| کد مطلب: ۸۵۹۹
دیپلمـاسی 60 سالـه امیـر

دیپلمـاسی ۶۰ سالـه امیـر

بازخوانی روابط ایران و کویت از جنگ نفتکش‌ها تا میدان نفتی آرش

بازخوانی روابط ایران و کویت از جنگ نفتکش‌ها تا میدان نفتی آرش

17 شهریور 1366 یکی از نقاط عطف در جنگ نفتکش‌ها میان ایران و عراق بود که با هدف قرار گرفتن کشتی کویتی توسط ایران همراه شد و عراق نیز با ادعای دفاع از کویت به بيش از دوازده هدف شامل شهرها، تأسيسات نفتي و نفتكش‌ها در خليج‌فارس حمله کرد و در اعلامیه خود این روز را روز انتقام نامید. در همین روز هیئتی از اتحادیه عرب به ریاست وزیر امورخارجه وقت و امیر کنونی کویت در مسکو با مقامات شوروی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق مذاکره کردند. رئیس‌جمهور فرانسه نیز در پیامی حمایت خود از کویت را اعلام کرده و بر ضرورت پایان یافتن جنگ ایران و عراق و حفظ ثبات و امنیت در خلیج‌فارس تاکید کرد. این تحولات از عوامل اصلی ورود مستقیم آمریکا به جنگ ایران و عراق و فشار برای پایان دادن به جنگ تحمیلی شد.
اما کویت در کجای معادلات قرار گرفته و رابطه ایران و کویت در طول چنددهه‌ای که از تشکیل و استقلال این شیخ‌نشین می‌گذرد چگونه بوده و در آینده چگونه خواهد بود؟

«کویت» اصطلاح محاوره‌ای در گویش تهرانی است؛ به‌معنای جایی که آسایش و راحتی در آن به بالاترین حد است و حاضران در آن جز استراحت و راحتی، کاری ندارند؛ این تصور ایرانیان از کشور کویت است. کویت شیخ‌نشین کوچکی در شمال غربی خلیج‌فارس است که در میانه سه کشور قدرتمند ایران، عراق و عربستان سعودی قرار گرفته است. شیخ صباح، امیر کنونی، چهل سال به‌عنوان وزیر خارجه کویت خدمت کرد و در سال 2003 به‌عنوان نخست‌وزیر و در سال 2006 به عنوان امیر معرفی شد. 90 درصد درآمد این شیخ‌نشین کوچک که تنها 7/4 میلیون نفر جمعیت دارد و بیش از 2/3 میلیون نفر آن را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند، از محل صادرات نفت است. کویت با توجه به جمعیت کم و تولید ناخالص ملی بالا، از درآمد سرانه بسیار خوبی برخوردار است. متوسط درآمد سرانه مردم کویت در سال ٢٠١٨ به ۶۹هزار دلار رسید و در این کشور آمار جمعیت زیر خط فقر صفر است و خانواده‌های کویتی از زندگی‌ مرفهی برخوردارند؛ به همین دلیل نیز کویت در فرهنگ محاوره‌ای مردم ایران به معنی محل استراحت و آسایش و راحتی به کار می‌رود.

ایرانیان طی دهه‌های گذشته روابط نزدیکی با جامعه کویت داشته‌اند و هم‌اکنون نیز ده‌ها هزار نفر ایرانی مهاجر در کویت زندگی می‌کنند و قسمتی از شهروندان کویتی نیز ریشه ایرانی دارند. عجم کویتی (پارسیان کویت) شهروندان کویتی ایرانی‌الاصل هستند که طی سده‌های اخیر به کویت مهاجرت کرده‌اند. از نظر تاریخی، بنادر ایرانی بیشتر نیازهای اقتصادی کویت را تامین می‌کردند. بهبهانی‌ها یکی از اولین بازرگانانی بودند که در قرن هجدهم در کویت ساکن شدند. اکثر شهروندان شیعه کویتی اصالتاً ایرانی هستند. با این حال، برخی از کویتی‌های ایرانی‌الاصل هم از مسلمانان مانند خانواده‌های الکندری و از اجداد لارستانی سنی‌مذهب هستند، برخی از کویتی‌های ایرانی بلوچ مسلمان سنی هستند. خانواده‌های بلوچی برای اولین بار در قرن 19 به کویت مهاجرت کردند.

روابط تاریخی دوستانه

از نظر تاریخی، کویت روابط نزدیک سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با ایران داشته است. در سال 1961، کویت به یک کشور مستقل تبدیل شد و حاکمیت خود را به دست آورد. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران روابط دو کشور تیره شد و کویت طی هشت سال جنگ تحمیلی در کنار عراق قرار گرفت؛ در نتیجه، روابط ایران و کویت آسیب دید و ایران کشتی‌های کویتی از جمله نفتکش‌ها را مورد حمله قرار داد. ایران در طی جنگ نفتکش‌ها کویت را متهم به قاچاق نفت عراق و کمک به کسب درآمد عراق از فروش نفت کرد و کشتی‌های مظنون به حمل نفت عراق را مورد حمله قرار داد. اما با پایان جنگ تحمیلی زمان زیادی طول نکشید که کویت به اشتباه خود پی برد و روابط حسنه با ایران را از سر گرفت؛ حتی زمانی که عراق در اقدامی غافلگیرانه به کویت حمله کرد، ایران با محکومیت این حمله از کویت حمایت کرد.

کویت در چارچوب شورای همکاری خلیج‌فارس نگران نفوذ منطقه‌ای ایران است و از اینکه نفوذ ایران در عراق، سوریه و لبنان رو به گسترش است، خرسند نبوده است. با این حال، کویت همچنان به روابط دوستانه خود با ایران ادامه می‌دهد.

به‌رغم این مناقشات حاکمیتی و شکست بین دو کشور در انعقاد یک توافق موفق گاز، روابط دیپلماتیک در سطح دوجانبه در طول دهه منتهی 2000 بهبود یافت. در سال 2006، محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران، اولین مقام ایرانی از سال 1979 بود که به کویت سفر کرد و در آنجا به کویت و اختلافات ارضی ایران اشاره کرد: «هیچ مشکلی بین ما [ایرانی‌ها] و برادران کویتی وجود ندارد که قابل حل نباشد. اما نیاز به مطالعات فنی دارد.»

در سال 2012، محمد عبدالله المبارک‌الصباح، وزیر اطلاعات وقت کویت، حمایت خود را از حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای برای مقاصد غیرنظامی اعلام کرد؛ البته تنها در صورتی که تهران پادمان‌های بین‌المللی را رعایت کند. سال بعد، زمانی که ایران و قدرت‌های جهانی به توافق هسته‌ای موقت دست یافتند، کویت و قطر اولین کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس بودند که از این توافق حمایت کردند. خالدالجارالله، معاون وزیر خارجه کویت، نسبت به توافق موقت منجر به یک توافق دائمی که می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد و به ثبات و امنیت منطقه کمک کند، ابراز خوش‌بینی کرد. پس از آنکه حسن روحانی در سال 2013 جانشین احمدی‌نژاد شد، دولت وی به دنبال بهبود روابط تهران با کویت و سایر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس بود. در سال 2014، خالدالجارالله، معاون وزیر خارجه کویت گفت که تمایل دارد روابط «عالی و تاریخی» با ایران را توسعه دهد و شیخ صباح‌الاحمد آل صباح، امیر کویت در سفری تاریخی به تهران با رهبر ایران و حسن روحانی دیدار کرد. این سفر اولین سفر یک امیر کویت به جمهوری اسلامی ایران بود. در همان ماه، علی صالح‌العمیر، وزیر نفت کویت، نیاز کشورش به «گاز ایران از طریق همکاری بین دو کشور» را ابراز کرد. با این حال، تحریم‌های اقتصادی علیه ایران یک مانع بزرگ برای گسترش روابط اقتصادی دو کشور است.

پس از امضای توافق هسته‌ای ایران، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران از کویت، قطر و عراق بازدید کرد تا نگرانی‌های منطقه‌ای در مورد سیاست خارجی تهران را کاهش دهد و در عین حال همکاری‌های عمیق‌تر اعراب و ایران در مبارزه با افراط‌گرایی خشونت‌آمیز در خاورمیانه را ارتقا دهد. با این حال، روابط ایران و کویت پس از فراخواندن سفیر خود از جمهوری اسلامی توسط کویت به نشانه همبستگی با عربستان سعودی، کاهش یافت. با این حال، کویت تنها با فراخواندن سفیر خود از تهران و عدم قطع روابط با ایران (برخلاف بحرین، عربستان سعودی و سودان)، درها را برای روابط بهتر با ایران در آینده باز گذاشت. کویت همواره بیشتر از سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس با تهران ارتباط دیپلماتیک داشته است و روابط نسبتاً عادی با ایران را حفظ کرده است.

در سال 2018، پس از اینکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده خروج کشورش از توافق هسته‌ای ایران را اعلام کرد، کویت ترجیح داد روابط رسمی خود را با ایران حفظ کند درحالی‌که عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی حمایت قوی خود را از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای اعلام کردند.

میدان گازی آرش و دعوای گاز

گرچه کویت نفت‌خیز است، اما ذخایر گاز متوسطی دارد. در نتیجه، این کشور عرب خلیج‌فارس از سال 2008 واردکننده خالص این منبع بوده است و در سال 2009 کویت اولین عضو شورای همکاری خلیج‌فارس شد که گاز طبیعی مایع (LNG) را وارد کرد. از آنجایی که انبوهی از موانع (ساختارهای قراردادی، چالش‌های زمین‌شناسی و غیره) مانع از گسترش سریع تولید گاز طبیعی کویت شده‌اند، این کشور نیاز فزاینده‌ای به منابع گاز طبیعی خارجی برای تامین نیاز داخلی برای برق، نمک‌زدایی آب و پتروشیمی دارد.

ایران که بر روی 18 درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان قرار دارد، به‌ویژه با توجه به نزدیکی جغرافیایی و پتانسیل ایران برای صادرات گاز با قیمت‌های رقابتی، یک تامین‌کننده منطقی گاز برای کویت به نظر می‌رسد. با وجود سال‌ها گفت‌وگو بین مقامات کویت و ایران درباره توافق انتقال گاز طبیعی، تنش‌های دوجانبه و فشار عربستان سعودی و تحولات سیاسی داخلی کویت مانع از واردات گاز طبیعی ایران توسط این کشور عربی خلیج‌فارس شده است.

در اوایل دهه 2000، کویت و بحرین مذاکراتی را با ایران بر سر قرارداد 25 ساله تامین گاز طبیعی آغاز کردند، اما به دلیل اختلاف‌نظر بر سر مسائل فنی و قیمتی، مذاکرات با شکست مواجه شد. در سال 2005، کویت و ایران تفاهم‌نامه‌ای را برای عرضه سالانه 3 میلیارد مترمکعب گاز امضا کردند که به دلیل اختلاف‌نظر بر سر فرمول قیمت‌گذاری به نتیجه نرسید. همین سناریو در سال 2010 تکرار شد.

کویت، عربستان سعودی و ایران یک میدان نفتی و گازی مشترک به نام آرش در ایران (و الدوره در کویت/عربستان سعودی) دارند که کانون تنش‌های زیادی در روابط ایران و کویت بوده است. مناقشه در دهه 1960 بر سر تعیین مرز از طریق فلات قاره آغاز شد. درحالی‌که کویتی‌ها و سعودی‌ها در سال 2000 بر سر یک توافق مرزی دریایی به توافق رسیدند، توافق مشابهی با ایران انجام نشده است. در سال 2011، یک مقام بلندپایه در تهران مدعی شد که کویت و عربستان سعودی نفت و گاز این میدان را می‌دزدند، درحالی‌که در سال 2015 کویت، ایران را به سرمایه‌گذاری در منطقه مورد مناقشه متهم کرد. به‌تازگی ایران در واکنش به توافق عربستان و کویت برای بهره‌برداری از میدان نفتی آرش اعلام کرد این توافقنامه «غیرقانونی» است زیرا ایران نیز در این میدان سهم دارد و باید در هر اقدامی برای بهره‌برداری و توسعه آن مشارکت داشته باشد. عربستان سعودی و کویت نیز در واکنش از ایران دعوت کردند برای تعیین مرز یک منطقه فراساحلی غنی از انرژی، مذاکراتی را انجام دهند. با این حال کویت و عربستان سعودی در نزاع فزاینده با ایران اعلام کردند که «مالکیت انحصاری» منابع طبیعی در میدان گازی مورد مناقشه در دریا را در اختیار دارند. جواد اوجی، وزیر نفت ایران تاکید کرد که اگر طرف مقابل تمایلی به «توافق» نداشته باشد، تهران حقوق خود در مورد میدان گازی آرش را پیگیری خواهد کرد. در همان روز، سالم عبدالله الجابرالصباح، وزیر امور خارجه کویت، طی دیدار با محمد توتونچی، سفیر تازه‌منصوب‌شده ایران در این کشور، دعوت رسمی سفر به ایران را دریافت کرد. انتظار می‌رود که دیدار آتی حول محور تنش‌زدایی بر سر میدان گازی باشد.

درحالی‌که کویت ممکن است به تلاش برای افزایش همکاری اقتصادی با ایران ادامه دهد، باید در چارچوب و دستورالعمل‌های امنیتی شورای همکاری خلیج‌فارس عمل کند. بهبود روابط با رقیب سرسخت ریاض پیامدهایی برای روابط کویت با عربستان سعودی خواهد داشت. تعمیق روابط اقتصادی بین ایران و کویت (و همچنین سایر کشورهای کوچکتر شورای همکاری خلیج‌فارس) ضربه بزرگی به تلاش‌های عربستان سعودی برای تضعیف توانایی تهران برای اعمال نفوذ استراتژیک بر کشورهای هم‌مرز خود خواهد بود.

کویت در کنار عمان و قطر در میان اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به تعامل با ایران پس از تحریم اصرار دارند و این رویکرد، شورا را دچار دودستگی کرده است. در حال حاضر، کویت به‌طور کلی با سیاست خارجی عربستان سعودی هماهنگ است و در تلاش برای عقب راندن نفوذ ایران، با ریاض متحد شده است. کاهش شدید قیمت نفت، چشم‌انداز مالی کویت را تغییر داده و رشد اقتصادی این کشور را در دهه گذشته به خطر انداخته است. به دلیل فضای سیاسی نسبتاً آزادتر کویت و نقش قوی‌تر اتحادیهها، مقامات کویت ممکن است در میان آشوب فزاینده و بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی در سراسر منطقه، در انجام اقدامات بحث‌برانگیز در مقایسه با سایر کشورهای عربی خلیج‌فارس محتاط‌تر باشند. در نهایت اینها نگرانی‌هایی است که ممکن است رهبری کویت را وادار کند تا برای مقابله با تأثیر منفی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قیمت‌های پایین نفت، به‌‌رغم خطرات جغرافیایی و سیاسی، به ایران برای واردات گاز طبیعی روی بیاورد.

اقلیت شیعه کویت

روابط عالی اقلیت شیعه پرنفوذ کشور با خاندان حاکم‌الصباح تا حد زیادی کویت را از ناآرامی‌های فرقه‌ای که بافت ملی کشورهای مجاور را تحت تأثیر قرار داده و به آنها آسیب رسانده، در امان نگه داشته است. به‌رغم همزیستی مسالمت‌آمیز سنی‌های کویت با اقلیت شیعه از زمان پایان جنگ خلیج‌فارس در سال 1991، تحولات اخیر در خاورمیانه به تنش‌های فرقه‌ای در قوه مقننه کویت دامن زده و نگرانی‌هایی را در مورد انسجام و امنیت ملی این کشور عربی خلیج‌فارس ایجاد کرده است. نمایندگان شیعه مجلس نسبت به حمایت کویت از جنگ عربستان سعودی در یمن و حاکمان آل‌خلیفه در بحرین اعتراض کرده‌اند؛ در نتیجه، برخی از سیاستمداران شیعه به دلیل انجام این کار مورد حمله مقامات دولتی و رسانه‌ها قرار گرفتند. تعدادی از نمایندگان شیعه مدعی شدند که این اقدامات باعث ترویج تعصب ضدشیعیان خواهد شد. حمایت مالی شهروندان سنی از تندروهای سلفی-جهادی در عراق و سوریه نیز از عوامل اعتراض شیعیان است. تعدادی از قانونگذاران سنی، همتایان شیعه خود را به وفاداری به ایران متهم می‌کنند که به ادعای آنها سلول‌های تروریستی و شبکه‌های جاسوسی را در کویت به قصد سرنگونی دولت اداره می‌کنند. یکی از نمایندگان پارلمان کویت گفته، جمهوری اسلامی نمایندگانی در کویت دارد که «از هویت کویتی و قانون اساسی کشور برای کمک به ایران استفاده می‌کنند».

سیاست در کویت با احزابی که عناصر ایدئولوژیک و قبیله‌ای مختلف را در پارلمان این کشور نمایندگی می‌کنند، به‌طور منحصربه‌فردی انجام می‌شود. برنامه‌های گسترش روابط اقتصادی با ایران تنش‌های فرقه‌ای کویت را پیچیده‌تر می‌کند. در زمانی که تعداد فزاینده‌ای از مقامات و کارشناسان رسانه‌ای در این کشور، تهران را به تجاوز به کویت و سایر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس متهم می‌کنند، برخی مقامات کویت باید قبل از پیگیری طرح‌هایی برای شروع واردات گاز طبیعی ایران، خطرات سیاسی در سطح داخلی را در نظر بگیرند.

روابط دوجانبه میان کویت و ایران در سال‌های اخیر به دلیل ادغام بیشتر جوامع شیعی کویت در ساختارهای سیاسی و اقتصادی (مقایسه با سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس) و به دلیل عمل‌گرایی و میانه‌روی سیاست خارجی کویت، نقاط بحران کمتری داشته است. روابط در سال‌های پس از انقلاب اسلامی به حد پایینی رسید. در آن دوره، کانون اصلی فعالیت‌های فراملی شیعی مورد حمایت ایران در خلیج‌فارس، جنبش شیرازی‌ها بود که متشکل از پیروان روحانی عراقی محمدمهدی شیرازی بود. اعضای شیرازی به‌ویژه در کویت فعال بودند، جایی که شیرازی با خانواده و اطرافیانش در سال 1971 به‌دنبال تبعید از نجف در آنجا ساکن شده بود. از کویت، شیرازی شبکه‌ای از پیروان در بحرین، عربستان سعودی و بخش‌هایی از امارات متحده عربی ایجاد کرد و از ارتباطات میان بازرگانان شیعه استفاده کرد. شیرازی پس از انقلاب به ایران مهاجرت کرد و جنبش مبلغان پیشتاز او در خط مقدم تلاش‌های اولیه برای صدور انقلاب در سراسر منطقه بود. در طول جنگ ایران و عراق، یکسری از حملات تروریستی بزرگ در کویت صورت گرفت. بمب‌گذاری سفارت‌خانه‌های فرانسه و آمریکا در شهر کویت در سال 1983 و تلاش برای ترور امیر جابرآل احمد الصباح در سال 1985 مهم‌ترین آنها بود و اکثر دستگیرشدگان شیعیان عراق بودند. در اجلاس سالانه شورای همکاری خلیج‌فارس در ابوظبی در نوامبر 1986، مقامات کویتی از شورای همکاری خلیج‌فارس درخواست کردند که حفاظت دریایی از ناوگان نفتی و تجاری کویت فراهم کنند و گروهی از نیروهای سپر شبه‌جزیره را در جزیره بوبیان مستقر کنند تا با تصرف فاو در نزدیکی ایران مقابله کنند. درخواست آنها به دلیل عدم توافق شورای همکاری خلیج‌فارس در مورد مقابله سیاسی یا نظامی با ایران رد شد. این امر باعث شد تا مقامات کویتی به قدرت‌های خارجی روی آورند تا حفاظت دریایی ناوگان آنها را فراهم کنند، که منجر به پرچم‌گذاری مجدد و اجاره کشتی‌های کویتی در طول «جنگ نفتکش‌ها» 1988-1987 شد.

شیعیان کویت، در طول مقاومت در برابر اشغال عراق در سال‌های 1991-1990، زمانی که زیرساخت‌های انجمنی آنها ستون فقرات یک جنبش مقاومت سازمان‌یافته علیه نیروهای اشغالگر عراقی را فراهم کرد، نقش‌ برجسته‌ای ایفا کردند. تنش‌های فرقه‌ای که با حوادث تروریستی دهه 1980 شعله‌ور شده بود، با تأیید وفاداری به دولت و خانواده حاکم آل‌صباح در حیاتی‌ترین دوره برای کویت، کمرنگ شد. تنش‌های فرقه‌ای در کویت بار دیگر در فوریه 2008 زمانی که اعضای شاخه کویتی حزب‌الله، التحالف الاسلامی الوطنی (اتحاد ملی اسلامی) برای بزرگداشت ترور عماد مغنیه، یکی از اعضای حزب‌الله، در شهر کویت گرد هم آمدند، تشدید شد. این گردهمایی که طی آن شرکت‌کنندگان شعار «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل» سر دادند، جنجال و خشم فوری اکثریت سنی کویت را برانگیخت، زیرا به‌طور گسترده تصور می‌شد مغنیه مغز متفکر حملات تروریستی در کویت در اوایل دهه 1980 بود. اتهامات پرسروصدا در رسانه‌های کویت، به‌ویژه از سوی اسلام‌گرایان تندرو سنی، تهدیدی برای برهم زدن تعادل ظریف در جامعه کویت بود. جاسم‌الخرافی، رئیس مجلس شورای ملی در برقراری ارتباط با رهبران جوامع شیعی کویت و کاهش تنش‌ها بسیار مؤثر بود.

هسته عبدلی و تنش روابط

مداخله ایران در درگیری‌های منطقه‌ای در سراسر خاورمیانه، از طریق حمایت سیاسی و نظامی از نیروهای نیابتی مانند حزب‌الله و جنبش حوثی‌ها در یمن، از نظر مقامات شورای همکاری خلیج‌فارس بزرگترین و مستقیم‌ترین تهدید برای امنیت و ثبات در خلیج‌فارس است. در سال 2015 کویت مدعی شد که در منطقه عبدلی شهر کویت یک هسته تروریستی را همراه سلاح و مواد منفجره دستگیر کرده است. دولت کویت مدعی شد که این گروه با ایران و حزب‌الله لبنان در ارتباط بوده‌اند. در پی این ادعا کویت 15دیپلمات ایرانی را اخراج کرد و نامه اعتراضی رسمی به دولت لبنان ارائه کرد. 14عضو گروه ابتدا تبرئه شدند اما دادگاه عالی کویت حکم تبرئه قبلی را لغو و آنها را به پنج تا پانزده سال حبس محکوم کرد. در نهایت همه این افراد در سال 2020 از سوی امیر کویت عفو شدند.

ماجرای عبدلی از سال 2015 آغاز شد. این ماجرا در آگوست 2015 با کشف یک انبار عظیم اسلحه در مزرعه‌ای در عبدلی آغاز شد. کمتر از دو ماه قبل، یک بمب‌گذاری انتحاری داعش در مسجد (شیعیان) امام‌الصادق در شهر کویت، 27 نفر را کشت. بیست‌وپنج کویتی - همگی شیعه - و یک ایرانی به قاچاق مواد منفجره به قصد انجام «اقدامات خصمانه» علیه کویت متهم شدند. بیست‌وسه نفر از 26 نفر به حبس‌های مختلف محکوم شدند و عضو ایرانی غیابی به اعدام محکوم شد. 15 نفر از این افراد متعاقباً توسط دادگاه تجدیدنظر در ژوئیه 2016 تبرئه شدند اما دادگاه عالی در ژوئن 2017 حکم تبرئه را لغو کرد و احکام اولیه آنها را تأیید کرد و آنها را وادار به فرار، احتمالاً به ایران کرد.

پیامدهای ماجرای عبدلی پیشرفت‌هایی را که در روابط کویت و ایران حاصل شده بود، نقش بر آب کرد. به دنبال سردی روابط دوجانبه در دوران احمدی‌نژاد، کویت پس از انتخاب حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران و متعاقباً توافق هسته‌ای موقت، به سرعت تلاش کرد تا روابط سیاسی و تجاری را در بالاترین سطح احیا کند. در ژوئن 2014، شیخ صباح‌الاحمد آل صباح، امیر کویت، اولین سفر رسمی خود را از زمان به قدرت رسیدن در ژانویه 2006، در کنار یک هیئت کویتی شامل وزرای نفت، دارایی، امور خارجه و بازرگانی به ایران انجام داد. این دیدار - اولین دیدار یک امیر کویت از ایران- از آنجایی که در دوره ریاست دوره‌ای کویت بر شورای همکاری خلیج‌فارس انجام شد، مهم بود. زمانی که خالد الجارالله، معاون وزیر امور خارجه کویت روابط با ایران را «عالی، تاریخی و در حال توسعه» توصیف کرد، تفاوت رویکرد کویت و موضع خصمانه عربستان سعودی، بحرین و امارات را در قبال ایران نشان داد. پس از افزایش تنش‌ها پس از اعدام روحانی سعودی، نمر النمر، و متعاقب آن هدف قرار دادن نمایندگی‌های دیپلماتیک سعودی در ایران، کویت به‌طور قابل‌توجهی به عربستان سعودی و بحرین در قطع روابط دیپلماتیک با ایران نپیوست. بنابراین تعجب‌آور نبود که کویت در خط مقدم برای تلاش جهت کاهش تنش‌ها در خلیج‌فارس ظاهر شد.

60 سال دیپلماسی

امیر صباح نه‌تنها یک دولتمرد بزرگ در میان حاکمان شورای همکاری خلیج‌فارس است، بلکه در دوران چهل‌ساله به‌عنوان وزیر امور خارجه بین سال‌های 1963 تا 2003 به‌عنوان یک دیپلمات کهنه‌کار در امور منطقه‌ای شناخته می‌شود. او در دوران وزارت خارجه و امیر، تلاش کرد تا از کشاندن کویت به نبردهایی که مستلزم جانبداری و تضعیف موازنه دقیق روابط منطقه‌ای است، خودداری کند. امیر صباح علاوه بر ایفای نقش به‌عنوان پل ارتباطی میان شورای همکاری خلیج‌فارس و ایران، از جایگاه و تجربه خود به‌عنوان یک میانجی منطقه‌ای در مناقشه بین قطر و عربستان و امارات در سال 2014 نیز استفاده کرد.

هم‌اکنون به نظر می‌رسد با کاهش تنش روابط ایران و عربستان و عادی‌سازی روابط این دو قدرت بزرگ منطقه‌ای، کویت نیز خواهد توانست با قدرت‌عمل بیشتری به بازسازی روابط خود با ایران بپردازد و پس از این، باید شاهد گسترش روابط اقتصادی میان دو کشور باشیم؛ هرچند مناقشه بر سر میدان گازی آرش همچنان به‌عنوان یک چالش در روابط دو کشور خودنمایی می‌کند.

واکنش ایران به بیانیه شورای همکاری خلیج‌فارس درباره میدان آرش

حقوق تاریخی ایران در بستر و زیربستر خلیج‌فارس

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به بیانیه اخیر شورای وزیران شورای همکاری خلیج فارس، اظهار کرد: جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک و ابدی خاک جمهوری اسلامی ایران است و اشاره به آنها در بیانیه اخیر نشست شورای وزیران شورای همکاری خلیج‌فارس فاقد هرگونه ارزش سیاسی و حقوقی است.
ناصر کنعانی عصر روز جمعه در یک موضع‌گیری رسانه‌ای در این ارتباط افزود: جمهوری اسلامی ایران بارها بر تمامیت سرزمینی خود تاکید نموده و بر حاکمیت خود بر جزایر ایرانی براساس اصول و قواعد پذیرفته‌شده حقوق بین‌الملل تصریح کرده است. جمهوری اسلامی ایران، براساس مذاکرات دوجانبه خود با دولت کویت و سوابق مذاکراتی، همواره بر همکاری دوستانه و سازنده در حوزه انرژی از جمله در منطقه آرش تاکید کرده است و بدون تردید، رفتارهای مبتنی بر توجه به منافع و مصالح مشترک، می‌تواند زمینه‌های مناسب همکاری‌های منطقه‌ای را فراهم کند. کشورهای حوزه خلیج‌فارس باید براساس حسن‌نیت و حقوق تاریخی از منابع بستر و زیربستر خلیج‌فارس در راستای منافع مشترک ملت‌ها بهره‌برداری کنند. این سخنان در واکنش به مواضع وزرای خارجه شورای همکاری خلیج‌فارس در صدوپنجاه‌وهفتمین نشست خود در روز پنجشنبه در عربستان سعودی عنوان شد که بار دیگر ادعاهای نخ‌نماشده و بدون سند در مورد جزایر سه‌گانه ایرانی بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک و همچنین میدان گازی آرش را تکرار کردند. در بخشی از بیانیه پایانی نشست شورای همکاری خلیج‌فارس، کشورهای شرکت‌کننده همچون رویه گذشته‌ و سال‌های پیشین به طرح ادعاهایی در مورد مالکیت امارات بر سه جزیره ایرانی پرداخته و ایران را متهم به «اشغال» این جزیره‌ها کرده‌اند. آن‌ها همچنین اعتبار هرگونه اقدام از سوی ایران در این جزایر را «پوچ و تهی» دانسته و ادعا کرده‌اند که این اقدامات هیچ تاثیری بر حاکمیت امارات بر این سه جزیره ندارند. این کشورها همچنین از ایران خواستند تا این مسئله را یا از طریق مذاکرات مستقیم با امارات حل‌وفصل کند یا آن را به دیوان بین‌المللی دادگستری ارجاع خواهند داد.
همچنین در جریان سومین نشست گفت‌وگوهای سیاسی عربی-ژاپنی که در سطح وزیران امور خارجه با هدف عمق‌بخشی به شراکت میان کشورهای عربی و ژاپن، در دبیرخانه اتحادیه عرب در قاهره برگزار شد، بیانیه‌ای از سوی کشورهای شرکت‌کننده منتشر شد و در آن، همچون بیانیه پایانی نشست‌های مشترک شورای همکاری خلیج‌فارس با چین و روسیه، با زیر سوال‌ بردن حاکمیت قطعی ایران بر این جزایر تاکید شد که موضوع این جزایر باید از طریق مذاکرات حل و فصل شود.
در همین ارتباط در بند ۱۶ این بیانیه آمده است: «وزیران خارجه شرکت‌کننده در این نشست بر حمایت از همه تلاش‌های صلح‌آمیز، از جمله ابتکار و تلاش‌های امارات متحده عربی برای دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز برای موضوع جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی، از طریق مذاکرات دوجانبه، منطبق با اصول حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد تاکید کردند.»
این ادعاهای تکراری از سوی شورای همکاری خلیج‌فارس در حالی مطرح می‌شود که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده است که جزایر سه‌گانه بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک جزء لاینفک و ابدی خاک ایران است و هیچ‌گاه در مورد حاکمیت ملی خود با هیچ طرفی مذاکره و گفت‌وگو نمی‌کند. از سوی دیگر با توجه به اینکه براساس اسناد بین‌المللی، حاکمیت ایران بر این جزایر امری مسلم و ادعاهای مطرح‌شده فاقد هرگونه ارزش سیاسی و حقوقی است، به نظر می‌رسد طرف‌های دیگر براساس منافع اقتصادی خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و بده‌بستان‌های سیاسی در نشست‌های مشترک با این کشورها اقدام به امضای چنین بیانیه‌هایی می‌کنند و این اقدام آن‌ها مورد اعتراض جدی ایران قرار گرفته است. در موارد پیش از این، تهران با تاکید بر اینکه «بر سر استقلال، حاکمیت و تمامیت‌ ارضی ‎ایران با هیچ طرفی تعارف نداریم» با احضار سفرای کشورهایی که حتی روابط نزدیکی با آن‌ها دارد، از جمله چین و روسیه، به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، به صورت رسمی به اقدام این دو کشور اعتراض کرد و از آن‌ها خواست موضع‌گیری انجام‌شده را جبران کنند که در ادامه، این کشورها تلاش‌هایی را در این ارتباط انجام داده‌اند. در همین چارچوب این احتمال وجود دارد که طی روزهای آتی سفیر ژاپن نیز به وزارت امور خارجه احضار شود و ایران علاوه بر اظهارنظر رسانه‌ای، از طریق دیپلماتیک نیز به این اقدام توکیو اعتراض خواهد کرد.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار