| کد مطلب: ۱۶۷۵۹
آقای سردبیر

آقای سردبیر

۴۵ سال پیش در نهم خردادماه ۱۳۵۸ روزنامه جمهوری اسلامی ایران به عنوان ارگان رسمی حزب تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی به صاحب‌امتیازی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و سردبیری میرحسین موسوی شروع به فعالیت کرد. صاحب‌امتیاز و سردبیری که به فاصله دو سال رئیس‎جمهور و وزیر امورخارجه و نخست‌وزیر شدند و طی دوران فعالیت این روزنامه در سال‌های ابتدایی انقلاب نقش خود را هم در تاریخ روزنامه‌نگاری ایران ایفا کرد و هم در فضای سیاسی کشور تا جایی‌که فعالیت روزنامه جمهوری اسلامی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب تا سال‌ها بعد همچنان موضوع بحث و اظهارنظر باقی مانده بود؛ چنانچه در آخرین برهه در انتخابات سال ۸۸ برخی با استناد به مطالب این روزنامه تحت مدیریت میرحسین موسوی به او به‌عنوان یکی از کاندیداهای این انتخابات می‎تاختند و مطالب این روزنامه را وسیله‌ای برای تخطئه او، افکار و عملکردش قرار دادند.

«به زبانی دیگر ما از پنجره جهان‌بینی اسلام انقلابی به جهان می‎نگریم و با تمسک به ایدئولوژی اسلام انقلابی عمل می‎کنیم... ما از پنجره امت دلیر خود به جهان نگاه می‎کنیم.» این جملات بخشی از سرمقاله مفصل روزنامه جمهوری اسلامی به قلم سردبیر آن با عنوان «ما از کدامین پنجره به جهان می‎نگریم» است که در توضیح خط مشی روزنامه منتشر شد و البته در کنار آن در کادری با لوگوی روزنامه نیز آمده بود که «جمهوری اسلامی زیر نظر شورای نویسندگان/ صفحات این روزنامه در اختیار کلیه کسانی است که به انقلاب اسلامی ایمان دارند. لازم به‌توضیح است که تنها مقالاتی که به امضای حزب جمهوری اسلامی مندرج می‌شوند بیانگر موضع اجتماعی یا سیاسی یا اقتصادی حزب می‎باشند.»

۴۵ سال پیش در نهم خردادماه ۱۳۵۸ روزنامه جمهوری اسلامی ایران به عنوان ارگان رسمی حزب تازه‌تاسیس جمهوری اسلامی به صاحب‌امتیازی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و سردبیری میرحسین موسوی شروع به فعالیت کرد. صاحب‌امتیاز و سردبیری که به فاصله دو سال رئیس‎جمهور و وزیر امورخارجه و نخست‌وزیر شدند و طی دوران فعالیت این روزنامه در سال‌های ابتدایی انقلاب نقش خود را هم در تاریخ روزنامه‌نگاری ایران ایفا کرد و هم در فضای سیاسی کشور تا جایی‌که فعالیت روزنامه جمهوری اسلامی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب تا سال‌ها بعد همچنان موضوع بحث و اظهارنظر باقی مانده بود؛ چنانچه در آخرین برهه در انتخابات سال ۸۸ برخی با استناد به مطالب این روزنامه تحت مدیریت میرحسین موسوی به او به‌عنوان یکی از کاندیداهای این انتخابات می‎تاختند و مطالب این روزنامه را وسیله‌ای برای تخطئه او، افکار و عملکردش قرار دادند.

photo_2024-05-28_21-02-15

شاید کمتر روزنامه‌ای به‌عنوان ارگان یک حزب در تاریخ جمهوری اسلامی بتوان یافت که تا این اندازه در سال‌های آغازین فعالیتش محتویات و عملکردش زیر ذره‌بین بوده است؛ روزنامه‌ای که بنا بر شاکله‌اش و براساس مطلبی از مهرداد خدیر در عصر ایران «حکومتی هست و نیست، دولتی هست و نیست، خصوصی هست و نیست و اینها همه ویژگی‌های آن است.»

به‌عبارتی نه مثل کیهان و اطلاعات بعد انقلاب است که سرپرستانش را مقام رهبری انتخاب کند و نه مانند همشهری و ایران مربوط به نهاد خاصی است که بنا بر تغییر مسئولان تغییر موضع دهد و نه خصوصی محسوب می‎شود چون انتصابات در آن همچون رسانه‌های خصوصی نیست.روایات مختلفی از عملکرد این روزنامه در سال‎های آغازین تاسیس، اختلافات اعضای حزب با مطالب آن و نوع برخورد و چیدمان متاثر از مطالب منتشرشده در این روزنامه به میان آمده است.

درباره نقش‌آفرینی و تاثیرات این روزنامه و البته اختلافات و مناقشات حول مطالب آن نگاهی به تاریخ خواهیم داشت؛ آنجا که با تلاش و همسو با تصمیمات حزب جمهوری اسلامی به دبیرکلی سید محمد بهشتی لیست ائتلافی آنها در دو انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی دوره اول پیروز انتخابات شد تا آنجا که براساس گزارشات این روزنامه چهره‌هایی مانند حسن آیت، عبدالحمید دیالمه و احمد کاشانی به مخالفت از وزارت موسوی به ایراد سخنرانی پرداختند.

برش‎هایی از فعالیت انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی

درباره نوع عملکرد این روزنامه چه از لحاظ ظاهری و چه از لحاظ محتوایی نقدها بر آن وارد است و صفحات شلوغ روزنامه‎های آن روزهای کشور همگی نقاط ضعف و قوت خود را داشته‌اند اما این روزنامه در برهه‎های مختلف تلاش کرد نقشی پررنگ و قوی داشته باشد. شاید اولین نقش‌آفرینی محسوس آن در روزهای منتهی به انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی باشد. آن زمان که در روزهای ابتدایی مردادماه خبر لیست‎های مختلف تشکل‎های سیاسی گوناگون در روزنامه‎ها منعکس می‎شد و این روزنامه هم‌زمان به دلیل ارتباط گسترده‌ای که داشت پیش‌نویس قانون اساسی را مورد بررسی قرار داد و در این بین نقدهایی نیز منتشر کرد.

در کنارش برای تحقق اهداف حزب متبوعش هم فعالیت گسترده‌ای در پیش گرفت و روز چهارم مردادماه 1358 این روزنامه با روتیتر و تیتر «اقدام انقلابی گروه‌های اسلامی در جهت تحقق فرمان امام: کاندیداهای مشترک اعلام شد»، در پی آن آورده بود که «جامعه روحانیت مبارز تهران، مدرسین حوزه علمیه قم، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان ایران، سازمان فجر اسلامی، گروه انقلابی ابوذر و... در این ائتلاف تاریخی شرکت کردند» و البته در پی همین تلاش‌ها این لیست موفق به رای‌آوری در انتخابات مجلس خبرگان شد.

اگرچه بعدها برخی چهره‌های مخالف موسوی درباره عملکرد این روزنامه در قبال مجلس خبرگان قانون اساسی، به گفت‌وگویی با زهرا رهنورد، گلزاده غفوری و اسلام کاظمیه اشاره می‎کنند که در این روزنامه منتشر شد و براساس آن ادعا کردند که از فحوای این مصاحبه چنین به دست می‎آید که زهرا رهنورد همسر موسوی از تقلب در انتخابات مجلس خبرگان سخن گفته است و معتقدند در این زمینه رهنورد تاکید داشته که «در این مجلس روحانیون سنتی آمده‌اند و این افراد قانون اساسی ما را سنتی می‌نویسند و به همین علت مجلس خبرگان قانون اساسی را قبول ندارم.(گفت‌وگویی با اسدالله بادامچیان)»

انتخابات اولین دوره ریاست‌جمهوری

با استعفای دولت مهدی بازرگان در آبان‌ماه 1358، کشور به سرعت برای برگزاری اولین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری آماده شد و با وجود اینکه اختلافات بین جلال‎الدین فارسی و میرحسین موسوی در حزب جمهوری بر هیچ کسی پنهان نبود، با اعلام تصمیم کاندیداتوری او، روزنامه جمهوری اسلامی با همه قوا پیگیر تبلیغات برای او شد. چنانچه در روز 10 دی‌ماه تیتر یک خود را به «کنفرانس مطبوعاتی حزب جمهوری اسلامی» که قرار بود فردایش برگزار شود اختصاص داده و آورده بود که «نامزد ریاست‌جمهوری رسماً معرفی می‎شود.» از فردای آن روز هم تمام اخبار و سخنان و برنامه‌های حمایتی از آن را بازتاب و منتشر می‎کرد و در این بین یک صفحه پوستر تبلیغاتی او هم در همه این روزها منتشر می‎شد.

«دکتر بهشتی از سوی اعضاء طرفدار حزب جمهوری با فارسی بیعت کرد»؛ «حمایت روحانیت از جلال‌‎الدین فارسی در سراسر ایران بالا گرفت»؛ «حجت‎الاسلام خامنه‌ای در دارالزهد مشهد: اگر فارسی انتخاب نشود انقلاب برای تداوم خود تضمینی ندارد»، «آیت‌الله مشکینی: فارسی صددرصد در خط امام است.» این تیترهای صفحه یک در حمایت‎ از فارسی بود تا اینکه در تاریخ 25 دی‌ماه1358در پی بحث بر سر ایرانی‎الاصل بودن یا نبودن فارسی او از «انتخابات کنار رفت» و همین هم تیتر یک روزنامه جمهوری اسلامی به همراه کارنامه مبارزاتی او شد. با انتشار این خبر عملاً حزب جمهوری اسلامی کاندیدای خود را برای رقابت در انتخابات از دست داد و آن را به صورت رسمی اعلام کرد اما در این بین روزنامه جمهوری اسلامی به صورت غیررسمی از حسن حبیبی حمایت کرد؛ چهره‌ای که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم حمایتش از او را 29 دی‌ماه اعلام کرد و تیتر یک روزنامه جمهوری اسلامی شد.

به هر حال حزب جمهوری ناکام این انتخابات ماند و ابوالحسن بنی‎صدر اولین رئیس‌جمهور ایران شد. در همه این روزها دو روزنامه جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامیِ بنی‎صدر(تاسیس 29 خرداد 58) در برابر هم قرار گرفته بودند تا جایی که در زمان تبلیغات انتخاباتی ادعاهایی از سوی روزنامه انقلاب اسلامی درباره اعضای حزب جمهوری اسلامی منتشر شده بود که برخی از آنها آمریکایی هستند؛ بنابراین در واکنش به آن روزنامه، جمهوری اسلامی در بیانیه‎ای از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا می‎خواهد اگر اسنادی وجود دارد آن را منتشر کنند. این اختلاف تا آنجا ادامه پیدا کرد که وقتی محمدعلی رجایی، میرحسین موسوی را به‌عنوان وزیر امور خارجه به بنی‎صدر معرفی می‎کند او به سرعت با آن مخالفت می‎کند.

انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی

روزنامه جمهوری اسلامی درباره انتخابات اولین دوره مجلس هم همسو با تصمیمات حزب پیش رفت، 11 اسفندماه همزمان با انتشار اسامی 460 کاندیدای مجلس از حوزه انتخابیه تهران به معرفی کاندیداهای مورد نظر حزب جمهوری پرداخت و همزمان هم علاوه بر خبررسانی و تحلیل‎ به هجمه تشکل‎های مخالف نیز پاسخ می‎داد. مثلاً 15 اسفندماه 1358 خبر اعلام جرم مجاهدین خلق علیه روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه یک آن منتشر شد و به نوعی دعواها به فضای رسانه کشیده شد.

در نهایت البته نه دعواها با روزنامه انقلاب اسلامی و نه ادعاهای سازمان مجاهدین خلق به نتیجه رسید و در این انتخابات برخلاف انتخابات ریاست‌جمهوری اول، حزب جمهوری اسلامی دست بالا را گرفت و با لیست ائتلاف بزرگ که ائتلافی متشکل از جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی معلمان، نهضت زنان مسلمان، سازمان فجر اسلام، اتحادیه انجمن‌های اسلامی شهرری و بنیاد الهادی بود، پیروز انتخابات شد و توانست اکثریت را به دست آورد.

photo_2024-05-28_21-02-20

عزل بنی‎صدر

از جمله اتفاقات مهم سال‎های آغازین انقلاب رای به عدم کفایت رئیس‌جمهوری وقت بوده است؛ در این روزها روزنامه جمهوری اسلامی هم در کنار سایر روزنامه‌های کشور اتفاقات را لحظه به لحظه پیگیری می‎کرد و سخنان مختلف درباره او را منتشر می‎کرد. مثلاً در گفت‌وگویی با آیت‌الله ربانی‌املشی عضو شورایعالی قضایی به انتقاد از تصمیمات بنی‎صدر و رابطه آن با مشکلات مردم انتقاد تند و تیز کرد و حرکت او به سمت قوانین طاغوتی برای به کرسی نشاندن حرفش را به میان آورد(شنبه 16 خرداد60)البته در این بین به اخباری در رابطه با واکنش به توقیف روزنامه‌های انقلاب اسلامی و میزان هم در این روزنامه و در صفحه اول پرداخته شد. پس از آن هم همسو با سایر روزنامه‌ها تا پایان اتفاقات به انتشار اخبار پرداخت و البته با وجود اختلاف دیرین با دولت بنی‎صدر و حامیانش کمتر تحلیلی درباره اتفاقات طی این روزها در روزنامه منتشر شده است.

حمایت از مصدق و اعتراض به موسوی

در پی انتشار مطالبی درباره کودتای 28 مرداد و درباره محمد مصدق، میرحسین موسوی متهم به مصدقی بودن و همراهی با دکتر پیمان شد. این موضوع نه‌فقط در روزهای انتشار روزنامه جمهوری اسلامی در بحث‎های درون حزبی مطرح می‎شد و نه فقط افرادی مانند عبدالحمید دیالمه و مسیح مهاجری در جلسات شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شورای تحریریه روزنامه جمهوری اسلامی به‌عنوان منتقد مطرح کردند، بلکه در جلسه‌ای که برای رسیدگی به کابینه پیشنهادی محمدجواد باهنر مطرح شد نیز به میان آمد؛ آنجا که قرار شد موسوی سردبیر این روزنامه به‌عنوان وزیر امورخارجه به دولت برود.

پیش از انفجار دفتر حزب دیالمه در سخنانی به این موضوع اشاره کرده و گفته بود:«همین الان برخی افراد برای تصدی وزارتخانه‌هایی کاندیدا هستند که به اعتقاد من خط فکری آنها درست نیست که متاسفانه کاری نمی‎توانم بکنم فقط می‎توانم یک رای منفی بدهم. من یک نمونه آن را به شما می‌گویم و آن هم آقای میرحسین موسوی است. به اعتقاد من خط فکری او، خط فکری جنبش مسلمانان مبارز و پیمان است. البته عضو آن سازمان نیست اما خط فکری او همان است و موضع‌گیری‌های موسوی کم و بیش مانند روزنامه امت متعلق به حبیب‌الله پیمان است. برای مثال ویژه‌نامه‌ای برای تختی چاپ می‌کند، برای مصدق مطلب چاپ می‌کند، اما حتی یک خط در مورد آیت‎الله کاشانی نمی‌نویسد؛ بروید ببینید در روزنامه‌های آن زمان رو، اگر یک خط، حتی یک خط، در مورد آیت‌الله کاشانی قبل و بعد از سالگرد ایشان در این روزنامه آوردید من اسمم را عوض می‌کنم، وگرنه این را نه به حساب حزب و نه افراد حزب بلکه آن را به حساب شخص موسوی می‎گذارم. اما ویژه‌نامه‌هایی درباره تختی چاپ می‌کند درحالی‌که تختی فقط جزو جبهه ملی بوده و یک کشتی‌گیر بود... بعد از اینکه آقای فلسفی در نمازجمعه علیه مصدق صحبت کرد، مقاله‌ای علیه ایشون رو کدام روزنامه نوشت؛ همین روزنامه جمهوری اسلامی که به اسم خیابان مصدق نوشت و شدیداً آن را کوبید.»

او پس از این هم به سخنان امام خمینی درباره مصدق که گفته بود «او مسلم نیست» اشاره کرد، البته او در حادثه انفجار دفتر حزب بوده است و پیش از بررسی کابینه به شهادت رسید. البته در جلسه رای اعتماد به کابینه احمد کاشانی و حسن آیت علیه سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی به ایراد سخنرانی پرداخت.

مثلاً کاشانی در بخشی از نطق خود در مخالفت با موسوی گفت:«محور صحبت من بر روی روزنامه جمهوری اسلامی است و البته آن موقعی که آن برادران آن مسائل را عنوان می‌کردند، من به‌عنوان وظیفه اولیه با پاره‌ای از مسئولین حزب این قضیه را مطرح کردم، فرمودند که روزنامه به حزب ارتباطی ندارد و حداکثر بیش از 15 درصد آن به حزب مرتبط نیست. (کاری نداریم) ولی مسلماً مسئول روزنامه این چنین حرفی را نخواهد زد که روزنامه به من مربوط نیست، مسئولیتش را هم در جاهایی مسلماً هم قبول کرده‌اند و هم قرائنی وجود دارد که من اشاره می‌کنم....در 28 مرداد سال 1358، برادر بزرگوارمان آقای دکتر آیت مقاله‌ای تحت عنوان تحلیل مستند از کودتای 28 مرداد به روزنامه جمهوری اسلامی داده بودند و امضاء و اسم ایشان در این مقاله و در این تحلیل وجود داشت. ابتدای این مقاله این جمله را ما می‌بینیم که درج شده است، مقاله زیر را آقای حسن آیت نوشته‌اند ولی لازم به یادآوری است که درج آن به معنای موافقت شورای نویسندگان روزنامه جمهوری اسلامی با محتوای آن نیست... بنابراین نوشتن این جمله در بالای مطلبی که نویسنده امضاء کرده، به معنی این است که ما این نوشته را قبول نداریم حالا مسئله‌ای نیست ولی آنچه که باز به‌دنبال آن نتیجه دوم هست، این است که شورای نویسندگان در اینجا نظری را اعلام کرده است.»

در ادامه او به سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در روز بیست و هشتم تیرماه اشاره می‎کند که در بخشی از آن آمده است:«مصدق نیز خود بدین نکته تکیه فراوانی داشت، ‌عشق او به خلق از ایمان ژرف او به فرهنگ اصیل اسلامی، ‌سرچشمه می‌گرفت (البته سخنان اخیر امام را هیچ‌کس فراموش نمی‌کند که بجا است یاد برادر شهیدمان دکتر دیالمه را در اینجا گرامی بداریم که در این سخنان آخرشان فرمودند:«اوهم مسلم نبود») مصدق هرگز ناسیونالیسم خشک ارتجاعی را باور نداشت و در فرآیند سیاسی کنش‌های خود به اتحاد هر چه بیشتر خلق‌های مستضعف فراوان توجه داشت و در همین جا است که اتحاد او و روحانیت مسئول و مبارز نطفه می‌بندد و قیام مردمی سی تیر با پیام‌های آتشین آیت‌الله کاشانی سر برمی‌آورد...»

پس از آن البته حسن آیت نیز درباره موسوی و روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد پرداخته و گفته است:«اگر ایشان الان هم به این سوال من پاسخ بگویند شاید مسئله حل شده است که آیا ایشان مصدق و امام را قبول دارند که امام می‌فرمایند مصدق به اسلام سیلی زد، مصدق مسلم نبود، در زمان مصدق به چشم سگ عینک زدند و روی آن نوشته آیت‌الله، در زمان مصدق روزنامه شورش که مورد تأیید مصدق بود، تصویر آیت‌الله کاشانی را به صورت سگ و مار و عقرب می‌کشید، آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیرماه 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری که تحت عنوان خیابان مصدق نوشتند؟ کدام‌یک از این 2 مصدق را؛ ایشان صریحاً بگویند.» موسوی به دفاع از خود پرداخته و در نهایت مجلس اول به او رای اعتماد می‎دهد چون او گزینه مورد اتفاق‌نظر رجایی و باهنر بوده است. پس از آن هم با آمدن موسوی به دولت باهنر و سپس نخست‌وزیری‌اش از روزنامه کنار رفت و دوره دیگری برای روزنامه جمهوری آغاز شد.

روزنامه جمهوری اسلامی -دوره دوم

روزنامه جمهوری اسلامی که پس از حوادث 7 تیر 1360 و انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی حالا لوگویش با قطره خونی همراه شده بود، پس از آنکه آیت‌الله خامنه‎ای و میرحسین موسوی به دولت رفتند، به مسئولیت مسیح مهاجری کار خود را ادامه داد و دوره جدیدی را آغاز کرد. این روزنامه مدتی به همین منوال به‌عنوان ارگان حزب جمهوری کار خود را ادامه داد که در نهایت پس از آنکه حزب جمهوری اسلامی به دلیل اختلافات پیش‌آمده در میان اعضا و چنددستگی‌ها، در سال 1366 از سوی اعضایش ترجیح به انحلالش مطرح شد و امام خمینی نیز با آن موافقت کرد؛ از یک روزنامه حزبی به روزنامه نیمه‌خصوصی (با توجه به اینکه صاحب‌امتیازش رئیس‌جمهوری بود) تبدیل شد.

البته پس از آنکه امام خمینی درگذشتند و آیت‌الله خامنه‌ای در مقام رهبری قرار گرفتند، نام آیت‌الله خامنه‌ای هم به‌عنوان صاحب امتیاز از روزنامه حذف شد. مهمترین ویژگی این روزنامه که شاید موجب می‎شود در برهه‌های مختلف بتوان به اخبار آن استناد کرد، نوع نگاه جاری در آن است که پیش از آنکه بتوان آن را منتسب به جناح راست یا چپ، اصولگرا یا اصلاح‌طلب خواند، به‌عنوان روزنامه‌ای میانه‌رو با رویکرد عدالتخواهانه معرفی کرد.

اگرچه این روزنامه به سردبیری میرحسین موسوی آغاز به کار کرد اما در ادامه مسیر این روزنامه نزدیکی بسیاری با دیدگاه‌های اکبر هاشمی‌رفسنجانی داشت؛ در سال‌های پس از انحلال حزب این نزدیکی به مراتب بیشتر محسوس شد. البته این روزنامه در مواردی درباره تصمیمات دولت هاشمی در قبال سیاست تعدیل اقتصادی دست به انتقاد زد اما همسویی با او در اغلب دوره‌های بعدی محسوس است. در این بین در زمان انتخابات 1376 هم اگرچه انتظار آن بود که این روزنامه نزدیکی با جریان راست سنتی را در پیش گرفته باشد اما در ستونی که با عنوان «جهت اطلاع» منتشر می‎شد، حمایتی رقیق از سیدمحمدخاتمی، رقیب علی‌اکبر ناطق‌نوری قابل مشاهده بود و به جز در قضیه وزارت ارشاد مهاجرانی که به شدت به دولت سیدمحمد خاتمی تاخت در بقیه موارد با احترام در قبال خاتمی واکنش نشان داد.

این رویه روزنامه جمهوری در برابر موسوی هم همواره وجود داشت. در پی انتخابات 1384 و 1388 هم روند و همراهی با هاشمی‌رفسنجانی و بعد از آن هم میرحسین موسوی مشخص بود. این روزنامه در همه سال‌های حضور محمود احمدی‌نژاد در رأس دولت و همچنین در دوران ابراهیم رئیسی هم در جایگاه منتقد دولت بیش از ادوار دیگر یادداشت‌ها و گزارش منتشر کرد. به نحوی که بسیاری از سرمقاله‌ها و یادداشت‌ها به قلم مسیح مهاجری درهمین راستا نگاشته شده بود.این درحالی است که در دوران حسن روحانی رویکرد این روزنامه همچون دولت اصلاحات و سازندگی با حمایت بیشتر از میانه‌روها و دولت  بود.

عکس: آیت‌الله خامنه‌ای، اولین مدیرمسئول و میرحسین موسوی، اولین سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار