سبقت از حاشیه
از دیدگاه جامعهشناسانه، رفتارهای افراد بهخصوص وقتی تبدیل به کنشهایی تکرارشونده شوند، واجد دلالتهایی اجتماعی و سیاسی نیز هستند و با مشاهده آنها میتوان پی ب
از دیدگاه جامعهشناسانه، رفتارهای افراد بهخصوص وقتی تبدیل به کنشهایی تکرارشونده شوند، واجد دلالتهایی اجتماعی و سیاسی نیز هستند و با مشاهده آنها میتوان پی به رموزی از نظامهای رفتار جمعی و خلقیات عمومی نیز برد. سختش نکنم. مثلاً شما احتمالاً با مشاهده شکل رانندگی ایرانیان احتمال دارد با مواردی روبهرو شوید که از فرط تکرار، به اموری عادی بدل شده باشند و در عین حال همین عادیسازی نشانگر بحرانی جدی باشد. زمانی گویا توریستی آلمانی در سفرنامهاش از میل مفرط ایرانیان به خودکشی در خیابان سخن به میان آورده بود، چون نزدیکی عابرانپیاده به ماشینهای در حال حرکت را برای گذر از خیابان، نه کنشی عاقلانه برای صرفهجویی در زمان که فعلی احمقانه و عامدانه برای خداحافظی سریعتر با دنیا یا بهتر است بگوییم خودکشی دانسته بود. البته امروز میدانیم که به برکت مدیریت شبانهروزی و اعجاببرانگیز خدمتگزاران، تفسیر آن آلمانی چندان هم اشتباه نیست و لااقل در ماه، اقوام و آشنایان، یکی، دو بار به شما توصیه میکنند که هنگام رانندگی، مراقب جماعت تلکهبگیری باشید که بهشکلی با شما تصادف میکنند و از پس آن، ده جور گرفتاری برایتان پدید
میآورند.
از اینکه بگذریم، من خودم با توجه به تردد نسبتاً پرشمارم در جادههای کشور، تجربههای اورجینالی دارم و مدتهاست درگیر برخی رفتارهای عجیب و غریب رانندگان جادهها هستم. اوایل امر البته متعجب و بیشتر عصبی میشدم، اما الان دیگر میدانم که قضیه چیست یا لااقل راه دور زدن آن چگونه است. القصه، شما وارد بزرگراه خلیجفارس یعنی همین جاده سهبانده تهران ـ قم میشوید و تصورتان این است که دیگر ترافیک تمام شد و با سرعت قانونی 120کیلومتر بر ساعت بهسوی مقصد میتازید. این اما خیالی خام است چون لاین سبقت را کاروان ماشینهایی پر کردهاند که تشخیص سالارشان این است که با 80 تا برانند. نور بالا، بوق و داد و قال هم برایشان افاقه نمیکند. حرف مرد یکی است. بیخیال این لاین که بشوید و بروید در لاین دوم، میبینید وضع این لاین هم بهتر از آن یکی نیست، منتها هموطن بزرگوار مستأصلمان مجبور است برای سبقت از رانندگان لاین سوم با 100تا براند. وضع بهتر است اما بعدازمدتی دوباره همین لاین هم شلوغ میشود. در این حین ناگهان میبینید ماشینی با سرعت 120تا از لاین اول که معمولاً کسی طالب آن نیست، از کنارتان میگذرد و نگاهی میاندازید و افقی باز پیش
رویتان مجسم میشود. شما نیز به این قافله میپیوندید. باورتان بشود یا نه، اما تجربه من میگوید اگر میخواهید راحتتر باشید، بهترین لاین رانندگی حتی همان لاین اول نیز نیست؛ حاشیه جاده است، البته اگر نخواهید مارپیچی برانید. کمی فقط صدای برخورد لاستیکها با دندانههای جاده، آزارتان میدهد که وقتی آن را با کلافگی رانندگی در لاینهای سبقت تاخت بزنید، بیخیالش میشوید و با افزایش صدای آهنگ داخل ماشین از شرش آزاد میشوید. مشکل این مدل رانندگی فقط این است که خطر کم ندارد و البته غیرقانونی است.
بهنظرتان عجیب نیست که مختصات رانندگی در جاده اینگونه برعکس شده است؟ لاین سبقت را کندروها اشغال میکنند و آنها که میخواهند حتی قانونی برانند، ناچارند به حاشیه پناه ببرند؟ من اوایل تعجب میکردم. بعدتر اما با خودم گفتم خیر سرت! تو رفتهای و درس خواندهای که متوجه همین تناقضها شوی. کمی وضعیت مملکت را با همین مدل رانندگی مقایسه کردم. دیدم واقعاً همهچیزمان به همهچیزمان میآید. اینهمه نخبه و آدم حسابی که در این مملکت نمیتوانند زندگی عادی داشته باشند و پشت صف آدمهای خیلی معمولی متوهم متوقع ماندهاند و مدام باید سرعت رشد و پیشرفتشان را با دانایی اندک و توانایی اندکتر آنها هماهنگ کنند، آیا حالِ همان رانندهای را ندارند که برای رانندگی در این جادههای نهچندان ایمن، باید خود را بکشد کنار جاده و با مکافات، ترس تصادف و توقیف پلیس براند؟ واقعاً معیارها عوض نشده، وقتی در جاده قم ـ کاشان میبینی اتوبوسها و ماشینهای سنگین، لاین سبقت را گرفتهاند و بقیه جاده نیز به لطف همانها به چالهزار بدل شده است و حتی حالا سبقت از راست غیرمجاز تو نیز مترادف است با پایینآمدن زیربند ماشینت؟ این شکل رانندگی ما شمایی از وضعیت
عمومی جامعه و کشور است؛ شمایلی از موقعیتی تناقضآمیز که طی آن، هر روز استانداردها تقلیل پیدا میکنند و بدتر از آن معکوس میشوند و شما ناچارید برای هماهنگی با این وضعیت، نرمی کمرتان را برای پیچشهای آنی، بالا ببرید. من راننده، ناچارم تخلف کنم چون در غیر این صورت باید مسیری را که 6ساعته است، در 10ساعت بروم. شاید بگویید چه عجلهای داری؟ هیچ، برای برخی 200سال دیگر هم نرسیم توفیری ندارد. توسعه این مملکت را میگویم اینبار. بله، همیشه از مضرات سرعت بالا در رانندگی برایمان گفتهاند، اما واقع امر الان مشکل ما سرعت کم رانندگان و پیشرانهای قلدری است که با هیچ چیزی لاین توسعه این کشور را خالی نمیکنند. هر کسی هم ناراضی است...