راهی جز قوی شدن نداریم/ارزیابی سخنان رهبری درباره قوی شدن کشور و تلاش دشمن برای خدشه به اتحاد ملی با فعالسازی گسل قومی و اختلافات سیاسی
روز اول مهرماه، آیت الله سیدعلی خامنهای، مقام رهبری در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت آغاز سال تحصیلی درباره موضوعات مختلف اظهارنظر کردند.

روز اول مهرماه، آیت الله سیدعلی خامنهای، مقام رهبری در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت آغاز سال تحصیلی درباره موضوعات مختلف اظهارنظر کردند. در روزهای پس از آن با توجه به وضعیت کشور، سفر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری به نیویورک و نزدیک شدن به فعالسازی مکانیزم ماشه، بخشهای مربوط به مذاکره با غرب و آمریکا و غنیسازی در سخنان ایشان مورد توجه رسانهها قرار گرفت. در این میان البته سخنان رهبری دو بخش دیگر هم داشت؛ اول، موضوع «اتحاد ملت ایران» و دیگری، موضوع «ضرورت قوی شدن کشور».
در مورد بخش اول سخنان ایشان با اشاره به جنگ دوازده روزه تاکید کردند:«اوّلین حرف من این است که در جنگ دوازدهروزه، اتّحاد ملّت ایران، یکپارچگی ملّت ایران، دشمن را ناامید کرد؛ یعنی دشمن از همان روزهای اوایل و اواسط جنگ فهمید که به آن مقصود و غرضی که داشته، دست نخواهد یافت. غرضِ دشمن، زدن فرماندهان نبود؛ این یک وسیله بود. دشمن با خودش فکر کرده بود که فرماندهان نظامی را بزند، بعضی شخصیّتهای مؤثّر نظام را بزند، در کشور اغتشاش به وجود بیاید و بخصوص در تهران، عوامل آنها به آشوب و اغتشاش دست بزنند و مردم را ــ افرادی را که میتوانند ــ به خیابانها بکشانند و به وسیله مردم، علیه جمهوری اسلامی حادثهای درست کنند.
این هدف بود؛ بنابراین هدف، جمهوری اسلامی بود؛ هدف، مختل کردن نظام بود که من در یک صحبت دیگری گفتم که اینها حتّی برای بعد از جمهوری اسلامی نشسته بودند، نقشه کشیده بودند و فکر کرده بودند. میخواستند فتنه درست کنند، فتنههای خیابانی درست کنند، دستهجاتی را راه بیندازند و ریشهی اسلام را در کشور بکَنند؛ این هدف دشمن بود. خب این هدف در همان قدمهای اوّل شکست خورد.» و در ادامه گفتند:«خب اینهایی که عرض کردم، قبلاً هم بعضی از اینها را یا همه اینها را ما گفتهایم یا دیگران گفتهاند.
آن نکتهای که من میخواهم روی آن تکیه بکنم، این است که این عامل همچنان باقی است؛ عامل وحدت ملّت ایران همچنان باقی است. عدّهای ــ که منشأ این عدّه هم خارج از کشور است خبرهایی که به ما رسیده، این را نشان میدهد ــ میخواهند اینجور وانمود بکنند که آن اتّحادی که در ابتدای جنگ دوازدهروزه و این مدّت پیدا شد، مال همان روزها بود؛ چند روز که بگذرد، بهتدریج ضعیف میشود، اختلافات به وجود میآید، اختلافنظرها غلبه پیدا میکند و این اتّحاد از بین خواهد رفت؛ مردم ایران متفرّق میشوند و میتوان از گسلهای قومی استفاده کرد، از اختلافات سیاسی استفاده کرد و مردم ایران را به جان هم انداخت و اغتشاش و شورش درست کرد! این را دارند تبلیغ میکنند.
من میخواهم بگویم این حرف، غلط محض است. بله، در مسائل سیاسی اختلافنظر وجود دارد؛ ما اقوام زیادی هم در کشور داریم که همه ایرانیاند و افتخار میکنند به ایرانی بودن خودشان؛ اینها هست، منتها در مقابل دشمن، همه این مجموعه یک مشت محکم پولادینند که بر فرق دشمن فرود خواهند آمد؛ امروز اینجور است، در گذشته هم همینجور بوده، بعد از این هم به توفیق الهی اینجور خواهد بود.» و درباره موضوع دوم نیز در پایان سخنانشان تصریح کردند: «و من آن چیزی که در نهایت میخواهم عرض بکنم، این است که راه علاج پیشرفت کشور، قوی شدن است؛ باید قوی بشویم.
قوی شدنِ نظامی لازم است، قوی شدن علمی لازم است، قوی شدن دولتی و ساختاری و سازمانی لازم است. باید افراد هوشمند ما، صاحبنظران دلسوز ما بنشینند، راههای تقویت کشور را پیدا کنند؛ و این راهها را دنبال کنند. اگر این شد، آن وقت طرف تهدید هم نمیکند؛ اگر دید طرف مقابل قوی است، حتّی تهدید هم نمیکند. به نظر من جز این راهی وجود ندارد. بایستی از خدای متعال کمک خواست، به خدای متعال توکّل کرد، به ائمّهی اطهار (علیهمالسّلام) متوسّل شد که شفاعت کنند و کمک کنند، و همّت ملّی را به میدان آورد و انشاءالله کارها را پیش برد؛ و این کار به توفیق الهی خواهد شد.»
در این سخنان به وضوح بر افزایش گسلهای قومی و اختلافات سیاسی به عنوان گذرگاههایی که از آن ممکن است به اتحاد ملت خدشه وارد شود، تاکید شده و ایشان به همت ملی برای قوی شدن در امور مختلف و برای مقابله با تهدیدهای خارجی اشاره کردهاند.
البته این موضوعات صرفاً در برهه حساس کنونی مطرح نشده و ایشان پیش از این هم به این موارد تاکید داشتهاند. درباره اتحاد ملی و اهمیت اتحاد ملت سخنان بسیاری از رهبری نقل شده است. بهویژه آنکه سال 1386 را با عنوان سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری کردند. برای نمونه دیگر ایشان در دیدار اعضاى جامعه انجمنهاى اسلامى اصناف و بازار و مجامع امور صنفى سراسر کشور در تیرماه 1370 گفتند:«امروز آن چیزى که دشمن را میترساند، اتّحاد ملّت ایران است.
این خونخواران جهانى، از اتّحاد شما مردم بیشتر از همه چیز میترسند. اگر با یک ملّت نمیتوانند روبهرو بشوند، بر اثر این نیست که نمیخواهند روبهرو بشوند؛ نه، از وحدت آن ملّت، از شجاعت آن ملّت و از ایمان آن ملّت میترسند.»یا درآذر ماه 1386 در دیدار اقشار مختلف مردم در آستانه انتخابات مجلس خبرگان گفتند:«اگر ملت بر چیزی مصمم شد و پای آن حرف ایستاد، هیچ قدرتی در دنیا قادر نیست که بر این ارادهی متحد ملی فائق آید. شرط این موفقیت، اراده و عزم راسخ است؛ شرط دیگرش اتحاد ملی است؛ که بحمداللَّه مردم ما از آن برخوردارند. البته عدهای مایل هستند بین مردم اختلاف بیندازند؛ شعارهای تفرقهآمیز میدهند؛ میخواهند مردم را در مقابل هم قرار بدهند؛ اما تاکنون موفق نشدهاند؛ و انشاءاللَّه بعد از این هم موفق نخواهند شد».
ایشان همچنین در آبان 1390 در سخنانی در دانشگاه افسری امام علی تاکید کردند:«ما مطمئنیم که ساخت مستحکم نظام جمهوری اسلامی و اتحاد ملی و نزدیکی دلها میان آحاد ملت، بزرگترین بازدارنده است. همه موظفند این ساخت استوار و مستحکم را حفظ کنند و استحکام بیشتری به آن ببخشند.» و به عبارتی در همه این موارد بر موضوع مقابله با دشمنان خارجی با اتحاد ملی و اهمیت بازدارندگی آن اشاره داشتند و البته ایشان پیشتر درباره «گسل قومی و جناحی» به عنوان موردی که دشمن بر فعالسازی آن تمرکز کرده است و در این سخنرانی نیز بر آن تاکید داشتهاند سخنانی داشتند. چنانچه ایشان در دیدار با اعضای مجلس در خرداد 1395 به تشریح نقشه داخلی دشمن در فعال کردن گسلهای داخلی پرداختند و گفتند:«دشمن در تلاش است تا گسلهای قومی، عقیدتی و جناحی را فعال و تبدیل به زلزله کند، بنابراین نمایندگان مجلس باید تلاش کنند تا این طراحی دشمن به نتیجه نرسد.»
در این سخنان این اتحاد ملی به عنوان راهی برای قوی شدن در برابر دشمنان مطرح شده است. موضوع دیگری که در بخش پایانی سخنان اخیر ایشان نیز به آن اشاره شده و در کنار آن همت ملی را نیز به عنوان ابزاری برای تقویت کشور مطرح کردند و این نگاه در سخنان ایشان وجود دارد که با قوی شدن راه تهدید دشمن هم بسته میشود.
البته تلاش برای قوی شدن هم با محوریت موضوعات مختلف پیشتر در سخنان رهبری بوده است. برای نمونه ایشان در آذر 1384 در مراسم مشترک دانشگاههای افسری ارتش تصریح کردند:«ملتها هیچ راهی بهجز قوی شدن، اعتماد به نفس، توکل به خدا و توکل به نیروی ذاتی خود ندارند؛ ملتها باید خودشان را قوی کنند. این قوی شدن فقط از جنبهی نظامی نیست؛ ملتها باید اراده، اقتصاد، دانش و پیشرفتهای گوناگون خود را پیدرپی قوی کنند؛ اما تقویتِ نیروی دفاع از هویت و مرزهای یک ملت، یکی از مهمترینهاست، که امروز نیروهای مسلح ما این وظیفه را به عهده گرفتهاند.» یا در خطبههای نمازجمعه ۲۷ دیماه ۱۳۹۸ نیز گفته بودند: «باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آیندهی نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرأت تهدید هم پیدا نکنند.» و همچنین ایشان در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران در تاریخ 26 مرداد 1402 نیز گفته بودند:«دشمن وقتی احساس کند شما ضعیفید، تشویق میشود به حمله؛ وقتی احساس کند شما نیرومند هستید، اگر قصد حمله هم داشته باشد، مجبور میشود تجدیدنظر کند.» این نمونهها از سخنان رهبری و بسیاری از سخنان دیگر ایشان که همسو با این نگاه است و بر قوی شدن تاکید دارد را محور گفتوگو با نادر قاضیپور، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده ادوار مجلس از ارومیه، محمد نعیمیپور، نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاحطلب و سعید نورمحمدی، قائم مقام حزب ندای ایرانیان قرار دادهایم که در ادامه میآید.
رهبری در سخنان اخیر خود باردیگر به اتحادملی در پی جنگ 12 روزه اشاره کردند و درباره اینکه دشمنان از طریق گسل قومی و اختلافات سیاسی به دنبال بر هم زدن این اتحادند، سخن گفتند. تحلیلتان از این بخش سخنان رهبری چیست؟ چرا جایگاه این دو موضوع در حفظ اتحاد ملی اینقدر حائز اهمیت است؟
نعیمیپور: روی موضوع اتحاد ملی سالیان سال است که کار شده و موضوع آن در کشور ما به فاصله بین دولت و ملت بازمیگردد و این شکاف آنقدر عمیق است که در تحلیلها این شکاف به گونهای مطرح میشد که میتواند شرایط را جوری رقم بزند که حکومت ساقط شود. به اعتقاد من این گزاره آنقدر قوی مطرح شده بود و برای خیلیها جا افتاده بود که اسرائیل شکاف و گسستگی بین ملت و حکومت را باور کرد و روی آن نیز حساب کرد. اما موضوع عمیقتر از این تصور بود که با عملیات روانی و تبلیغاتی، رسانهای میتوانند کاری کنند که علاقه عمیقی که بین ایرانیها و ایران وجود دارد از بین برود و زمینه برای تغییر حکومت ایجاد کنند. این محاسبه اشتباه بود و پیوند بین ایران و ایرانیان خیلی عمیق است.
این اقدام باعث شده که کشور از حالتی که افق روشنی در آینده آن نبود، نجات پیدا کند و راه ادامه پیدا کند.در چنین شرایطی درباره ضریب امنیتی کشور با وجود چنین انسجام ملی میتوان با اطمینان صحبت کرد. البته برای امنیت کشور حتماً نیروهای مسلح باید قوی باشند و راهبرد صحیح برای حفظ امنیت کشور اثرگذار مهم و عمیقی دارند، اما پیوند بین ملت و حکومت کار را نسبت به کسانی که طمع دارند تمام میکند. دولت باید تابآوری را در چنین شرایطی در مردم افزایش دهد و مردم نیز احساس کنند حکومت و دولت میتوانند منافع و امنیت آنها را تضمین کند و اینها خطرات را از کشور دور میکند.
سعید نورمحمدی: اتحاد ملی، ستون اصلی پایداری هر کشور است. تجربهی جنگ ۱۲ روزه و واکنش مردم و نهادهای کشور نشان داد که زمانی که ارادهی عمومی بر همگرایی و مشارکت متمرکز میشود، تهدیدهای بیرونی بهسرعت خنثی میگردد. رهبر انقلاب با تأکید دوباره بر این موضوع، به دو محور مهم اشاره کردهاند: اول، گسلهای قومی. این گسلها در ذات خود ریشه در تفاوتهای فرهنگی و تاریخی دارند، اما اگر با نگاه برابرانگاری، عدالت اجتماعی، و توسعه متوازن مدیریت شوند، میتوانند به منبع غنا و تنوع ملی تبدیل شوند، نه تهدید.
دوم، اختلافات سیاسی. تضارب آراء در یک نظام سیاسی پویا طبیعی و حتی لازم است، ولی هنگامی که این اختلافات از چارچوب گفتوگوی سازنده خارج و به شکافهای غیرسازنده بدل شود، بستری برای سوءاستفادهی دشمنان فراهم میآورد. در واقع، دشمنان ایران در سالهای اخیر به روشنی دریافتهاند که حملهی نظامی قادر نیست کشور را زمینگیر کند؛ سازمان دفاعی کشور و ظرفیت مقاومت مردمی این راهبرد را ناکام ساخته است. از همین رو، تمرکز آنان بر برهم زدن انسجام داخلی و بهرهبرداری از اختلافات سیاسی و فرهنگی است.
از نگاه ندای ایرانیان، اتحاد ملی نهتنها یک شعار بلکه یک سیاست عملی است که باید در قالب گفتوگوی ملی، تقویت طبقه متوسط، و ایجاد سازوکارهای مشارکت واقعی در تصمیمسازی، نهادینه شود. اگر این اتحاد برقرار باشد، هیچ نیرویی از بیرون قادر نیست به ساختار سیاسی، اقتصادی یا امنیتی کشور آسیب جدی وارد کند. به بیان دیگر، قدرت ایران درون مرزهایش ساخته میشود؛ دشمنان نمیتوانند بر ارادهی ملی فائق آیند مگر آنکه این اراده از درون تضعیف شود و جلوگیری از این تضعیف، مسئولیت مشترک همهی جریانها، از جمله جریان اصلاحطلب است.
نادر قاضیپور: ایران اسلامی رنگینکمانی از قومیتها، مذاهب و گویشهاست و تنها مال یک قوم خاص نیست. همه هم در این جنگ 12روزه اخیر متحد بودند و پشت رهبری رفتند و اکثریت مردم ایران، پرچم ایران را به دست گرفتند. به هر شکل، رمز موفقیت در این جنگ 12 روزه و همچنین دستاوردی که این جنگ داشت، اتحاد ملی بین مردم بود و باید این اتحاد را حفظ کنیم. عدهای تصور میکردند و برنامهریزی کرده بودند که با اولین حمله قومیتها شروع میکنند، اختلافات شروع میشود و مردم به خیابانها میریزند.
بله، مردم به خیابان ریختند اما این به خیابان آمدنشان در حمایت از رهبری و نیروهای مسلح بود. به خیابانها آمدند که یکدست بودن خودشان را نشان دهند. نقطه بسیار با اهمیت و نقطه اتکاء نیروی مسلح مردم هستند، مردم اتحاد داشته باشند، پیروزی از آن ماست. ما کشوری هستیم که 5 هزار سال قدمت داریم، با این کشورهایی که 400 الی 500 سال است تشکیل شدهاند، فرق داریم. رهبری معظم متوجه است که دشمن روی اختلافات گروهی، قومی و مذهبی دست گذاشته است. ما باید متحد باشیم و عملاً ثابت کنیم که همه با هم پشت سر رهبری هستیم و از نیروهای مسلح خودمان حمایت میکنیم. این اتحاد کلید موفقیت است.
بنا بر سخنان رهبری، بالاخره در روزهای جنگ 12 روزه این دغدغه هم درباره گسل قومی و هم برهم خوردن اتحاد ملی مطرح شد. تحلیلتان درباره سخنان رهبری درباره تنوع اقوام و اختلافات سیاسی چیست؟ و برای حفظ آن چه شرایطی ضروری است؟
نعیمیپور: در اینکه ایران تنوع قومی، فرهنگی و زبانی فراوانی دارد در تاریخ ما روشن است و با این تنوع در کنار هم زندگی کردند، لذا اگر زمانی تصور این بود که دولت مرکزی و حکومت مرکزی وجود دارد و به خاطر اختلافات نیروهای گریز از مرکز در جوار مرزهای ایران میتوانند نقشآفرینی کنند، بارها این را امتحان کردند، طی سالهای متمادی نشان داد که اینگونه نیست.
در جنگ دوازدهروزه اخیر نیز مردم خیلی مشخص جبهه خود را روشن کردند که ایران را به هیچ گرایش دیگری ترجیح نمیدهند. اگر صحبت از مردم است، در بین عموم آنها این تعلق خاطر وجود دارد، اما زمانی است که مجموعههای سیاسی و فرهنگی با تمایلات مختلف میخواهند مردم را از نگاه خود مصادرهبهمطلوب کنند و آنها از مخالفت مردم برای منافع خود استفاده میکنند؛ اما اینها دلیل نمیشود که بگوییم مردم همراهی میکنند با آنها چراکه در طول تاریخ اینها همیشه بوده است. آنچه مسلم است آنهایی که نگاههای متفاوت داشتند نباید بر روی فعال کردن چنین گسلهایی سرمایهگذاری کنند چراکه به خودشان ضربه میزنند و زمینه اینکه نظرات آنها بین افراد و گروهها جایگاه پیدا کند کاملاً از بین میرود.
سعید نورمحمدی: سخنان اخیر رهبری، به یک نکته بنیادین در هویت ملی ایران اشاره دارد: تنوع در عین وحدت. ایران سرزمینی است که صدها سال، اقوام گوناگون کنار یکدیگر زیستهاند و این تنوع، بخش جداییناپذیر قدرت فرهنگی و اجتماعی ایران است. این تفاوتهای قومی و زبانی، اگر با سیاستهای عدالتمحور و مشارکتساز مدیریت شوند، نه تهدید بلکه فرصت توسعه و همافزایی هستند.
در عرصه سیاسی نیز، اختلافنظر طبیعی و لازمهی پویایی جامعه مدنی است. جریان اصلاحطلب، از جمله ندای ایرانیان، بر این باور است که تضارب آراء و رقابت سیاسی سالم، عامل شفافیت و بهبود حکمرانی است؛ مشکل زمانی شکل میگیرد که این اختلافات به ضدّ گفتوگو و ضدّ همکاری ملی تبدیل شود. جنگ ۱۲ روزه بهصورت عینی نشان داد که در شرایط تهدید خارجی، اگر سازوکار گفتوگو و همافزایی فعال باشد، حتی اختلافات داخلی و تفاوتهای قومی هم در کنار هم تبدیل به «مشت محکم پولادین» میشوند که توان ایستادگی و ضربه متقابل به دشمن را دارند. دشمن امروز میداند که توان فروپاشی از بیرون را ندارد و تنها از شکافهای داخلی امید میگیرد.
برای حفظ این «مشت محکم پولادین»، رعایت چند شرط لازم است: اول از همه تضمین عدالت اجتماعی و اقتصادی برای همه اقوام و مناطق. برای همین باید به طور جدی تبعیضزدایی از سیاستهای توسعهای و توجه متوازن به مناطق محروم در دستور کار قرار گیرد.دوم ساماندهی بستر گفتوگوی ملی به جای حذف یا تخریب. رقابت سیاسی باید بر مبنای قانون و احترام متقابل باشد. گزینشهای سلیقهای پیش از این، قطعاً عاملی در خلاف این وحدت است. همه شهروندان باید با تمام وجود احساس کنند ایران برای همه ایرانیان است.سوم، حمایت از طبقه متوسط به عنوان پل میان اقشار و مناطق. نظام سیاسی باید از ظرفیتهای اقتصادی و فرهنگی طبقه متوسط برای گسترش همبستگی اجتماعی استفاده کند. طبقه متوسط باید تبدیل به حلقه سخت نظام سیاسی باشد.
چهارم که بیشتر باید توسط کنشگران سیاسی رعایت شود، پرهیز از رادیکالیسم و قطبیسازی است. تجربه هم نشان داده که افراط، آب به آسیاب سوءاستفاده دشمن میریزد. رادیکالیسم به تقویت رادیکالیسم جریان مقابل میانجامد. تجربه هم نشان داده است که رادیکالهای هر دو جریان منافع ملی را به خطر میاندازند. در نهایت اینکه باید بپذیریم امنیت و مقاومت ملی از دل مشارکت واقعی، عدالت، و گفتوگوی سازنده برمیخیزد؛ نه از حذف تفاوتها بلکه از تبدیل این تفاوتها به سرمایه ملی.
نادر قاضیپور: همه ما که نمیتوانیم یک نظر داشته باشیم. خط مشی ما ایران اسلامی، اسلام و ولایت فقیه است و همه باید در آن خط حرکت کنیم. ما نباید زیادهخواهی کنیم. بزرگان قوم باید به اشتباهات خودشان پی ببرند و از ملت عذرخواهی کنند. آنهایی که دیپلماسی ما را به این روز انداختند و مردم اعتقاد دارند که خوب عمل نکردهاند، باید از مردم عذرخواهی کنند. آقای ظریف بیاید و بگوید سر ما کلاه گذاشتند. بگویند که عذرخواهی میکنیم. آقای جلیلی بیاید و بگوید ما در مذاکرات فقط رفتیم مباحثه کردیم و هر بار هم که آمدیم یک قعطنامه تحریم با خود آوردیم. به خاطر آنها از ملت عذرخواهی میکنم. عذرخواهی از ملت باعث عزت، عظمت و اتحاد ملی میشود.
بخش دیگر سخنان رهبری که کمتر به آن توجه شد ضرورت قوی کردن و تقویت کشور در ابعاد گوناگون است. شما به عنوان فعال سیاسی چه پیشنهادی برای قوی شدن کشور دارید؟ و چه موانعی را در این بین ضروری میدانید که باید رفع شود؟
نعیمیپور: اگر کشوری بخواهد حرفی برای گفتن در سطح دنیا داشته باشد باید بنیههای قوی داشته باشد، از جمله اینکه سرزمین وسیعی داشته باشد. اگر کشوری ثروت زیادی دارد، سرزمین وسیع، اقلیم خوب، مردم باسواد و خوب و متمدن و فرهنگ عمیقی دارد میتوانید روی اینها سرمایهگذاری کنید و تبدیل به کشوری شوید که در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر به این نقطه رسیدید باید اینگونه باشد که همیت این سرزمین محفوظ بماند و دیگران به آن طمع نکنند.
برای امنیت کشور و اینکه بیگانه به آن چشم طمع ندوزد باید سازوکاری وجود داشته باشد که قابلیت دفاع برای کشور فراهم باشد. لذا خیلی مهم است که همانگونه که باید روی علم و انسجام ملی و همبستگی کار شود و تنوع فرهنگ و قومی به رسمیت شناخته شود، یک نیروی نظامی قوی نیز داشته باشیم که بتواند عکسالعمل نشان دهد و این نیروی قوی نظامی البته که تکنولوژی خاص خود را هم میخواهد.
اگر ادعا داشته باشیم که نباید زیر پرچم کسی باشیم، راهبرد صحیح این است که روی بازدارندگی و توان نظامی، توان اطلاعاتی و امنیتی کشور به خوبی کار کنیم و اگر این کار انجام نشود به این معنا است که نفهمیدیم و یا نخواستیم از شرایط و موقعیت در حد و موضع خود حرفی برای گفتن داشته باشیم. اینکه بگوییم اسرائیل قلدر است و تلاشی برای ایستادن در برابر آن نکنیم، یعنی تضییع منافع، تضییع شرف و هرچیزی که برای ایران ارزش محسوب میشود.
لذا معتقدم این راهبرد، راهبرد بسیار درستی است و برخلاف اینکه در اوایل انقلاب گفته میشد ما یک کشور صلحجو هستیم و نیازی به مسلح کردن ارتش و نیروهای مسلح نیست و آنچه را که شاه خریداری کرده بود را پس دهیم، خیلی سادهانگارانه بود. چون این کشور منابع سرشار خوبی دارد و در طول تاریخ مورد تهاجم و تاخت و تاز قرار گرفته است.
مغول برای اینکه از منابع سرشار ما استفاده کند به ایران حمله کرد. علم، فناوری، نیروی انسانی ورزیده، تکنولوژیهای بهروز و توان نظامی؛ اینها موضوعات فوقالعاده مهمی است که باید به آنها توجه کرد. ممکن است برخی بگویند این حرفها چیست اما در همه جای دنیا اینگونه است و اگر ایران بخواهد براساس قوت و قدرت و منابعی که دارد کاری انجام دهد باید سری در سرها داشته باشد و بابت آن کارهای مهمی را انجام دهد. با کوتهبینی و نوک دماغ را دیدن، میتوانیم کشوری باشیم مثل بحرین.
سعید نورمحمدی: سخنان رهبری در این بخش به یک اصل کلیدی در امنیت و توسعه ملی اشاره دارد: قدرتسازی همهجانبه. تجربههای تاریخی نشان دادهاند که هیچ کشوری صرفاً با اتکای به قدرت نظامی پایدار نمیماند؛ بلکه ترکیب قدرت علمی، نهادی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، ستونهای استقلال و پیشرفت پایدار را شکل میدهد.
«قوی شدن» یعنی ایجاد توانمندی در تمام سطوح، با محوریت مشارکت ملی و توسعه پایدار. موانع اصلی که باید برای دستیابی به قدرت پایدار رفع شوند چند موضوع اساسی است. فساد ساختاری و رانتجویی اولین مانع در رسیدن به قدرت پایدار است که بخش مهمی از منابع کشور را هدر میدهد. حل این مسئله میتواند فرار نخبگان ناشی از ناامیدی نسبت به فرصتهای داخلی را کاهش دهد.
در مرحله بعدی بوروکراسی سنگین و ناکارآمدی مدیریتی در سطوح اجرایی باید تعدیل شوند و بهبود پیدا کنند. در این راه باید بتوان وابستگی بیشازحد به درآمدهای نفتی و فقدان تنوع اقتصادی را حل کنیم یا لااقل کاهش دهیم. در حوزه اجتماعی نیز موانع حدی در برابر حاکمیت وجود دارد که اصلیترین آن عدم اعتماد متقابل میان مردم و نهادهای حاکمیتی است که سرمایه اجتماعی را فرسوده میکند. «قوی شدن» یک پروژه ملی و میاننسلی است که تنها با ترکیب ارادهی سیاسی، مشارکت مردمی و برنامهریزی علمی تحقق مییابد. نیروی انسانی خلاق، ساختار پاسخگو، و سیاستهای عدالتمحور، سه ستون اصلی برای رسیدن به این هدف هستند.
نادر قاضیپور: من پیشنهاد میکنم که جدای از اینکه توان رزمی ما باید بیشتر شود، باید بهدنبال رفع مشکلات اقتصادی هم رفت. تولید باید بیشتر شود، کیفیت بالاتر برود و کمهزینهتر تولید شود تا بتوانیم صادرات خوبی داشته باشیم و ارزآوری کنیم. از تجملگرایی و اشرافیگری باید دور باشیم. هزینههای تشریفات را به حداقل برسانیم و با مردم باشیم. ما باید این تشریفات زائد را از بین ببریم. باید به فکر کارگران عزیزمان باشیم. کارگران خط مقدم تولید هستند و همیشه باید از آنها دفاع کرد.
ایشان در این سخنان درباره تقویت کشور، تاکید داشتند «اگر این شد[منظور، قوی شدن کشور]، آن وقت طرف تهدید هم نمیکند. به نظر من جز این راهی وجود ندارد.» جایگاه و اهمیت این بخش از سخنان رهبری در مقابله با تهدیدها را چگونه ارزیابی میکنید؟
نعیمیپور: موافق این صحبت هستم. کشور ما و نه فقط رهبری به یک همت بزرگ و چشمانداز خیلی وسیعی نیاز دارد تا به این سمت حرکت کند. چه کسی از ایران مقتدر بدش میآید؟ تیم کشتی ایران در دنیا رقابت میکند، اگر همه تیم طلا میگرفتند باعث سرافکندگی کشور میشد؟ قطعاً اینگونه نبود و باعث افتخار و غرور ما بود که توانستیم در یک معرکهای قویتر از همه دنیا خودمان را نشان دهیم. اگر ما بتوانیم در زمینههای علمی و فناوری موقعیت خوبی داشته باشیم آیا این بد است؟ زمانی که میخواهید جلوی قلدری دیگران را بگیرید آنها ناراضی میشوند و نمیخواهند چنین اتفاقی رخ دهد، اما مگر باید به میل آنها حرکت کرد؟
به شدت موافق این هستم که از هر جهت باید قوی باشیم و معتقدم ما به یک جنگ حیدری- نعمتی سالیان سال است مبتلا شدهایم بر فرض عدهای خیلی جدی بگویند یک دیوار محکم بین ما و این حکومت هست و عدهای هم بر شکاف بین مردم و حکومت سرمایهگذاری کنند ممکن است اثرات انتخاباتی داشته باشد اما به نفع کشور نیست. یکی از کارهای مهمی که باید اهل تفکر و یقهسفیدها به آن توجه کنند این است که نگاه کلنگر داشته باشند تا ایران بتواند موفق باشد و پرچم آن بلند باشد و در این شرایط بین خود و دیگران خطکشی انجام ندهند. مثلاً باید به آقای جلیلی گفت که الان چه وقت این بحثها است؟
چه میخواهید بگویید که تاکنون نگفتهاید؟ اینها را بارها و بارها گفتهاید و بهتر است الان رعایت کنید. تا کی باید جنگ حیدری- نعمتی کنیم تا بگوییم ما خوبیم و مردم به ما توجه کنید؟ ایران اگر بخواهد ایران قوی و سربلند باشد، چرا باید صبح تا شب اینگونه دعوا شود؟ از نظر من هم نه آقای جلیلی تعیینکننده است و بسیار ضعیف شده و دست و پای بیخودی میزند و نه آقای روحانی شرایطی دارد که اقبالی به او وجود داشته باشد. الان به نظرم لازم است مشی آقای پزشکیان تبعیت شود و بهتر است مدتی با همدیگر همراهی کنیم. چهل سال با هم ستیز کردیم و سه سال باقیمانده آقای پزشکیان را با او همراهی کنیم و ببینیم نتیجهاش چه خواهد بود.
سعید نورمحمدی: این بخش از سخنان رهبری به یک اصل شناختهشده در روابط بینالملل و امنیت ملی اشاره میکند: بازدارندگی ناشی از قدرت واقعی. در جهان امروز، تهدیدات نظامی، اقتصادی و سیاسی علیه کشورها وقتی کاهش مییابد که طرف مقابل باور داشته باشد هرگونه اقدام خصمانه نهتنها بینتیجه میماند، بلکه هزینه سنگینی برای آغازکننده خواهد داشت. بازدارندگی تنها با قدرت نظامی معنا پیدا نمیکند؛ بلکه باید مجموعهای از قدرتهای سخت و نرم همزمان ایجاد شود: در حوزه قدرت سخت (Hard Power) باید توان دفاعی و تکنولوژیکی برای پاسخ به هر حملهی احتمالی افزایش پیدا کند.
در همین راستا آمادگی لجستیکی و اقتصادی برای تحمل فشارهای خارجی هم افزایش پیدا کند. در حوزه قدرت نرم (Soft Power) که کمی ضعف داریم باید اصلاحاتی به شرح زیر صورت پذیرد. 1- مشروعیت داخلی از طریق اعتماد مردم و مشارکت فعال آنها. 2- اعتبار بینالمللی از طریق دیپلماسی هوشمند و تعامل سازنده با جهان. به خصوص با کشورهای منطقه. 3-افزایش قدرت فرهنگی و علمی که تصویر مثبت ایران را در افکار عمومی جهانی تقویت کند. تجربه نشان داده است که وقتی کشور در حوزههای مختلف قویتر میشود—از علم، اقتصاد و سیاست تا فرهنگ—فضای تهدید کوچک میشود و حتی دشمنان محتاطتر عمل میکنند.
در واقع، قدرت همهجانبه به جای واکنش به تهدید، محیطی ایجاد میکند که تهدید اساساً شکل نمیگیرد. قدرت را نه فقط به معنای ابزار نظامی، بلکه باید به عنوان حاصل همبستگی ملی، توسعه پایدار، و مشارکت گروههای مختلف جامعه دید. هرگاه طبقه متوسط قوی، نهادهای پاسخگو، عدالت اجتماعی و رشد علمی همزمان تقویت شود، تهدید خارجی عملاً به حاشیه میرود. به بیان سادهتر اگر کشور از درون قوی باشد، بیرون حتی به فکر تهدید نمیافتد و این قدرت، برآیند همدلی ملی و برنامهریزی علمی است.
نادر قاضیپور: من یک مثال ساده بزنم. هر کسی بخواهد با کسی درگیر شود، قبل از ایجاد درگیری بررسی و مطالعه میکند که توان طرف چقدر است. اگر تحقیق کرد که توان طرف قوی و مستحکم است، میگوید حمله کردن به این طرف بیهوده و هزینهزاست و در این صورت یقیناً حمله نخواهد کرد. به همین علت ما باید، قوی شویم. به خصوص باید به معیشت توجه کرد و بهخصوص مراقب قشرهای آسیبپذیر جامعه بود.