ناصر آملی فعال سیاسی اصلاحطلب: دست برتر جریانهای سیاسی خاص نسبت به استاندار خراسان رضوی
غلامحسین مظفری از این جهت در راستای وفاق ملی درست عمل میکند که سعی میکند جریان مخالف و تندرو را هم عصبی نکند و در جاهایی که این گروهها نمیتوانند چندان اختلالی ایجاد کنند دست به ترکیب آنها نزنند

ناصر آملی، فعال سیاسی اصلاحطلب در خراسان رضوی در گفتوگو با هممیهن با اشاره به رویکرد استاندار جدید خراسان رضوی در انتصابات و امور اجرایی معتقد است مظفری وفاق ملی را به درستی اجرایی میکند چراکه سعی میکند جریان مقابل را هم عصبی نکند و در جاهایی که این گروهها نمیتوانند چندان اختلالی ایجاد کنند دست به ترکیب آنها نزنند.
چند ماهی از روی کارآمدن استاندار جدید خراسان رضوی میگذرد. در این مدت فضای سیاسی این استان و عملکرد آقای مظفری را چطور ارزیابی میکنید؟
فضای سیاسی استان نسبت به گذشته بهتر شده است؛ بهویژه انتصابات چند ماه اخیر آقای مظفری امیدواریهایی را ایجاد کرده است و در مجموع استاندار جدید در جهت سیاستهای کلی دولت و در واقع سیاستهای اعتدالی متمایل به اصلاحطلبی عمل میکنند. اما آنالیز رفتارهای آقای استاندار و اینکه چه تاثیری در وضعیت اقتصادی استان و مسائلی از این دست داشته است، هنوز آشکار نشده و باید زمان بیشتری بگذرد تا بتوان در اینباره اظهارنظر کرد. در مجموع مواضعی داشتهاند که قابل قبول است و در مقایسه با دیگر نقاط کشور، حضور آقای مهندس مظفری متناسب با انگیزه مردم در آرایی است که به آقای دکتر پزشکیان دادند.
عملکرد ایشان در انتخاب زنان در سمتهای مدیریتی خوب بوده است؟
خیر، ایشان در این زمینه عملکرد چندان قابل ارائهای ندارند و نداشتند، اما منتظر هستیم که شرایط و سیستم مدیریتی که میخواهند را پیاده کنند و امیدواریم در آن شرایط ببینیم که جایگاه و مجال بیشتری برای ظهور استعدادهای زنان در مدیریت و یا امور فنی در نظر بگیرند.
در استان خراسان رضوی با توجه به شرایط خاص سیاسی که حاکم است، جایگاه استاندار نسبت به استانهای دیگر متفاوت است؛ برای مثال با وجود آستان قدس رضوی و حضور آقای علمالهدی و طرفداران ایشان، آیا ایشان توانستهاند در مدتی که حضور دارند جایگاه سیاسی استاندار را ارتقا دهند و یا لابیهای موجود همچنان دست برتر را در استان خراسان رضوی دارند؟
بله، آنها دست برتر را دارند؛ منتهی این نکته که اشاره کردم مبنی بر اینکه در مجموع عملکرد ایشان قابل قبول است، با در نظر گرفتن همه این جوانب بود. همانطور که مطلع هستید هم حضور آستان قدس رضوی و هم امام جمعه مشهد برای هر مسئول و نهاد اجرایی استان در دورهای که بهویژه آقای علمالهدی امام جمعه مشهد شدند دردسرآفرین بوده است و به انحاء مختلف در مقابل کسانی که با آنها همسو نیستند میایستند و مخالفت میکنند.
اما وضعیت آستان قدس رضوی در دولت جدید بهتر شده است؛ دستکم نسبت به آنچه که در عرصه سیاسی استان میگذرد، آستان قدس رویکرد غیرسیاسیتری در پیش گرفته است و ندیدهایم که آقای مروی مانعی بر سر راه امور اجرایی استان چه در دوره اخیر و چه در دوره گذشته ایجاد کرده باشد. در مجموع آستان قدس عملکرد سیاسی بهتری در این دوره دارد اما دخالتها و حرفهای غیرمنطقی و جوسازیها از سوی آقای علمالهدی همچنان که از دوره آقای روحانی انجام میداد الان نیز ادامه دارد. در این دوره با توجه به اینکه در اقلیت نیز قرار گرفتهاند و به شدت زیر فشار افکار عمومی هستند، هیاهو میکنند اما در میان مردم چندان چهره موجی ندارند.
در استانهای دیگر نمایندههای مجلس در انتخاب کابینه استانی استانداران دخالت میکنند، در خراسان رضوی شرایط چگونه است؟ البته باتوجه به فضای سیاسی متفاوتی که در این استان حاکم است.
در این مورد بین نمایندگان مجلس و چهرههای ستادی اصلاحطلب، استاندارها حکم وزنه تعادل را دارند. در خراسان رضوی به این دلیل که استاندار گرایش اعتدالی - اصلاحی دارد، توانسته این موازنه را برقرار کند.
نمایندگان استان اینگونه نیست که دخالتی نکنند، بلکه فشار میآورند و در برخی موقعیتها نیز خواسته خود را پیش میبرند، اما چنان نیست که هرکاری بخواهند بتوانند در مدیریت استان انجام دهند و براثر فشاری که عناصر ستادی و شوراهای راهبری میآورند و همچنین گرایشات معقولی که استاندار دارد، به همه آنچه که میخواستند نرسیدند. ضمن اینکه در استانهای دیگر فشار افکار عمومی و اقلیت افراطی جناح راست چنان پیش میرود که گاهی حتی آنها را نیز وادار میکند برخوردهای آنها مانند شیوه گذشته خشن و رعبآور نباشد.
شنیدهها حاکی از آن است که استاندار خراسان با آقای علمالهدی ارتباط خوبی دارند، اگر اینگونه است چطور یک اصلاحطلب با ایشان ارتباط خوبی دارد؟
آقای مظفری سعی میکند حرمت و جایگاه عمومی ایشان را محترم بشمارد. استاندار دولت آقای روحانی (آقای رشیدیان) نیز همین سیاست را داشت و آقای مظفری هم همین رویکرد را دارند و حرمت ایشان را محفوظ میدارند و تعرضی نمیکنند و نباید هم اینگونه عمل کنند. اما اینگونه نیست که آقای علمالهدی هرکاری که بخواهد را بتواند انجام دهد. در دوره آقای رشیدیان که در میان افکار عمومی هم محبوبیت بیشتری داشت هم اینگونه نبود و الان هم اینگونه نیست.
منتهی معنای آن این نیست که دخالت نمیکنند. ایشان با یکسری از منابع قدرت در سطح ملی هم ارتباط دارد و از آنها نیز استفاده میکند. ما در گذشته نیز این شرایط را داشتیم و استاندارانی که شیوههای درست مدیریتی را به کار میبردند، برای مثال آقای رسولی در دوره آقای خاتمی روابط خیلی خوبی با آقای طبرسی داشتند؛ هرچند که این دو قابل مقایسه نیستند اما استاندارها سعی کردند با مدیریت خوب توازن را برقرار کنند.
در مجموع در هیچ دورهای پس از انقلاب قوه مجریه نتوانسته منویات خود را در استان خراسان بزرگ در گذشته و اکنون خراسان رضوی به منصه ظهور برساند. معمولاً این استان حیاط خلوت جریان راست است و الان نیز جریان راست افراطی در اینجا حضور دارد و کار از جاهای دیگر مشکلتر است اما مدیرانی که رفتارهای سنجیده داشته باشند میتوانند در بهترین شرایط ۵۰ درصد آرای رایدهندگان را پاس بدارند و به اهداف آنها توجه کنند.
عمکرد اجرایی استاندار را چطور ارزیابی میکنید؟
الان آنالیز دقیقی نمیشود کرد اما براساس انتصاباتی که ایشان انجام داده است، سقف نمره ایشان بین ۱۳ تا ۱۵ است.
فکر میکنید انتخاب ایشان در راستای وفاق ملی بوده است و انتخاباتی که خود آقای مظفری در استان خراسان رضوی داشتهاند همسو با وفاق ملی بوده است؟
بله اینگونه بوده و از این جهت ایشان درست عمل میکند و سعی میکند جریان مقابل را هم عصبی نکند و در جاهایی که این گروهها نمیتوانند چندان اختلالی ایجاد کنند دست به ترکیب آنها نزنند.
آیا انتخاب معاونان ایشان به ویژه معاونت سیاسی در شرایط اداره استان تاثیرگذار است؟
معاونت سیاسی ایشان فرد شناختهشده و خوشنامی است و مورد تایید اکثریت اصلاحطلبان است و از نظر اخلاق سیاسی نیز قصور کمتر دیده میشود. مسئولین دفتر ایشان نیز افراد جاافتادهای همچون آقای شیردل هستند و انتخابهای ایشان به همان سمت اعتدال و اصلاح است و همان سیاست وفاق ملی که آقای پزشکیان مدنظر دارد را اجرا میکند؛ اگرچه چندان با نحوه مواجهه آقای پزشکیان با جریان راست موافق نیستم.
این مخالفت چه دلیلی دارد؟
چراکه میدان زیادی به این افراد داده است و «حرمت طرف مقابل را حفظ کردن» به معنای این نیست که امتیازات مدیریتی را به این جریانهای مخالف بسپارد؛ هرجا که در مقابل جریان مخالف به صورت جدی کوتاه آمده است ما آسیب دیدیم. سیاست وفاق به معنای این نیست که روشها و منطق مدیریتی خود را به دیگران واگذار کنید، بلکه به این معنا است که آنها را در جایگاه خودشان به رسمیت بشناسید و مانع رشد آنها در آینده نشوید و نه اینکه بهرغم نظر رایدهندگان به مخالفان رایدهندگان در حوزه اجرایی میدان دهید.
استاندار خراسان رضوی ارتباط خوبی با آقای قالیباف دارند، آیا این ارتباط بر نحوه مدیریت ایشان در استان تاثیرگذار است؟
بله تاثیرگذار است. در سخنانم نگفتم که ایشان یک اصلاحطلب تمامعیار هستند بلکه گفتم یک عنصر اعتدالی-اصلاحی هستند. در هر صورت در برخی از شهرستانها، فرماندارانی منصوب شدند که اصلاحطلب نیستند و حتی اعتدالی هم نیستند. برخی در گروه اطرافیان آقای قالیباف هستند. در خود استانداری نیز در برخی از سمتها افرادی در سمتهای خود باقی ماندند که به جریان راست معتدل و نواصولگراها تعلق دارند. اینها را میشود در رفتارهای استاندار دید و اگرچه در برخی سمتها عناصری که گرایش به جبهه پایداری دارند هم حضور دارند اما آن عناصر هم الان تظاهر میکنند که آدمهای اعتدالی و اهل وفاق هستند.
در مجموع رفتار مدیریتی آقای پزشکیان و عناصر اجرایی که در استانها و دولت گماردهاند، یکسره غیرقابل قبول نیست و شاید در آینده معلوم شود که آقای پزشکیان درست عمل میکرده است. اما در هر صورت مردم در سختترین شرایط و در اوج ناامیدی به ایشان رای دادند و ستادهای اصلاحطلب در یکی از سختترین و عذابآورترین شرایط پای صندوقهای رای آمدند و راضی نگه داشتن این بدنه اصلاحطلب که خود را به آب و آتش زدند با این شیوههایی که در سطح کشور میبینیم کار بسیار سختی است. اگرچه انتصابات آقای مظفری و نحوه مواجهه آنها با اصلاحطلبان از برخی از اضطرابها و ناراحتیها کاسته است اما در مجموع از جو فعلی ناراضی نیستیم.