| کد مطلب: ۱۸۷۶۷

نگاه مخاطب

کاپشن‌ات را سفت بچسب دکتر؛ سرماها در پیش است

علی نامجو، پژوهشگر

کاپشن‌ات را سفت بچسب دکتر؛ سرماها در پیش است

به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین عللی که در طول تاریخ موجب شده است حکومت‌ها برپایه‌ی اشرافیت و تجمل‌گرایی، بیشتر و پایدارتر از حکومت ساده‌زیستان و عدالت‌خواهان باشند، آن است که ساده‌زیستی سردمداران، ملازمت دارد با آن رفتارها و سیاستگذاری‌هایی که ممکن است دست بسیاری از‌ «ناساده‌زیستان!» بی‌اخلاق و ناهنجار را از آنچه حق‌شان نیست کوتاه کند؛ همچنین تجمل‌گرایی و اشرافیت آنها ملازمت دارد با رفتارها و سیاستگذاری‌هایی که کام دوستان را شیرین و کام دیگران را تلخ می‌کند.

همین‌هایی که از ساده‌زیستی و عدالت حاکمان رنج می‌برند و از تجمل‌گرایی و اشرافیت آنان سود، با روش‌های اخلاق‌ستیزانه خود، مانع از رواج‌ و پایداری ساده‌زیستی و برابری در جهان می‌شوند. طبیعی است که عدالت‌خواهان و تجمل‌ستیزان آنقدر دلبسته دنیا نیستند که بخواهند برای احقاق حقوق و احیای ارزش‌های خود به روش‌های غیراخلاقی روی آورند که اگر تن به چنین ذلتی دهند، دیگر ماهیت و اصالت وجودی خود را از دست خواهند داد.

در دنیای امروز، با افزایش امکان مشارکت اکثریت مردم در حکومت‌ و برچیده شدن بساط بیشینه نظام‌های پادشاهی، تجمل‌گرایی و اشرافیت متمرکز و خاندانی و درباری از میان رفته است ولی نوع دیگر از آن هنوز حکومت‌ها و مسئولین را در اکثر حکومت‌های دنیا تهدید می‌کند. از خودروها و خانه‌های خاص برخی مسئولین گرفته تا ریخت و پاش‌های هزینه‌بر غیر ضروری و...، همه را می‌توان پیامد تجمل‌گرایی و اشرافیت مدرن دانست.

به‌عنوان یک مثال تاریخی، یکی از مهم‌ترین عوامل به لرزه درآوردن پایه‌های سلطنت ساسانیان و سپس فروپاشی آن، همین اشرافی‌گری و شکوه‌پرستی‌ بود؛ همچنین یکی از مهمترین وجوه تمایز اسلام نبوی و اسلام عربی هم، به‌ویژه از میانه‌های قرن اول هجری به بعد، همین عامل بود.

این روزها که بحث کاپشن دکتر پزشکیان داغ است، خالی از لطف نخواهد بود اگر نگاهی عقلانی به این بحث بیاندازیم. البته من کمی بحث را عمیق‌تر و درعین حال کلی‌تر آغاز کردم تا نسبت به رخ دادن برخی اتفاقات در آینده نیز هشداری هرچند خفیف و مضمر داده باشم. از همان روزهایی که از پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات، تقریباً مطمئن شدم، نگران ارزش‌هایی بودم که او داعیه‌دار آنها بود و نیز قصد پیروی از آنها را داشت.

اگر دکتر پزشکیان در مقام عمل هم، از طریقت حضرت امیر پیروی کند بدیهی و آشکار است که علاوه بر بدخواهان، دوستانی هم از عدالت او یا بهتر بگویم عدالت احتمالی او رنجیده خواهند شد. همانطور که در زمان حضرت علی علیه‌السلام نیز چنین شد. «یکی از» مصادیق ثابت‌قدمی و پایداری رئیس‌جمهور منتخب در حفظ ارزش‌ها و تحقق وعده‌های خود، حفظ ساده‌زیستی و دوری از تجملات است.

ساده‌زیستی، که منحصر به کاپشن پوشیدن هم نیست، شرط کافی برای یک سیاستمدار و مسئول عالی‌رتبه نمی‌تواند باشد اما اخلاقاً و عقلاً، شرط لازم است. با اینکه ما در دل خود، ساده‌زیستی و مردمی بودن را حُسن می‌دانیم اما عادت کرده‌ایم که در دنیای بیرون، بیشتر مسئولین‌مان را متجمل و متجلل ببینیم. شاید این یک ذهنیت یا تجربه تاریخی باشد که در جان ما ریشه دوانیده‌ است و از بقایای همان تفکریست که محمدرضاشاه پهلوی می‌گفت «من چون پادشاه ایرانم باید به عنوان شاه ایران در کاخ باشم تا در شأن مردم ایران و تاریخ ایران باشم همچنان که فلان ملکه در فلان کاخ است» و دیدیم که این تفکر چه بر سر او آورد.

از همان روزی که یکی از بزرگان، از روی شفقت یا احتمالاً به‌قصد تکریم مقام بانوان، به دختر دکتر پزشکیان لقبی دادند (دختر اول) ـ و خوشبختانه با استقبال مواجه نشد و پاسخ لازم را نیز به آن دادندـ، دریافتم که نه‌تنها عنوان‌سازی و تجمل‌گرایی قصد ندارد به این زودی‌ها دست از سر ما بردارد، بلکه هر لحظه به شکلی درمی‌آید؛ حالا هم عده‌ای بحث آب و نان را رها کرده و به کاپشن دکتر پزشکیان می‌تازند.

به‌یقین آنهایی که می‌خواهند دکتر پزشکیان را در کت‌وشلوار ببینند هم ساده‌زیستی ایشان را می‌ستایند و مخالف اشرافی‌گری‌اند اما اگر کمی درنگ کنند؛ شاید دریابند که همین خواسته آنان نیز ممکن است رنگی از تجمل‌گرایی داشته باشد. اگر عقلانی به بحث بنگریم درخواهیم یافت که بایستگی‌ها و وظایف ریاست‌جمهوری، چیزهایی است که کت‌و‌شلوار پوشیدن دائمی دکتر پزشکیان تاثیر چندانی بر آنها نمی‌نهد. جالب آنکه این نوع لباس اصالتاً ایرانی نیست و پیوندی دیرینه با فرهنگ ما هم ندارد.

می‌دانم که کت و شلوار ممکن است از کاپشن زیباتر و رسمی‌تر باشد (که آن هم خیلی نسبی است) و دکتر پزشکیان نیز در برنامه‌های انتخاباتی گاهی می‌پوشیدند و احتمالاً در آینده نیز بیشتر به این پوشش تن خواهند داد اما بهتر است که ما خود را از عادات فرمی رها کرده، کمی دل به عالم معنا دهیم و بدانیم که از هر چیزی چه می‌خواهیم‌.

در فرم‌های زیبا و هنری، خود فرم بخشی از معنا می‌شود و سزای گفتن و دانستن است که خود سادگی هم معنای بسیار زیباییست؛ به‌ویژه در عصر حاضر که مصرف‌زدگی، سرمایه‌داری و لذت‌گرایی مادی، مردمیِ مردمان را به فغان آورده است. پس نیک آشکار است که هر فرمی که معنایی زیبا و خوشایند را نمایان سازد و پیش روی انسان بنهد، تداعی‌گر زیبایی و خوشایندی خواهد شد‌.

ما هم بهتر است که دیگر باد نپیماییم و به جای این ناسنجیده‌گویی‌هایمان، ساده‌پوشی دکتر پزشکیان را ارج نهیم و یاری‌اش کنیم تا در همین فرم مردمی و ساده‌ی خود، زیبا‌ترین و شیک‌ترین معناها و دستاوردها را برایمان به ارمغان آورد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی