| کد مطلب: ۳۳۸۶

حسادت روزنامه‌نگارانه

حسادت روزنامه‌نگارانه

درباره انتخاب «عکس یک» روزنامه‌ها بعد از مرگ یک اسطوره

درباره انتخاب «عکس یک» روزنامه‌ها بعد از مرگ یک اسطوره

تاثیر مرگ یک اسطوره‌ بر اقشار مختلف مردم متفاوت است. یکی فن اسطوره است، دیگری همشهری و هموطنش است. سومی با اسطوره خاطره‌سازی کرده است و... ذکر انواع مواجهه در 300 کلمه عکس‌نوشت جا نمی‌شود که اگر می‌شد هم باید به تعداد مردم جهان یا به تعداد اندیشه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌دادیم. اما حقیقت این است که چنین امکانی وجود ندارد.
اما تجربه‌ای که می‌توانم با شمای خواننده در میان بگذارم، درباره مواجهه روزنامه‌ها با مرگ یک اسطوره است. تحریریه‌ها از جامعه جدا نیستند. به همین دلیل بعد از شنیدن خبر مرگ، اول تحریریه شوک‌زده می‌شود. کم‌کم روزنامه‌نگاران خودشان را پیدا می‌کنند و همین که یک عده مسئولیت مراسم تدفین را به‌عهده می‌گیرند مطبوعات هم وظیفه شناساندن شخصیت و قدردانی و ادای احترام را عهده‌دار می‌شوند. ویژگی یک اسطوره این است که در لایه‌های مختلف زندگی یک ملت یا یک جهان تاثیر گذاشته است. بنابراین در طول دوران حیاتش هم اظهارنظر سیاسی داشته‌ هم فعالیت فرهنگی هنری، اجتماعی و هم ورزشی و... اینجا همان جایی است که روزنامه‌نگاران وارد میدان می‌‌شوند.
از آنجایی که چینش صفحه اول بیشتر روزنامه‌ها در آن روز خاص به یک موضوع می‌پردازد ناخودآگاه رقابتی ناگفته و نانوشته بین مطبوعات به وجود می‌آید. این رقابت می‌تواند به نقطه عطفی در حیات روزنامه تبدیل شود. فردای آن روز روزنامه‌نگاران منتظرند ببینند رقبایشان چه کرده‌اند. گاهی انتخاب رقیب چنان هوشمندانه است که چاره‌ای جز حسرت و حسادت باقی نمی‌گذارد. دیروز بعد از مرگ پله صفحه اول بیشتر روزنامه‌های جهان را دیدم. در این میان یک روزنامه اسپانیایی تنها به چاپ پاهای پله قناعت کرده بود. گمان کنم باقی روزنامه‌ها به روزنامه «آس» حسادت کنند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی