| کد مطلب: ۷۸۳۶
خداوندا، ایران را از دروغ و خشکسالی دور بدار!

خداوندا، ایران را از دروغ و خشکسالی دور بدار!

نیوشا طبیبی پادکستر و روزنامه‌نگار صحبت‌های آقای حجت‌الله عبدالملکی را دیده یا شنیده‌اید؟ اگر ایران‌دوستان از شنیدن این حرف‌ها آن‌هم از زبان یک‌مسئول خون بگری

00 Niusha

نیوشا طبیبی

پادکستر و روزنامه‌نگار

صحبت‌های آقای حجت‌الله عبدالملکی را دیده یا شنیده‌اید؟ اگر ایران‌دوستان از شنیدن این حرف‌ها آن‌هم از زبان یک‌مسئول خون بگریند و سینه چاک کنند، زیاد نیست. ایشان مشاور رئیس‌جمهور و دبیر شورای‌عالی مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی هستند. نقشی که مناطق آزاد می‌توانند در «شرایط عادی» در حیات اقتصادی کشور ایفا کنند بی‌مانند است. بسیاری از کشورهای منطقه با ایجاد مناطق آزاد تجاری و تاسیسات متناسب با آن جذب سرمایه‌گذاران خارجی توانسته‌اند رشد اقتصادی بی‌نظیری را تجربه کنند. البته که ایجاد شرایط برای سرمایه‌گذار خارجی، آسان نیست. بازگشتن به تعاملات جهانی، رفع تحریم‌های ظالمانه بانکی و فشار FATF، گام‌اول برای جذب این سرمایه‌هاست. دردا و دریغا که آقای عبدالملکی مانند دوره وزارت‌شان تصور می‌فرمایند همین که درباره آمال و آرزوهای‌شان سخن بگویند، آنها برآورده می‌شود. آن خیال‌ها و تصورات را به‌جای برنامه‌های مدون و قابل اجرا می‌گیرند و بعد هم مثل وعده‌های پیش از دوره وزارت‌شان به جایی نمی‌رسند. سخن‌گفتن از وعده 100میلیارد دلار سرمایه‌گذاری امارات در مناطق آزاد ایران، سخنی به‌راستی گزاف و غیرواقعی است. اولاً امارات با جهشی فوق‌العاده در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و پیشتازی در این‌امر، امسال موفق به جذب 22میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی شده است. پس سخن‌گفتن از چنین پول عظیمی حتی خیال هم نیست. ثانیاً نهادی که ایشان به‌نام «اتاق سرمایه‌گذاری خارجی امارات» نام می‌برند، اساسا وجود خارجی ندارد!
جذب 100میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی فقط از یک کشور، بر فرض محال اگر هم محقق شود، لزوم احتیاطات امنیتی و سیاسی برای کشور مقصد ایجاد می‌کند. 100میلیارد دلار یعنی چندینبرابر بودجه عمرانی کشور، این میزان سرمایه‌گذاری در ایران در سطح مذاکرات یک رئیس اتاق - بر فرض صحت ـ با دبیر شورای‌عالی مناطق آزاد نیست. از این بگذریم که لابد اقتصاددانان منصف، راستگو و ایران‌خواه پاسخ این گزافه‌گویی‌ها و خیالبافی‌های خطرناک به حال مردم را خواهند داد. در بخشی دیگر از این صحبت‌ها از پشت تریبون فرمان قلع‌وقمع جزیره کیش را صادر می‌کنند و می‌گویند: «آقای سرهنگی چند درصد جزیره کیش ساخته شده است؟ ۳۰درصد؟… بقیه ۷۰درصد را بسازید، کیش را زود تمام کنید… ما زمین خالی و بیابان را برای چه می‌خواهیم؟ ۷۰درصد بقیه‌اش را هتل بزنیم، شعب بانک‌های خارجی را مستقر کنیم، مجموعه‌های دانش‌بنیان بزنیم... اصلا نگران این نباشید که زمین‌ها تمام شود...»
این یعنی صدور فرمان قلع‌وقمع جزیره کیش به چه قیمتی؟ جزیره را صددرصد بسازیم، این جزیره حیات‌وحش و محیط‌زیست طبیعی ندارد؟ آن تاسیساتی که می‌خواهید مستقر کنید، آب مصرف نمی‌کنند؟ آلودگی و فاضلاب‌شان را به کجا می‌خواهید بریزید؟ ما در صنعت گردشگری به هزاردلیل مختلف، توان پرکردن و ارائه خدمات و رقابت با کشورهای منطقه را نداریم. گیریم هتل‌های متعدد هم ساختید، چرخش چگونه قرار است بچرخد؟ آیا قرار است این تاسیسات با وام‌ها و اعتباراتی گزاف که به کسانی خاص پرداخت می‌شود، ساخته شوند و نتیجه‌اش بشود طرح‌های شکست‌خورده، پول‌های برباد رفته و خسارت‌های غیرقابل‌جبران به محیط‌زیست و سرزمین ایران؟ در شرایط تحریم‌های شدید بانکی، صحبت از استقرار شعب بانک‌های خارجی چه معنی‌ای دارد؟ ممکن است یک‌نفر و فقط یک‌نفر، بدون یاری‌جستن از کارشناسان رشته‌های گوناگون، فرمان‌هایی چنین صادر کند و اسمش را هم بگذارند شورونشاط و مدیریت جوان و بابت موفقیت‌های خیالی و ناممکن، هزینه‌هایی ایجاد کنند و بعد هم هیچ؟ پروژه ساخت لامبورگینی، ایجاد اشتغال با یک‌میلیون تومان و صدها سخن گزاف دیگر را به‌خاطر داریم. این شیوه سخن‌گفتن از توسعه یعنی بی‌خبری مطلق از روش‌های معمول سه‌دهه اخیر. توسعه مبتنی بر حفظ محیط‌زیست و شرایط اقلیمی و طبیعی، شیوه غالب کشورهای پیشرفته جهان است. نتیجه نگاه آقای دبیر شورا هم می‌شود چیزهایی شبیه فداکردن هورالعظیم و میانکاله برای به‌دست‌آوردن اندک پولی موقت و سراسر ضرر برای کشور. آیا قرار است حیات ایران و ایرانی در دوره زندگی و مدیریت نسل ما تمام شود؟ این چه‌رفتاری است که ما با سرزمین مادری، ‌با سرمایه‌های ملی، با مردم، تاریخ و فرهنگ‌مان پیشه کرده‌ایم. چرا ایران را به‌بهانه توسعه‌ای مطالعه‌نشده و خیالی، ویران می‌کنیم؟ چند دریاچه و تالاب در اثر سدسازی‌هایی که فاقد مطالعات کافی اقلیم‌شناسی و زیست‌محیطی بوده‌اند را به خشکی کشانده‌ایم؟ چندمیلیون‌نفر از مردم ایران یعنی صاحبان اصلی و کارفرمایان واقعی مدیران حاکم بر دستگاه اجرایی کشور، دچار ضررهای هنگفت جانی و مالی شده‌اند و خواهند شد؟

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت