ضرورت آمادگی دفاعی و دیپلماسی هوشمندانه
پس از گذشت یک ماه از پایان تجاوز ۱۲ روزه رژیم اسرائیل علیه ایران، بیش از پیش روشن شده‌است که اقدام‌های اسرائیل علیه منافع ایران در همین حد متوقف نخواهد ماند.
پس از گذشت یک ماه از پایان تجاوز ۱۲ روزه رژیم اسرائیل علیه ایران، بیش از پیش روشن شده‌است که اقدام‌های اسرائیل علیه منافع ایران در همین حد متوقف نخواهد ماند. اظهارات مستقیم مقام‌های اسرائیلی از جمله نخست‌وزیر این رژیم مبنی بر آمادگی برای انجام عملیات بیشتر علیه ایران، نشان می‌دهد که تل‌آویو در حال برنامه‌ریزی برای وارد کردن ضربات بیشتر به ایران است.
هرچند اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که تاب‌آوری مقابله در یک جنگ فرسایشی و طولانی‌مدت علیه ایران ندارد و در نهایت مجبور به درخواست آتش‌بس شد، اما مقام‌های این رژیم در حال برنامه‌ریزی برای استفاده از تمام ابزارهایی که در اختیار دارند برای وارد کردن فشار به ایران و آسیب زدن به منافع کشور هستند. تل‌آویو به این نتیجه رسیده‌است که بعد از جنگ ۱۲ روزه قواعد درگیری در منطقه تغییر کرده‌است و با شکسته‌شدن تابوی جنگ مستقیم با ایران، دست بازتری در آسیب زدن به جمهوری اسلامی ایران دارد.
مقاله‌ای که امروز از اندیشکده «موسسه مطالعات امنیت ملی» وابسته به وزارت جنگ اسرائیل در صفحه دیپلماسی روزنامه هم‌میهن منتشر شده‌است، نشان‌دهنده دیدگاه و نحوه برنامه‌ریزی اسرائیل برای مواجهه‌های پیش رو با ایران است. این مقاله نشان می‌دهد که در دیدگاه سیاستگذاران و برنامه‌ریزان اسرائیلی هیچ سناریویی وجود ندارد که در آن حملات به ایران و ضربات به منافع ایران چه به صورت مستقیم و چه در قالب عملیات محرمانه و خرابکارانه متوقف شود.
این مقاله توسط تمیر هیمان، افسر ارشد اطلاعاتی پیشین ارتش اسرائیل و رئیس این اندیشکده و رز زیمت، مدیر برنامه ایران در این اندیشکده نگاشته‌شده‌است و نشان می‌دهد که چه در صورت رسیدن ایران به توافق هسته‌ای و چه غیر از آن، اسرائیل دست از اقدام‌های ایذایی خود علیه ایران برنخواهد داشت، چراکه در هر شرایطی ایران را به عنوان یک تهدید علیه موجودیت خود تلقی می‌کند و تمام تلاش خود را برای انزوا و تضعیف ایران در پیش خواهد گرفت.
ضروری است که سیاستگذاران و افکار عمومی در ایران نیز با این دیدگاه در میان سیاستگذاران اسرائیلی آشنا باشند و آمادگی کامل خود را نسبت به اقدام‌های پیش روی اسرائیل حفظ کنند. ضروری است که عنصر خرابکاری اسرائیل در چارچوب تصمیم‌گیری برای حضور در هر مذاکره و هر اقدامی در حوزه سیاست خارجی مورد توجه قرار گیرد.
بدون تردید ابزارهای اسرائیل، همانگونه که در این مقاله اندیشکده اسرائیلی آمده‌است، صرفاً ابزارهای نظامی و خرابکاری نیست، بلکه تل‌آویو از تمامی ابزارهای دیپلماتیک خود نیز استفاده خواهد کرد تا دولت‌های متحد، یعنی کشورهای اروپایی و آمریکا را برای افزایش فشار به ایران و تلاش برای انزوای جمهوری اسلامی تحت فشار قرار دهد. به همین دلیل ضرورت دارد که سیاستگذاران ایرانی در نظر داشته‌باشند که تنها راه مقابله با اقدامات اسرائیل از مسیر آمادگی دفاعی و نظامی نیست، بلکه در جبهه دیپلماسی نیز باید تمام تلاش‌های ممکن برای مقابله با فشارهای اسرائیل به کار گرفته‌شود و ارزیابی کاملاً دقیقی از برنامه‌های اسرائیل برای تحت فشار قرار دادن و انزوای جمهوری اسلامی ایران وجود داشته‌باشد.
کارزار مقابله با سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل، علاوه بر حوزه نظامی و اطلاعاتی، در حوزه دیپلماسی هم نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده است. هرچند آمریکا و قدرت‌های اروپایی نشان داده‌اند که تا حد زیادی در مقابل فشارهای اسرائیل تاثیرپذیر هستند، اما واقعیت اینجاست که این اثرگذاری اسرائیل در پایتخت‌های اروپایی و حتی در واشنگتن ۱۰۰ درصد نیست و این امکان وجود دارد که با برنامه‌ریزی دقیق و هوشمندانه از اختلاف‌نظرهای موجود میان قدرت‌های غربی و اسرائیل برای رسیدن به توافق‌هایی با غرب که منافع ملت ایران را در نظر بگیرد، استفاده کرد.
توافق خوب از نظر اسرائیل به معنای توافقی است که برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران را کاملاً ملغی کند، بازرسی‌های فوق‌العاده و فراتر پادمان‌ها و پروتکل‌های الحاقی برای ایران در نظر بگیرد و مزایای اقتصادی زیادی نیز در حوزه رفع تحریم‌ها برای ایران نداشته‌باشد.
واقعیت این است که ایران همچنان می‌تواند تلاش کند به توافقی که برای خودش مطلوب است و برای اسرائیلی‌ها نامطلوب تلقی می‌شود برسد، هرچند در این شرایط تل‌آویو اقدام نظامی و خرابکارانه علیه ایران انجام ندهد، اما یک واقعیت غیرقابل انکار این است که توافق بالقوه میان ایران و غرب، به‌ویژه اگر حمایت کامل دولت دونالد ترامپ را داشته‌باشد، باعث خواهد شد تا دولت‌های غربی تمام توان خود را برای مهار اسرائیل و جلوگیری از اقدام‌های ایذایی نتانیاهو علیه ایران به کار گیرند، همانطور که در دوران مذاکرات برجام، باراک اوباما، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا هرگز حاضر نشد به درخواست نتانیاهو برای چراغ سبز به حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران پاسخ مثبت بدهد و دولت جو بایدن نیز، تمام تلاش خود را برای مهار نتانیاهو در گسترده‌تر کردن جنگ در سراسر منطقه در پیش گرفت.
