مردمِ نگرانِ دیار سعدی و حافظ
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس
«انتخابات اسفند در فضای رقابتی با حضور همه جریانهای سیاسی برگزار خواهد شد». این بخشی از صحبتهای سرپرست دفتر سیاسی استان فارس است که در روزهای گذشته درباره وضعیت استان فارس و آمادگی استان برای برگزاری انتخابات مجلس گفته است. هرچند که با مطرح شدن یکباره مهلت یکهفتهای برای پیشثبتنام انتخابات مجلس، به نظر میرسید که فعالان سیاسی به جنبوجوش بیشتری بیفتند، اما گویا شرایط پیچیدهتر از آن است که بتوان چنین امیدی داشت. اینکه چه کسانی در انتخابات کاندیدا میشوند و چه درصدی به کاندیداها رای میدهند، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. چراکه پیگیریها از استان فارس حاکی از آن است که بهجز نمایندگان فعلی مجلس این استان که حضورشان در انتخابات آینده قطعی است، هنوز از وضعیت دیگر کاندیداها اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
اصولگراها زیر چتر غبار انتخاباتی
یکی از مهمترین دلایل برای این فضای مبهم، ردصلاحیتهای گستردهای است که در دوره گذشته، در این استان نیز همچون دیگر استانها اعمال شده است. بهگونهای که از 18 نماینده راهیافته به مجلس، به جز دو نماینده مستقل شهرهای اقلید و لار، 16 نماینده دیگر، تماماً اصولگرا بودند. البته ردصلاحیتها در این استان تاثیر خود را بر مشارکت مردم این استان نشان داد و فارسیها یک حضور کمرمق 43درصدی را رقم زدند که نسبت به دوره قبل از آن کاهش محسوس 20 درصدی داشت. اگرچه این میدانداری اصولگراها در انتخابات 98 باعث برگزاری یک انتخابات آرام در این استان نشد، کاندیداهای اصولگرا در همان روزهای ارائه لیست در شیراز، با یکدیگر به اختلاف خوردند و حتی لیست واحد شهر شیراز که با توجه به تعداد نمایندههای این شهر در مجلس انتظار میرفت 4نفره باشد، 5نفره بسته شد. همین لیست 5نفره هم مورد انتقاد اعتدالیون بود و آنها نیز برای خود لیست جداگانهای ارائه دادند. اصلاحطلبان هم که با یک ردصلاحیت گسترده روبهرو شدند، ابتدا اعلام کردند که لیستی نخواهند داشت و در نهایت، در لحظات پایانی لیستی ارائه کردند. در این دوره از انتخابات هرچند که هنوز تصمیم شورای نگهبان برای تاییدصلاحیتها معلوم نیست، اما اصلاحطلبان شیراز همچون دوره گذشته تا این لحظه بنا را بر حداقل مشارکت گذاشتهاند و اصولگراها برنامههای خود را آغاز و در انتخابات نیز شرکت خواهند کرد.
فضای سیاسی شهرستانهای فارس
اما فضای سیاسی در دیگر شهرهای این استان چگونه است؟ تا پیش از سال 98، فضای سیاسی غالب در شهرهای شیراز، مرودشت، کازرون، فسا و آباد اصلاحطلب بود. شهرهای جهرم و استهبان اصولگراترین شهرهای این استان هستند و فضای سیاسی در شهرستانهای جدیدی همچون چوار نیز تمایل به اصولگرایی دارند. در شهرستان اقلید نیز گرایش اصولگرایی بیشتر است. در فیروزآباد و نورآباد ممسنی گرایش قومیتی بیشتر است اما در ممسنی، قومیتها به اصلاحطلبی گرایش بیشتری دارند. موضوع اضافه شدن چند شهرستان جدید به این استان نیز مسئله دیگری است که احتمال 20 نماینده شدن این استان را بالا برد و از طرفی منجر به تغییر فضای جریانهای سیاسی در شهرهای مختلف شد. این شهرهای تازهتاسیس نمایندگان مشترکی در مجلس خواهند داشت و تاسیس آنها میتواند فضای سیاسی خیلی از شهرستانها را بههمریخته و به عقیده برخی از تحلیلگران دیگر نمیشود فضای آن را قومی و قبیلهای در نظر گرفت، بلکه احتمالا انتخاب با ارزیابی سیاسی یا نگاه منطقهای بر آن غلبه کند. در حال حاضر در بیضا و سپیدان، در آباده و ارسنجان، در مرودشت و سعادتشهر و شهرهای کوچک اطراف آن فضای منطقهای ایجاد شده و در مجموع در نقاطی که شهرستان جدید ایجاد کردند گرایش منطقهای است و نه سیاسی. اما به گفته تحلیلگران سیاسی در استان فارس بعد از اعتراضات سال 98 و 1401 دیگر فضایی که بشود گفت اصلاحطلب و اصولگرا در این استان تاثیرگذار بر تصمیم مردم هستند، کمتر است و مردم از این قضایا رد شدهاند. با گسترش مشکلات معیشتی، اقتصادی و افزایش نگرانی آنها برای زندگی در این شرایط، پیشبینی حضور مردم در انتخابات و رای دادن به جریانهای سیاسی یا قومیتها امری مشکل و دشوار است.
نگاه اصولگرا
غلامحسین چوبینی دبیر حزب مؤتلفه استان فارس:
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بیانیه دعوت به انتخابات داده است
در آستانه پیشثبتنام انتخابات دوره دوازدهم مجلس، بحث بر سر فضای سیاسی حاکم بر استانها و نوع نگاه مردم و فعالان سیاسی آن نسبت به حضور و عدمحضور در انتخابات بیشتر به میان آمده است. غلامحسین چوبینی، فعال سیاسی اصولگرا و دبیر حزب مؤتلفه استان فارس در گفتوگو با روزنامه هممیهن، توضیحاتی درباره فضای سیاسی استان فارس در ماههای مانده تا انتخابات مجلس دوازدهم و پیشبینی مشارکت مردم ارائه میدهد که در ادامه میآید:
فضای سیاسی استان فارس، در ماههای باقیمانده تا انتخابات مجلس چگونه است. با توجه به نزدیک شدن به پیشثبتنام انتخابات، آیا تغییری در فضای انتخاباتی و سیاسی استان ایجاد شده است؟
با اعلام برنامه پیشثبتنام، فضا کاملاً آماده شده است و احزاب نیز فضای انتخاباتی را دنبال میکنند و افرادی که توانمندی کاندیدا شدن دارند در پی ثبتنام هستند. احزاب مختلف با انتشار بیانیههایی، از کسانی که توانایی کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارند، خواستهاند حتماً در این مرحله ثبتنام کنند تا مشارکت کاندیداها و بهطبع آن، مشارکت مردم در انتخابات بالا برود. قطعاً احزاب و گروهها که این موضوع را یک وظیفه ذاتی میدانند، پیگیر این موضوع هستند و شرایط و فضا را دنبال میکنند تا افراد شایسته در انتخابات شرکت کنند و از بین آنها افراد اصلح را به مردم معرفی کنند.
کدام احزاب بیانیه دادهاند و از همحزبیهای خود درخواست مشارکت در پیشثبتنام را داشتند؟
برای مثال شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بیانیه سراسری داده و از شایستگان برای حضور در انتخابات دعوت کرده است و در همه استانها این دعوت انجام شده است.
آیا احزاب اصلاحطلب و اصولگرا هر کدام لیست واحدی در استان فارس ارائه میدهند یا هر حزب لیست جداگانه معرفی میکند؟
در ادوار گذشته معمولاً لیست ارائه میدادند، البته با توجه به اینکه برخی جاها ارائه لیست واحد جواب میدهد، در نتیجه احزاب تشخیص میدهند که یک لیست واحد ارائه دهند یا لیستهای مجزای خود را داشته باشند. در استان فارس نیز براساس ادوار گذشته، جریان اصولگرا معمولاً لیست ارائه میدهد؛ اصلاحطلبها نیز همینطور. بعضی از کاندیداها نیز لیستهای خودجوش و توافقی ارائه میدهند و عدهای هم بهطبع به صورت مستقل شرکت میکنند. در مجموع اثرگذاری لیست در استان فارس از آنجایی سنتی بوده که لیست ارائه میشد و مردم نیز معمولاً چه در طیف اصلاحطلب و چه اصولگرا، به لیستها رای میدهند بالا است. اما برخی نیز ممکن است ترکیبی از چند لیست را گزینش کنند و به آنها رای دهند. برای مثال در شهر شیراز که 4 نماینده دارد، ممکن است دو نفر از یک لیست و دو نفر مستقل و از لیستهای دیگر باشند که مردم به آنها رای میدهند. اما اصالت با همان لیستها است.
از چهرههای شاخص استان فارس مشخص شده است که چه کسانی قصد شرکت در انتخابات را دارند؟
تا جایی که اطلاع دارم نمایندههای کنونی استان، همه تصمیم دارند در انتخابات شرکت کنند. عدهای از افرادی هم که در ادوار گذشته شانس ورود به مجلس را نداشتند و صاحب رای هستند، ثبتنام خواهند کرد. برای مثال دکتر قادری، عزیزی، نجابت و پاکفطرت نمایندههای فعلی شیراز، حضور خواهند داشت.
در شهرهای مختلف استان فارس، الگوی رای دادن مردم چگونه است، چقدر آراء مردم براساس انتخاب قومی و فردی است و چقدر به احزاب رای میدهند؟
هر دو بخش وجود دارد. گاهی قومیتها خود را با احزاب سیاسی همراه میکنند؛ البته اگر کاندیداهای مورد نظر آنها در لیست تشکلهای سیاسی باشد. گاهی نیز بخشی از قومیتها بهصورت مستقل از کاندیدای مورد نظر خود حمایت میکنند.
یعنی الزاماً آن حمایت سختی که در برخی استانهای دیگر وجود دارد را شاهد نیستیم و قومیتها اگر نیاز بدانند با حزب همسو میشوند؟
بله، همینطور است.
در دوره گذشته، ردصلاحیتهای گستردهای که رخ داد بر مشارکت مردم تاثیر داشت و آنها مخالفت خود را با شرکت نکردن در انتخابات نشان دادند. در این دوره مسائل و مشکلات معیشتی در کشور بسیار عمیق است و مردم اعتراضات مدنی نیز دارند. با توجه به این موارد پیشبینی شما از حضور مردم فارس در انتخابات چیست؟
در حال حاضر براساس گمانهزنیها و آنچه در افکار مطرح است، مردم نگرانی دارند و تاثیر خود را باید در مشارکت آنها در انتخابات بگذارد. اما تحلیل ما این است که احزاب سیاسی، چه اصولگرا، چه اصلاحطلب و مستقلین، ترجیح میدهند کاندیدا داشته باشند و وقتی این اتفاق بیفتد، به طبع آن، مشارکت بالا خواهد رفت. نتیجه ثبتنامها تعیینکننده است و براساس آن مشارکت هم صورت میگیرد. اینکه برخی مشکلات معیشتی را مطرح میکنند، شاید برخی دلخور هستند، اما اگر مردم دوراندیش و به صورت منطقی فکر کنند، نباید حق رای را از خود سلب کنند چراکه انتخابات با هر درصدی از آرا صورت میگیرد. لذا دولتمردان و مسئولین کشور باید تلاش کنند و رضایت مردم را جلب کنند و مشکلات روزبهروز بیشتر حل شود و مهار تورم دیده شود تا مردم آن را در سفرههای خود حس کنند. من معتقدم تا 6 ماه دیگر آثار کار دولت را خواهیم دید. در زمان انتخابات مردم نسبت به الان انگیزه بیشتری پیدا میکنند و وقتی که فضا انتخاباتی شود، آنوقت مردم بیشتر احساس مسئولیت میکنند و پای صندوق میروند.
یکی از گلایههای مردم شعارزدگی نمایندگان است. وعدههایی که قبل از نمایندگی داده میشود و پس از انتخاب از شعارها فاصله میگیرند و موضوعات دیگر در امر نمایندگی آنها مطرح میشود. این موضوع در عدم مشارکت چقدر تاثیر دارد؟ کاندیداها در قبال شعاری که مطرح میکنند، چقدر باید مسئولیتپذیر باشند تا مردم از نمایندههای خود تا این اندازه ناامید نشوند؟
درست میفرمایید که بخشی از نمایندگان به شعارهایی که میدهند بهطور کامل عمل نمیکنند و در حد انتظار مردم عمل نمیکنند و این باعث بیاعتمادی مردم به برخی نمایندگان میشود. اگر این خطر جبران نشود، تاثیر خود را بر روی مشارکت خواهد گذاشت. لذا نمایندگان اگر فرصتی برای تبیین عملکرد خود برای مردم نداشتند، باید این کار را انجام دهند و پاسخگوی مطالبات مردم باشند. البته بخشی از این موضوع روی مشارکت تاثیر میگذارد و بخشی نیز بر تغییر نماینده تاثیر دارد و مردم به سمت فردی میروند که بیشتر بتوانند به آن اعتماد کنند. مقداری مشهود است که طرفداران برخی از نمایندگان که خیلی جدی از کاندیدایی حمایت میکردند، الان از حمایت خود برگشتهاند و حتی نسبت به آن نماینده موضع مخالف هم دارند. در نتیجه عملکرد نمایندگان در مشارکت تاثیرگذار است اما مهمتر از آن عملکرد دولتمردان ماست. متاسفانه گاهی دولت تحت تاثیر نمایندگان و فشار و تحمیل نظرات آنها به خواستههای نمایندگان تن میدهد و این تاثیر خود را بر مدیریت استان گذاشته است و اگر دولت این مسئله را جبران نکند، تاثیر خود را بر مشارکت نیز خواهد گذاشت. در نتیجه دولت باید تجدیدنظری کند تا انتخاباتی با حضور حداکثری مردم برگزار شود. نمایندگان وعدههایی میدهند که غیرقابل اجرا نیست اما در توان و اختیار نماینده نیست و وعدههای بیخود دادن، اعتماد مردم را سلب میکند. برای مثال وقتی میگوییم کاهش تورم اما مردم همچنان تورم را میبینند، باعث ناامیدی و مأیوس شدن مردم میشوند و نمایندگان، دولتمردان و همه قوا باید تلاش کنند این یأس از بین برود.
و نکته پایانی؟
اگر بهجای اینکه منافع شهری، منطقهای و استانی را در نظر بگیریم، تفکر ما قومیتی و محلی باشد، این به نفع کشور نخواهد بود. اگر اینگونه فکر کنیم که نمایندهای از خودمان باشد میتواند مشکلات را حل کند، اینگونه نیست. یکی از مهمترین وظایف نمایندگان قانونگذاری است و با قانونگذاری درست مردم منتفع میشوند و کشور رشد میکند. موضوع دیگر نظارت است که متاسفانه همیشه مقداری کمرنگ بوده است. نمایندگان آن تحقیق و تفحصی که باید را انجام ندادند و بیشتر دخالتگر بودند؛ برای مثال نمایندهای در دوران نمایندگی خود به حوزه انتخابیه خود نگاه و لابی کرده است. از طرفی برخی وقتی به مجلس میروند از همان ابتدا به فکر چهار سال بعد خود هستند و این نگاه عقلانی و اسلامی نیست. مردم نیز باید کسی را انتخاب کنند که دغدغه مشکلات مردم، پیشرفت کشور، دین مردم و فقرا را داشته باشد. انقلاب ما رسالت سنگینی به دوش دارد که نمایندگان باید به فکر آن رسالت باشند تا به سمت جامعه و تمدن اسلامی برویم.
نگاه اصلاحطلب / 1
بیرغبتی بیسابقه مردم فارس به انتخابات
جمیله کریمی
عضو حزب اتحاد ملت
ساختارهای برآمده از انتخابات در کشور ما معنا و جایگاه خود را از دست دادهاند. خصوصاً در دو انتخابات گذشته با مشارکت حداقلی مردم که منجر به حاکمیت یکدست گردید، ناکارآمدی و نابسامانی به اوج خود رسید و اکنون تنها نهاد قانونگذاری در کشور یعنی مجلس متاسفانه از اعتبار خود ساقط شده و نهادهای قانونگذاری متعدد شکل گرفته که اگر مجلس واقعاً خانه ملت بود، هرگز نهاد و شوراهای قانونگذاری فرادست مجلس خلاف صریح قانون اساسی، نه موضوعیت و نه امکان بروز داشت.
در این دوره علاوه بر ضرورت ایجاد بستر لازم برای حضور سلائق مختلف در انتخابات، الزامات دیگری نیز وجود دارد که اگر محقق نشود با تائید سلائق مختلف هم، مردم به شرکت در انتخابات رغبت نشان نخواهند داد. برخی از مردم از نحوه برخورد حاکمیت با اعتراضات سال گذشته عصبانی هستند و باید به سوالات آنها پاسخ داده شود. از طرفی شرایط سخت اقتصادی طاقتفرسا شده و روزبهروز شاهد تورم بیسابقه و خالیتر شدن سفره مردم هستیم. در زمینه سیاست خارجی و نحوه تعامل با دنیا نیز نیازمند تغییراتی هستیم و مردم میخواهند جایگاه مقتدر ایران در تعاملات بینالمللی را ببینند و برای رسیدن به این اصول نیاز به مدیرانی کاردان، متخصص و شجاع در صدر اداره کشور دارند. لازمه این امر هم حذف تصحیح روش نظارت است تا مدیران و نمایندگان شایسته بتوانند در چرخه اداره كشور قرار گیرند و مردم سیگنالهایی مبتنی بر گشایشهای اقتصادی، معیشتی و بینالمللی را عملاً در زندگی خود احساس کنند. در این شرایط میشود وارد بحث انتخابات مجلس و الزامات مشارکت حداکثری مردم شد.
در واقع باید ارادهای برای اصلاحات ساختاری باشد، در نتیجه باید فضا برای حضور خبرگان مردم با سلیقههای مختلف فراهم گردد. قطعاً این انتخابات میتواند فرصتی برای حاکمیت باشد و از آن برای برونرفت از بحرانهایی که کشور را در اوج خطرآفرینی قرار داده استفاده کند. تاکید من بر این است که شرایطی برای رسیدن به اعتمادسازی در بین مردم ایجاد شود و تمکین به آن توسط حاکمیت نشاندهنده عقلانیت است. اما اگر همچنان قرار است تندروها و نفوذیها میداندار عرصه اداره کشور باشند و این فضای امنیتی ادامه پیدا کند، مردم نادیده گرفته شوند و همچنان رویکرد حذفی با نظارت استصوابی مانع ورود نخبگان و انسانهای کاربلد و دلسوز به چرخه اداره کشور شوند، تبعات ناگواری خواهد داشت و نظام را به خودبراندازی نزدیک میکند. هرچند رفتار دستاندرکاران نشان میدهد که هنوز مشکلات کشور را فهم نکردهاند و آنچه از سران سه قوه میشنویم بیشتر گفتاردرمانی است و خروجی دقیقاً متضاد با گفتههایشان است. این رفتارها نشان میدهد که همچنان مشکلات عدیده کشور و مطالبات مردم درک نشده است.
فضای انتخاباتی در فارس هم مانند سایر استانهای کشور است. مسئولان سیاسی استان خود را برای برگزاری انتخابات مجلس پیش رو آماده میکنند، اما وقتی به فضای عمومی استان نگاه میکنیم و در میان احزاب سیاسی، فعالان سياسي و صنفی به بررسی میپردازیم، نشانهای از شور انتخاباتی دیده نمیشود. در میان مردم هم این بیرغبتی بیسابقه است. این حس بیتفاوتی در این دوره برخلاف ادوار گذشته است که رقابتهای قومی و محلی در شهرستانهای کوچک نقش مهمی در افزایش مشارکت داشتند. در این دوره با شرایط موجود فضای سرد و بیرمق سیاسی حاکم در شهرستانها و تبعات منفی نحوه برخورد حاکمیت با معترضین و از طرف دیگر هم با وجود مشکلات سخت اقتصادی و معیشتی، بهنظر نمیرسد که رقابت قومی و محلی مانند انتخابات ادوار گذشته شکل بگیرد و شاهد حضور پررنگی حتی در این شهرها باشیم.
تنها در صورتی میتوان به مشارکت در انتخابات امید داشت که حاکمیت از فرصت پیش رو برای جبران کاستیها استفاده کند و امید را در رگهای بیرمق جامعه جاری سازد. البته این بحث با توجه به قرائن موجود در جامعه بود. اما با توجه به اینکه هنوز ۷ ماه تا انتخابات مجلس باقی مانده است، در خصوص مشاركت مردم از حالا نمیشود قضاوت قطعی کرد، شاید در این زمان باقی مانده، شاهد رویکرد مردممدار و اعتمادساز در کشور باشیم که آرزوی همه دلسوزان و دغدغهمندان ایران است.
نگاه اصلاحطلب / 2
محمدحسن گلرخیان فعال سیاسی اصلاحطلب استان فارس:
کاهش فعالیت انتخاباتی قومیتهای فارس
محمدحسن گلرخیان، از فعالان سیاسی باسابقه اصلاحطلب استان فارس است. او در گفتوگو با هممیهن، درباره فضای سیاسی استان در ماههای باقیمانده تا انتخابات، پیشبینی حضور نامزدها و همچنین مشارکت مردم توضیحاتی داده است که در ادامه میآید:
با توجه به نزدیک شدن موعد انتخابات دوازدهم، آیا احزاب و فعالان سیاسی، فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کردهاند؟ و با توجه به شرایط جدید و ضرورت پیشثبتنام، تغییری در فضای سیاسی استان ایجاد شده است؟
در یک کلمه خیر! ما صراحتاً اعلام کردهایم که با اصلاحیه قانون انتخابات و عملکرد و نقشی که برای مجلس در کل نظام تعریف شده، تمایلی برای شرکت در انتخابات وجود ندارد.
فضای سیاسی استان چگونه است؟ احزاب اصلاحطلب فعالیتی دارند؟
خیر. بحثی درباره انتخابات نیست و پیشثبتنام نیز میخی بر تابوت انتخابات بود. معمولاً یک ماه قبل از انتخابات ممکن بود با تحرکاتی فضا عوض شود، اما الان پنج شش ماه قبل از انتخابات، یکباره گفتهاند بیایید ثبتنام کنید و با این رویکرد اساساً همان امید اندکی که وجود داشت نیز منتفی شده است.
اصولگراها چطور؟ بررسیهای ما در استانهای دیگر نشان میدهد فضا بهگونهای بوده که اصلاحطلبها فعالیت انتحاباتی نداشتند، اما در آنسو جلسات و برنامههای اصولگراها بهصورت منظم در حال برگزاری است. در استان فارس نیز چنین فضایی حاکم است؟
اصولگراها بهطور طبیعی فعالیتها و تحرکات خود را دارند و به واسطه نمایندگانی که دارند و جلساتی که برگزار میکنند، فعال هستند اما من هنوز در استان فارس ندیدهام که درباره انتخابات صحبت کنند.
از چهرههای سیاسی و نمایندههای فعلی چه کسانی قرار است در انتخابات آتی شرکت کنند؟
نمایندههای فعلی شرکت میکنند و من نشنیدهام کسی از کاندیداتوری منصرف شده باشد. درباره چهرههایی غیر از نمایندهها خبر موثق و دقیقی ندارم.
الگوی رای دادن مردم فارس چگونه است؟ بیشتر به قومیتها رای میدهند یا پیرو جریانهای سیاسی و احزاب هستند؟
در شیراز رای دادن بیشتر جنبه سیاسی دارد و لیستها و احزاب سیاسی در رای مردم تاثیر بیشتری دارد. اما در شهرستانهای دیگر گرایشهای قومی و طایفهای پررنگتر است. برای مثال فیروزآباد و فراشبند بیشتر محل اسکان ترکها است. در بخشی از شمال فارس هم ترکها ساکن هستند. در شهر ممسنی و بستان، سپیدان و شمال غربی فارس لرها جمعیت قالب را تشکیل میدهند. در آباده، بوانات، خرم بید، صفاشه رو سرچهان با توجه به اینکه یک نماینده دارند، رقابتهای محلی در هر کدام از این شهرها پررنگ است، چراکه میخواهند نماینده از شهر خودشان انتخاب شود و این موضوع زمینه را برای بالابردن مشارکت فراهم میکند. اما در همین شهرها نیز نسبت به دورههای قبل فعالیت کمرنگتر است.
با توجه به مشکلات معیشتی که در این سالها بر مردم تحمیل شده و اعتراضات اجتماعی که مردم داشتهاند، فکر میکنید اقوام و قبیلهها باز هم مانند دورههای قبل پای صندوقهای رای خواهند رفت؟
به هر حال مؤثر است اما نه مانند دورههای قبل. در قومیتها نیز افت مشارکت محسوس است و تمایلی به حضور برای پای صندوق وجود ندارد. اما از آنچه که باید ترسید و ما نیز نگران آن هستیم، فقر مردم است چراکه فقر یک طیف دو سر دارد که یک سر آن میتواند لشکر گرسنگان را علیه سیاستها بسیج کند و یک سر آن این ظرفیت را دارد که با کوچکترین هدایایی از جمله بستههای حمایتی در انتخابات شرکت کنند. از طرفی شایعاتی مطرح شد که شناسنامه باید مهر انتخابات داشته باشد و در غیر اینصورت مشکلاتی برای استخدام ایجاد خواهد شد. اینها حربههایی است که ممکن است برای خنثی کردن مشارکت پایین از آن استفاده شود، درحالیکه مجموع این اتفاقات باعث میشود که اگر رای باطله در دوره قبل رتبه دوم را داشت، در این دوره رتبه اول را کسب کند.
در دوره گذشته شورای نگهبان ردصلاحیتهای گستردهای را انجام داد و مردم مخالفت خود را با عدم حضور پای صندوق رای نشان دادند. اگر شورای نگهبان ردصلاحیتها را تعدیل کند و اجازه حضور چهرههای منتقد و مستقل بیشتری را بدهد، آیا مردم تمایل به شرکت در انتخابات خواهند داشت؟
نظارت استصوابی تا اینجا آسیب خود را به صندوق رای، جمهوریت و انتخابات رسانده و اینکه حالا بخواهد با یک نرمش نشان دادن و تایید تعدادی از کاندیداها مشارکت را افزایش دهد، فکر نمیکنم در شرایط فعلی حاکم بر کشور، تاثیر چندانی داشته باشد. الان با این پیشثبتنامی که اعلام کردند هم فعالان سیاسی میگویند در انتخابات شرکت نمیکنند اما اگر شرایطی پیش بیاید در این ماههای باقیمانده تا انتخابات، آنهم نهفقط در عرصه انتخابات، بلکه در زمینه سیاست خارجی، اقتصادی و شرایط معیشتی تحولی رخ دهد و مردم امیدوار شوند، احتمال افزایش مشارکت هست. اما با سیاستهای صفر انتخاباتی که کاملاً این سیگنال و پیام را میدهد که میخواهیم حضور در پای صندوق بیشتر شود، تبعات منفی هم خواهد داشت.