رویکرد هویتی
تردیدی نیست که همه گروهها و جناحها اشتباهاتی را در عقاید، رویکردها و سیاستهای خود داشتهاند و قرار هم نیست کسی را بهخاطر هرگونه قصوری محکوم کنند، چون کسی را
تردیدی نیست که همه گروهها و جناحها اشتباهاتی را در عقاید، رویکردها و سیاستهای خود داشتهاند و قرار هم نیست کسی را بهخاطر هرگونه قصوری محکوم کنند، چون کسی را از اشتباه گریزی نبوده است. بهویژه در شرایط عجیب و ناپایدار انقلاب و پس از آن این قاعده صادقتر است. ولی دفاع هویتی از گذشته و اصرار بر اینکه آنچه رخ داده درست بوده و لاغیر، موجب میشود که راه برای گفتوگو و تفاهم بسته شود و جدل و دشمنی جای آن را بگیرد. این مسئله در تفکر اقتصادی ایران چشمگیرتر از سایر حوزههاست. دو گروه طرفدار اقتصاد دولتی و اقتصاد آزاد به نحو آشتیناپذیری در مقابل یکدیگر صفآرایی کردهاند و کمتر دیده شده است که در یک گفتوگوی مکتوب و علمی و به دور از ادبیات به نسبت تحقیر یا خشن با یکدیگر سخن بگویند. ریشه آن نیز در هویتی کردن سیاستهاست. درحالیکه همه میدانیم پس از انقلاب و با آن شعارها و مطالباتی که وجود داشت (درست یا نادرست) و سپس با جنگ و مشکلات دیگر، پذیرش عمومی رویکرد اقتصاد بازار تقریباً ممتنع بود و اگر مردم چیزی را نپذیرند، چگونه باید اجرا شود؟ بهویژه در یک اقتصاد نفتی که دست حکومت را باز میگذارد تا سیاستگذاریهای جزئی و
دخالتهای بیپایان انجام دهد. چنین شرایطی ذاتأ مانع از پذیرش عملی قواعد و اصول اقتصاد بازار میشود. در نقطه مقابل تجربه 45 سال اخیر و 15 سال پیش از آن نشان میدهد که دولت، نهاد بیطرف نیست. دولت هم متشکل از اجزایی است که دنبال حداکثر کردن منافع خود است و این تجربه قطعی است و عدهای میکوشند که دولت را موجودی خیرخواه و بیطرف نشان دهند، درحالیکه دولت در جوامع نفتی که با حاکمیت قانون و نظارت مؤثر عمومی فاصله دارد، نهادی ناکارآمدتر از هرگونه بخش خصوصی است.نکته دیگر اینکه دستکاری کردن در اصول اقتصاد بازار بهویژه قیمتگذاری کالا، ارز و پول (سود بانکی) بهشدت فاجعهبار است. در شرایط بسیار خاص و محدود و در زمان معین شاید بتوان چنین کرد ولی سیاست قیمتگذاری و نیز نقض قواعد رقابت اقتصادی بیش از هر چیز دیگر موجب اختلال در تخصیص بهینه منابع میشود. نمونه آن از سال ۵۲ به این سو در قیمتگذاری ارز، سپس در تعرفههای بالا برای واردات، همچنین در قیمتگذاری اکثر کالاهای اصلی بهویژه انرژی موجب چنان خسارتی به کشور شده است که باورکردنی نیست.
گفتوگوی امروز هممیهن با آقای فرشاد مؤمنی که از سیاست دوره اول انقلاب بهویژه دوران مهندس موسوی دفاع میکند، میتواند سرآغاز نقد منصفانه چنین رویکردهایی باشد و امیدواریم که این گفتوگوها را با طرفداران اقتصاد بازار نیز انجام دهیم.