| کد مطلب: ۷۰۶۶

پیروزی شهرداری بر قلم

تقارن‌ها ممکن است بر حسب تصادف باشد، ولی چون نیک بنگریم پیامی در آن مستتر است. اینکه در «روز قلم» و اندیشه همچنین در روز «شهرداری»، ساختمان کوچکی در مرکز شهر که

تقارن‌ها ممکن است بر حسب تصادف باشد، ولی چون نیک بنگریم پیامی در آن مستتر است. اینکه در «روز قلم» و اندیشه همچنین در روز «شهرداری»، ساختمان کوچکی در مرکز شهر که به نام خانه اندیشمندان علوم انسانی شناخته می‌شود، از سوی ماموران شهرداری مورد تهاجم قرار گیرد، پیام روشنی دارد. اگر روزی می‌گفتیم که «خون بر شمشیر پیروز است»، اکنون مواجه با این واقعیت هستیم که «شهرداری بر قلم پیروز است» این هم از عجائب مدیریت شهری در ایران است که همچون بیشتر شهرداری‌های جهان که مشغول فعال کردن چنین مراکزی هستند تا صاحبنظران مفت و مجانی سرمایه‌های فکری خود را به جامعه تزریق کنند، شهرداری تهران اقدام به بستن آنها می‌کند. آن هم با ماموران شهرداری، حتی حاضر نیستند که از طریق قانون و نهاد قضایی اقدام کنند. آنان وارثان شهرداری اصولگرایی هستند که سلف آنان ده‌ها و صدها واحد مسکونی و اداری مردم تهران را با قیمت‌های عجیب و غریب در اختیار افراد و نهادهای خودی قرار داد که هیچ‌گاه جرأت دفاع کردن از آن را نداشتند و به همین علت روزنامه‌نگار افشاگر آن به زندان کشید شد، و جانشینان آنان اکنون مسیر دیگری را در تکمیل سیاست‌های یک‌دست‌سازی طی می‌کنند و به‌جای آنکه آن اموال به‌یغمارفته را بازپس‌گیرند به این نوع واگذاری‌های به‌ندرت منطقی آن دوران گیر داده‌اند. ماجرا روشن است؛ خانه اندیشمندان علوم انسانی، محلی بود برای طرح مباحث علوم اجتماعی و انسانی و شناخت مسائل جامعه از منظر این علوم. همچنین مرجعی بود برای طرح مباحث علوم اجتماعی و انسانی از سوی قاطبه صاحبنظران این علم. درست است که اغلب فعالان این علوم در جبهه اصولگرایی و نواصولگرایی طبقه‌بندی نمی‌شوند، ولی این به علت سیاست این خانه نبود، بلکه به علت فقر این جناح سیاسی در داشتن افرادی است که در این زمینه فعال یا حرفی داشته باشند و یا حاضر شوند به تحلیل موضوعات روز از منظر جناح متبوع بپردازند. در واقع اگر آنان چنین نیروهایی داشتند، تا حالا چندین مرکز و نهاد را از شهرداری‌های قبلی یا سایر نهادهای دولتی گرفته بودند و فعالیت می‌کردند. پس مسئله این است که چون خودشان ندارند، گمان دارند که دیگران هم نباید حضور عمومی داشته باشند. درحالی‌که این نافی حقوق مردم و شهروندان است و کمکی هم به این جناح نمی‌کند، زیرا اندیشمندان حذف‌شدنی نیستند و در هر حال در جامعه هستند و حرف خود را می‌زنند و شما هم چیز چندانی برای گفتن ندارید و با حذف دیگران هم پیدا نخواهید کرد. آن فقط یک خانه و ساختمان بود. مسئله نداشتن نیروی فکری را با بستن خانه اندیشه نمی‌توان حل کرد. این رفتارها حداقل یک نتیجه زیان‌بار دارد، اینکه جامعه را بیش از پیش عصبانی می‌کند. نفرت و کینه را می‌کارد. باعث تأسف است که چگونه چنین رفتارهایی صورت می‌گیرد و مقامات بالاتر علیه مجریان و عاملان آن موضع نمی‌گیرند؟ آنان هم که دیگران را تهدید یا توصیه به شرکت در انتخابات می‌کنند لازم است که قدری به زمینه‌های این نوع مشارکت‌گریزی بپردازند. باز و بسته بودن این خانه، عامل بزرگی نیست، ولی نشان می‌دهد که تندروان جبهه اصولگرایی دست بالا را دارند و در پی ایجاد تنش هستند و اصولگرایان معقول و متعارف را با خود به ناکجاآباد می‌برند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

آخرین اخبار