| کد مطلب: ۱۱۵۷۴
نام‌گذاری‌های چند میلیارد تومانی

نام‌گذاری‌های چند میلیارد تومانی

mousavi-majdiyar موسوی

سیدمهدی‌یار موسوی

خبرنگار فرهنگ

وقتی نام شورایعالی انقلاب فرهنگی را در سیر اخبار رسمی منتشرشده طی چندماه گذشته جست‌وجو می‌کنیم، بیشترین نتایجی که به دست می‌آید، مصوّباتی همچون اقدام برای تغییرنام شرکت‌های تولید و توزیع دخانیات و سیگار و ایجاد مناسبت‌ها و نام‌گذاری‌های جدید در تقویم رسمی کشور ازقبیل تغییرنام «شب یلدا» یا «چهارشنبه‌سوری» است. طی روزهای گذشته نیز در خبرها اعلام شد که چند مناسبت جدید ازجمله 12دی‌ماه، تحت عنوان روز علوم انسانی اسلامی و بزرگداشت مصباح یزدی، ۱۵مهرماه، روز حماسه طوفان‌الاقصی و 25مهرماه، روز نسل‌کشی زنان و کودکان فلسطینی، توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی به تقویم رسمی کشور اضافه شد.

یک‌ نام‌گذاری و دوصد خرج‌تراشی

شورایعالی انقلاب فرهنگی طی مصوبه‌ای که در سال ۷۹ به تصویب رساند، آیین‌نامه‌ای برای نام‌گذاری روزهای خاص در تقویم رسمی کشور تدارک دید. هدف از نام‌گذاری روزهای خاص، معرفی و بزرگداشت ارزش‌ها و تحکیم پیوندهای دینی، ملی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه ذکر شده بود که منجر به نوعی همدلی، همکاری و مشارکت عمومی شود. اما سوالی که وجود دارد این است که آیا اقدام برای مناسبت‌سازی‌ها و نام‌گذاری‌های جدید در هر تقویم، فقط یک تغییرنام ساده برای همدلی ملی است یا تبعات دیگری نیز به‌دنبال خواهد داشت؟ صرف‌نظر از اینکه سازوکار انتخاب این مناسبت‌ها و بزرگداشت‌ها چگونه است و چه مبنا و اساسی پشت هرکدام از این گزینش‌هاست، باید توجه داشت که طبیعتاً پس از هر نام‌گذاری‌ای در سراسر کشور نهادهای دولتی و غیردولتی بسیاری به انحاء مختلف در صدد برگزاری مراسم بزرگداشت بر می‌آیند و باز هم طبیعتاً میلیاردها تومان از بودجه اختصاص‌یافته را خرج این مراسم خواهند کرد. علی‌القاعده هرچقدر هم مراسم، همایش، نشست‌، کنگره، جشنواره‌ها و مسابقات مختلف شکل و شمایل مجلل‌تری داشته باشند، انگار که پربارتر و اثرگذارتر خواهند بود. لذا پرواضح است که یک تغییر یا افزودن نام در تقویم کشوری مثل ایران، فقط یک روند فرمالیته اداری نیست و با هر جابه‌جایی در تقویم، گویی که میلیاردها تومان جا‌به‌جا می‌شود. جالب‌توجه است که با تمام این تفاصیل، سال‌به‌سال بودجه‌ی تخصیص‌یافته به نهادهایی ازجمله این شورا افزایش می‌یابد. دولت برای بودجه سال ۱۴۰۲ دبیرخانه این شورا، رقم 420میلیارد تومان را در نظر گرفته بود که مجلس آن را با 24درصد افزایش، به 520میلیارد تومان رساند و درمجموع نسبت به سال قبل 60درصد افزایش بودجه داشت. این عدد جدا از بودجه‌ای است که به نهادهای تشکیل‌شده تحت تصویب این شورا، مانند فرهنگستان زبان فارسی یا بنیاد سعدی، اختصاص یافته است. 

جایگاه شورا در نظام حقوقی ایران

کارشناسان حقوق و متخصصان حوزه قانون اساسی بر این باورند که شوراهایی مانند شورایعالی انقلاب فرهنگی و از این دست نهادها، از ابتدا، جایگاهی در خود قانون اساسی نداشته و ندارند. عده‌ای نیز بر این باورند که اصل شکل‌گیری و تداوم این نوع نهادها مستند به حکم شخص ولی‌فقیه است و ازاین‌جهت تیز ذیل قانون قرار می‌گیرد. حتی احکام این شورا در نظر برخی، حکم شرع و فراتر از قانون نیز محسوب می‌شود. چنانکه چندی پیش علی‌اکبر رشاد، عضو حقیقی شورایعالی انقلاب فرهنگی گفته بود: «مصوبات شورا در جایگاه حکم ولایت است و اگر غیر از آن عمل شود، خلاف شرع است.» درباره جایگاه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سلسه‌مراتب نظام حقوقی ایران با وحید آگاه؛ حقوقدان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه، گفت‌وگو کردیم. او قانون‌گذاری را فقط و فقط، شأن مجلس شورای اسلامی دانست و مصوبات نهادهایی چون شورایعالی انقلاب فرهنگی را مقرراتی ذیل این قوانین عنوان کرد: «در مورد شوراهای اداری اعم از اینکه شورایعالی باشند یا نه، برای تشکیل لزومی به درج در قانون اساسی نیست؛ شوراها می‌توانند در قانون اساسی مذکور باشند، می‌توانند خارج از قانون اساسی تشکیل شده باشند؛ اگر در قانون اساسی نباشند و به‌طور جداگانه ایجاد بشوند، نیازمند قانون مصوب مجلس هستند. به‌‌عبارتی نه قوه‌مجریه، نه قوه‌قضائیه نمی‌توانند بدون قانون مصوب مجلس، یک شورا، اعم از شورایعالی یا شورای اداری ایجاد کنند. باید اشاره کرد چیزی تحت‌عنوان شورایعالی انقلاب فرهنگی در قانون‌اساسی وجود ندارد و تا اینجا اشکالی پیش نمی‌آید، اما نکته اینجاست که این شورا هیچ‌وقت به موجب قانون مصوب پارلمان تشکیل نشده؛ بلکه ازطریق حکم مستقیم مقام معظم رهبری تشکیل شده است. پس چگونگی ایجاد آن، محل تأمل است اما به قرینه قوانین و مقررات دیگری ازجمله قوانین مصوب مجلس که در آن‌ها از این شورا نام برده می‌شود، می‌توان گفت این شورا وجود قانونی دارد؛ اما به‌نظر می‌رسد تشکیل اولیه آن خارج از نظام حقوقی ایران صورت گرفته است. 

باید گفت که تفکیک قوا و شرح وظایف آن‌ها گزاره‌هایی پذیرفته‌شده در قانون اساسی است و قانون‌گذاری فقط و فقط شأن پارلمان ایران یا قوه‌مقننه است یا در شرایط خاصِ اختلاف مجلس و شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت‌ گویی به مجلس الحاق می‌شود، به هر صورت نمی‌توان برای شورایی که نحوه شکل‌گیری اولیه آن هم محل اختلاف است، شأن قانون‌گذاری قائل شد. به‌عبارت‌دیگر به‌هیچ‌عنوان مصوبات و خروجی شورایعالی انقلاب فرهنگی نمی‌تواند در نظام حقوقی ایران قانون محسوب شود. لذا مصوبات این شورا نیز ذیل قانون اساسی و ذیل قوانین مجلس اجرا می‌شود و نمی‌تواند بالاتر از قانون اساسی یا قانون عادی قرار گیرد، در حوزه صلاحیت آن‌ها ورود کند یا نهادی را ‌ تأسیس و وضع کند، چراکه نهادسازی نیز فقط در حوزه اختیار پارلمان ایران است. نهایتاً می‌توان گفت مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی در حکم مقرراتی است که به‌شکل آیین‌نامه، نظام‌نامه یا دستورالعمل و... صادر می‌شود. نکته دیگر این است که این مقررات باید در حیطه صلاحیت شورا باشد؛ شورایعالی انقلاب فرهنگی نمی‌تواند قانون‌گذاری کند، اگر هم می‌گوییم می‌تواند مقرراتی وضع کند، این مقررات نباید مغایر با اهداف و وظایف وزارت فرهنگ، بهداشت، علوم و آموزش‌وپرورش باشد، چراکه این چهار وزارتخانه خود تابع قوانین مصوب مجلس هستند و این شورا در مقامی نیست که این قوانین را تخصیص بزند. بنابراین می‌توان گفت این شورا یک نهاد سیاست‌گذار فرهنگی است با حد و حدودی مشخص، لذا حیطه در صلاحیت سیاست‌گذار، مصوباتش قابل قبول و البته لازم‌الاجراست. اما اگر این نهاد از حیطه صلاحیت خود خارج شد یا از موقعیت خود سوءاستفاده و از حد خود تجاوز کرد و حقی را ضایع کرد، طبیعتاً در نهادهای حقوقی ایران قابلیت پیگیری قضایی دارد. دیوان عدالت اداری، یک دادگاه قضایی اداری در ایران است که دعاوی اداری در آن بررسی می‌شود. در تبصره ۲ الحاقی ماده ۱۲ قانون دیوان عدالت اداری -اصلاحیه 10/2/1402 ذکر شده که مصوبات شورایعالی فضای مجازی و شورایعالی انقلاب فرهنگی، در حیطه صلاحیت‌شان قابلیت ابطال در دیوان عدالت اداری را ندارند. می‌توان دو نتیجه گرفت؛ 1-اگر مصوبه خارج از صلاحیت شورا بود، در دیوان عدالت اداری قابلیت ابطال دارد. 2-باتوجه به تصریح، فقط مصوبات خود شورایعالی انقلاب فرهنگی قابلیت ابطال ندارد و مصوبات ستادها، کمیته‌ها، کارگروه‌ها و باقی زیرمجموعه‌های آن همگی قابل ابطال است. پس می‌توان گفت همه اشخاص حقیقی، حقوقی، خصوصی، دولتی و حتی یک شهروند خارجی توان اقامه دعوا علیه این مصوبات را در هیئت‌عمومی دیوان عدالت اداری دارد. گفتنی است این دادرسی ابطال مصوبات رایگان صورت می‌گیرد و در حالت کلی اثر ابطال نیز از زمان صدور رأی موافق هیئت‌عمومی است. باید توجه داشت که در شعب مختلف دیوان عدالت اداری نیز می‌توان از مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی شکایت کرد. طبق قسمت الف بند ۱ ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری، مردم می‌توانند این شکایت را صورت دهند.»

تصمیمات آسمانی برای مردم زمینی

به‌طورکلی باید گفت از زمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۵۹ و بعد تبلور آن در قالب شورایعالی انقلاب فرهنگی، همواره منتقدان به فلسفه وجودی این شورا انتقاداتی را وارد می‌کردند. اما سوای از این مسائل، با فرض اینکه وجود این شورا از ملزومات سیاست‌گذاری فرهنگی در کشور باشد، ناظر به عملکرد آن باید گفت به‌خصوص در سال‌های اخیر، برون‌داد رسانه‌ای مصوبات این شورا حاکی از عدم‌پیوند این اقدامات با وجهه واقعی فرهنگ در ایران است. سال‌ها تلاش در قبال اسلامی‌سازی علوم‌انسانی‌ای که در جهان سنجه‌های مشخص و چارچوب‌های معین خود را دارد ازطرفی، اجرای مصوبات کنکوری و تصویب و تزریق روز‌به‌روز نام‌های جدید در تقویم رسمی کشور و ازطرف‌دیگر، نشانگر گستره وسیع سال‌ها اقدام نامعین، بعضاً غیرعملیاتی و بدون خروجی مؤثر است که شورایعالی انقلاب فرهنگی طی سال‌های اخیر با جدیت بیشتری، آن‌ها را در دستور کار خود قرار داده است. اقداماتی که در برخی موارد ناشی از بسنده‌کردن به سندنگاری‌های انتزاعی و عدم‌شناخت نیازهای مردمی است که در ایران امروز زندگی می‌کنند.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار