صفکشی مدافعان رئیسی
حمید بعیدینژاد، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت حسن روحانی مصاحبهای انجام داده که بخشی از این برنامه با واکنش برخی از اعضا و حامیان تیم دولت سیزدهم روبرو شده است.

حمید بعیدینژاد، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت حسن روحانی مصاحبهای انجام داده که بخشی از این برنامه با واکنش برخی از اعضا و حامیان تیم دولت سیزدهم روبرو شده است. او در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به این پرسش که آیا طی حدود ۲۰ سال گذشته فرصتهایی برای پیشبرد مذاکرات از دست رفته است؟ پاسخ میدهد: «چنین فرصتی وجود داشته و نمونه بارز آن مذاکرات سالهای ۸۴ و ۸۵ میان دکتر لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، و خاویر سولانا، نماینده اتحادیه اروپا، بوده است.» او با اشاره به اینکه در آن مقطع بسیار نزدیک به توافق نهایی بودند اما شرایط سیاسی داخلی اجازه نداد این توافق محقق شود، گفت: «این اتفاق باعث شد روند مذاکرات پیچیده و پرونده هستهای ایران به حوزه امنیتی وارد شود.
یکی از مشکلات اساسی در دوران برجام، تلاش برای بستن پروندههای سخت امنیتی بود که نتیجه عدم توافقهای قبلی بود.» او به دو مقطع مهم در دوران برجام اشاره میکند که میتوانستند مسیر مذاکرات را به سمت تفاهم پیش ببرند و توضیح میدهد: «این دو مقطع یکی در پایان دولت روحانی بود و دیگری در آغاز دولت جدید جمهوری اسلامی ایران. در هر دو مقطع، مذاکرات با تیمهای مختلف پیش رفت و نزدیک به توافق بودند اما به دلایل غیرمنتظره و برخی ذهنیتهای داخلی، این فرصتها به نتیجه نرسیدند. در این روند، اراده سیاسی داخلی نقش کلیدی داشت و دیدگاههای متفاوتی که درباره مذاکرات وجود داشت، مانع استفاده کامل از این فرصتها شد.»
پس از انتشار این مصاحبه، سه واکنش از سوی حامیان دولت سیزدهم دیده شد. مهدی مجاهد، معاون دفتر سید ابراهیم رئیسی در گفتوگو با فارس میگوید: «این ادعا کاملاً غیرواقعی و دروغ محض است. اولاً، اگر چنین توافقی در آن برهه حساس وجود داشت، چه دلیلی داشت که خود دولت پیشین آن را امضا نکند؟ مگر آنها در آن روزهای پایانی، برای هیچیک از تصمیمات خود از آقای رئیسی یا مقامات دیگر کشور مشورت یا اجازه میگرفتند؟ خیر.» او همچنین میگوید: «با شناختی که همگان از شخصیت و روحیات آیتالله رئیسی دارند، «محال» بود که اگر امری منفعت مردم در آن بود، حتی یک ساعت به تأخیر بیندازد تا به نام خودش تمام شود.»
سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم هم در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داد و نوشت: «اینکه همواره ما تا دم توافق رفتهایم و میتوانستیم تمام مشکلات را با مذاکره حل کنیم اما دقیقه ۹۰ یک اتفاقی افتاد و نشد! مکانیسم معیوب سیاست خارجی ما دقیقاً همین جاست و در همین چندجمله کل ماجرا روشن است که در ذهن دیپلماسی ما چه میگذرد.یعنی همواره ایراد از ماست! و ماییم که تصمیم نمیگیریم!» او در ادامه مینویسد:«۴۶ سال است که همین ذهنیت و همین جریان تلاش دارد با غرب مشکلات را حل کند اما هیچ وقت دقیق نمیگوید چه میشود که نمیشود.
یعنی این جریان از فرصت ۸ ساله دولت ۱۱ و ۱۲ و ۶ سال مذاکره فقط گیر دو سه ماه آخر بود!یعنی غربیها گیر این دو سه ماه بودند که ما تصمیم سیاسی بگیریم در داخل؟ اینکه نتیجه تصمیمات قبلی چی شد؟ اینجا را کسی روایت نمیکند. باز داشت مشکلات حل میشد، ۷ اکتبر شد و ...یعنی این قصه ته ندارد. در این یکسال هم قرار است هفته بعد مشکل حل شود که یا اسرائیل نمیگذارد، یا در بورکینافاسو کودتا میشود یا در کلمبیا مواد گران میشود، یا در آمریکا سیل میآید و القصه یک چیزی میشود که ما باز موفق نمیشویم!»
روزنامه کیهان، رسانه حامی دولت رئیسی هم در شماره روز گذشته خود نوشت: «احتمالاً آقای بعیدینژاد دوست ندارند این خاطرات تلخ خود را مرور کنند، برای همین چیزی در این مورد بیان نکردهاند. با این حال معلوم نیست وقتی نتیجه خسارتبار توافق قبلی پیش چشم مسئولان کشور بوده آقای بعیدینژاد و دوستانش با چه رویی به دنبال یک توافق دیگر بودهاند؟ پس از آنکه صنعت هستهای کشور را طی توافق قبلی در ازای «تقریباً هیچ»(توصیف رئیس کل بانک مرکزی وقت از عواید برجام)، نیمهتعطیل کردند، در توافق بعدی میخواستند چه امتیاز دیگری بدهند و همچنان تحریمها را بالای سرمان نگه دارند؟ آیا میخواستند صنعت موشکیمان را معامله کنند یا قدرت منطقهایمان را؟»