| کد مطلب: ۱۶۵۷۰
گزینه مطلوب و شرکت در انتخابات

گزینه مطلوب و شرکت در انتخابات

اعضای شورای مرکزی حزب مردم‌سالاری، با سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور دوران اصلاحات دیدار کردند. خاتمی در این دیدار که پیش از سقوط هلی‌کوپتر رئیس دولت سیزدهم و همراهانش برگزار شد، گفت: «در اینکه قانون اساسی نیاز به بازنگری دارد حرفی نیست. گذشت زمان به‌طور طبیعی و تغییر شرایط و اقتضائات و نسل‌ها، این را ایجاب می‌کند. طبیعی است که هر پدیده بشری اگر می‌خواهد مفید و کارساز باشد، باید ظرفیت نو شدن را داشته باشد و قانون اساسی هم از این امر مستثنی نیست. البته اینکه چگونه و در چه زمان، بستگی دارد به دید و نیز تلقی‌ای که مردم به‌خصوص صاحب‌نظران دارند.

آنچه من رسماً هم سال‌ها پیش به بزرگان گوشزد کرده‌ام اینکه قانون اساسی قطعاً نیاز به اصلاح دارد ولی باید شرایطی باشد که به نام اصلاح، اصول و موازین خوب و قابل قبول آن هم به نفع یک بینش و جریان حذف نشود. در شرایط فعلی پیشنهاد من این است که انحراف‌هایی که در مسیر جامعه و حکمرانی و با توجه به آرمان‌های انقلاب و تلقی ویژه‌ای که مردم به‌خصوص اهل نظر از جمهوری اسلامی بودن نظام داشتند پیش آمده است و کمرنگ شدن حیثیت جمهوریت نظام و میدان‌دار شدن نوعی تلقی از اسلام در عرصه حیات اجتماعی که صددرصد با مسلم‌ترین موازین جمهوریت اگر نگوئیم تضاد دارد لااقل ناسازگار است، تقویت جنبه جمهوریت نظام حتی با همین قانون اساسی اولویت دارد و راهکار آن را هم بیان کرده‌ام که البته مورد توجه قرار نگرفته است و براساس آن بیانیه 15 ماده‌ای صادر شده است.»

خاتمی در ادامه افزود: «ولی هرچه باشد هیچ اشکالی ندارد که صاحب‌نظران عرصه سیاسی و حقوقی و علمی در فضایی آرام بررسی‌های خود را به‌عمل آورند و اینکه چه اشکالاتی در قانون اساسی هست و چه روندها و روال‌هایی (که حتی خلاف همین قانون اساسی هست) وجود داشته است و چه پیشنهادها و روش‌های علمی و منطقی برای اصلاح هست از جمله کار احزاب و گروه‌ها است. ولی اینکه قانون اساسی چه زمان و چگونه می‌تواند با توافق ملت اصلاح شود مسئله دیگری است.»

رئیس دولت اصلاحات در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: «در مورد تشکیلات: اولاً این مسئله به خود جبهه و دوستان دست‌اندرکار برمی‌گردد ولی راه طی‌شده‌ای که به جبهه رسیده است نباید فراموش شود. به نظرم عواملی که این مسیر را ایجاب کرد همچنان موجود است و نمی‌توان از آن بازگشت. جبهه هنگامی به وجود می‌آید که احزاب و تشکل‌ها به تنهایی کارآیی و جایگاه خود را ندارند و وقتی جبهه تشکیل می‌شود شرط اول پای‌بندی اعضاء به مقتضیات فعالیت جبهه‌ای و تصمیمات و راه‌کارهایی است که معین می‌کند؛ و اینکه افراد حقیقی هم در آن حضور دارند، چون که بخش تحول‌خواه و در واقع اصلاح‌جویان جامعه بزرگتر از احزاب و گروه‌ها است. چرا نباید صاحب‌نظران و کسانی که می‌توانند آن بخش‌هایی را که به هرحال عضو رسمی احزاب نیستند نمایندگی کنند حضور و مشارکت داشته باشند؟

جبهه می‌تواند در دوران بی‌وفایی به احزاب و ضعف کارآمدی آنها، زمینه را برای حضور مؤثر احزاب در جامعه و در واقع تقویت جامعه مدنی کمک کند. اما در مورد برنامه انتخابات اولاً چرا از من می‌پرسید. ثانیاً به نظرم برنامه دارند و من هم معتقدم زودتر باید تکلیف را مشخص کنند. اما آنچه به من مربوط است اینکه انتخابات مهم است ولی اگر انتخابات از معنی تهی شود باید کوشید که ابتدا معنی آن به آن برگردد. اهمیت صندوق این است که بیان‌کننده رأی و نظر مردم است نه یک گروه.»

خاتمی همچنین گفت: «در مورد انتخابات پیشین گفتم اگر مطالبی که رهبری در باب انتخابات گفتند که همه جریان‌ها باید نامزد خود را داشته باشند و نیز این مطلب که عدم احراز صلاحیت معنی ندارد، با صلاحیت احراز می‌شود یا نمی‌شود همین هم اگر زودتر گفته شده بود و عملاً هم زمینه اجرای آن فراهم می‌آمد جریان‌ها می‌توانستند و می‌بایست فعالانه در انتخابات شرکت کنند.

ولی وقتی شما نامزد مطلوب خود را ندارید طبعاً زمینه‌ای هم برای شرکت نمی‌بینید. البته شرایط یک انتخابات خوب و استانداردهای آن خیلی بیش از اینها است که باید همه بکوشند به سوی آن بروند ولی می‌توان حداقل‌هایی را مشخص کرد که شرکت در انتخابات را موجه کند. اما اینکه مردم می‌آیند یا نه، باید بررسی کنیم که چرا مشارکت‌های بالای ۵٠ درصد‌ و ٧٠درصد‌ و ٨٠ درصدی به این وضع ناگوار رسیده است و اگر شرط، رضایت مردم باشد این در درجه اول نظام حکمرانی است که باید آن را تامین کند.»

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
آخرین اخبار