ساعت و عقلانیت
بازخوانی تصمیمات دولتها و مجالس در ادوار مختلف در قبال ساعت رسمی و بررسی تجارب سایر کشورها
بازخوانی تصمیمات دولتها و مجالس در ادوار مختلف در قبال ساعت رسمی و بررسی تجارب سایر کشورها
«هوا که خنک شد، دوباره همه چیز عادی میشود.» این جمله ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس یازدهم است که پیشنهاد تغییر ساعت ادارات را مطرح کرده بود. او که منتقد پیروی ایران از نسخه اروپایی و غربی تغییر ساعت رسمی کشور است، در توجیه دلایل این تغییر ساعت به همان غربیها اتکا میکند. او میگوید: «مردم از این تغییر راضی هستند و کارمندان ناراضی و چون مستخدم دولت هستند باید بگویند چشم!» گویی که این کارمندان از مردم این کشور نیستند. ابوترابی در گفتوگو با خبرآنلاین در توجیه این تغییر گفته است: «صبح زود کارمند بلند میشود، نمازش را میخواند، نرمشی میکند و میرود سر کار. کارمندان فکر کنند انگار واقعا ساعت تغییر پیدا کرده. هوا که خنک شد، دوباره همه چیز عادی میشود.» تغییر کردن و تغییر نکردن ساعت بحث جدید در کشور ما نیست و همه به یاد میآوریم که پیشتر و در دولت محمود احمدینژاد «جلوگیری از تغییر ساعت» موضوع اختلافی میان دولت و مجلس و البته برخی دیگر از نهادها بود؛ موضوعی که در نهایت به مصوبه برای بازگشت به سبک و سیاق سالهای قبل و تصمیم دولت اکبر هاشمیرفسنجانی به تغییر ساعت بهاری و سنت آن منجر شد و حالا هم دوباره عامل بحثهای جدیدی شد تا جایی که ابراهیم رئیسی در جلسه اخیر هیات دولت بر ضرورت «اقناع افکار عمومی درباره تغییر ساعت ادارات» در پی تغییر نکردن ساعت رسمی کشور در ابتدای بهار تاکید کرد.
تغییر سیاسی ساعتها
به نظر میرسد نگاه مسئولان با دیدگاه شهروندان تفاوت بسیاری دارد؛ «بهجای اینکه ساعت را جلو بکشند، ما را عقب کشیدند.» این جمله پرتکرار مردم در فضای مجازی، در پی تغییر ساعت ادارات در کشور طی روزهای اخیر است؛ تغییری که از نیمه خرداد اجرایی شد و تا شهریورماه ادامه خواهد داشت. هرچند که تغییر ساعت ادارات در چند سال گذشته تکرار شده است، اما با تغییر نکردن ساعت رسمی کشور از ابتدای سال جاری در واقع دو تغییر اساسی برای مردم و بهویژه کارمندان ادارات دولتی به حساب میآید.
با اعلام تغییر ساعت ادارات، مخالفتها نسبت به این موضوع بالا گرفت و قوه قضاییه زیر بار این تغییر نرفت و در نهایت چند روز بعد به مصوبه دولت تمکین کرد. کمکم تمامی دستگاههای اجرایی ساعت جدید کار خود را اعلام کردند، اما ابهاماتی از این طرح همچنان مطرح است: «هزینههای سر بار وارده به مجموعههای خدماترسان از جمله حملونقل عمومی از کجا تامین میشود؟» براساس گزارش روزنامه دنیای اقتصاد با تغییر ساعت رسمی کار شرکت بهرهبرداری مترو تهران به 4:30 صبح، این شرکت به ازای هر ساعت حدود 500 میلیون تومان هزینه دارد که معادل 45 میلیارد تومان در سه ماه است. همین موضوع انتقاد رئیس شورای شهر تهران را به همراه داشته است. او گفته که این تغییر برای کارگران و کارمندان مترو سخت است که 4 صبح سر کار باشند، هرچند چمران سعی کرده است که این اقدام را مثبت هم جلوه دهد. او گفته، اگر این تغییر ساعت پارسال عملیاتی شده امسال هم میتواند عملیاتی شود. درحالیکه این هزینه اضافی بر شهرداری تهران تحمیل شده و هنوز صدای شهردار تهران، یار غار رئیسی در نیامده است.
تضادهای دیگری نیز در این تغییرات متعدد ساعت از ابتدای سال جاری مطرح شده است. صاحبان این دو طرح در حالی از سلامت روان شهروندان با این تغییرات صحبت میکنند که به الگوی سلامت آنها در ساعات اولیه صبح توجهی نشده است. آنها نارضایتی خود را با سوال پرتکرار دیگری هم مطرح میکنند: «چه کسی ساعت 6 صبح به ادارات مراجعه میکند؟»، «چطور تغییر ساعت رسمی کشور امری وارداتی است و تاثیری در بهینهسازی مصرف انرژی ندارد، اما تغییر ساعت ادارات همسو با مناسک دینی است و در روزهای گرم تابستان در بهینهسازی مصرف انرژی تاثیرگذار است؟» دو موضوعی که به نظر میرسد بیشتر به امری سیاسی تبدیل شدهاند تا امری علمی و کارشناسی!
سهگانه تاریخی دین، سیاست، سلامت
بررسی تاریخی تغییر رسمی ساعت کشور نشان میدهد نخستینبار طی سالهای 56 و 57 و در زمان پهلوی ساعت رسمی کشور به ساعت تابستانی و زمستانی تبدیل شد. این تغییر ساعت پس از انقلاب به حالت تعلیق درآمد و تا سال 70 ادامه پیدا کرد. در این سال که در زمان ریاستجمهوری هاشمی بود، قانون تغییر ساعت در هیئت دولت تصویب و اجرایی شد. این روند طی سالهای حضور اصلاحطلبان ادامه داشت و نوبت به دولت احمدینژاد رسید و او رویه 15ساله تغییر ساعت رسمی کشور را برهم زد. غلامحسین الهام، سخنگوی احمدینژاد به صورت رسمی اعلام کرد که دولت، ساعت رسمی کشور را در سال 1385 جلو نمیکشد. دلیل این تصمیم دولت احمدینژاد، «سردرگمی بخشهای زیادی از جامعه در اثر تغییر ساعت رسمی کشور» و «نبود بررسیهای دقیق و کارشناسانه برای تأیید صرفهجویی در مصرف برق با روش تغییر ساعت» اعلام شد. اما این اقدام دولت دو سال بیشتر دوام نیاورد و مجلس در مرداد سال 86 قانون تغییر ساعت رسمی کشور را به تصویب رساند. هرچند احمدینژاد گفت، این قانون صراحت کافی برای او ندارد و تا سال 87 آن را اجرا نمیکند، پس از آن شرایط به شکل سابق بازمیگردد و این قانون تا زمان دولت رئیسی پابرجا میماند و مجددا با روی کار آمدن اصولگراها، موضوع عدم تغییر ساعت به دغدغه اصلی برخی دولتیها و مجلسیها تبدیل میشود.
مجلس یازدهم در اسفندماه سال 1400 بررسی طرح «نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور» را در دستور کار قرار میدهد. در جلسه بررسی این طرح، سید سلمان ذاکر از استرسی که با تغییر ساعت به مردم وارد میشود سخن گفت و این اقدام را به خارجیها نسبت داد که حالا خودشان در حال بازگشتن از این تصمیم هستند. عباس گودرزی نیز میگوید: «عدهای از همکاران بحث تغییر ساعات اذان صبح را مطرح کردند. بنده میپرسم آیا این بهتر است که یک فرد ساعت ۲ نصف شب بخوابد و چهار صبح بیدار شود تا نماز بخواند یا اینکه ۱۱ شب بخوابد و ۲ نصف شب برای نماز صبح بیدار شود. این تغییر ساعت علاوه بر اینکه زندگی مردم را بر هم میریزد، بر روی نظم اجتماعی نیز تأثیر میگذارد.» در نهایت مصوبه نمایندگان مجلس پس از یکمرتبه رفت و برگشت به شورای نگهبان و مجلس، در اردیبشهتماه سال 1401 به قانون تبدیل و به قوه مجریه ابلاغ شد. این قانون از اول فروردین سال 1402 لازمالاجرا و اجازه تغییر ساعت رسمی کشور از دولت سلب شد. این قانون به هیئت وزیران اجازه داد تا نسبت به تنظیم ساعات کار ادارات، سازمانها و مراکز تابعه اقدام کنند. این تصمیم مجلس یازدهم و دولت احمدینژاد در حالی رخ داد که در دو گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سالهای 1386 و 1400، با تکیه بر دلایلی مخالفت با عدم تغییر ساعت رسمی کشور اعلام شده بود.
مرکز پژوهشهای مجلس: تغییر ساعت امکانپذیر نیست
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش سال 86 با استناد به مطالعات دانشگاه تربیت مدرس مینویسد: «براساس مطالعات دانشگاه تربیت مدرس، میزان صرفهجویی انرژی در شش ماه اول سال بین 03/0 تا 3/0 درصد اعلام شد و فقط صرفهجویی در ماه فروردین مشاهده نشده است.» نکته مهم دیگری که در این گزارش به آن اشاره میشود، تاثیر تغییر ساعت رسمی کشور در کارکرد نیروگاهها است: «عرض ساعت اوج ناشی از این تغییر ساعت از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا چنانچه ساعت رسمی کشور تغییر نکند، عرض ساعت اوج معادل 4 ساعت است که این 4 ساعت، ساعت التهاب مرکز دیسپاچینگ است و امکان خاموشی و حتی از دست رفتن شبکه محتمل است، بهخصوص که مطالعات نشان میدهد صرفهجویی در نقطه خیز اوج اتفاق میافتد...درحالیکه با تغییر ساعت رسمی این 4 ساعت به 3 ساعت کاهش پیدا میکند و در این یک ساعت 20 تا 25 درصد از قدرت نیروگاههای کشور آزاد میشود.» در نهایت این گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تغییر ساعت رسمی کشور را مطلوب میداند.
مرکز پژوهشها در گزارش دیگری که در اسفند سال 1400 منتشر کرد نیز به بررسی موضوع نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور پرداخت. این پژوهش به استناد آن روزهای موافقان عدم تغییر ساعت رسمی کشور در زمینه مقایسه ایران با کشورهای اروپایی که قصد خروج از قانون تغییر ساعت در اروپا را داشتند، پرداخت. برای نمونه در توجیه تمایل آلمان به ایجاد ثبات در ساعت رسمی، ذکر شده است که «میزان مصرف انرژی در این کشور افزایشی است و تغییر ساعت را نمیتوان عاملی برای پایین آوردن میزان مصرف برشمرد. نکته مهم در آلمان این است که در آلمان پیک سایی یا جابهجایی بار شبکه به واسطه تغییر ساعت اهمیت چندانی ندارد و در سال 2017 بیش از 38 درصد از منابع تولید برق این کشور از انرژیهای تجدیدپذیر و 13 درصد برق این کشور نیز از انرژی هستهای تامین شده است و نکته مهمتر در مورد آلمان این است که توان تولید برق در این کشور 20 درصد بیش از نیاز مصرفی این کشور است.» مورد دیگری که در این پژوهش به آن اشاره شده، تغییر سبک زندگی در کشورهای پیشرفته است: «امروزه به دلیل تغییر سبك زندگی و الگوی مصرف بهویژه در كشورهای پیشرفته صرفهجویی انرژی صرفاً برای استفاده از نور روز چندان معنادار نیست. ممكن است در آسمانخراشها و برجها فیالمثل، چراغها بهصورت شبانهروزی روشن باشند و لحظهای خاموشی در كار نباشد، بنابراین آنچه در این كشورها هم اكنون مهم است، ساعت استراحت و بیولوژیكی تعیینشده ازسوی مقامات كشور است كه با توجه به شرایط كاری و سبك زندگی انطباق و سازگاری با آن حاصل میشود.»
در ادامه این گزارش آمده است که «در ایران اسلامی، انجام فرائض دینی، مبتنی بر تغییرات طلوع و غروب آفتاب است. فارغ از مسائل صرفهجویی انرژی، زمانبندی آغاز فعالیتهای روزانه افراد به اوقات شرعی نزدیکتر است. پزشکان و اطبا معتقدند، بهترین زمان تنفس صبحگاهی براساس ساعات فیزیولوژیک ساعت ۴ و بهینهترین زمان آغاز فعالیت روزانه ساعت ۸-۷ صبح است.»
در بخش دیگری از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده که «لذا بهنظر میرسد، آسیب مترتب ناشی از تغییر ساعت در ایران، به گسترهای که در کشورهای اروپایی مطرح است، نباشد. ازسویدیگر، اجرای طرح تغییر ساعت نقش بسزایی درکاهش مصرف انرژی برق دارد. تغییر ساعت رسمی کشور در صرفهجویی مصرف انرژی برق کشور مؤثر است و این تأثیر بین یک تا سه درصد متغیر است. در کاهش پیک مصرف برق کشور نیز این تأثیر بین یک تا یکونیم درصد پیشبینی شده است و جمعبندی مرکز پژوهشهای مجلس این است که قانون تغییر ساعت رسمی کشور کماکان مانند گذشته اجرا شود.» اما گزارش کارشناسی مرکز پژوهشها چندان مورد توجه نمایندگان مجلس قرار نگرفت و در نهایت این قانون تصویب و در اردیبهشت 1401 به دولت ابلاغ شد.
ایده ابتدایی این تغییر در دوران مدرن در سال ۱۸۹۵ توسط جرج ورنون هادسون مطرح شد و برای اولین بار در زمان جنگ جهانی اول به اجرا درآمد. بسیاری از کشورها در زمانهای متفاوت از این شیوه استفاده کردهاند. پس از بحران انرژی در دهه ۱۹۷۰ میلادی، ساعت تابستانی بهصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت و تا امروزه نیز در آمریکای شمالی و اروپا استفاده میشود. در سال 2022 شصتوچهار کشور دنیا از سیستم تغییر ساعت رسمی کشور استفاده کردند و 9 کشور نیز در برخی از مناطق خود از این سیستم بهره بردند.
تغییر ساعت در اروپا و آمریکا، شاید وقتی دیگر!
اتحادیه اروپا در سال 2018 قطعنامهای را به تصویب رساند که تغییر ساعت را لغو و حذف کنند، اما این اقدام نیازمند توجه کشورهای اروپایی به آن بود. اتحادیه اروپا یک نظرسنجی برگزار کرد و در آن 4 میلیون و 500 هزار نفر شرکت کردند که بیش از 4 میلیون نفر آنها آلمانیهایی بودند که خواهان لغو این طرح بودند و در نتیجه از این نظرسنجی اینگونه برآورد شد که اروپاییها خواهان لغو تغییر ساعت هستند. اما در نهایت اجرای قطعنامه اروپا تاکنون ممکن نشده است و این کشورها در هر سال در تاریخ ۲۶ مارس ساعت را یک ساعت به جلو کشیده و در ۲۹ اکتبر آن را به عقب باز میگردانند.
در آمریکا هم فشارهایی برای حذف تغییر ساعت و این سنت بهاری طی سالهای پیش به میان آمد. در برابر گروهی قانونگذار از هر دو حزب در کنگره آمریکا طرحی را معرفی کرده است که تغییر ساعت را دائمی کند. تصویب این طرح با نام قانون حفاظت آفتاب، در سال ۲۰۲۲ در مجلس سنا صورت گرفت. در کنار آن، ۱۹ ایالت قوانین یا مصوبههایی را برای اجرای دائمی تغییر ساعت ارائه کردهاند. در برابر آن، تعدادی از ایالتها خود را بهطور کامل از تغییر ساعت کنار کشیدهاند. در حال حاضر در آمریکا این تغییر ساعت از ۱۲ مارس(ساعت 2 دومین یکشنبه ماه) آغاز میشود و تا ۵ نوامبر (ساعت 2 اولین یکشنبه ماه) ادامه دارد. در سایر نقاط جهان نیز اجرا یا عدم اجرای تغییر ساعت متفاوت است. اکثر نواحی آمریکای شمالی، اروپا و نیوزیلند و تعدادی کشور در خاورمیانه ساعت خود را در طول سال تغییر میدهند؛ اما اکثریت کشورهای آفریقایی و آسیایی ساعتهای خود را تغییر نمیدهند. آمریکای جنوبی و استرالیا بر سر این موضوع اختلافنظر دارند.
آنچه از تحقیقات و رفتارها در سطح بینالمللی بر میآید این است که ثابت نگاه داشتن ساعت در کشورهایی که عادت به تغییر ساعت داشتهاند، چندان به نتیجه مطلوب منجر نشده و همراهی لازم با آن انجام نگرفته است البته تقریباً بیشتر آن کشورهایی که به دنبال این تغییر در برنامه روزانه و سالانه مردم هستند، فعلاً در مسیر ایجاد زیرساختها و پیگیر بررسی نتایج و عواقب آن هستند. البته به جز کشور ما که اول تصمیم گرفته ساعت تغییر نکند، آن هم بیتوجه به تحقیقات و بررسیهای مراکز رسمی کشور مانند مرکز پژوهشهای مجلس و حالا بهدنبال تغییر و تحول در ساعات کاری برای جبران عواقب این تصمیم است.
نگاه منتقد 1
رحیم ابوالحسنی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران:
از همان ابتدا قضیه تغییر ساعت سیاسی بود
تغییر ساعت یا عدم تغییر ساعت در ابتدای سال و آغاز نیمه دوم سال هرازگاهی به موضوع اختلافی نهادهای مختلف کشور بدل میشود. یک بار دولت احمدینژاد مانع تغییرش میشود و مجلس با مصوبهای مانع از ادامه اجرایش میشود و حالا قریب به 15 سال بعد، مجلس با مصوبهای آن مصوبه قبل را نسخ میکند و دولت و سایر نهادها را درگیر اجرای آن میکند. رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با هممیهن به بیان دلایل سیاستزدگی تغییر ساعت در ایران میپردازد که در ادامه میآید.
تغییر رسمی ساعت در همه جای دنیا، محل اختلافنظر بوده. تغییر ساعت مبنای پژوهشی و بررسیهای علمی دقیق بر روی عادات و سبک زندگی مردم دارد، اما در ایران به نظر میرسد به یک امر کاملاً سیاسی تبدیل شده است. با تغییر دولتها از جناحهای مخالف شاهد تغییر در تعیین ساعت رسمی هستیم و ابزاری برای بیان مخالفت با دولت قبلی تبدیل کردهاند. چرا در ایران تغییر رسمی ساعت هم سیاسی شده است؟
باید از آقایان موافق و مخالفی که دست به این کار میزنند پرسید. ما اساساً دو رویکرد در کشور داریم که یکی علمگرا یا عقلانی است و این رویکرد بهدنبال منافعی در سطح ملی و منطقهای است و منافع وقتی مادی باشد، معمولاً علم است که تعریف میکند کدام استراتژی یا سیاست به بهرهوری و سودآوری بیشتر منتهی میشود. رویکرد دیگر علمی نیست. در این رویکرد مردم سنتی حاضر هستند و این رویکرد دنبال این است افکار سنتی جامعه را همراه خود داشته باشد. بنابراین یک کار سیاسی اینچنینی انجام میدهند. حامیان این رویکرد فکر میکنند توده عوام تحت تأثیر این قضیه قرار میگیرند و به آنها نظر مثبت پیدا میکنند، چراکه یکی از نکات منفی که توده عوام قبل از انقلاب به شاه میگرفتند، همین تغییر ساعت بود، چون رهبران سنتی از این اقدام شاه اینگونه تعبیر کردند که شاه میخواهد وقت نماز را عوض کند و موضوع نماز خواندن را تضعیف کند و توده مذهبی عوام مخالف این تغییر ساعت بودند. تعدادی همچنان دنبال آن رویکرد هستند و فکر میکنند با این موضوع میتوانند قشر مذهبی را همراه خود نگه دارند. تغییر ساعت را نوعی پیروی کردن از فرهنگ غربی میدانند و لذا در مبارزه با فرهنگ غرب این اقدام را انجام میدهند. به نظر من مشکل بیشتر از اینجاست که اساساً بخش اعظم مسئولان ما فاقد رویکرد علمی برای حل مشکلات و اداره امور اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. در واقع مشکل ما از فقدان علمگرایی و تقید به علم نشأت میگیرد. همین شعار را از ابتدای انقلاب مطرح میکردیم که تخصص بهتر است یا تعهد؛ آن زمان شعار دادیم که تعهد بهتر است، بعداً معلوم شد که آقایان تعهد هم ندارند، اما تخصص را هم از بین بردند.
این مصوبهای است که مجلس آن را به تصویب رساند، درحالیکه در اواخر سال 1400 مرکز پژوهشهای مجلس، در گزارشی تحقیقی مخالفت خود را با نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور اعلام کرده بود.
مرکز پژوهشها در زمان ریاستجمهوری آقای احمدینژاد هم این کار را کرد و ضرر و زیان این موضوع را اعلام کرد و حالا میبینیم در نهایت عدم تغییر ساعت تصویب شد.
نگاه منتقد 2
حسن مرادی استاد حقوق اقتصاد و انرژی دانشگاه تهران
به بهانه انقلابیگری مصوبات خوب را هم تغییر میدهند
حسن مرادی، استاد حقوق اقتصاد و انرژی دانشگاه تهران است. او در گفتوگو با هممیهن میگوید، تغییر ساعت ادارات و تغییر ساعت رسمی کشور، به صرفهجویی انرژی کمک میکند و موافق اقدام دولت در تغییر ساعت ادارات و مخالف تغییر رسمی ساعت کشور توسط مجلس است. متن این گفتوگو در ادامه میآید.
در ایران، اعلام شده است که با تغییر رسمی ساعت، میزان مصرف انرژی تا حدود سه درصد کاهش پیدا میکند و این عدد، عدد قابلقبولی برای مدیران ما نبود و با دلایلی از جمله همین موضوع، عدم تغییر ساعت رسمی کشور را به تصویب رساندند، درحالیکه با آغاز فصل گرم سال، دولت با استناد به همین موضوع صرفهجویی در مصرف انرژی، ساعت کاری ادارات را عقب کشید. این تغییرات در میزان مصرف انرژی چه تاثیری دارد؟
در اکثر کشورهای دنیا، با تغییر فصل ساعت تغییر میکند اما متاسفانه مصوبه خوبی که مجلس درباره تغییر ساعت سالانه داشت را مجلس یازدهم تغییر داد و همه چیز به هم ریخت. مردم سالها به این روش و عادت خو گرفته بودند و حالا این روش تغییر کرد و دولت مجبور شد برای مقابله با این تصمیم نابجا، تدبیر دیگری بیندیشد و آن استفاده از ساعات خنک صبح بود. ما از نظر جغرافیایی، در منطقهای قرار داریم که حدود 4 صبح، آفتاب طلوع میکند و ساعت 5 صبح همه جا روشن است. اگر ما ساعت کار را حتی 5 صبح هم قرار دهیم، به مراتب صرفهجویی بیشتری داریم. حال با توجه به اینکه هر سال ساعتها یک ساعت به عقب کشیده میشد، ساعت 6 را مبنا قرار داده است. اما کسانی که به تنبلی عادت کردهاند، برخلاف طبع و خوی انسان که در همه مناطق کشاورزی، مردم بعد از نماز صبح نمیخوابند، بنابراین چه دلیلی دارد که بهترین ساعات شبانهروز را بخوابیم؟ با این دو ساعت اختلاف خیلی از مشکلات انرژی حل میشود. در زمان دولت آقای احمدینژاد نامهای نوشتم و گفتم چه دلیلی دارد اتاقی که آنهمه پنجره رو به آفتاب دارد، پرده قطور به پنجرهها بزنیم و چراغها را روشن کنیم؟ عین این نامه بخشنامه شد و اعلام شد در اتاقهایی که بیش از دو متر مربع فضای رو به آفتاب دارند، بههیچوجه چراغی روشن نباشد.
اما مدیران کل شرکتهای ما در اتاقهایی هستند که بیش از 100 عدد چراغ سقفی دارد و وقتی به جلسهای میروند، مسئول دفتر آنها حق ندارند چراغها را خاموش کنند، تا نشان دهند که مدیر آمده و به جلسه رفته است. درحالیکه این کاملاً خلاف است و بودن و نبودن یک مدیر را نباید چراغ سقف اتاقش مشخص کند! بنابراین اجرای درست این روش، قطعاً صرفهجویی انرژی بیش از 5 درصد خواهد داشت و برای کشوری که اینهمه مشکل و معضل انرژی دارد، 5 درصد، رقم بسیار بالا و مناسبی است. البته این موضوع باید در کارخانجات هم عمل شود و در آن کارخانههایی که انرژی زیادی مصرف میکنند، شبکاری را اعمال کنند و با این تدابیر بیش از 15 درصد در مصرف انرژی صرفهجویی خواهیم داشت و این تدبیر دولت را میطلبد.
این تغییرات البته مشکلاتی را برای مردم به همراه دارد. برای مثال حملونقل عمومی مجبور شده کار خود را حتی زودتر از کار ادارات آغاز کند و این هزینههایی را به شهرداریها تحمیل میکند، خانوادهها با مشکلاتی برای کودکان مهدکودکی خود مواجه هستند و معتقدند اجرای بیبرنامه یک قانون برای مردم هزینهبر شده است.
مهدکودکها ساعت کار خود را همانند بانکها زودتر آغاز کنند. من شدیداً موافق این طرح هستم و از آن پشتیبانی میکنم.
اینکه میفرمایید بعد از نماز صبح فعالیت روزانه آغاز شود، درباره مناطق شرقی که اوقات شرعی آنها ساعت 2ونیم صبح است و یک تغییر سبک اساسی در زندگی آنها خواهد بود.
اشکالی ندارد! ساعت 4 بیایند سر کار.
آیا همه مردم میتوانند ساعت 4 به ادارات مراجعه کنند؟
بله، مردم هم باید خود را با این ساعت تنظیم کنند. همانند مناطق روستایی! حاشیه شهرهای ما هم طبع روستایی دارد.
اما بیش از 70 درصد جامعه ما را شهرنشینها تشکیل میدهند.
مناطق شهری که حاشیهنشینی زیاد دارد. چه اشکالی دارد که یک شهرنشین هم زود به کار خود برسد؟ البته که من نمیگویم این ساعت باشد، اما حتی اگر در این ساعت باشد هم استفاده از خنکی هوا است و صرفهجویی در مصرف انرژی را به همراه دارد.
نظرتان درباره تغییر رسمی ساعت که از ابتدای امسال منتفی شده چیست؟
در بسیاری از کشورهای دنیا، حتی انگلستان که ساعت گرینویچ را دارد، یک ساعت در تابستان زمان را تغییر میدهند. لذا تصمیم مجلس بدون حساب و کتاب و شتابزده بود و میخواست با دولتهای قبلی مخالفت کند. درحالیکه این موضوع اسباب انتقاد مردم را در پی داشته است.
در واقع موضوع سیاسی به موضوع اجتماعی و اقتصاد انرژی غلبه کرد؟
بله، دقیقاً همین است. ما نباید هرچه دیگران تصویب کردند را به بهانه انقلابیگری عوض کنیم. نمونهاش مصوبه مجلس ششم برای تغییر 20 درصدی حاملهای انرژی بود. مجلس ششم هرچه بود، اما مصوبه خیلی خوبی بود. ولی مجلس هفتم به بهانه تصویب قیمتها این مصوبه را هوا کرد و از آن به بعد متاسفانه همواره چالش داریم و برخی از این چالشها مانند سال 98 تبدیل به بلوا و شورش خیابانی شد.