صوفیا نصرالهی

صوفیا نصرالهی

منتقد سینما

مقالات
  • توقیف هر فیلم قربانی کردن هزاران آدم

    توقیف هر فیلم قربانی کردن هزاران آدم

    حیف از سینمای ایران که با ترس، سلیقه و عشق به صندلی و قدرت از فیلم‌های خوب محروم می‌شود و جای‌شان را کمدی‌های مبتذل می‌گیرند.

  • نقد فیلم پیر پسر/ بازی‌ای در قامت اسکار نه سیمرغ

    نقد فیلم پیر پسر/ بازی‌ای در قامت اسکار نه سیمرغ

    «پیر پسر» اگر در بخش مسابقه بود، سیمرغ بهترین بازیگر مرد اصلاً جای حرف و حدیث نداشت. اگر اکران عمومی شود و به اسکار معرفی‌اش کنیم، بازی پورشیرازی حتی در حد اسکار است.

  • نقد فیلم موسی که در بهترین حالت یک سریال تلویزیونی است/امر قدسی را جدی‌‏تر بگیرید

    نقد فیلم موسی که در بهترین حالت یک سریال تلویزیونی است/امر قدسی را جدی‌‏تر بگیرید

    فکر می‌کنم وظیفه‌ی کارگردانی که خودش را آدم مقیدی می‌داند و به ما هم در طول این سال‌ها این‌طوری معرفی شده در به تصویر کشیدن قصه‌ای از کتاب مقدس باید با وسواس بیشتری عمل کند.

  • نقد فیلم کفایت مذاکرات/ آبروی سینمای کمدی را بردید

    نقد فیلم کفایت مذاکرات/ آبروی سینمای کمدی را بردید

    از آنجایی که «کفایت مذاکرات» اسم کمدی را یدک می‌کشد، یک اکران خوب هم می‌گیرد و هیچ بعید نیست پرفروش هم بشود. مثل همه‌ی این فیلم‌های فله‌ای سه، چهار سال اخیر که پرفروش هم شدند و نام و نشانی از آن‌ها در ذهن مخاطب نمانده و حتی در حد یک جوک هم از این کمدی‌ها یادمان نمانده.

  • این انیمیشن‌ها را برای چه کسانی می‌سازید؟

    این انیمیشن‌ها را برای چه کسانی می‌سازید؟

    بعد از تماشای ابتدای انیمیشن «افسانه‌ی سپهر» و بخش‌هایی از قسمت اول «پسر دلفینی» که قبلاً دیده بودم، کلاً از انیمیشن ایران ناامید شدم.

  • مسئله‌ی بزرگ نابود کردن سوژه‌های واقعی در جشنواره

    مسئله‌ی بزرگ نابود کردن سوژه‌های واقعی در جشنواره

    نیمی از فیلم‌های امسال جشنواره‌ی فیلم فجر یا پرتره‌ هستند یا براساس وقایع تاریخی ساخته شده‌اند.

  • نابودی فیلم به دست کارگردان

    نابودی فیلم به دست کارگردان

    به‌نظرم محمود کریمی بعد از این فیلم باید بنشیند و تکلیفش را با خودش روشن کند که دوست دارد سینماگری باشد که بلد است قصه بگوید، جهان بسازد و تجربه جدید کند یا از همین فیلمسازهایی که عاشق این هستند که سرمایه‌ای برای فیلم‌شان از نهادی بگیرند و در مقابلش جوری مضامین را به فیلم‌شان الصاق کنند که با دست خودشان، اثرشان را از بین ببرند.

  • قربانی کردن «سوژه ملتهب»

    قربانی کردن «سوژه ملتهب»

    آن شاگرد چاپخانه در آن پلان بد، باعث شد فیلم یک پله سقوط کند. فیلمی که می‌توانست تکان‌دهنده باشد به‌خاطر ضعف کارگردان تبدیل شد به اثری معمولی در حد همان ملودرام‌های همیشگی سینمای ایران. زرین‌کوب سوژه‌ی ملتهبش را با عطش نمایش رضا بابک در نقش مرد بیمار، نابود کرد.

  • درس‏‌هایی برای ساختن فیلم‏ سفارشی

    درس‏‌هایی برای ساختن فیلم‏ سفارشی

    موقع سفارش‌دادن به سابقه‌ی کارگردان و توانایی‌هایش نگاه کنید. بپرسید چقدر در زندگی‌اش فیلم دیده، چه فیلم‌هایی را دوست دارد و سه تا بازیگر موردعلاقه‌اش را نام ببرد و ترجیحاً دو خط محاوره هم بنویسد که حداقل وقتی بازیگرها دیالوگ‌های‌شان عین آدم فضایی‌هاست، متوجه گیر کار بشود. یک کاراکتر دراماتیک و یک واقعه‌ی تاریخی دراماتیک، فدای اشتباه پول خرج‌کردن در سینما شد!

  • از مخملباف تا پینک فلوید/درباره‌ی وجه دیگری از نبوی که داوری تیزبین در حوزه‌ی سینما هم بود

    از مخملباف تا پینک فلوید/درباره‌ی وجه دیگری از نبوی که داوری تیزبین در حوزه‌ی سینما هم بود

    روی سینمای ایران کاملاً احاطه دارد و حتی با فیلم «غریزه اصلی» و شارون استون و مایکل داگلاس هم شوخی می‌کند تا به نقل قولی از کرک داگلاس برسد و یعنی از سینمای جریان اصلی جهان و فیلم‌های مهم غافل نبوده. یک‌سال بعد از این جشن، داور از ایران می‌رود.