بازی خطرناک اروپا
تبعات اقدام اروپا در تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چیست؟

تبعات اقدام اروپا در تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چیست؟
هرچه پیش میرویم، گلوله برفی بحران در روابط اروپا و ایران، با سرعت بیشتری در سراشیبی میغلتد و هر روز بزرگتر و بزرگتر میشود. حالا سخنانی از برخی مقامات ارشد اروپایی درباره احتمال اتخاذ تصمیم از سوی اروپا برای قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا شنیده میشود. اخیرا «اورزولا فون در لاین» صراحتا اعلام کرد: «ما در واقع بهدنبال وضع دور جدیدی از تحریمها علیه آنها هستیم و من از قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی هم حمایت میکنم». آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان نیز روز ۱۹دی اعلام کرد که «درج نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی از نظر سیاسی مهم و منطقی است.» آن کلر لوژاندر، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، هم ۲۰ دی گفت: «این کشور موضوع قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی از سوی اتحادیه اروپا را پیش از بررسی آن، رد نمیکند.» او همچنین مدعی شد که سپاه پاسداران و نیروی قدس از سال ۲۰۱۰ تاکنون «بهدلیل دست داشتن در تکثیر سلاحهای کشتار جمعی» تحت تحریمهای متعدد اروپایی قرار گرفتهاند.
البته این اقدام خصمانه از سوی غرب بیسابقه نیست. پیشتر نیز دولت دونالد ترامپ در اقدامی خطرناک و خصمانه، سپاه پاسداران را در لیست تروریستی دولت آمریکا قرار داده بود. اقدامی که در آن زمان با انتقاداتی مواجه شده بود. اما بهنظر میرسد که اینبار اوضاع تا حدودی متفاوت است. طی چندماه گذشته، موج گستردهای از فشارها علیه ایران سازماندهی شد. این فشارها عموما به دو بهانه صورت گرفت: نخست نحوه برخورد با ناآرامیهای داخلی در ایران و دوم همکاریهای دفاعی- تسلیحاتی ایران و روسیه. علاوه بر این آمریکا و برخی دولتهای اروپایی حمایتهای گستردهای از اپوزیسیون خارج از کشور صورت دادند. آخرین نمونه این آمادهشدن فضا برای فعالیت بیشتر اپوزیسیون خارج از کشور تجمع هزاران ایرانی خارج از کشور در استراسبورگ فرانسه بود. هزاران ایرانی ساکن فرانسه و سایر کشورهای اروپایی روز ۲۶ دیماه با سفر به استراسبورگ در شمالشرق فرانسه برای گردهمایی در برابر مقر پارلمان اروپا، خواهان تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدند. تجمع استراسبورگ پس از آن برگزار شد که بیش از یکصد نفر از نمایندگان پارلمان اروپا هفته گذشته نامهای را امضا کردند و
از اتحادیه اروپا خواستند که گامهایی جدید در برابر حاکمیت تهران بردارد. این نمایندگان در نامه به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از معرفی کامل سپاه بهعنوان یک سازمان تروریستی حمایت کردند.
واقعیت این است که با توجه به شرایط فعلی، هیچ چشمانداز روشنی در روابط ایران و اروپا دیده نمیشود و نهتنها هیچ عزمی برای متوقف کردن گلوله برفی در سراشیبی تنش در روابط طرفین دیده نمیشود بلکه شرایط روزبهروز بدتر و سرعت این گلوله برفی نیز بیشتر میشود. فارغ از مسائل مربوط به حقوق بشر و بحث اعدام برخی متهمان در ایران، بهنظر میرسد که مسئله فروش پهپادهای ایرانی به روسیه، اروپا را بهشدت خشمگین کرده است. ایران اعلام کرده این پهپادها را در قبل از آغاز جنگ اوکراین به روسیه داده است اما آنطور که اوکراینیها مدعی هستند این پهپادها در ماههای اخیر بر فراز برخی اهداف در اوکراین به پرواز درآمدهاند. در چنین شرایطی، اروپا که طی ماههای گذشته هزینههای سنگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی برای مواجهه با حمله روسیه به اوکراین صورت داده، ایران را در سمت موافق روسیه قرار داده است. در این میان آمریکاییها هم بر این آتش میدمند. دو روز پیش وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرد که تا مسئله پهپادهای ایران حل نشود، بعید است مذاکرات با ایران بر سر احیای توافق هستهای ادامه پیدا کند. اروپاییها هم حالا بیش
از گذشته انگیزه دارند فشار بر ایران را افزایش دهند. البته نباید از نظر دور داشت که مسائل مربوط به حقوق بشر بهواسطه تعریفی که اروپاییها در افکار عمومی خود در این خصوص عرضه کردهاند، در تصمیمگیریهای اروپا در قبال ایران نقش خواهد داشت. از این جهت است که نمایندگان پارلمان اروپا با هدف حفظ آرای خود و همراهی با افکار عمومی اروپا هر روز سعی میکنند قدمی دیگر در اعمال فشار بر ایران بردارند و تازهترین این فشارها اقدام برای وارد کردن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا است.
کاستن هزینه اقدام علیه ایران
نخستین اثر فشار همهجانبهی اینگونه بر ایران، ارسال سیگنال به کشورهای منطقه و دیگر کشورهای جهان است، مبنی بر اینکه هزینه اقدام علیه ایران کاهش یافته است. اقدامات و اظهارات عجیبی که طی هفتههای گذشته از سوی سران کشورهایی نظیر چین، عراق و کرهجنوبی علیه ایران دیده و شنیده شده است، نشاندهنده این است که این کشورها به این نتیجه رسیدهاند که چنانچه در راستای منافع خود در حمایت از رقبا و دشمنان ایران، سخنانی ضدایرانی بر زبان بیاورند، نیاز نیست هزینه زیادی پرداخت کنند. از این جهت است که شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین در سفرش به خلیجفارس پای بیانیهای ضدایرانی را امضا میکند تا اعراب خلیجفارس را خشنود سازد. شیاع السودانی که به جرات میتوان گفت نخستوزیریاش در عراق را مدیون حمایتها و نقشآفرینی ایران است، در سخنانی غیرمنتظره از خلیجفارس با عنوان جعلی خلیجعربی یاد میکند و وقتی هم که به او اعتراض میشود و سفیر کشورش در تهران به وزارت خارجه فراخوانده میشود بار دیگر در گفتوگویی رسانهای بر سخنانش اصرار میورزد. چند روز بعد هم رئیسجمهوری عراق در گفتوگویی با روزنامه والاستریت ژورنال به صراحت اعلام میکند که
استفاده از نام خلیجعربی ایرادی ندارد چون خلیجفارس متعلق به ایران نیست. در ادامه و در آخرین مورد، رئیسجمهوری کره جنوبی ایران را در کنار کرهشمالی قرار میدهد و تهدید ایران در خصوص امارات را با تهدید کرهشمالی در خصوص کرهجنوبی مقایسه میکند. هرچند که این سخنان بهسرعت توسط وزارت خارجه کرهجنوبی اصلاح و تعدیل شد اما اصل بیان این سخنان نشاندهنده ذهنیت رهبران کشورهای جهان در خصوص تنش میان ایران و غرب و تبعات آن است. بهنظر میرسد استراتژیای که اروپا و آمریکا در این دوره زمانی خاص در قبال ایران در پیش گرفتهاند، استراتژی مهار است. در راستای این استراتژی اروپا و آمریکا سعی میکنند با ائتلافسازی میان خود و دیگر کشورها، طیفی گسترده از انواع فشار دیپلماتیک را در روندی پیوسته با کارهای اطلاعاتی و امنیتی علیه ایران به جریان بیاندازند. بدیهی است که دیگر کشورهای جهان نیز به این صحنه مینگرند و سعی خواهند کرد سیاستهای خود را بهگونهای تنظیم کنند که در تصادم با این استراتژی قرار نگیرد؛ چراکه این کشورها نیز با بلوک غرب ارتباط سیاسی اقتصادی و تجاری دارند و تصادم آنها با این استراتژی ممکن است به منافعشان آسیب
برساند. تلاش عراق برای رفع وابستگی به انرژی برق ایران را با امضای قراردادی با آلمان که حمایت آمریکا را نیز پشت خود دارد میتوان در همین راستا تحلیل کرد. چنانچه در روند تسریع بحران در روابط ایران و اروپا، موانعی قرار داده شود و طرفین به سمت تنشزدایی حرکت نکنند، و با در نظر گرفتن این فرض که این روند تنش به همین شکل پیش برود، مشاهده نوعی همگرایی میان غرب و کشورهای همسایه ایران در منطقه دور از انتظار نخواهد بود. در چنین شرایطی است که همین اندک فعالیتهای اقتصادی که ایران توانسته بهرغم فشار تحریمها با برخی کشورهای منطقه شکل بدهد، کماثر شده و بهتدریج از بین خواهد رفت.
اگر همه این پارامترها را در کنار بنبست ایجادشده در روند احیای توافق هستهای قرار دهیم، چشمانداز، تیرهتر خواهد شد. روند احیای برجام تقریبا بهوضوح به بنبست رسیده است. هرچند آمریکا و اروپا اعلام میکنند که در خصوص برجام همچنان به دیپلماسی اعتقاد دارند اما بلافاصله پس از اعلام این موضع اعلام میکنند که احیای برجام در اولویتشان نیست. گویی آمریکا و اروپا قصد دارند چشمانداز مرگ کامل برجام را برای جهان عادیسازی کنند. فارغ از اینکه این موضع با هدف اعمال فشار بر ایران و امتیاز گرفتن اتخاذ شده باشد یا اینکه قصد واقعی غرب مرگ کامل برجام باشد، این ایران است که در این بازه زمانی خاص فشارهای سختی را متحمل خواهد شد. بهنظر میرسد که تنها اهرم ایران حرکت به سمت غنیسازی اورانیوم با غنای بالاتر برای اعمال فشار بر غرب باشد. اما تجربه گذشته نشان داد که غنیسازی تا سطح 60 درصد نتوانست اهرم قدرتمندی برای ایران ایجاد کند بنابراین باید به پاسخ این سوال اندیشید که آیا غنیسازی اورانیوم تا سطح 90 درصد میتواند اهرمی برای ایران ایجاد کند یا اینکه فشارهای غرب را دوچندان خواهد کرد؟ بهنظر میرسد که در این خصوص باید ارزیابی
دقیقی در ارتباط با هزینه و فایده انجام شود.
خطر تروریست نامیدن سپاه پاسداران
زدن برچسب تروریست به سپاه پاسداران بهعنوان یک نیروی نظامی رسمی یک کشور، نخست از سوی دولت ترامپ انجام شد. در آن زمان نیز هشدارهای تحلیلگران این بود که این اقدام خطرات بالقوهای دارد و میتواند سطح تنش میان ایران و آمریکا را بخصوص در منطقه، بسیار بالا ببرد. بدیهی بود که ایران نیز در این خصوص خاموش نمیماند و در اولین واکنش به این اقدام نیروی سنتکام ارتش آمریکا را بهعنوان نیروی تروریستی اعلام کرد. در آن زمان تحلیلگران این نکته را متذکر میشدند که سپاه پاسداران و نیروهای سنتکام در خلیجفارس ناگزیر از مراوده مخابراتی با یکدیگر و ردوبدل کردن کد هستند؛ چراکه هر کشتی جنگی و غیرجنگی که از منطقه خلیجفارس عبور میکند باید به یگان سپاه مستقر در آبهای خلیجفارس اعلام کُد کرده و مشخصات خود را اعلام کند. مگر میشود نهادی را تروریست اعلام کرد و از طرف دیگر مجبور به همکاری با همان مجموعه در بخشی شد؟ از طرفی بر اساس نص صریح منشور ملل متحد (ماده ۳۹) وظیفه تعیین موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و امنیت بینالمللی و تجاوز با شورای امنیت است. اقدامات تروریستی منطبق با موارد مذکور است. لذا تعیین و شناسایی گروهها و سازمانهای تروریستی با شورای امنیت است و اقدامات یکجانبه دولتهای عضو براساس بند هفت ماده دو منشور مردود بوده و نقض قواعد و اصول بینالمللی محسوب میشود. علاوه بر این، اقدام برای تروریست نامیدن سپاه بهطور طبیعی موجب تغییرات در دکترینهای نظامی طرفین دعوا میشود و تغییرات میتواند زمینهها را برای افزایش خطرناک تنش مهیا کند. با این اقدام حساسیت و ریسک بهوجود آمدن درگیری نظامی بین نیروهای نظامی کشور حاضر در منطقه، بخصوص در صورت اعزام نیروهای جدید نظامی و اعزام ناوهای بیشتر به خلیجفارس بیشتر خواهد شد.
پروژه امنیتیسازی ایران
از چندماه پیش، کاملا واضح بود که پروژه امنیتیسازی ایران کلید خورده است. نشانههای واضح این پروسه با انتشار اخباری درباره همکاری پهپادی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، هویدا شد. چندی بعد از انتشار این اخبار، برخی از مقامات کشورهای غربی، از ایران بهعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالملل یاد کردند. این اصطلاحی است که میتواند زمینه را برای قراردادن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد آماده کند. بر این اساس هر کشوری که ذیل این فصل قرار بگیرد تهدیدی برای صلح جهانی محسوب شده و شورای امنیت سازمان ملل به همه کشورها اجازه میدهد که با هر ابزاری از وقوع این تهدید جلوگیری کنند. اگرچه در این بند سخنی از جنگ به میان نیامده است اما استفاده از عبارت «هر ابزاری» میتواند دست کشورها را برای اقدامات متنوع نظامی امنیتی علیه کشور مذکور باز بگذارد. بهنظر میرسد که تلاش برای قراردادن نام سپاه پاسداران در لیست تروریستی اتحادیه اروپا آخرین پازل در تلاشهای اروپا و آمریکا برای امنیتیسازی پرونده ایران است.
نشانههای این طرح را در سخنان روز گذشته وزرای خارجه آمریکا و انگلیس میتوان مشاهده کرد. آنتونی بلینکن در نشست خبری با بیان اینکه ما درباره ایران با یکدیگر گفتوگو کردیم، اظهار داشت: «ما در محکوم کردن اعدام علیرضا اکبری، شهروند دو تابعیتی انگلیسی- ایرانی که اقدامی سیاسی و غیرمنصفانه بود، کنار دولت انگلستان ایستادهایم.» وزیر خارجه آمریکا مدعی شد: «این الگوی دیگری از سوءرفتارهای ایران شامل بازداشت، شکنجه، اعترافات نادرست و اعدامهای ناعادلانه است.» وی همچنین با ادعای حمایت از ایرانیان و نیز در پشتیبانی از ناآرامیها در ایران مدعی شد که واشنگتن به همکاری با سایر متحدان و شرکا برای پاسخگو کردن ایران ادامه میدهد. وزیر خارجه آمریکا همچنین در بخش دیگری از سخنانش با طرح اتهاماتی گفت: «از اعدام علیرضا اکبری وحشتزده شدیم، همانطور که از دیدن برخورد دستهجمعی معترضان ایران، دادگاههای ساختگی، اعدامها بهعنوان ابزاری برای سرکوب اعتراضات شوکه شدیم.» وی مدعی شد: «نقض حقوق بشر از سوی ایران بدون عواقب نخواهد ماند. به همراه بسیاری از کشورها در حال انجام اقدامات چندجانبه و یکجانبه و استفاده از سازوکارهای سازمان ملل،
برای پاسخگو کردن ایران هستیم.» مذاکرهکننده ارشد آمریکا مدعی شد: «بازداشتهای ناعادلانه، اعترافات اجباری، دادگاههای ساختگی و اعدامها با انگیزه سیاسی که جمهوری اسلامی انجام میدهد، باید متوقف شود.» این مقام دولت بایدن درباره مذاکرات رفع تحریمها نیز مدعی شد: «در خصوص برجام، ایرانیها چندماه پیش فرصت بازگشت سریع به توافق را از بین بردند.»
جیمز کلورلی، وزیر خارجه انگلیس نیز درباره علیرضا اکبری که به جرم جاسوسی اعدام شد، مدعی شد که این اقدام با انگیزههای سیاسی انجام گرفته است اما توضیح بیشتری در اینباره ارائه نکرد. این مقام انگلیسی با بیان اینکه لندن در پی این اعدام، تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرد، ضمن تکرار ادعاهای ضدایرانی گفت: «ایران از ما، آمریکا و سایر دوستان میخواهد این تحریمها را برداریم و آنچه ما میگوییم این است اگر خواستار لغو تحریمها هستند، باید رفتار خود را بهطور اساسی تغییر دهند.» وی سپس ادعا کرد: «متاسفانه هیچ نشانهای از اینکه آنها (ایران) آماده انجام چنین کاری (تغییر رفتار) هستند مشاهده نمیکنیم.» وزیر خارجه انگلیس همچنین مدعی شد که در واکنش به رفتارهای ایران، درباره اقدامات بیشتری که ممکن است انجام دهیم گمانهزنی نمیکنیم. وی در عین حال تهدید کرد «پاسخ خود را به آنچه گفتم، محدود نمیکنیم. هرجا بتوانیم با ایران گفتوگو میکنیم و امیدواریم آنها در مقطع زمانی نهچندان دور به آنچه میگوییم، گوش دهند.» کلورلی در نشست خبری مشترک با بلینکن در واشنگتن، همچنین با تکرار ادعاهای ضدایرانی درباره استفاده از پهپادهای ایران
از سوی روسیه در جنگ اوکراین مدعی شد: «ایران اکنون پا را فراتر گذاشته و پهپادهایی را در اختیار روسیه قرار داده که از آنها برای کشتن غیرنظامیان در اوکراین استفاده میشود.» وی در تداوم ادعاهای خود و هراس از پیشرفت برنامه هستهای ایران بدون کوچکترین اشارهای به نقض برجام از سوی آمریکا و تعلل اروپا، برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی خواند و مدعی شد: «تهدید دیگر برای صلح و امنیت بینالمللی از برنامه هستهای ایران ناشی میشود که هیچگاه پیشرفتهتر از این نبوده است.»
روند تروریستی اعلام کردن سپاه چگونه است؟
آنطور که دویچهوله نوشته کشورهای عضو اتحادیه اروپا یا کشورهای ثالث پیشنهاد قرار دادن اشخاص و گروهها در فهرست سیاه و دلایل خود را ارائه میدهند. سپس یک گروه ویژه که «کارگروه اقدامات محدودکننده در مبارزه با تروریسم(COMET)» نامیده میشود این پیشنهادها و اعتبار آنها را بررسی میکند. وقتی که این کارگروه پیشنهاد را معتبر تشخیص داد آن را به شورای اروپا ارجاع میدهد؛ شورایی که از همه رهبران و رؤسای کشورهای عضو تشکیل شده است. دو عضو دیگر هم هستند که باید بر این پیشنهاد صحه بگذارند؛ یکی رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا و دیگری رئیس شورای این اتحادیه که در حال حاضر بهترتیب اورزولا فون در لاین و چارلز میشل، نخستوزیر سابق بلژیک هستند. علاوه بر این روند داخلی، اگر شورای امنیت سازمان ملل شخص یا گروهی را تروریستی ارزیابی کند، احتمالا نام آنها در فهرست سیاه اتحادیه اروپا نیز قرار خواهد گرفت. در حال حاضر ۱۳ شخص و ۲۱ گروه که داخل و خارج از اتحادیه اروپا فعالیت میکنند و مظنون به دست داشتن در بمبگذاریها یا برنامهریزی عملیات تروریستیاند در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا قرار دارند. القاعده و شاخههایش، گروه «دولت اسلامی» یا داعش و سازمانهای مرتبط با آن در اروپا ممنوع اعلام شدهاند. یک ماده ویژه در مورد داعش وضع شده و فروش اسلحه و مهمات یا سایر تجهیزات نظامی به اعضای آن یا افرادی را که با این گروه در تماساند ممنوع کرده است. اعضای داعش نمیتوانند از طریق اتحادیه اروپا سفر کنند، مگر اینکه شهروندان اروپا باشند و از اروپا راهی وطنشان شوند. سازمان شبهنظامی حماس و چندین گروه شبهنظامی جداییطلب یا انقلابی مانند حزبالله لبنان (شاخه نظامی)، حزب کارگران کردستان (پکک)، ببرهای آزادیبخش تامیل، گروه ارتش آزادیبخش ملی کلمبیا (ELN) و حزب کمونیست فیلیپین نیز در فهرست سیاه اتحادیه اروپا قرار دارند. اما اگر سپاه پاسداران وارد این فهرست شود، اولینبار خواهد بود که اتحادیه اروپا بخشی از نیروهای نظامی یک کشور مستقل را بهعنوان «یک گروه تروریستی» طبقهبندی میکند. پیش از این اداره امنیت داخلی وابسته به وزارت اطلاعات ایران در این فهرست جای گرفته بود.