خانه اندیشهورزان اقدام به برگزاری سلسلهنشستهایی با عنوان «دولت چهاردهم» کرده است که اولین نشست با موضوع «سیاست، تحزب، مشارکت و سرمایه اجتماعی» با حضور «تقی آزادارمکی، استاد بازنشسته علوم اجتماعی دانشگاه تهران، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه، سیدجواد میری، استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و احمد زیدآبادی، تحلیلگر و کنشگر سیاسی با راهبری نشست توسط کیومرث اشتریان، عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. آنچه در زیر میخوانید اولین بخش از این نشست و مباحثه است.
با توجه به اینکه کمترین میزان مشارکت در انتخاباتهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر به ثبت رسیده بهگونهای که رکورد کمترین میزان مشارکت در انتخاباتهای ریاستجمهوری مربوط به دوره سیزدهم است، در آستانه انتخابات دوره چهاردهم این سوال ایجاد شده که تکلیف مشارکت در این انتخابات زودهنگام چه خواهد شد؟ آیا باز هم شاهد مشارکت پایین خواهیم بود و یا اینکه با افزایش مشارکت روبهرو میشویم و اینکه اصولاً چه فاکتورهایی در میزان مشارکت تاثیر دارند؟
سقوط بالگرد سیدابراهیم رئیسی و متعاقب آن، برگزاری زودهنگام چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، در کنار شوکی زودهنگام که به تشکلهای سیاسی وارد کرده، باعث شد نوعی دستپاچگی اتفاق افتد؛ این دستپاچگی در میان جریان اصولگرا که طی سالهای اخیر در قدرت بودند و حالا نگران از تغییرات، ناگهان وارد پروسه انتخابات شدهاند، بیشتر از سایر جریانها بود؛ چنانچه تعدد ثبتنامکنندگان از این جریان مصداق قابل تأمل این وضعیت در اردوگاه اصولگرایی است. به عبارتی آنها به فوریت فعالیتهای خود را برای در دست گرفتن مجدد دولت آغاز کردند.
در بین اصلاحطلبان بهعنوان فعالان سیاسی، بحث انتخابات ریاستجمهوری به صورت طبیعی به جریان افتاده است و احزاب و گروهها جلسههای خود را پیرامون این موضوع برگزار میکنند اما به غیر از احزاب و گروههای اصلاحطلب، جبهه اصلاحات نیز به عنوان مجمع اجماعساز احزاب و گروههای اصلاحطلب حضور دارد؛ مجمع اجماعسازی که در سال ۱۳۹۹ و بهدنبال انحلال شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام موجودیت کرد و حالا در آستانه سومین فعالیت انتخاباتی قرار گرفته است و در حال برگزاری جلساتی است تا مشخص کند چه سیاستی را درباره انتخابات پیشرو مدنظر قرار خواهد داد.
آخرین روزهای کاری مجلس یازدهم از راه رسیده و قرار است طبق برنامه، مجلس دوازدهم از هفتم خردادماه آغاز به کار کند. در این میان برنامهها از سوی جریانهای سیاسی حاضر در این مجلس برای چینش درون مجلس آغاز شده و روزبهروز بیشتر مشخص میشود که چه فراکسیونهایی در مجلس دوازدهم حضور جدی خواهند داشت و پرتعداد خواهند بود.
یکی از موضوعاتی که طی سالهای مختلف بارها درباره آن سخن گفته شده و وعدههایی درباره آن به مردم داده شده، بحث تشکیل استان جدید در تقسیمات کشوری است اما با تمام حرفها و وعدهها نزدیک به ۱۴سال از تشکیل استان البرز بهعنوان جدیدترین و سیویکمین استان در تقسیمات کشوری ایران میگذرد؛ بهعبارتی ۱۴سال است که تقسیمات کشوری کلان در ایران دستنخورده باقی مانده است اما حالا در نیمه اول دهه ۱۴۰۰ اظهارنظرهایی رسمی صورت میگیرد که ظاهراً دولت سیزدهم در مسیر تشکیل سه استان جدید قرار گرفته و تلاشها برای تکه کردن استانهای تهران و کرمان بهصورت جدی ادامه دارد که در این میان به نظر میرسد ماجرای تشکیل استانهای تهران شرقی و غربی آخرین مراحل خود را در هیئت وزیران طی میکند؛ چنانچه احمد وحیدی، وزیر کشور نیز این موضوع را طی روزهای اخیر دو بار مورد تایید قرار داد و درباره آن توضیحاتی داده است؛ روندی که با توجه به آن بعید نیست در صورت تصویب مجلس، تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۴، تعداد استانهای ایران از عدد ۳۱ فراتر برود.
در بین بسترهای پیامرسان داخلی که برای رقابت با تلگرام ایجاد شدند، ایتا را میتوان دارای جایگاهی بالاتر از سایر پیامرسانها دانست؛ بستری که بهویژه پس از آغاز اعتراضات سراسری پاییز ۱۴۰۱ مورد استفاده بالایی در بین اصولگرایان قرار گرفت و محور بسیاری از بحثها و برنامههای خود را که پیشتر در پیامرسانهای خارجی انجام میگرفت، به این بستر انتقال دادند و برخی دعواهای داخلیشان هم در این فضا ایجاد شد. البته در این میان محورهای مهمی هم بعضاً بهوجود میآمد که پیرامون نقاطی مشترک در بین ایتاییها بود که بعضاً برای انتقالش به آن دسته از افرادی که به این اپلیکیشن نپیوستهاند، این محورها از فضای ایتا فراتر رفته و به بسترهایی مانند ایکس (توئیتر سابق) هم کشیده شد.
اعتراض بهویژه اعتراض دانشگاهی و جنبشهای فراگیر زمانی شکل میگیرد که به نوعی تضاد منافع میان آرمان مردم و دانشجویان و دولتها شکل میگیرد که باید دولتها از سعه صدر در برابر آن برخوردار باشند. قیاس صورتگرفته از نگاه بسیاری قیاس معالفارق است و نه جنبشهای دانشجویی در دو کشور قابل مقایسه هستند و نه قوانین و تصمیمگیریها در برابر آنها، اما هر جای جهان که باشیم برخورد با اعتراض آن هم اگر مسالمتآمیز و بدون خشونت باشد، باید با آرامش و به دور از خشونت و برخورد سنگین اتفاق بیفتد؛ بنابراین نمیتوان هیچگاه دلیلی را برای برخورد تند با جنبشهای دانشجویی تجویز کرد.