راهجـــویان و بیراهگـویان
درباره ۱۵ سیاستمدار خبرساز در سالی که سیاستورزی دشوارتر از همیشه بود

درباره 15 سیاستمدار خبرساز در سالی که سیاستورزی دشوارتر از همیشه بود
سال 1401، سال حوادث تلخ و سختیهای فراوان بود؛ از سیل و زلزله و بحرانهای اقتصادی گرفته تا فروریختن متروپل و حوادث سیستان و بلوچستان، حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز و مرگ جانگداز مهسا امینی و حوادث بعد از آن که شیرینی رویدادهایی مثل رفتن ایران به جامجهانی را بیاثر کرد. در پهنه سیاسی کشور با وجود بیمهریهایی که به جریانها و چهرههای مختلف سیاسی منتقد میشود، اما شاهد آن بودیم که حوادث سال طوری رقم خورد که در این روزها که نمونه بارز «زمنجنیق فلک سنگ فتنه میبارد» است، بار دیگر همه جریانهای سیاسی به ایفای نقش بپردازند و منتقدان با همه محدودیتها و محرومیتها بار دیگر نامشان در کنار سیاسیون رسمی برده شود. فارغ از جریانهای سیاسی اپوزیسیون در خارج از کشور که با برنامه براندازی به میان آمدهاند، بسیاری از چهرههای سیاسی منتقد طی ماههای گذشته و بهویژه در پی اعتراضات خیابانی به قصد اصلاحات، فعالیتهایی انجام دادهاند. برخی از این چهرهها به انتخاب روزنامه هممیهن در ادامه میآید:
حکمرانی نو
محمدباقر قالیباف
سال 1401 برای رئیس مجلس یازدهم با حاشیهای بزرگ آغاز شد. در خردادماه سال جاری بود که با افشای یک مسافرت خانوادگی چندوقتی تبدیل به تیتر اخبار شده بودند. اما با آغاز اتفاقات مربوط به وفات مهسا امینی، ماجرای پیشآمده پیرامون سفر خانوادهاش به ترکیه از صدر خبرها خارج شد. از آن به بعد محمدباقر قالیباف هم سعی کرد از جایگاهی که در بهارستان در اختیار دارد استفاده کرده و اظهارنظرهایی را مطرح کند که نشان از علاقه او به تغییر دارد. او که طی چند ماه اخیر، بارها از طریق تریبونهای مختلفی که در اختیار داشت از «حکمرانی نو» و آغاز تغییرات با آرام شدن وضعیت کشور سخن گفته است، اعتقاد دارد که چارهای جز ایجاد تحول با اصلاح شیوه حکمرانی باقی نمانده است. او که میگوید پلیس باید در جریان مهسا امینی عذرخواهی میکرد، اخطار داده است که اگر موضوع اصلاح حکمرانی جدی گرفته نشود و حکمرانی نو صورت نگیرد، بازتولیدهایی صورت خواهد گرفت که از دل این بازتولیدها نهاد جمهوری اسلامی آسیب خواهد دید. البته همین سخنان با واکنشهای گستردهای از سوی همجریانیهای او روبهرو شد و عملاً صحبت رئیس مجلس جدی گرفته نشد. اختلافات او با چهرههایی مانند مصطفی میرسلیم و الیاس نادران این تصویر را ایجاد میکند که در انتخابات بعد، او که نماد میانهروی در مجلس یازدهم شده است، احتمالاً نتواند با سایر نمایندگان کنونی به ائتلاف دست یابد و حتی زمزمه تغییرش در انتخابات هیئترئیسه مجلس هم شنیده میشود.
از متن به حاشیه
ابراهیم رئیسی
سال دوم ریاستجمهوری، شاید ماهعسل روسایجمهور باشد. حسن روحانی در سال دوم ریاستجمهوری خود برجام را به نتیجه رساند و خاتمی در سال دوم ریاستجمهوری خود، انتخابات شوراهای شهر را برگزار کرد (گرچه عبدالله نوری و رضا فرجیدانا نیز در همان سال دوم دولتها کابینه را ترک کردند)؛ اما ابراهیم رئیسی، فقط چند روز بعد از جشنهای یکسالگی هیئت دولت، با بحرانی جدی مواجه شد و عملاً هیچ راهبردی برای خروج از آن بحران نداشت. ابراهیم رئیسی در این ایام نه توانست معترضان را آرام و امیدوار کند و به خانه برگرداند و نه چهره مقتدری از خود بروز داد که نیروهای امنیتی با اتکا به او، آرامش را به خیابانها بازگردانند. حتی در ماجرای عفو معترضان نیز ردپایی از درخواست رئیسجمهور وجود نداشت.
او که حالا در رأس کار قرار گرفته است، گویا دوست داشت در این طوفان حاشیهنشین باشد تا گزندی به اعتبارش از هیچکدام از طرفین وارد نشود و البته در این کار موفق بود؛ چنانچه کمتر اعتراضی بود که در آن شعاری له یا علیه او سر داده شود. ابراهیم رئیسی یکیدو بار هم دست به ترمیم کابینه زد اما بحران دستاورد، سال آینده را سال پرچالشی برای او و مجلس خواهد کرد.
گفتوگو و عفو
غلامحسین محسنیاژهای
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه ازجمله چهرههایی است که در سال گذشته و در پی بسیاری حوادث که کشور با آن روبهرو شد، نقش ایفا کرد. او در گام اول انتقادات دروننهادی به قضات و عوامل دستگاه قضا در راستای سخنان رهبری انجام داد . در پی انتشار اخبار سقوط متروپل و شبههها درباره مرگ صاحب هلدینگ عبدالباقی، حسین عبدالباقی، اژهای به توضیح و شفافسازی در این زمینه پرداخت (فارغ از میزان اقناع افکار عمومی). پس از آن در پی اتفاقات پس از مرگ مهسا امینی و بازداشتهای گسترده، علاوه بر فعالیتش بهعنوان رئیس دستگاه قضا از ضرورت گفتوگو و تعامل و شنیدن حرف معترضان سخن گفت؛ گرچه روند بازداشتها و احکام در این بازه تغییری نکرد، اما با آرامتر شدن فضا مجموعه گفتوگوهای او با برخی چهرههای سیاسی خارج از حاکمیت رقم خورد که مسیر تیر پیکان انتقادات را بهسمت اژهای برد. چنانچه نمایندگان از او خواستند که «غلاظ و شداد» بیشتری به خرج دهد و به او نقد کردند که چرا با چهرههای مختلف سیاسی که منتقد هستند جلسه برگزار کردی. البته پایان سال با تقاضای بسیاری از چهرهها و درخواست محسنیاژهای از رهبری برای عفو بازداشتشدگان ناآرامیهای اخیر به شکل متفاوتی رقم خورد و شرایط برای بسیاری از زندانیان و خانوادههای آنها تغییر کرد. طبیعتاً در صورت ادامه این روند و عفو سایر بازداشتشدگان این حوادث و فعالان سیاسی و اجتماعی، او تأثیر مثبتی بر کاهش هزینههای حوادث سال 1401 خواهد گذاشت.
بهدنبال تغییر
محمدرضا باهنر
محمدرضا باهنر را بدونشک میتوان از چهرههایی دانست که در مقام یک فعال سیاسی تأثیرگذار اصولگرا راهی متفاوتتر از برخی همطیفهایش در پیش گرفته و تلاش کرده است تا باب نوعی از اصلاحات را در کشور باز کند. بعد از آغاز ناآرامیهای سراسری در کشور، محمدرضا باهنر فعالیت سیاسی خود را برای بازگشت آرامش آغاز کرد و در این مسیر پیگیر برگزاری جلساتی با سیاسیون و برخی مقامات ازجمله علی شمخانی، (دبیر شورای عالی امنیت ملی) هم بود. او طی سال اخیر اظهارنظرهای فراوانی انجام داده که در تمام این اظهارات تأکید بر لزوم اصلاحات و بازسازی سیستم داشته است. او میگوید فضای سیاسی کشور باید باز شود، صدای مردم را باید شنید و در این مسیر اصلاح روش حکمرانی در کشور ضروری بوده و اگر مقام رهبری رضایت دهند، باید مقدمات تغییر قانون اساسی را با راهکارهای پیشبینیشده در قانون فراهم کرد و دست به تغییر زد. در همین مسیر اعتقاد او بر این بوده است که فضای مدیریت کشور بهگونهای است که دیگر حضور یک مجلس نمیتواند مشکلات را حل کند و باید دو مجلس تشکیل داد که یکی از مجلسها ملی و مجلس دیگر منطقهای است. بههرحال ارتباطات او در سال گذشته و سخنان او میتواند بسترساز فعالیت او در سال آینده، سال منتهی به انتخابات شود.
مدافع اعدام
مصطفی میرسلیم
یکی از نمایندههای اصولگرای سنتی و طیف موتلفه در مجلس، در سال اخیر و بهویژه پس از آغاز ناآرامیها، راه و روشی متفاوت با بسیاری از اصولگرایان دنبال کرده است و بعضاً اظهارنظرهای تندی را مطرح کرده که حاشیههایی را همراه داشته است. او که از مدافعان سختگیری در موضوع حجاب است، در یکی از مصاحبههای جنجالی خود اعلام کرده بود پیش از آغاز وقایع مربوط به فوت مهسا افرادی را در خیابان دیده که لخت مادرزاد بودهاند. این نماینده جنجالی مجلس اعتقاد دارد برخی در تلاش هستند که بیبندوباری را در جامعه ترویج کنند. او همچنین پس از انتقادات به اعدام محسن شکاری، در مصاحبهای که داشت، طی درخواستی ضمن تشکر از احکام صادرشده، از دستگاه قضا خواسته بود که عوامل ناآرامیها را 10 تا 15 روز بعد از بازداشت اعدام کنند. موضوع دیگری که پیرامون مصطفی میرسلیم مطرح بوده، ماجرای زندانی شدن پسرش به جرم اقدام علیه امنیت ملی بهدلیل ارتباط با گروههای معاند است. البته در هفته اخیر هم خبری آمد مبنی بر اینکه پسر او که به پنج سال زندان محکوم شده بود، پیش از پایان دوران محکومیتش آزاد شده اما مشخص نیست این آزادی بر اساس عفو بوده یا خیر.
بازگشت به اوج
احمدرضا رادان
احمدرضا رادان که نام او با طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» و برپایی «گشتهای ارشاد» بهعنوان جانشین فرمانده نیروی انتظامی بهیاد میآمد و از دیماه 1393 که از این سمت تغییر کرد و به سمت ریاست مرکز مطالعات راهبردی ناجا منصوب شد کمتر خبری از او در رسانهها منتشرشده است، در دیماه امسال از سوی مقام رهبری بهعنوان فرمانده کل انتظامی کشور(فراجا) جایگزین حسین اشتری شد. بازگشت او به عرصه فعالیت، بحثها و گمانههای زیادی را بههمراه داشت. او طی ماههای اخیر تغییراتی در این نهاد ایجاد کرد و البته به استان سیستان و بلوچستان هم سفری داشته است که در آن سفر فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان را در راستای آرامسازی این استان برای دومین بار طی ماههای اخیر تغییر داد. طبیعتاً حضور رادان با توجه به سوابقی که از او به یاد مانده است همراه با نگرانی از سوی فعالان سیاسی و منتقدان است اما او در شروع راه است و آمدنش همراه با آرام شدن نسبی فضای ناآرامیها در شهرهای مختلف کشور بود. بزنگاههای بعدی توانایی او را در این موقعیت میتواند نشان دهد. البته سیستان و بلوچستان و تنشهای باقیمانده آن مطمئناً محلی برای ارزیابی عملکرد او در آینده خواهد بود.
همهچیزدان
احمد وحیدی
وزیر کشور دولت سیزدهم را میتوان یکی از جنجالیترین وزرای یکسال اخیر مجموعه دولت دانست. سردار احمد وحیدی که حوزه فعالیت قانونیاش بهگونهای بوده که طی سال اخیر بهصورت مستقیم با اعتراضات خیابانی درگیر شده است، در این سال تصمیمات مهمی در حوزه فرماندهی زیر نظر او گرفته شد که ازجمله این تصمیمها در حوزه مدیران زیرمجموعهاش میتوان به بازگشت سردار احمدرضا رادان به نیروی انتظامی با پیشنهاد او اشاره کرد. همچنین در این سال وزارت زیر نظر او به درخواست احزاب برای برگزاری تجمع قانونی پاسخ منفی داد و برخورد خوبی هم با احزاب اصلاحطلب ازجمله حزب اتحاد و توسعه ملی از سوی این وزارت صورت نگرفت. البته در کنار این فعالیتها او اظهارنظرهایی در بخشهای مختلف هم داشته است که برای نمونه میتوان به موضوع تغییر شاخصها درباره آلودگی هوا و تعطیلی مدارش اشاره کرد که گفته بود: «تعطیلی مدارس بهخاطر رفع آلودگی نیست، بلکه بهخاطر سلامتی فرزندانمان است. مصوبهای وجود دارد که در آن مشخص کرده در چه شاخصی از آلودگی، مدارس باید تعطیل باشند. این موضوع موجب شد تا با کمک سازمان محیطزیست پیشنهاد جدیدی را برای دولت تعیین کنیم تا این استانداردها را کمی تغییر دهیم تا لازم نباشد در این شرایط مدارسمان را تعطیل کنیم.» که در نهایت با موافقت مواجه نشد.
حمله از دو طرف
سیدمحمد خاتمی
سیدمحمد خاتمی، از رهبران جریان اصلاحات بود که سال 1401 بهدلیل محدودیتهایی که همچنان از چندین سال گذشته برایش باقیمانده، اغلب واکنشهای سیاسیاش به پیامها بهمناسب حوادث مختلف بسنده شده است. خاتمی در پی حادثه متروپل، مرگ مهسا امینی، حادثه زاهدان و مسمومیت دانشآموزان دختر و سایر حوادث و مشکلات مبتلابه جامعه واکنش نشان داده است. او اولین چهره سیاسی بود که درباره مرگ مهسا امینی صحبت کرد و در همان تاریخ 22 شهریور حساب توئیتری او به این موضوع پرداخت. همین هم موجب حمله رسانههای تندرو اصولگرا به خاتمی بهعنوان چهرهای که بر اتفاقات پس از مرگ امینی اثر داشته، شد. البته سکوت چندهفتهای او موجب شد که حتی برخی چهرههای همجریانیاش او را متهم به سکوتگزینی کنند. در طی همه این روزها این چهره هم از سوی رسانههای تندرو اصولگرا ازجمله کیهان و هم رسانههای فارسیزبان خارج از کشور با هجمه و حمله روبهرو شد. این موضوع آن زمان بیشتر شد که او بهمناسبت دهه فجر بیانیهای هشداری و راهکاری داد. آخرین پیام خاتمی مربوط به کنگره معلقشده حزب توسعه ملی بود که در بخشی از آن به موضوع مسمومیتها و کمکاریهای صورتگرفته در آن اشاره شده بود. باوجود نقدهایی که خاتمی را کمکنش در سال 1401 عنوان میکند به نظر میرسد او همچنان ازجمله چهرههای سیاسی کشور است که میتواند اثرگذار بهشمار آید.
شکننده مارپیچ سکوت
بهزاد نبوی
بهزاد نبوی، رئیس جبهه اصلاحات بود که بیشترین فعالیت یک سال گذشتهاش را در پوشش تشکل متبوعش انجام داد، اما او گفتوگویی با روزنامه هممیهن در اوج ناآرامیهای پس از مرگ مهسا امینی انجام داد که در آن شرایط دوقطبیشده «یا با ما یا بر ما» که موجب میشد بسیاری از آنها که خواهان اصلاحات در جامعه بودند در برابر این شرایط سکوت برگزینند، سروصدای بسیار داشت. گفتوگوی او بار دیگر تأکید سخنش درباره مخالفتش با همه انقلابها بود و در پی انتشار آن از سوی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور با انتقادهای بسیاری روبهرو شد. حتی بسیاری از همجریانیهای او هم نگاه میانهروی او را مصداق محافظهکاری دانسته و به تقبیح آن پرداختند. اما نبوی گرفتاری سیاستمداران در مارپیچ سکوت نوئل نویمان را شکست و بهمرور چهرههای سیاسی که بهدنبال کاهش هزینهها و خسارات و درنهایت معتقد به اصلاحات در کشور بودند به بیان واضح و صریح نظراتشان پرداختند. البته نبوی پس از این گفتوگو و حجم گسترده واکنشها به آن، گفتوگوی دیگری انجام نداد و بار دیگر فعالیتش را در چارچوب جبهه اصلاحات پیش گرفت که در پی اتفاقات درونتشکلی و با نزدیک شدن به پایان دوره ریاستش، خبر استعفای او رسانهای شد. هنوز مشخص نیست که آیا گزینهای جایگزین ریاست او در این تشکل میشود یا او به فعالیت سیاسی در این قالب ادامه میدهد.
زندانی سال
مصطفی تاجزاده
مصطفی تاجزاده تابستان امسال، بازداشت شد. او که پیش از این سابقه بازداشت بعد از حوادث 88 را در کارنامه داشت، با وجود همدلی با اصلاحطلبها، اما در سالهای اخیر از نوعی اصلاحات ساختاری حمایت میکرد و خواستار عبور از قانون اساسی و برخی نهادهای دیگر در نظام جمهوری اسلامی شده بود و گروهی از اصلاحطلبان را نمایندگی میکرد که در ادبیات سیاسی ایران بهعنوان طرفداران اصلاحات ساختاری شناخته میشدند. آنها در سال 1401 بیشتر از هر زمان دیگری، از اصلاحطلبان سنتی فاصله گرفتند. تاجزاده در نقدهای خود، نظام را مورد عتاب قرار میداد و در فضای مجازی، از کلابهاوس تا تلگرام و اینستاگرام و توئیتر، حضوری پررنگ داشت. بازداشت تاجزاده قبل از ماجراهای مرتبط با مهسا امینی رخ داد و بهخاطر حضور او در ایزوله خبری، در ابتدا موضعی از او درباره ناآرامیهای امسال منتشر نمیشد، اما بعد از انتقال به بند عمومی زندان اوین، شروع به بحث و گفتوگو درباره ماجرای مهسا کرد. فخرالسادات محتشمیپور، همسر تاجزاده در این مدت با انتشار خاطرات زندان خود و انعکاس دیدگاههای تاجزاده درباره رخدادهای روز، تلاش کرده است تا پل ارتباطی میان تاجزاده و طرفدارانش باشد.
امامجمعه معترض
مولوی عبدالحمید
مولوی عبدالحمید، امامجمعه زاهدان که رفتاری سنتی داشت و در انتخابات، عموماً به اصلاحطلبان متمایل بود، در سال 1400 در اعتراض به بدعهدی اصلاحطلبان، از ابراهیم رئیسی حمایت کرد.
قابل پیشبینی بود که رئیسی و نیروهای تندروی دولت او، تمایلی به شنیدن دیدگاههای مولوی عبدالحمید ندارند و خیلی زود، گسست بین آنها شکل گرفت. اما هشتم مهر 1401 همهچیز عوض شد. مردم زاهدان در پی شایعه تجاوز یک مأمور نیروی انتظامی به یک دختر، بعد از نماز جمعه، راهپیمایی برگزار کردند و تحت تأثیر ناآرامیهای مربوط به مرگ مهسا، شعارهای تندی نیز سر دادند. تیراندازیهایی که احتمالاً توسط برخی نیروها در آن روز صورت گرفت، موجب جان باختن تعدادی از مردم شد. بعد از این اتفاق، هم رئیس نیروی انتظامی و هم استاندار سیستان و بلوچستان تغییر کردند و فردی که متهم به تجاوز بود نیز بازداشت شد. خطبههای نمازجمعه او هر هفته شاهد خطابههایی درباره تحولات سیاسی روز است و برخلاف سایر ائمه جمعه، موضعی انتقادی نسبت به تصمیمات کلان دارد. تا به امروز وضعیت استان سیستان و بلوچستان به آرامش نگرویده و همچنان در نمازجمعه های مسجد مکی این استان اعتراضات ادامه دارد.
وجهه وکالت
محمدعلی کامفیروزی
آغاز اتفاقات مهسا، حوادث بیسابقهای را در تاریخ ایران رقم زد. ازجمله بازداشت صدها نفر از دانشجویان، کنشگران مدنی، روزنامهنگاران و چهرههای فرهنگی و ورزشی و البته هزاران نفر از مردم عادی! تعداد این بازداشتها به حدی بود که در بهمنماه امسال به گفته مسئولان قضایی، بیش از 20هزار نفر از آنان در بازداشت بودند. در این میان نقش وکلای دادگستری، قابلتوجه بود که تلاش میکردند متهمان آزاد شوند یا اتهامات سبکتری متوجه آنان شود. یکی از این وکلا، محمدعلی کامفیروزی بود که بسیاری از دانشجویان و خبرنگاران و... برای یاری گرفتن در پروندههای متعدد به او مراجعه کردند. الهه محمدی، خبرنگار زندانی روزنامه هممیهن یکی از موکلان کامفیروزی بود. اما در میانه این پروندهها ناگهان خبر رسید خود کامفیروزی بازداشت شده است و بهاصطلاح، خیاط در کوزه افتاد! بازداشت او باعث ایجاد موجی از اعتراضات فعالان مدنی و وکلا شد. کامفیروزی در ۱۹ دی ۱۴۰۱ با وثیقه آزاد شد. با این حال وکلایی مثل کامفیروزی و افراد دیگری نظیر صالح نیکبخت و مصطفی نیلی، در ایام ناآرامیها با حضور موثر در پروندهها و ارتباط خوب با رسانهها، وجهه وکالت را ارتقا دادند.
پلهپله تا رؤیا
مهرداد بذرپاش
سرانجام پس از سالها حضور در عرصههای مختلف و بارها مطرحشدن نامش، بهعنوان وزیر راهی هیئت دولت شد تا تجربهای دیگر را در کارنامه به ثبت برساند. او که گفته میشود ارتباط خوبی با محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم دارد، پیش از آغاز به کار دولت سیزدهم نامش بهعنوان وزیر احتمالی نیرو مطرح شد. در خرداد سال جاری پس از اینکه حجت عبدالملکی دولت را ترک کرد، برخی محافل اصولگرایی نام او را بهعنوان وزیر احتمالی تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح کردند اما این موضوع هم عملی نشد تا اینکه دور تغییرات دولت به وزارت راه و شهرسازی رسید و مهرداد بذرپاش که سابقه حضور در بنیاد تعاون سپاه را داشت، سرانجام پس از چند مرحله مطرحشدن نامش، بهصورت رسمی به مجلس معرفی شده و در روز شانزدهم آبان او وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم شد. البته این تنها بخش مدیریتی فعالیتهای بذرپاش است؛ به نظر میرسد او در حال برنامهریزی سیاسی است و برنامههای بلندمدتی برای خود تدوین کرده است که شاید در همین راستا باشد که چندی پیش مهمان ویژه مجمع عمومی «شبکه یاران جمهوری اسلامی» شد؛ جریانی سیاسی که حمید رسایی عضو سابق جبهه پایداری یکی از افراد کلیدی آن بهشمار میرود.
ساز مخالف
الیاس نادران
الیاس نادران بهعنوان یکی از نمایندگان مجلس یازدهم در این مدت به منتقد مجلس بدل شده است. او در سال 1401 هم برخی سخنانش محملی برای بحث فراهم کرد. نادران در آن بازه که بحث تغییر در محافل مختلف مطرح میشد، در نطقی در مجلس خواهان اصلاح قانون اساسی و تغییر نظام ریاستی به پارلمانی شد؛ با این استدلال که مسئولیتپذیری نهادها را بیشتر میکند و مشکلات کشور را کاهش میدهد. اگرچه رسانهها به این سخنان نادران توجه بسیار داشتند، اما صرفاً در حد پیشنهاد باقی ماند. پس از آن در دیماه او به انتقاد از عملکرد مجلس و هیئترئیسه دست به استعفا زد که این استعفا بهجایی نرسید. اما این موارد تنها دلایل خبرساز بودن این نماینده مجلس و چهره سیاسی اصولگرا نبود؛ او در جلسات بررسی بودجه هم به انتقاد از تأمین نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بودجه پرداخت که با واکنش محمدباقر قالیباف روبهرو شد. نادران از آندست چهرههای داخل مجلس است که باوجود همسو بودن سیاسی تلاش کرده چهرهای متفاوت با اکثریت نمایندهها داشته باشد و از عملکردها انتقاد کند؛ اگرچه در مواردی که حساسیتهای جامعه نسبت به آن بیشتر بوده است، واکنش متفاوتی نداشته؛ بههرحال برای آینده و انتخابات سال 1402 بعید است در ائتلاف با قالیباف قرار گیرد.
خانم معاون
انسیه خزعلی
اصولگرایان همواره متهم بودهاند که به زنان بهاندازه کافی بها ندادهاند. در ایام اتفاقات پس از فوت مهسا نیز، بعضی جامعهشناسان معتقد بودند یکی از ریشههای حضور مردم در خیابان، همین است که سهم زنان در مسائل مدیریتی کشور، رقم بسیار نازلی است. در این شرایط، انسیه خزعلی بهعنوان مهمترین زن حاضر در سیستم حکومتی، نقشی محوری داشت تا این گمانه را دور کند. خزعلی برای این کار همایشی در تهران برگزار کرد اما این همایش نیز آنطور که انتظار داشت با استقبال رسانهها و افکار عمومی مواجه نشد و اتفاقاً سؤالات بیشماری درباره مهمانان و هزینه برگزاری مراسم و نحوه انتخاب برگزیدگان مراسم بهوجود آورد. انسیه خزعلی که فرزند یکی از روحانیون سرشناس و موثر جمهوری اسلامی بوده، در ایام ناآرامیها نیز در ارتباط با رسانهها مواضعی تند اتخاذ میکرد و جزو افرادی بود که در برابر بزرگترین اعتراضات هم حاضر به عقبنشینی از اصول اعتقادی خود نبود. همین مسئله باعث شد اظهارنظرهای او، با واکنش تند معترضان بهخصوص در فضای مجازی مواجه شود. او البته در این سال با حاشیههای دیگری هم مواجه بود؛ ازجمله ماجرای مهاجرت پسرش به آمریکا و کانادا که با وجود تکذیب تلویحی، همچنان قسمتهایی از آن دارای ابهام است.