همزیستی مسالمتآمیز با ناامیدی
جهان در یکی از دورههای دوزخیاش بهسر میبرد و این وسط سرخوش و شاد بودن بهنظرم کمی با انسانیت حتی در تضاد است. اما همهی اینها دلیل نمیشود که زندگی را به بهترین شکل ممکناش (این ممکن مهم است) ادامه نداد.
جهان در یکی از دورههای دوزخیاش بهسر میبرد و این وسط سرخوش و شاد بودن بهنظرم کمی با انسانیت حتی در تضاد است. اما همهی اینها دلیل نمیشود که زندگی را به بهترین شکل ممکناش (این ممکن مهم است) ادامه نداد.
ضیافت هفتهیپیش ترامپ با غولهای تکنولوژی آمریکا، خدایان سیلیکونولی، از همهی سکانسهای قبلی عجیبتر و بهزعم من ترسناکتر بود.
گمانم فقط در خاورمیانه ممکن است در فاصلهی چاپ هفتگی دو ستون در یکروزنامه، اینهمه اتفاق بیفتد. مثلاً خبر برسد مکانیسم ماشه را فعال کردهاند و فکر کنیم ۳۰ روز دیگر وضعیت اقتصادیمان چه میشود. یا دلار ناگهان رشد ۱۵ هزارتومانی تجربه کند. روز تعطیل که در برنامهی خاموشیها نبوده، برق برود. رژیم اشغالگر اسرائیل، حملههای تروریستیاش را اینبار در یمن ادامه دهد.
در زمانه فعلی افکار عمومی با چپ دچار تضاد شده و بدون اینکه زمینههای واقعی تفکر چپ یا حتی گرایشهای متفاوت آن را، که گاهی زمین تا آسمان با هم فرق دارند، بدانند بهصرف یک اظهارنظر کسی را به چپبودن متهم میکنند.
گاهی باید همان جایی که هستی، بمانی و نظارهگر باشی. در این مسابقهی دویسرعت نمیشود همیشه شرکت کنی و همیشه هم برنده شوی.
دو تا آمار جالب دارم؛ یکی از نگاه شخصی و دیگری مستند، علمی و جهان. اولی اینکه، وقتی برنامههای مختلف تلویزیونی و شبکههای نمایشخانگی را نگاه میکنم، از اینکه این همه سال بعد از مسابقات استعدادیابی در انگلیس و آمریکا، این موج درست سه، چهار سالی است به ایران رسیده، حیرت میکنم.
اگر در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشید میبینید که برخی از هموطنانمان ترسناک شدهاند. آنقدر خودمحور به جهان و مسائلش نگاه میکنند که حساسیتهای انسانیشان کاهش پیدا کرده. این را در رابطه با واکنشها نسبت به فاجعهای که در غزه در حال رخ دادن است و نسلکشی و آدمکشی اسرائیل شاهد هستیم.
خبر درگذشت آزی آزبورن که سهشنبه شب بعد از یک دورهی ابتلا به بیماری پارکینسون از دنیا رفت، نهفقط هواداران او و متالبازها که همهی دوستداران موسیقی را غمگین کرد.
مگر میشود که اقتصاد مملکتی در عرض ۱۲ روز فروپاشیده باشد؟ هیچ اقتصاددانی نمیتواند وضعیت کنونی مردم را فقط به آن ۱۲ روز نسبت بدهد. یا به یکسال اخیر. ما مدتهاست که داریم از جیب میخوریم.
بعد از یک جنگ ۱۲ روزه اگر به لینکدین و سایتهای کاریابی سر بزنید، متوجه میشوید که به لحاظ اقتصادی تابآوری نداشتیم و چقدر نیرو تعدیل شدهاند و چقدر موقعیت کسبوکارها بهخصوص آنها که مبتنی بر اینترنت و آنلاین هستند، در خطر است، باز هم داریم مسیر را اشتباه میرویم.