| کد مطلب: ۱۰۷۱۳

از تعلیق بگو

دنیا قالیباف

خبرنگار

دانشگاه یکی از نهادهای مدنی محسوب می‌شود که به‌واسطه تولید علم، نقش قابل‌توجهی در جامعه ایفا می‌کند. برای اثبات این ادعا هم می‌توان به نقش آموزش در توسعه شاخص‌های اقتصادی اشاره کرد. اغلب خانواده‌ها آرزوی این را دارند تا شاهد روزی باشند که فرزندان‌شان که برای قبولی در دانشگاه ساعت‌ها درس خوانده و بی‌خوابی کشیده‌اند، روزی لباس فارغ‌التحصیلی به تن کنند. به‌عبارتی دیگر ثمره‌ی تلاش‌هایشان را از درخت آرزوها بچینند. فارغ‌التحصیلی و هوا کردن آن کلاه در سالنی که جشن در آن ترتیب داده شده، شاید خوش‌بینانه‌ترین سناریو برای یک دانشجو از ابتدای ورودش به دانشگاه باشد که ۴ سالِ تمام برای آن لحظه‌شماری می‌کند. در پی اعتراضاتی که در سا‎ل‎های اخیر اتفاق افتاد و با توجه به همراهی برخی دانشجویان با این اعتراضات که به کنش‌ها و واکنش‎های مختلف منجر شد، مدتی می‌شود که این سناریوی خوش‌بینانه برای جمع قابل‌توجهی از دانشجویان کشور حالا تبدیل به یک رویایِ گمشده شده است. حذف تعداد قابل‌توجهی از دانشجویان در ۱۵ دانشگاه کشور حالا روایت‌های تلخی از زندگی این افراد ساخته است. «تعلیق»، «تبعید» و «اخراج» سه مسئله اساسی است که امروز دانشجویان از آن رنج می‌برند. طبق آمارهای غیررسمی و شایعاتی که در این زمینه وجود دارد، در این دانشگاه‎ها بیش از هزار نفر ممنوع‌الورود و ۶۰۰ نفر تعلیق هستند. (تعدادی از دانشجویان تعلیقی داوطلبانه حاضر نیستند تا شناسایی شوند)  در همین راستا تعدادی از دانشجویان دانشگاه‌های الزهرا، اصفهان، علم‌وصنعت، دانشگاه هنر و شهید بهشتی روایت‌های خود از تعلیق و آسیب‌ها را درمیان گذاشته‌اند.

به نحوی از شهر اخراج شدم

یکی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران درباره تعلیقش از دانشگاه چنین گفت: «مهم‌ترین آسیبی که تعلیق از دانشگاه به من وارد کرد، اخراج از خوابگاه در پی ممنوع‌الورودی‌ام بود که بدون ارائه هیچ حکمی صورت گرفت. دانشجویی که از خوابگاه اخراج شده، به نحوی از شهر هم اخراج می‌شود و ارتباط و تعامل سازنده با هم‌دانشگاهی‌هایش قطع می‌شود؛ به بیانی دیگر حق حضور از او سلب می‌شود. روزی که از من خواستند اتاقم را تخلیه کنم، وقتی از آن‌ها درخواست حکم کردم و با استناد به آیین‌نامه‌های موجود به غیرقانونی بودن این اقدام‌شان اشاره کردم با خانواده‌ام تماس گرفتند و وقتی آن‌ها نیز به این وضعیت اعتراض کردند از طرف نهادهای امنیتی با آن‌ها تماس گرفته شد و تهدید به بازداشت شدم. خانواده‌ی من هم ناگزیر و وحشت‌زده راهی جاده شدند تا خودشان را به خوابگاه برسانند و از آن‌جا خارج شوم. محروم ماندن از حق تحصیل برای دانشجویی که دانشگاه را روزنه‌ی امیدی برای ساختن آینده‌اش می‌داند، تبعات تلخی در پی دارد.»

گاهی ناامیدی، خشم و عصیان 

دانشجویی از دانشگاه اصفهان درباره تعلیقش از دانشگاه چنین گفته است:«تعلیق بودن یعنی بلاتکلیفی یعنی بین زمین و هوا ماندن یعنی اینکه نمی‌دانم آیا به دانشگاه برمی‌گردم یا نه؛ یعنی اینکه اگر می‌خواهم برای آینده برنامه‌ای داشته باشم باید روی درسی که تقریباً دو سال معلق مانده حساب کنم یا نه؟ یعنی گاهی احساس ناامیدی و گاهی احساس خشم و عصیان. سلب حق تحصیل بی‌نهایت آزار‌دهنده است.»

پیشکشِ دانشگاه اضطراب بود

یک دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی محیط دانشگاه را «اضطراب‌آور» توصیف کرده و درباره تجربه خود از تعلیق گفت:«تعلیق به من اضطراب پیشکش کرد. شاید هم خودِ دانشگاه با سیستم ناعادلانه‌اش. ما در دانشگاه به مسئله اعدام اعتراض کردیم تا به‌عنوان دانشجو حساسیت خود را به مسائلی از جنس حقوق بشر نشان دهیم اما به بهانه همین اعتراض من خارج از دانشگاه بازجویی شدم. آنجا مدام به من گفتند که بی‌سواد هستم.»

با تمام شدن سنوات اخراجم خواهند کرد

یک دانشجوی دانشگاه علم‌وصنعت تجربه خود از تعلیق را چنین توصیف کرد:«به شخصه برای من تعلیق از دانشگاه آسیب‌ها و تبعات زیادی داشته، یکی از مهم‌ترین آنان، در زندگی شخصی و مشترکم بود؛ چون خانواده نامزدم منتظر بودند تا من درسم تمام شود و دانشگاه با وجود اینکه من سه واحدم مانده بود، من را دو نیم‌سال تعلیق کرد و باعث شد این امر یک‌سال به تأخیر بیفتد؛ از آسیب‌های دیگر این ماجرا می‌توانم به عقب افتادن یک‌ساله کنکور ارشد و فارغ‌التحصیل شدنم اشاره کنم. حتی نمره پروژه پایانی‌ام با وجود کلی زحمتی که برایش کشیده بودم، به علت این تعلیق صفر غیرقابل حذف برایم رد می‌شود. همچنین تا آخر سال نمی‌توانم مدرکم را دریافت کنم و با تمام شدن سنوات اخراج خواهم شد.»  دانشجویی دیگر از دانشگاه علم و صنعت نیز تجربه خود از تعلیق را چنین شرح می‌دهد: «برای من تعلیق پر از آسیب‌های روانی بود؛ از تنها بودن و نا‌آشنا بودن با رویه‌ی کمیته‌ انضباطی تا اضطراب شدید از تهدیدات مسئولان کمیته‌ انضباطی و تهدید به فرستادن پرونده به نهادهای امنیتی. یکی از مشکلاتی که تعلیق از تحصیل برای من به‌وجود آورد به هم‌ریختن برنامه‌ی زندگی‌ام بود؛ از مشکل برای فارغ‌التحصیلی تا برنامه‌ریزی برای تحصیل در مقاطع بالاتر. روی‌هم‌رفته در مقایسه با تعداد کثیری از هم‌دانشگاهی‌های تعلیق‌شده‌ام سختی کمتری کشیده‌ام و حکم «یک ترم تعلیق» در مقایسه با آنان بسیار ناچیز است.»

در شهر غریب از خوابگاه اخراج شدم 

یک دانشجوی دانشگاه الزهرا که شبانه از خوابگاه دانشگاه اخراج شده، تجربه خود از تعلیق را چنین تعریف کرد: «من برای دفاع از خودم به کمیته انضباطی احضار شدم. به من گفتند باید دفاعیه بنویسی اما وقتی به قانون استناد می‌کردم، می‎گفتند بنویس پشیمانی، اشتباه کردی و تعهد بده که دیگر تکرار نمی‎کنی. می‌گفتم طبق آیین‌نامه خودتان من حقوقی دارم چرا باید بنویسم پشیمانم و اشتباه کرده‌ام؟ بار دیگر که برای پیگیری رفتم، می‌گفتند تو داخل دانشگاه کشف حجاب کردی. می‌گفتم مدرک نشانم بدهید و باز مدرکی به من نشان ندادند.» او در ادامه بیان کرد:«حکم کمیته بدوی صادر شد و من به مدت دو ترم از تحصیل تعلیق و همچنین از خدمات دانشگاه به صورت دائم محروم شدم. طبق قانون یک مرحله دیگر مانده بود تا حکمم اجرایی شود. آن هم مرحله تجدیدنظر بود. کلی پرس‌و‌جو کردم و فهمیدم که توی جلسه بعد حتی نباید اسمی از قانون بیاورم فقط باید بگویم اشتباه کردم هرچی شما بگویید. چاره‌ای نداشتم، خیلی زحمت کشیده بودم که به تهران بیایم، اگر به شهرمان برمی‎گشتم، همه چیز را از دست می‌دادم. رفتم و از بالا تا پایین دفاعیه تجدیدنظر را با اظهار ندامت پر کردم. حالم بد بود ولی چاره‌ای هم نبود. تا رفتم برگه را دادم و از تو کمد حکمم را دادند، گفتند نظر کمیته تجدیدنظر تأیید حکمت بود. دو هفته بعد، من دختر ۲۰ساله در شهر غریب بی‌جا و مکان در تهران ساعت ۱۰ شب از خوابگاه اخراج شدم.» بی‌شک درکنار روایت‌هایی که در متن حاضر مطالعه کردید، داستان‌های دیگری از وضعیت تحصیل دانشجویان به‌ویژه آن دسته که طی سال‌های گذشته یا ستاره‌دار شدند و یا حکم به تعلیق و اخراج از دانشگاه را داشته‌اند، وجود دارد. اگرچه نبود آمار رسمی از تعداد تعلیقی‎ها و اخراجی‎ها درپس حوادث سیاسی مانند اعتراضات خیابانی موجب می‎شود نتوان به‌طور دقیق اظهارنظر کرد اما به هر حال با توجه به اینکه فعالیت در این سن، آن هم در چارچوب تشکل دانشجویی از نشانه‌های جامعه مترقی سیاسی است، کاش به دنبال دستیابی به خواسته‌هایمان برای یک کشور دموکراتیک مسئولان نیز با تساهل و تسامح رفتار کنند تا آینده آنها و آینده کشور که احتمالاً ما نیستیم و آنها هستند، در شرایط بهتری قرار گیرد‍. 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی