نام اصغر فرهادی گرچه با موج نوی سینمای ایران گره نخورده است اما سینمای او موجی تازه در جریان و روند تاریخی سینمای ایران بود و میتوان او را در امتداد همان موج نوی سینمای ایران دانست با مؤلفههای تازه و متناسب با زمانه خود.
ادبیات داستانی در ایران همزاد فرازوفرودهای تاریخی بود. از نخستین آثار روایی آخوندزاده تا رمانهای عصر مشروطه، سپس دورههای متناوب استبداد و آزادی متون داستانی، نسبتی عمیق با خیال روشنفکرانه داشتند. ازاینرو ادبیات روایی تصویرگر پیروزیها و شکستها و نیز منطق تاریخی فهم آنها بودند و بدینسان منبعی مناسب برای فهم شرایطی محسوب میشدند که در آن امید شورمندانه نخستین جای خود را به ناامیدی معاصر داد. ازاینرو ممکن است متون ادبی برخی از لحظههای تاریخی رخنه شر در شور زندگی را ثبت کرده باشند و اگر چنین باشد، بازاندیشی در چنین لحظههایی میتواند امکانی به رهایی فراهم آورد. کتاب از نابهنگامی حیات تا سترونسازی خیال چنین سودایی در سر دارد. پس برای رهایی از شرایط نامطلوب، به فهمی تاریخی رو میکند تا شاید بار دیگر شور زندگی را به حیات معاصر بازگرداند. با دکتر محمد دلالرحمانی، نویسنده کتاب دراینباره گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
کتاب «بوطیقای سینما»، با عنوان اصلی Poetics of Cinema، مجموعهمقالاتی است که دیوید بوردول آنها را طی سالهای مختلف نوشته و در آنها به تبیین رویکرد نظری خود در پژوهش سینمایی و تحلیل فیلم پرداخته، همچنین این رویکرد را روی فیلمهای مختلف پیاده کرده و آن فیلمها را براساس آن مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
«مقیمان ناکجا»، قصهای است که شهاب حسینی از روی نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا»، اثر اریک امانوئل اشمیت اقتباس کرده که از حیث فرمی میتوان آن را شکلی از تلهتئاتر دانست.