| کد مطلب: ۴۸۸۹۴

میراث طالقانی بزرگ پیش روی ماست

عنوان بحث من در این جلسه «بحران ایران، میراث طالقانی و چشم‌انداز آینده» است. ایران امروز در بحران است، بحران‌ها و ابربحران‌های گوناگون که مرکب و انباشته هستند. امروز کمتر کسی پیدا می‌‌شود که منکر بحران در ایران باشد، ولو با تغییر نام.

میراث طالقانی بزرگ پیش روی ماست

عنوان بحث من در این جلسه «بحران ایران، میراث طالقانی و چشم‌انداز آینده» است. ایران امروز در بحران است، بحران‌ها و ابربحران‌های گوناگون که مرکب و انباشته هستند. امروز کمتر کسی پیدا می‌‌شود که منکر بحران در ایران باشد، ولو با تغییر نام. نامی که در این روزها و هفته‌ها و ماه‌های اخیر با نام «ناترازی‌ها» جایگزین بحران شده است.

در واقع تجاوز رژیم صهیونیستی با همراهی و همکاری آمریکا و ناتو، بیش از پیش بحران‌ها را برملا کرد. اما ریشه این بحران‌ها کجاست؟ این بحران‌ها یک‌شبه به وجود نیامده است. این بحران‌ها محصول ساختار و فرآیندی چنددهه‌ای است. ریشه این بحران‌ها را باید در ناهمزمانی سیستم و زیست جهان ایرانی جست‌وجو کرد. ساختار  و استراتژی‌هایی که در طول سه چهار دهه اخیر ما را به اینجا رسانده است. دوگانه‌ها و دوگانه‌سازی‌ها و شکاف‌هایی که حیات ملی ما را دچار اختلال و آسیب کرده است. 

تجاوزی که ما در جنگ اخیر با آن مواجه بودیم، این جنگ البته اهداف متوالی و گوناگونی داشت. هدف فوری این جنگ، ضربه زدن به پروژه هسته‌ای، تعطیل، برچیدن و یا حداقل به تعویق انداختن پروژه اتمی ایران بود. گام دوم سرنگونی در صورت امکان و گام سوم که هدف میان‌مدت این تجاوز است، ایجاد هرج و مرج، جنگ داخلی و تجزیه ایران است. در این وضعیت، نیروهای سیاسی، آرایش قوای گوناگونی را نشان می‌دهند. من به‌طور کلی این آرایش قوا را به سه جریان تقسیم می‌کنم: اول محافظه‌کاران هستند؛ اینها می‌خواهند وضع موجود را با پیشنهادات مختلف حفظ کنند.

نیروی سیاسی دوم براندازان هستند که عمدتاً امروز به نمایندگی سلطنت‌طلبان به صدا درآمده‌اند؛ جریانی که علناً گفته است که حتی به قیمت تجاوز خارجی، برای تشکیل سلطنت و دولتی وابسته مبارزه می‌کند. نیروی سوم هم که امروز مطرح است، گذارطلبان هستند که دو گزینه قبل را نافرجام ناممکن و یا غیرمفید می‌دانند و بر گفت‌وگوی ملی پای می‌فشارند. 

چشم‌انداز آینده به گمان من در واقع چشم‌اندازی ا‌ست که اگر بخواهیم بحران‌ها را عقب نیاندازیم موقتاً مُسکن تزریق نکنیم باید برگردیم. میراث طالقانی بزرگ پیش روی ماست. میراث طالقانی بزرگ را من خیلی خلاصه و تیتروار بگویم: نفی دوگانه‌سازی‌های کاذب میان ایرانیت – اسلامیت، ملت – امت، شرع – عرف، نفی استبداد سیاسی، استبداد دینی، انحصارطلبی، نفی تقسیم ملت به خودی و غیرخودی و انواع دوگانه‌سازی‌هایی که امروز دیگر کاملاً ساختارمند و نظام‌مند شده است.

دوگانه‌سازی‌های مذهبی، قومیتی- نژادی(ethnic)، جنسیتی، کاستی، منزلتی. آزادی و نظام شورایی؛ حاکمیت مردم پایه و دموکراتیک نفی نظام ارادت‌سالاری و حامی‌پروری. نفی سیستم تبعیض و بی‌عدالتی رعایت حقوق دگراندیشان و دگرآیینان حکومت اکثریت با حفظ حقوق اقلیت. همبستگی مدنی و ملی بر اساس تز ایران به مثابه ملک مشاع همه شهروندان برابر حقوق، آزادی و برابری. صلح و همزیستی با ملت‌ها و دولت‌های جهان. اولویت سیاست ملی و منافع ملی ایران و مردم ایران. الگوسازی منطقه‌ای و جهانی بر اساس استراتژی توسعه نه استراتژی بقا. استراتژی بقا وقتی استراتژی کشور شود آن موقع با خسارات بسیار سرود پیروزی می‌خوانند انگار که شکست یعنی سرنگونی، پس تا موقعی که ما سرنگون نشدیم پیروز هستیم.

بنابراین باید به سمت استراتژی توسعه به جای استراتژی بقا برویم؛ که البته استراتژی توسعه نیازمند ایدئولوژی توسعه است، متاسفانه مشکل ما نقش‌آفرینی ایدئولوژی بنیادگرا در حکومت ماست. این نوع ایدئولوژی ضدتوسعه است و باید آن را رفع کرد.علاوه بر این موارد برای کشور ما ضروری است نفی سلطه خارجی، نفی یک‌جانبه‌گرایی در سیاست خارجی و برقراری لوازم روابط متوازن با همه کشورهای جهان نیز اتفاق بیفتد.

* این متن، بخشی از سخنان هاشم آقاجری در این جلسه است که اشاره به نگرش آیت‌‎الله طالقانی داشته است.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار