| کد مطلب: ۶۶۱۶

ابرهای خیالی

«امروز سازمان ملل، سازمان دولت‌هاست و نه سازمان ملت‌ها.» این جمله آقای رئیسی در ونزوئلا است. البته به لحاظ عنوان این تناقض وجود دارد که سازمان ملل متحد نه امروز

«امروز سازمان ملل، سازمان دولت‌هاست و نه سازمان ملت‌ها.» این جمله آقای رئیسی در ونزوئلا است. البته به لحاظ عنوان این تناقض وجود دارد که سازمان ملل متحد نه امروز که از ابتدا سازمان دولت‌ها بوده است، ولی نام آن، سازمان ملل است! البته مفروض گرفته بودند که دولت‌ها نمایندگان واقعی ملت‌های خود هستند یا بشوند. اگر از این نکته بگذریم، سازمان ملل متحد ضرورتاً باید نماینده دولت‌ها باشد و البته باید که دولت‌ها نمایندگان ملت‌های خود باشند. علت این ضرورت از آنجاست که ملت‌ها بازیگران عرصه بین‌المللی نیستند، اتفاقاً خوب هم هست که نیستند، و دولت‌ها بازیگر این میدان‌اند. برخی گمان دارند که اگر ملت‌ها در کنار هم باشند و تصمیم بگیرند، دنیا اخلاقی و انسانی و با صلح و صفا خواهد شد، درحالی‌که لزوماً چنین نیست. چه‌بسا وضعیت بدتر از امروز شود.

همین الان شکاف‌هایی که درون ملت‌های برخی از کشورها وجود دارد و یا شکاف‌ها و کینه‌هایی که میان گروه‌‌های ملی در کشورها وجود دارد، بسیار بیشتر از شکاف‌‌هایی است که میان دولت‌های آنها وجود دارد. نمونه‌های آن را میان ارامنه و ترک‌ها یا میان پاکستانی‌ها و هندی‌ها یا میان صرب‌ها و بوسنیایی‌ها و مقدونیه‌ای‌ها و... می‌توان دید. این تقابل‌ها در آفریقا نیز فراوان وجود دارد. تقابل‌های میان ملل با ادیان یا نژادها یا زبان‌های گوناگون بسیار عمیق است، درحالی‌که دولت‌های آنان حتی‌المقدور در چارچوبی منطقی‌تر و مطابق با نظم قراردادی جهانی رفتار می‌کنند. ضمن اینکه اگر مردم جهان می‌‌توانستند نمایندگانی واقعی را برای سازمان ملل انتخاب کنند، به طریق اولی این کار را برای انتخاب دولت خود انجام می‌‌دادند و ضمن اینکه اصولاً مردم ترجیح می‌دهند نمایندگان مربوط به زندگی و مسائل خود را انتخاب کنند و درکی از اقتضائات جهانی ندارند و از همه مهمتر اینکه انتخابات را چه مرجعی باید برگزار کند؟ سازمان ملل یا دولت هر کشوری؟! اجرا از سوی سازمان ملل منتفی است، چون اگر با مخالفت دولت مواجه شود، قادر به انجامش نیست. فرض کنیم سازمان ملل غیردولتی و نماینده همه مردم جهان باشد،‌ آیا کاری می‌تواند انجام دهد؟ آیا اساساً کاری برای انجام دارد؟...
خلاصه اینکه طرح مسائلی که فاقد مضمون عینی است و آرمانی و حتی غیرمؤثر است، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. مشابه این نگاه را در سیاست‌های دیگر این دولت نیز می‌بینیم. تقریباً بیشتر آنها انتزاعی است، گویی که روی زمین قرار ندارد. نمونه آن برنامه توسعه هفتم است. نمونه آن لایحه حجاب است. لایحه‌ای که اگر یک گام به پیش محسوب شود، دو گام به پس رفته است. نمونه آن برجام است. در حقیقت «سیاست» به معنای گام برداشتن بر روی ابرهای خیال نیست، بلکه راه رفتن روی زمین سخت و خشک یا باتلاقی است. از سوی دیگر نمایندگان ملت‌ها در قالب نهادهای مدنی فعال هستند و اتفاقاً سازمان ملل به این مسئله توجه دارد و ‌ای کاش همه دولت‌ها از جمله دولت خودمان نیز به این ظرفیت‌های ملی توجه می‌کردند و مانعی برای تعامل و همکاری آنها در سطح بین‌المللی با نهادهای مدنی ملت‌های دیگر فراهم نمی‌کردند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

آخرین اخبار