401 به جز ماجرایی که برای شهید عجمیان رخ داد و از دستگاه قضا و نه استانداری گفتند درِ بهشت سکینه را ببندند؛ همان منجر به آن شد که اتفاقات به اتوبان کشیده شود و آن اتفاقات رخ داد، اما به صورت منصفانه ما در سال 1401 حتی نسبت به سال 98 یکدهم آسیب به اموال عمومی را هم نداشتیم. در شورای تامین آقای دکتر عبداللهی در آنجا هم رویکرد اعتدال داشتند که با جوانان خوب برخورد شود، بگیر و ببند راه نیاندازند؛ همچنین همکاری خوبی هم با اصناف داشتند و اصناف نیز به دلیل تعامل خوبی که از قبل با استاندار بینشان شکل گرفته بود همکاری کردند و این گفتمان تعامل و مردمداری جواب داد.
سعید کریمی فعال سیاسی اصلاحطلب: عملکرد عمرانی، منجر به ابقای استاندار شد
سعید کریمی، فعال سیاسی اصلاحطلب در استان البرز در گفتوگو با هممیهن با اشاره به دلایل ابقای مجدد استاندار البرز در دولت چهاردهم، معتقد است رویکرد وی در زمینه انتصاب بانوان و جوانان ضعیف بوده و باید از استثنا به یک قاعده تبدیل شود.
*انتخاب مجدد استاندار البرز در دولت رئیسی توسط دولت چهاردهم ریشه در چه رویکردی داشت؟
در مورد رویکرد دولت در انتخاب مجدد آقای عبداللهی باید به گفتمان وفاق آقای پزشکیان رجوع کرد. وی تنها استانداری بود که از دولت قبلی در دولت جدید ابقا شد. عرف سیاسی و ذهنیت فعالان سیاسی بهویژه طرفداران دولت این بود که در سطح کلان باید تغییراتی ایجاد شود، اما فضای فنی حاکم بر وزارت کشور اینگونه بود که باید مدیریت استمرار یابد و اقدامات عمرانی که آقای عبداللهی شروع کرده بود و پیگر آنها بود باید به اتمام برسد. تصمیمات فنی و سیاسی در نهایت به ابقای استاندار با وجود انتقادات مطرحشده منجر شد. امروز بیشتر وجه مثبت این تصمیم نمایان شده است و ماندن آقای عبداللهی در زمینه توسعه و زیرساخت در مجموع به نفع استان تمام شد و منجر به جذب سرانههای ویژهای در حوزههای عمران و راهسازی، ورزش و حتی بهداشت و درمان شد.
*در واقع رویکرد عمرانی استاندار باعث ابقای وی شد؟
بله، میتوان ایشان را جزو چهرههای تکنوکرات در کشور دانست که وجه اجرایی فعالیتهایش بر وجه سیاسی غالب است. شاید نگاه وزارت کشور به استان البرز با نگاه غالب سیاسی نبود و پارادایم استمرار توسعه زیرساختی و عمرانی بوده است. توسعه سیاسی در دولتی که با ادعاهای مشارکت سیاسی بالا، شفافیت، مشارکت زنان شکل گرفته است، قطعاً باید شکل بگیرد و به صورت یکجانبه و صرفاً عمرانی نباشد. در یک سال گذشته میتوان به استاندار تقریباً نمره قبولی داد و این اتفاقات در حال رخ دادن است. برای مثال یکی از اقدامات خوبی که در حوزه معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی پیگیری شد، این بود که خانه احزاب بعد از پیگیری فعالان سیاسی و تشکلها در استان البرز به ثمر نشست؛ این نشان میدهد از نظر سیاسی نیز گام رو به جلویی برداشته شده است. اما فضای باز، نقد و گفتوگو میتواند بیشتر ادامه پیدا کند.
*در انتصابات در دوره قبل چهرههای زیادی را از شهرداری تهران به استانداری البرز وارد کردند و انتقادات بسیاری به این عملکرد مطرح شد، عملکرد استاندار را در این دوره در زمینه انتصابها چطور ارزیابی میکنید؟
در رویکرد انتصابات هر استانداری طبیعتاً با توجه به فضای عمومی کشور کابینه خود را تنظیم میکند. در دولت قبل اگر فضای اصولگرایی حاکم بود، انواع تشکلهای سیاسی اصولگرا تعامل داشتند و نمایندهها نیز میتوانند نظر بدهند. شاید نقدهایی نیز به حوزه انتقال نیرو از تهران به کرج وجود داشت، اما در این دوره تقریباً شاهد یک تعامل و یا بهتر بگویم تعادل هستیم که در آن ترکیبی از نگاه تخصصی و سیاسی وجود دارد. سختترین کار در میان استانداران را آقای عبداللهی دارد چراکه از دولت قبل باید کسانی که به آنها حکم داده است را با توجه به فضای فعلی ایجادشده عوض کند و افراد جدیدی را منصوب کند و ایجاد تعادل در اجرای این کار چه از نظر سیاسی و چه از نظر تخصصی کار سختی است. طبیعتاً نقدهایی نیز به ممیزی کابینه ایشان در فضای فعلی هم خواهند داشت. اما با توجه به گفتمان دولت چهاردهم و شایستهسالاری که محور تصمیمات است، در این مسیر به نوعی در حرکت هستند. بااین حال شاید نیازمند تغییر پارادیم، بهویژه در حوزه بانوان و جوانان نیز باشیم.
*یعنی عملکرد ایشان در حوزه بانوان و جوانان همسو با تغییراتی که در این دوره مدیریتی اعمال کردند نبود؟
در حوزه بانوان و جوانان نیازمند تغییرات جدی هستیم که در پستهای مدیریتی و تصمیمگیریهای کلان استان، نه به عنوان یک استثنا، که به یک قاعده تبدیل شود. الان مدیرکل بانوان دولت پیشین که رئیس ستاد بانوان آقای قالیباف در استان البرز بودند هنوز در مسند کار هستند و این حوزه نیازمند تغییرات جدی است چراکه هنوز رنگ و بوی دولت چهاردهم را بهویژه در مورد بانوان و جوانان میبینیم. تکچهرههایی منتصب شدند در حوزه بانوان و جوانان که به فال نیک گرفته میشود اما یک استثنا هستند و قاعده نیستند. در مجموع انتصابات قابل قبول است اما نیازمند تغییر پارادایم جدی در حوزه بانوان و جوانان هستیم.
*استاندار در مراسم معارفه خود تاکید کرد که نگاه ویژه به بانوان و جوانان دارند و خانم اسماعیلیفرد را نیز به سمت معاونت دفتر سیاسی منصوب کردند، آیا بیش از این از ظرفیتهای بانوان و جوانان استفاده کردند؟
ایشان از چهرههای خوشنام کشوری در حوزه سیاسی هستند و انتصاب خوبی بودند. البته بخشدار مرکزی کرج، بخشدار مرکزی فردیس و یکی دو پست در حوزه مدیران کل نیز به بانوان تخصیص داده شده است، اما انتظاری که فعالان سیاسی از دولت بهویژه در حوزه بانوان و جوانان دارند این است که به استثنا تبدیل نشود و یک قاعده باشد.
*در استانهای مختلف مداخله نمایندگان در انتصابات بسیار مورد انتقاد فعالان سیاسی است. آیا در البرز نیز این مسئله مصداق دارد؟
تعامل میان نمایندگان مجلس و استانداری یک امر طبیعی است، اما باید مرز بین تعامل و مداخله روشن شود. تلاشی که از آقای عبداللهی میبینیم، سعی کرده است تعامل بین نمایندگان و گروههای سیاسی را حفظ کند، اما شاید جریانهای سیاسی قالب استان البرز که ریشههای اصولگرایی نیز دارند نسبت به این موضوعات فشارهایی هم بیاورند. میتوان گفت بخشی از تصمیمگیریها با فشارهای سیاسی نیز همراه باشد، اما آن تلاش و جهتی که از آقای عبداللهی میبینم، مرز میان تعامل و مداخله در رویکرد ایشان روشن است. مشورت میگیرند و صحبتهایی دارند با همه جریانها، اما در نهایت خود وی است که باید پاسخگوی کابینه منتصب خود باشد. حتی اگر هر گروه سیاسی مداخلهای داشته باشد و فردی را معرفی کند، در نهایت این استاندار است که باید در انتخاب افرادی که در پستهای مدیریتی هستند تعادل ایجاد کند تا باعث رضایتمندی مردم شود.
*مبنای ابقای استاندار البرز را عملکرد عمرانی ایشان بیان کردید. در این دوره نسبت به دوره قبل چه تغییراتی در عملکرد عمرانی و اجرایی داشتند؟
در حوزه عمرانی میتوان گفت استمرار جذب پروژههای کلان قابل توجه بوده است؛ به طور خاص پروژه بزرگراه شمالی کرج که در امتداد اتوبان همت است را باید ذکر کرد که با پیگیریهای ویژه استاندار گرههای آن باز شد و احتمالاً تا یکی دو ماه دیگر افتتاح شود، درحالیکه عملیات اجرایی سالها قبل از حضور ایشان ایجاد شده بود. مسئله قطار شهری کرج نیز در دورههای پیش کلنگزنی شد اما پیگیری ویژه ایشان منجر به افتتاح و توسعه این پروژه شد. نکته دیگری که در مدیریت آقای عبداللهی باید دید، حرکت استان البرز از سمت توسعه عمرانی به سمت توسعه اجتماعی است. ایشان یک قرارگاه اجتماعی تاسیس کردند که به یک الگوی کشوری به صورت پایلوت و برمبنای دستور وزارت کشور اجرا شد و در استانهای دیگر در حال تکثیر است.
*این قرارگاه اجتماعی چه اقداماتی دارد؟
اهداف مختلفی دارد که یکی از مهمترینهای آن پیوند نهادهای مدنی با دولت بود. در حوزه محرومیتزدایی و آسیبهای اجتماعی تلاشهای جدی صورت گرفت. با توجه به آمارهای وزارت کشور، برخی از شاخصها در استان البرز کاهش داشته است و این گام مثبتی است. البته که میتواند قابل توسعه باشد و الگوی ملی حکمرانی اجتماعی البرز به وزارت کشور ارائه و در همه کشور استفاده شود.
*با این حال عملکرد شورای تامین استان در اتفاقات سال 1401 و بهویژه اتفاقی که در سالگرد چهلمین روز مهسا امینی رخ داد، مورد انتقادات بسیاری بود و بر همان رویکرد ابقای استاندار برای بسیاری از چهرههای سیاسی تعجببرانگیز بود. در مورد این موضوع توضیحی میدهید؟
سال 1401 شرایط پیچیده و دشواری برای همه کشور بود و استان البرز نیز تابعی از این شرایط بود. طبیعتاً نقدهای جدی هم میشود در این زمینه مطرح کرد. اتفاقاً یکی از نقدهای جدی که شاید بتوان گفت ماندن آقای عبداللهی در این دولت بود؛ شناختی بود که ایشان از بافتهای سیاسی و مدنی استان البرز به دست آوردند که پایه آن همین قرارگاه اجتماعی بود و منجر به این شد که گفتوگو بین احزاب مختلف شکل بگیرد و این تجربه به دولت جدید منتقل شود. شاید از تجربیات پیشین و سخت توانستند بهره بگیرند اما انتظار برگزاری جلسات گفتمانی بیشتری است. ایشان تجربه گفتوگو را تکرار کردند و بنیان آن وجود داشت، با این وجود انتظار داریم حداقل در دولت جدید از این تجربیات بهره بیشتری بگیرند و فضای باز گفتوگو و انتقاد و وفاق در حد شعار نباشد. وفاق یعنی توافقسازی با جامعه مدنی و صدای بیصدایان و میتوان از تجربه مدیریت دشوار و پیچیده آن زمان امروز به بهترین شکل ارائه کرد.