همراهی اعراب و آنکارا، نوپا و شکننده/ترکیه و عربستان در راهبرد خاورمیانهای دولت ترامپ چه وضعیتی دارند
سیاست خارجی دولت ترامپ بر این اصل استوار است که متحدان و شرکا، رهبری امنیتی منطقهشان را خود بر عهده خواهند گرفت. در خاورمیانه، این مسئولیت عمدتاً بر دوش ترکیه و عربستان سعودی میافتد، یعنی دو قدرت اصلی اهل تسنن، یکی غیرعربی و دیگری عرب.

سیاست خارجی دولت ترامپ بر این اصل استوار است که متحدان و شرکا، رهبری امنیتی منطقهشان را خود بر عهده خواهند گرفت. در خاورمیانه، این مسئولیت عمدتاً بر دوش ترکیه و عربستان سعودی میافتد، یعنی دو قدرت اصلی اهل تسنن، یکی غیرعربی و دیگری عرب. الان این دو دولت هماهنگ به نظر میرسند اما همچنان رقبای ژئوپلیتیک هستند.
توانایی آنها برای همکاری، تنها به روابط دوجانبه بستگی ندارد، بلکه بر نفوذ اسرائیل و ایران هم متکی است. روز ۳۱ ماه مه، در نشست خبری مشترکی در دوبی، شاهزاده فیصل بنفرحان، وزیر خارجه سعودی اعلام کرد عربستان سعودی و قطر، مشترکاً حقوق کارکنان دولت سوریه را تأمین خواهند کرد. این خبر چند هفته پس از آن آمد که ریاض و دوحه، ۱۵ میلیون دلار بدهی سوریه به بانک جهانی را پرداخت کردند. یک هفته پیشتر، ۲۴ ماه مه، احمدالشرع، رئیسجمهور سوریه، سفری غافلگیرکننده به ترکیه داشت تا با رجبطیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه دیدار کند.
این دومین سفرش به این کشور از زمان به دست گرفتن این سمت بود. الشرع ابراز علاقهمندی کرد، «همکاری راهبردی عمیق» با آنکارا شکل دهد. سفر او به ترکیه پس از سفرش به ریاض بود. او در ریاض با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی دیدار کرد. در آن دیدار، اردوغان به صورت مجازی حضور داشت. سوریه، دغدغه فوری ترکیه و عربستان سعودی است.
این کشور، پس از سقوط رژیم اسد در ماه دسامبر، به مرکز ثقل منطقه تبدیل شده است. ایران از شام بیرون رانده شده اما همچنان در سراسر مرز شرقی سوریه در عراق، حضوری عمیق دارد. در عین حال، اسرائیل منطقه حائلی نظامی بنا کرده که بسیار فراتر از بلندیهای جولان در جنوب غرب سوریه است. برای آنکارا و ریاض، غلبه بر چالشهای متعدد منطقه نیازمند همکاری است اما رقابت هم اجتنابناپذیر است.
نقش آینده ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین و حوثیهای یمن، از جمله این چالشها در منطقه هستند. عربستان سعودی، بهعنوان تولیدکننده و صادرکننده اول نفت در جهان، قدرت مالی عظیمی دارد اما فاقد ظرفیتهای نظامی است. ترکیه که ارتش دائمیاش، از لحاظ اندازه در ناتو دوم است و صنعت دفاعی روبهرشدی دارد، از بیثباتی اقتصادی، تورم بالا و کاهش ارزش واحد پول ملی رنج میبرد.
هیچکدام از این دو قدرت نمیتوانند بهتنهایی منطقه را شکل دهند و این مسئله آنها را مجبور به همکاری تاکتیکی میکند؛ لااقل در کوتاهمدت. هر دو کشور در صحنه داخلی در مسیر تحولی گسترده و طولانیمدت هستند. عربستان سعودی تحت صدارت بنسلمان، مسیر تکاملی سریع را طی میکند؛ از مهد سلفیگری، تندترین شکل اسلام سنی، به دولتی مدرن. ابتکار «چشمانداز ۲۰۳۰» او، به دنبال تنوعبخشی به اقتصاد عربستان سعودی و کاهش اتکای آن به صادرات نفت. همزمان، واشنگتن به این سمت حرکت میکند که حضورش در معرض خطرات جهانی را محدود کند و این پادشاهی سعودی را هم در منطقه و هم در جهان به سمت جایگاه رهبری هل میدهد.
در عین حال، ترکیه نزدیک به دو دهه را تحت صدارت اردوغان در بیثباتی گذرانده است. کشور از جهتگیریهای غربیاش فراتر رفته و حالا به دنبال اعمال نفوذ در منطقه راهبردی پیرامونش است. این شامل جهان عرب، کشورهای ترک و به شکلی گستردهتر مناطق اسلامی میشود؛ اما در جبهه داخلی، محبوبیت اردوغان و حزب سیاسی او فروکش کرده و این وضعیت سوالاتی را درباره آینده نظام سیاسی ترکیه در دوران پسااردوغان ایجاد کرده است. نارضایتیهای تاریخی هم که سابقهشان به اواسط قرن هجدهم برمیگردد، به رقابت مدرن بین عربستان سعودی و ترکیه شکل میدهند.
بنای اولین دولت سعودی در سال ۱۷۴۴، جدیترین تهدید داخلی امپراتوری عثمانی از سمت دنیای عربی بود و به قیمت از دست رفتن کنترل شهرهای مقدس اسلام، مکه و مدینه تمام شد. در واکنش، نیروهای مصری به حمایت عثمانیها رژیم سعودی را در سال ۱۸۱۸ برچیدند. سعودیها در سال ۱۸۲۴ با دومین دولت سعودی به قدرت بازگشتند و عثمانیها آنها را هم با حمایت قبیله عربی رقیب، شکست دادند. جنگ جهانی اول و تبعاتش که شامل فروپاشی امپراتوری ۶۲۳ ساله عثمانی میشد، فرصتی به سعودیها داد که سومین رژیمشان را برپا کنند؛ یعنی پادشاهی کنونی عربستان سعودی. بیشتر قرن بیستم، جمهوری ترکیه و پادشاهی عربستان سعودی، ایزوله از همدیگر توسعه یافتند.
ترکیه دولت لائیک رادیکال بود که خود را بخشی از غرب میدید و تا سال ۱۹۴۰ دموکراتیک هم شد. تنها دغدغهاش در خاورمیانه مسئله جداییطلبی کُردی بود. از طرف دیگر، عربستان سعودی، سلطنتی عمیقاً مذهبی اما حامی غرب بود که در سال ۱۹۴۰ به صادرکننده عمده نفت تبدیل شد. تنها نکته مشترک این دو کشور این بود که بعد از جنگ جهانی دوم، هر دو متحدان ایالات متحده در جنگ سرد شدند. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هر دو کشور را شاخههای متفاوتی از اسلام به چالش کشیدند. در دهه ۱۹۹۰، عربستان سعودی با تهدید جهادیستهای القاعده مواجه شد، درحالیکه ترکیه با ظهور اسلامگرایانی به سبک اخوانالمسلمین سروکله میزند، اسلامگرایانی که در سال ۱۹۹۶ موقتاً قدرت را به دست گرفتند.
این پویهشناسیهای مشابه بستر را برای تقابل ژئوپلیتیک این دو در آینده فراهم کرد. حملات یازده سپتامبر و واکنش ایالات متحده، به تغییرات در هر دو کشور شتاب داد. عربستان سعودی، نوسازی را آغاز کرد؛ درحالیکه ترکیه از سکولاریسم رادیکال فاصله گرفت. تلاش ایالات متحده برای خروج از منطقه که از زمان دولت اوباما آغاز شد، در ترکیه با قیامهای «بهار عربی» فرصتی برای ترکیه در همکاری با قطر ایجاد کرد که نفوذش را از طریق مخالفان اسلامگرا گسترش دهد و این، ترکیه را در تقابل مستقیم با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر قرار داد.
بلوک تحت رهبری سعودی، در نهایت موفق شد این جنبشهای اسلامگرا را منکوب کنند. ناکامیهای منطقهای ترکیه که افول اقتصادی تشدیدش کرد، این کشور را مجبور کرد به دنبال آشتی با دول عرب باشد. انگیزه این بهبود روابط، دغدغه مشترک نسبت به توسعهطلبی ایران بود؛ با این حال، رهبران عرب، مشکلات مالی ترکیه را موقت میدانند و نمیخواهند شاهد این باشند که در بلندمدت، نفوذ ترکیه به جای ایران بیاید. عربستان سعودی و متحدان عربش در حاشیه خلیج [فارس]، بهخصوص امارات متحده عربی، امیدوارند سرمایهگذاریهای اقتصادی و روابط تجاری بتوانند آنکارا را تحت کنترل نگه دارد.
تغییر رژیم در سوریه حالا اولین آزمون بزرگ، پیش روی این همراستایی ناآرام است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی دغدغههایشان را نسبت به ارتباطات اسلامگرایانه الشرع و حمایت ترکیه، کنار گذاشتهاند. هدفشان این است که نگذارند ترکیه بر سوریه پسااسد مسلط شود و ابزارشان بهرهبرداری از اتکای آنکارا به پول عربهای حاشیه خلیج[فارس] برای بازسازی سوریه است. معلوم نیست این شراکت نوپا دوام بیاورد، تا چه رسد به اینکه بتواند از پس مسائل اختلافبرانگیزتر برآید؛ مثل درگیری اسرائیل و فلسطین. در نتیجه، این دو ستون راهبرد منطقهای دولت ترامپ، شکلدهنده یک محدوده مهم شکنندگی هستند.