داماد شدن با کت دیگری/درباره عکسی از عروسی سلبریتیها
چند روز پیش در شبکههای اجتماعی عکس و تصاویری از عروسی دو نفر از بازیگران کشور وایرال شد. از این جنس تصاویر سالهاست که در فضای زرد مدیا به انواع و اقسام شکلها منتشر شده است.

چند روز پیش در شبکههای اجتماعی عکس و تصاویری از عروسی دو نفر از بازیگران کشور وایرال شد. از این جنس تصاویر سالهاست که در فضای زرد مدیا به انواع و اقسام شکلها منتشر شده است. در همین ایران خودمان چه زندگیهای حرفهای که بابت انتشار عکسهای عروسی یا جشن تولد، نامزدی و... خراب نشد.
شکل انتشار این تصاویر با آنچه در اروپا و ینگه دنیا میگذشت زمین تا آسمان فرق داشت. در آن طرف آبها سالها بود که پاپاراتزیها از این نوع عکاسی به نان و نوایی میرسیدند. اما این طرف آب خبری از پاپاراتزی نبود. یک عده آدم از خدا بیخبر بودند که تصاویر شخصی را به عرصه عمومی میآوردند و از این بابت به مقاصد شومشان میرسیدند. نمیخواهم آنطرف آبیها را بالا ببرم واقعیت این است که جنس عکاسی پاپاراتزی از اساس ناجوانمردانه است.
سرمایهداری اما جوانمردی و این حرفها حالیاش نمیشود. خیلی وقتها فلان مجله حاضر بود به یک پاپاراتزی بابت عکاسی از یک سلبریتی لب ساحل یا... دستمزد چندبرابری بدهد. سرمایهداری عاشق چشم و ابروی مخاطبانش نبود بلکه میخواست به این واسطه حس کنجکاوی آنها را قلقلک دهد و پول دربیاورد. از یک جایی به بعد اما سرمایهداری راهکار سادهتری پیدا کرد. راهکار مسئله دور از ذهنی نبود. مدیران مطبوعاتی تصمیم گرفتند پول مجلهشان را پیش پیش دربیاورند. فیالمثل با فلان برند معروف لباس قرارداد میبستند که فلان بازیگر را لباس بپوشانند و جلد مجلهشان کنند.
با یک برند دیگر قرارداد میبستند که استفاده دیگری از سلبریتی بکنند و... اما از یک جایی به بعد و با ظهور پلتفرمهای مجازی دیگر نشریات خاصیت قبلیشان را از دست دادند. سلبریتی هم به یک اعتبار رابطه بیواسطه با مخاطب پیدا کرد. پیش خودش فکر کرد که چرا واسطه نشریات را حذف نکند و مستقیم با برند مورد نظر وارد «دیل» نشود. اینطور شد که برندها با سلبریتی ارتباط مستقیم گرفتند. فیالمثل وقتی جورج کلونی میخواست ازدواج کند نیازی نبود به فکر سفره عقد، ماشین عروس، فیلمبردار، عکاس، تشریفات عروسی و هزار کوفت و زهر مار دیگر باشد.
او میتوانست خیلی شیک به «منیجرش» بگوید که یک مشت برند را ردیف کند تا جورج بدون چک و چونه عروسش را به حجله ببرد. حالا این روزها که جوان ایرانی برای رفتن به خانه بخت مجبور است مثل فرهاد کوه مشکلات و معضلات را با تیشه بکند و آیا بشود و آیا نشود... سلبریتیهای ایرانی هم راه هممسلکان آنور آبیشان را در پیش گرفتند. از روی عکسها و ویدئوهایی که از آنها در صفحات مجازی منتشر میشود، مشخص است که حتی حاضر نبودند به قدر یک هلهپوک هم برای ازدواجشان هزینه کنند و تا جایی که جا داشته را تهاتر کردند. داماد شدن قشنگ است اما راستش را بخواهید داماد شدن با کت دیگری به قاپ سگ نمیارزد.