جنگ سیاست با حقوق
ارزیابی عملکرد سازمان ملل در مسئله فلسطین با گفتارهایی از: سیدمحمدکاظم سجادپور، فریدون مجلسی و نسرین مصفا
ارزیابی عملکرد سازمان ملل در مسئله فلسطین با گفتارهایی از: سیدمحمدکاظم سجادپور، فریدون مجلسی و نسرین مصفا
نشست «سازمان ملل متحد و فلسطین» به همت انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. سیدمحمدکاظم سجادپور، استاد هیئتعلمی دانشکده روابط بینالملل، فریدون مجلسی، دیپلمات ارشد اسبق وزارت امور خارجه و نسرین مصفا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از سخنرانان این نشست بودند.
نمیتوان فعالیت سازمان ملل را نادیده گرفت
سیدمحمد کاظم سجادپور، استاد هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل ضمن ابراز تأسف از اتفاقات غزه در پاسخ به این پرسش که چگونه میشود سازمان ملل را مخصوصاً منشور حقوق بشر را در رابطه با قضیه فلسطین و بحران اخیر مورد ارزیابی و سنجش قرار داد؟ گفت: این سوال مهم است، چون یک دیدگاه تقلیلگرایانهای از سازمان ملل وجود دارد. به تعبیر روششناسی سازمان ملل را ما محدود میکنیم و از سوی دیگر یک نگاه توأم با انتظارات بالا هم از سازمان ملل وجود دارد. گویا سازمان مانند یک پلیس جهانی است که باید بیاید دعواها را حلوفصل کند. این نگاه تقلیلگرایانه با این انتظار منجر میشود به تقصیریابی که تقصیر سازمان ملل است و در این بحرانها سازمان ملل کجاست؟
وی با اشاره به لزوم نگاه علمی به مسائل اظهار داشت: باید در نظر بگیریم سازمان ملل یک حالت آیینهبودگی دارد یعنی آیینه روابط بینالمللی است، یعنی قدرت بینالمللی انعکاسی در این آیینه دارد. لذا اگر بگوییم سازمان ملل یک قوه قهریه و غالبهای در جامعه بینالملل است، انتظاری است که با واقعیت آیینهبودگی تفاوت دارد. نکته دوم، نهادبودگی سازمان ملل است. یعنی سازمان ملل یک نهاد است که اعضایش به آن یک هویتی دادهاند ولی آن نهادبودگی مستلزم یکسری چارچوبها و مقررات و رویههاست که بعضاً بسیار پیچیدهاند. مثلاً تشکیل یک جلسه راحت نیست. صدور یک قطعنامه راحت نیست و خود این تخصصهای مختلفی دارد و بحثی به نام آیین کار است که برخی از کشورها مثل کوبا، تخصصشان در آیین کار است که با استفاده از مقررات جلسه را به نتیجه مطلوبشان برسانند. سوم اینکه، نهایتاً سازمان ملل هر چقدر هم مطرح شود، سازمان غیردولتی است؛ باشگاه دولتهاست. نهایتاً ملل متحد یک باشگاه است و دولتها عضو آن هستند. این سه نکتهای که عرض کردم از جهت درک سازمان ملل متحد بهطور عام و در مسئله فلسطین هم همینطور بسیار مهم است.
سجادپور با اشاره به تحولات تاریخی نظام بینالملل گفت: در کنار این نکات مفهومی از نظر تاریخی، ما هم یک پیوستگی در کار سازمان ملل میبینیم. سازمان ملل نتیجه 200 سال دیپلماسی چندجانبه جهان است. یعنی اگر از کنگرههای وین به بعد را نگاه کنیم؛ یعنی از ابتدای قرن نوزدهم، دیپلماسی چندجانبه سنجش از زندگی بشری بود و ادامه داشته و هیچ دچار انقطاع نشده است. اما از طرف دیگر همین یک ماهی که از این بحران میگذرد در خود سازمان ملل پویاییهای خیلی فراوانی وجود دارد و جزئیات خیلی مهم است. یعنی نگاه کنید در هر جلسه و ببینید در آن جلسه چه شده است. البته ما پوستاندازیهای خیلی مهمی را در این دوران میبینیم. اگر اینها را کنار هم بگذاریم آن سوالی که مطرح کردم چگونه میشود سازمان ملل را در این قضیه مورد ارزیابی قرار دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به قدمت تاریخی مسئله فلسطین افزود: سازمان ملل در 78 سال گذشته، با ارزیابی کارنامهاش، متوجه میشویم که در مسئله فلسطین و در مسئله اعراب و اسرائیل فعال بوده و زمانی نبوده که حضور نداشته باشد. ممکن است این حضور انتظار را برآورده نکرده باشد، ولی کسی نمیتواند فعالیت سازمان ملل متحد را نادیده بگیرد. دوم، بحرانی را که ما داریم یک بحران ذاتاً نامتقارن است. یعنی ما با یک بحران بین دولتها بهطور کلاسیک روبهرو نیستیم و نهایتاً جهت سازمان ملل متحد در این بحران یک جهت تعدیلکنندهای است. اینها را بهعنوان خوب یا بد بودن ملل متحد نمیگویم. نه جانبدارانه نه مخالفت میکنم بهعنوان یک بحث علمی و عکسبرداری از داخل است. در زمینه ارزیابی اول فعالگرایانه کلاً قضیه فلسطین از کهنترین مسائل سازمان ملل است. یعنی مسئله فلسطین با ورود سازمان ملل شکل میگیرد. لذا پروندهاش در ملل متحد جزء تخصصترین بحثهاست و در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. من فقط اشاره کنم زمانی که دولت انگلیس قیمومیت این مناطق را بعد از جنگ جهانی اول داشته، یعنی وقتی این منطقه بین فرانسه و انگلیس تقسیم میشود و شامات به فرانسه میرسد و فلسطین به انگلیس؛ واقعاً بدون فهمی که انگلیس در آن دوران کرده و همینطور فرانسه، ما نمیتوانیم درک کنیم چه وضعیتی است. جنبش صهیونیستی حالا اگر بتوانیم این لغت را به کار ببریم، چندین کار را انجام میدهد. یکی در داخل خود انگلیس فعالیت میکند که منجر به اعلامیه بالفور میشود و با مهاجرتها و عملیات تروریستی گسترده سه چهار تا گروه مانند هاگانا در همین اراضی فلسطین ادامه پیدا میکند. فعالیتهای تروریستی منجمله علیه تأسیسات قیمومیت انگلیس انجام میدهند و حتی مقر تأسیسات اداری انگلیس در فلسطین را که در بیتالمقدس بوده، در هتل معروف کینگ داود را هم منفجر میکنند. انگلیس به هر جهت در مقایسه با امپراطوریها، امپراطوری و قدرت استعماریای بوده که بیخود هزینه نمیکرده است. انگلیس به تعبیری به سازمان ملل میگوید که من نمیتوانم در اینجا عمل کنم و در اختیار شما باشد. در سازمان ملل، کمیتهای در مجمع عمومی تشکیل میشود. ایران هم عضو آن کمیته است؛ یوگسلاوی و هند هم هست. جالب است که اینها از اواسط سال 1947 تا 1948 گزارششان را به مجمع عمومی میدهند که آنجا رأیگیری شود.
سجادپور با اشاره به مواضع تاریخی ایران در قبال مسئله فلسطین گفت: ایران با تأسیس دو دولت مخالفت میکند. موقعی که رأیگیری میشود نگاه سازمان ملل یک نگاه تخصصی و تکنیکی است. یکی از اصطلاحاتی که دارد توزیع رأی است. توزیع رأی دو نوع است؛ یکی قبل از رأی و دیگری بعد از رأیگیری. قبل از رأی آخرین اثرگذاری روی نتیجه رأیگیری است که کشورها رأیشان را عوض کنند. بعد از رأیگیری برای ثبت در تاریخ است. نماینده ایران بعد از اینکه رأیگیری میشود و دو دولت تصویب میشود، نطق نمیکند. فضلالله کیا از دیپلماتهای قدیمی وزارت خارجه و معاون ثابت اداری هم میشود که چهار تا کتاب خوب هم نوشته که به نظر من منحصربهفردترین کتابِ نسبت ایران و سازمان ملل در این قضیه است. جالب است این فرد در دوره قیمومیت انگلیس در کنسولگری ایران در بیتالمقدس، کارشناس بوده و زمان تأسیس رژیم صهیونیستی و رأیگیری مجمع عمومی، کارشناس نمایندگی در نیویورک بود. فوقالعاده با حوصله همه را نوشته و ماندگار است. نماینده ایران میگوید این رأیای که ما دادیم نه در ضدیت با دولت یهود و نه مخالفت با اعراب است. یهودیها 2500 سال است در ایران زندگی میکنند و هموطنان ما هستند. با اعراب هم ما برادریم. چون اعراب هم به ایران گیر میدادند. ما این را به خاطر منشور ملل متحد میگوییم و توضیح میدهد کاری که شما کردید، تأسیس دو دولت، شگفتانگیز است. رژیم صهیونیستی اجازه نداده تا به حال که دولت فلسطین تشکیل شود. میگوید ما رأیای که دادیم براساس منشور ملل متحد و رأیای که شما امروز دادید، نهفقط مسئله ملی یهود را حل نکرده، بلکه آتشی زیر خاکستر میکنید برای سالهایی که در پیش است. نهفقط صلح و امنیت منطقهای، بلکه صلح و امنیت جهانی را در معرض خطر قرار میدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به کارکرد سازمان ملل در نهادسازی گفت: دهها نهاد سازمان ملل در این زمینه تأسیس کرده است. اونروا یک نهاد بینالمللی است که از یک جمعیت 3/2 میلیونی غزه 700 هزار نفرشان زیر پوشش خدمات آموزشی و درمانی این نهاد هستند. 150 مدرسه در غزه ساخته و تاکنون هفتاد نفر از کارکنان اونروا در غزه کشته شدهاند. یعنی به صورت عملیاتی سازمان ملل بسیار درگیر بوده و بهگونهای است که برخی از صهیونیستها میگویند سازمان ملل یک دولت رفاه برای فلسطینیها ایجاد کرده است. به جز شورای امنیت و آن پنج عضو دائم، مابقی سازمان ملل یک نهاد جهان سومی است؛ یعنی اکثریت اعضایش جهان سومی هستند. جهان سوم بهویژه پس از دهه هفتاد میلادی جان گرفته و توانسته از مکانیزمهای چندجانبه فوقالعاده استفاده کند.
سجادپور با اشاره به درگیری کنونی در غزه گفت: این یک بحران نامتقارن است. چون ما با یک جنگ بین دو دولت روبهرو نیستیم. رژیم صهیونیستی از همه امکانات برخوردار است و ملت فلسطین را از همه امکانات محروم کرده است. غزه از سال 2006 تاکنون در محاصره است و اینکه چگونه یک کنشگر غیردولتی توانسته این شگفتی را ایجاد کند، نامتقارن بودن این رویداد را نشان میدهد. کل عملیات چهارساعت بوده است و سه هزار نفر از مرز عبور کردهاند و نهفقط در مورد رژیم صهیونیستی که میگویند یکی از فاجعههای اطلاعاتی جهان بوده است، اسرائیل در بیست سال گذشته روی تکنولوژی این مرزها خیلی کار کرده و اینکه چطور از اینها عبور کردهاند، از نظر نظامی قابل مطالعه است. منتها شوکی که ایجاد شده پسلرزههایش ادامه دارد و معلوم نیست به کجا منجر خواهد شد. از سوی دیگر کنشگران در این ماجرا متعدد هستند. دستکم چند نوع کنشگر وجود دارد؛ اول، کنشگرهای دولتی که مهمترین آنها رژیم صهیونیستی و مهمتر از آن، ایالات متحده آمریکا است. اگر سازمان ملل با انسداد روبهرو میشود و آتشبس اعلام نمیشود، تماماً آمریکا پشت این قضایاست. کنشگران غیردولتی نیز هستند که سازمان ملل از مهمترین آنهاست. در این بحران همه مردم دنیا کنشگر هستند؛ یعنی برای اولین بار است که جنگی درگرفته است و مردم عادی واکنش نشان میدهند. در درون کشورهای غربی حتی در نهادهای حزبی واکنش نشان میدهند. در روزهای اخیر اخباری بود که درون حزب دموکرات آمریکا هم واکنشهایی وجود داشته است. این جنگ، جنگ روایتهاست. بایدن وقتی به منطقه آمد و برگشت آمریکا و روایتی که به مردم آمریکا ارائه داد، مضحک بود و همانندسازی کرد و گفت که روسیه در اوکراین و حماس در اسرائیل هر دو میخواهند دموکراسیهای همجوارشان را نابود کنند. این جنگ روایتها روزانه عوض میشود و فلسطینیها برای نخستین بار در جنگ روایتها موفق عمل میکنند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ارزیابی کارکرد سازمان ملل گفت: سازمان ملل در تلاش برای تعدیل رفتارهای رژیم صهیونیستی بوده است. سه قطعنامه به شورای امنیت آمده است. قطعنامه اول را آمریکا آورد و اسم ایران را آورده بود و به حماس به شدت حمله کرده بود که روسیه آن را وتو کرد. قطعنامه دوم را روسیه آورد که آمریکاییها آن را وتو کردند و سومین قطعنامه را برزیل پیشنهاد کرد که آن هم آمریکا وتو کرد. شورای امنیت بسیار پویاست و جزئیات در آن مهم است. در جزئیات مذاکرات در شورای امنیت نکات بسیاری هست. نماینده امارات میگوید ما بهعنوان اعضای شورای امنیت مسئولیتی داریم و شورا را به اعضای دائم محدود نمیکند و برای اعضای غیردائم هم مسئولیت قائل میشود. به نظر من این تولد ده عضو در مقابل پنج عضو دائم است. درست است که این در متن منشور نیامده و یا حق وتو ندارند، اما مفهوم جدیدی شکل گرفته است و اعضای غیردائم را هم باید جدی گرفت. مجمع عمومی هم، وقتی شورای امنیت به بنبست خورد، وارد عمل شد و با نامهای که نماینده اردن میدهد جلسه اضطراری ویژه تشکیل میشود. وقتی چنین جلسهای تشکیل میشود باید توجه داشته باشیم که نزدیک به سی سال بود که مجمع عمومی چنین جلسهای نداشته است. تنها با جنگ اوکراین یک جسله تشکیل شد و حالا برای فلسطین تشکیل شد. جلسه اضطراری ویژه فقط یک جلسه نیست یعنی ادامه دارد و پس از صدور قطعنامه میگوید جلسه موقتاً قطع و در صورت لزوم مجدداً تشکیل خواهد شد. حدود سی سال پیش در مورد خاورمیانه یک جلسه تشکیل شد و این جلسه 27 اکتبر دهمین جلسه آن مجمع بود که منجر به قطعنامه شد. در این جلسه تعدادی از وزیران امور خارجه شرکت کردند. نماینده کانادا یک اصلاحیهای داد که در اصلاحات سازمان ملل به آن اصلاح کشنده میگویند؛ یعنی اصلاحی که در حقیقت ماهیت قطعنامه را از بین میبرد و البته کانادا باخت و نتوانست اصلاحات مدنظرش را وارد قطعنامه کند.
سجادپور با اشاره به متن تصویبی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: قطعنامه خواندنی است. چهارده بند اجرایی و عملیاتی دارد و آخرینش این است که موقتاً جلسه اضطراری ویژه تعطیل میشود و هر زمان ضرورت پیدا کند، مجدداً تشکیل خواهد شد. هر قطعنامه در واقع یک جمله است که شرح وضعیت میکند و یک فاعل دارد و به منشور ملل متحد اشاره میکند و کاری که این قطعنامه کرد، مشروعیتزدایی از اقدامات رژیم صهیونیستی است و کار به اینجا ختم نخواهد شد. دبیرکل و دبیرخانه نیز نقش مهمی دارند و برای اولین بار مشاجرهای بین دبیرکل و نماینده رژیم صهیونیستی شکل میگیرد و پیوسته شخص دبیرکل بر لزوم آتشبس تاکید میکند و این در راستای نقش تعدیلکننده سازمان ملل مهم است. در مجموع سازمان ملل نقش تعدیلکننده و فعالی دارد ولی آیا این کافی است؟ و این به لحاظ علمی همچنان قابل مطالعه است.
فریدون مجلسی: دید سیاسی جانبدارانه است
فریدون مجلسی دیپلمات اسبق وزارت امورخارجه در ادامه این نشست گفت: وقتی در قالب تعهدات بینالمللی به جنبههای حقوقی مسائلی که امروز در عرصه جهانی میگذرد، توجه میکنیم، متوجه میشویم که مشکل، برخورد سیاسی با مسائل است. در سیاست بر پایه و محور قدرت قضاوت میشود درحالیکه سیاست سالم آن است که هر چه بیشتر خودش را به حقوق نزدیکتر کند ولی دید سیاسی همیشه جانبدارانه است. وقتی با عنوان یک دیپلمات میخواهید موضع کشورت را بیان و از آن دفاع کنی، جانبدار و توجیهگر کشور خودتان هستید. این آیا منطبق با حق، منطبق با اصول حقوقی است یا نیست؟ حتی سعی میشود اصول حقوقی به صورت جانبدارانه و توجیهگرانه در راستای امیال سیاسی و کارگزاران سیاست اجرا و تفسیر شود. همیشه به یاد میآورم در زمان ملی شدن صنعت نفت ایران در دادگاه لاهه، قاضی انگلیسی، داگلس مکنیر، بهرغم تمایلات کشور خودش در رد دادخواست رأی داد. وقتی شما غیرجانبدارانه بودن امر حقوقی و یک قاضی مستقل را میبینید که اتفاقاً این باعث افتخار کشورش شد. الان هفتاد سال میگذرد و بعد از هفتاد سال ما در اینجا به یاد داریم که یک قاضی انگلیسی چنین رأیای داد.
مجلسی با اشاره به لزوم اجتناب نگاه سیاسی در مسائل حقوقی گفت: میان دیدگاه حقوقی و دیدگاه سیاسی گاهی تعارضهایی پدید میآید که این تعارضها عواطف جانبدارانه ما را برمیانگیزد. در همین مسئله فلسطین میبینیم که دفاعهای بسیار جانبدارانهای در جامعه اسلامی از حماس میشود؛ حماسی که در خود جامعه عرب مورد انتقاد کشورهای عربی است. برای اینکه عربها تصمیم گرفتند با تقویت اقتصاد خودشان قدرتمند شوند و بتوانند در موضع قدرت با اسرائیلی که تمام توانمندیاش روی قدرتاش نهفته است، مواجه شوند و گروههایی مانند حماس که تصور میکنند ضربه را میتوان زد ولی ضربه نمیتوان نخورد، این اشتباه را تکرار کردند. دو سال و نیم پیش بعد از تهاجمی که از جانب حماس صورت گرفت و اسرائیلیها آب و برق را قطع کردند و 200 کشته به بار آمد و دنیا توانست آتشبس را به اسرائیل تحمیل کند، در مصاحبهای صریحاً پیشبینی کرده بودم که در دوره بعد با شدت بیشتری مواجه خواهند شد. همهچیز را به زور نمیتوان حلوفصل کرد.
مجلسی با اشاره به اخبار روزهای اخیر درباره مسائل بینالمللی و اظهار خرسندی از آنها گفت: چند اظهارنظری که گفته شد، میتواند جنبههای حقوق مؤثری داشته باشد. یکی آقای دکتر ظریف در آخرین صحبتهای خودشان گفتند که اینگونه برخوردها موجب آتشهایی خواهد شد که زیانش به ملتها خواهد رسید؛ به خصوص اگر ایران بخواهد در این مسئله درگیر شود، آسیب و زیانش به ملت ایران خواهد رسید. این صحبت بسیار امیدوارکننده است. نکته دوم، سخنانی بود که از فرماندهی نیروی هوافضا و مسائل موشکی ایران، همین دو سه روز پیش منتشر شد که ایشان در پاسخ به اینکه چرا پس از اقدامی که صریحاً توسط آمریکا برای شهادت سردار سلیمانی انجام شد، شما وارد جنگ نشدید؟ ایشان گفت ما موشک داشتیم، امکانات داشتیم، ما میتوانستیم ضربههای شدید و مخربی وارد کنیم، ولی آیا بیضربه باقی میماندیم؟ ما بیست سال به عقب برگردانده میشدیم. درک این نکته و بیان این نکته توسط یک فرمانده نظامی که تاکنون ما فکر میکردیم اینها تصورشان بر این است که آن کسی را که دشمن میپندارند فقط مثل کیسه بوکس ضربه میخورد و متقابلاً ضربهای نمیزند؛ این یک آرامشی ایجاد میکند. ایجاد اطمینان میکند که پس بنابراین این عقلانیتی که لازمه حضور در عرصه بینالمللی است و لازمه مؤثر بودن در تصمیمات جهانی است، وجود دارد. برای یک کشوری مثل ایران که بالقوه قوی و ثروتمندترین کشور منطقه است، باعث امیدواری است. این دیپلمات ارشد در ادامه با اشاره به حمایت کشورهای اروپایی در قضیه طوفانالاقصی حماس گفت: آنهایی که خودشان را وضعکننده مقررات حقوقی بینالملل میدانند و راست هم میگویند آنها آغازگر حقوق بینالملل بودند و ما اتفاقاً آغازگر مصونیت دیپلماسی در تاریخ جهان هستیم. از زمان ساسانیان این ایران و کشورهایی مثل روم و چین و هند و... بودند که ارتباطات گاه ثابت دیپلماتیک برقرار کردند و متأسفانه دیدیم که در آخر قرن بیستم ما کسانی بودیم که این مرکزیت مهم روابط بینالمللی را شکستیم و آسیب دیدیم؛ هم آسیب حیثیتی، هم آسیب منافع ملی، هم آسیب حقوقی دیدیم.
مجلسی با اشاره به اصرار حماس و اسرائیل به ادامه جنگ گفت: حماس گفته که من الا و بالله تا وقتی که شش هزار نفر اسیر جنگیام را با این دویست اسیری که ما گرفتیم مبادله نکنید، موافقت با آتشبس نمیکنم و امروز میبینیم آنها مخالفت میکنند. ما موافقت میکنیم. کشورهای آسیایی، کشورهای اسلامی، آمریکای لاتین که به تدریج هر کدامشان صدها هزار شهروند فلسطینی دارند، سر همین تعلل اسرائیل در پذیرش آتشبس روابطشان را قطع کردند. دو تا نکته در تعارض قرار میگیرد. یکی اینکه باید جلوی تکرار چنین تهدیدی را به این صورت گرفت. باید دید موازنه بر چه مبنایی است؟ اگر حفظ سلامت و زندگی شهروندان اهمیت دارد باید از طرف آن کسی که ضعیفتر است، یک گذشتی انجام بگیرد چراکه تصمیمش آثار بدتری بر جای میگذارد. در این طرف استدلال میکند که اینجا کشور و سرزمین ماست. اینجا بدون اجازه ما آمده اشغال شده و ما حق دفاع از خودمان و از سرزمین خودمان را داریم، چگونه در برابر یک چنین ظلمی ساکت بمانیم و دنیا بخواهد ساکت بماند؟ هر دو دارای مواضعی هستند که قابلیت دفاع را دارد، ولی در اینجاست که مصالح سیاسی و بینالمللی مطرح میشود. من معتقدم که این جریان ولو اینکه انتحاری بود، ولو اینکه به اهداف خودش نرسید، یکی از دلایلش این بود که یک گروه کوچک و کنشگر خشنی مثل حماس میخواست به اراده خودش جهان عرب و جهان اسلام را به تبعیت از خودش وادار کند. به این دلیل کشورهای اسلامی زیر بار نمیروند. آنها تمایلات و منافع دیگری دارند که انتهای آن حفظ منافع ملت فلسطین بهعنوان بخشی از ملت عرب کاملاً وجود دارد و وجود هم خواهد داشت. این امر و این زرنگی تاکتیکی که ما میرویم میزنیم، میکشیم، مردم خشمگین میشوند از دولتهایشان میخواهند آنها وارد معرکه شوند و اسرائیل تاب مقاومت در برابر اینها را نخواهد داشت؛ این دید از لحاظ درازمدت درست هم هست. اسرائیل در بلندمدت، نه بلندمدت قرنِ دیگر، در بلندمدت ده پانزده سال دیگر، تاب مقاومت در یک رقابت اصولی با ملت عرب را نخواهد داشت؛ برای اینکه اینها فکر میکنند یک کشوری هستند با مردمان برتر، با دانشمندان آنچنانی و صنایع چنین و چنان که هیچکس رقیب آنها نیست، هم گنبدشان نفوذ پیدا کرد، هم مرزشان نفوذ پیدا کرد، هم ضربه خوردند و تازه یک شهر کوچک دو میلیون نفری که به اندازه فاصله کرج تا تهران با یک عمق چهار تا شش هفت کیلومتری توانسته مقاومت کند و هنوز هم این جنگ ادامه دارد. فریدون مجلسی با اشاره به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت اسرائیل با اشاره به اهمیت آن گفت: با اینکه این قطعنامه مثل قطعنامه شورای امنیت قابلیت اجرا ندارد که در ذیل بند هفت بیاید و حتی اقدام نظامی را توجیه کند، مستلزم موافقت آن 5 کشور مقتدر است اما در این قطعنامه هم یک نکتهای مندرج بود و لزوم دو کشور شدن یعنی موازی شدن کشور اسرائیل با کشور فلسطین است. نمایندگانی که زیر این قطعنامه را امضا کردند، امیدوارم این دیدگاه باعث شود که با آن دو مورد دیگری که از فرمانده هوافضا و شخصیتی مثل آقای ظریف ذکر کردم، یک نوع تغییر عقلانی در موضع ایران نسبت به این مشکل بینالمللی حاصل شود که آن وقت ایران هم بتواند نقش مؤثر خودش را در قالب یک کشور بزرگ و بلکه بزرگترین کشور منطقه در حل و فصل این مسئله بازی کند.
نسرین مصفا: انتظارات تنها از سازمان ملل است
دکتر نسرین مصفا، استاد دانشگاه تهران در این ارتباط با کارگزاری امدادرسانی کاریابی برای آوارگان فلسطینی به سخنرانی پرداخت و گفت: امروزه در ارتباط با جریانات و رویدادهایی که در خاورمیانه و مشخصاً در غزه است، بیشتر از هر زمان دیگری، حرف از کمکهای بشردوستانه مطرح میشود و صحبت از سازمان ملل متحد به میان میآید؛ در همین راستا بهتر است یک مقدار به ریشه سازوکارهای بشردوستانه از فلسطین نگاه کنیم. در آستانه 75سالگی ملل متحد، یکی از بزرگترین بحرانهایی که دنیا را یک بیماری عالمگیر به نام کرونا گرفت، ملل متحد با آن مواجه شد که بحث همکاریهای بینالمللی خیلی در این زمینه و چالشهایی که پیدا کرد، مناسب نبود. ملل متحد در این سال خیلی دلخوش برگزاری مراسمهای مختلف و بزرگداشت برای هفتادوپنجمین سالگرد تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر بود و هست و وقتی که شما یک چنین چالش عمدهای را الان در خاورمیانه دارید، ما بههیچوجه منکر دستاوردهای اعلامیه جهانی حقوق بشر و تمام اقدامات ملل متحد در زمینه حقوق بشر نیستیم ولی الان یک چالش عمده است که این حقوق بشری که از آن در اسناد صحبت میکنند، کجای این جریان و بحران است و چگونه میتواند پاسخگو باشد.
مصفا در ادامه با اشاره به هفتادوپنجمین روز سالگرد تأسیس نیروهای حافظ صلح گفت: از سال 1948 سازمان نظارت بر مخاصمه در فلسطین شکل گرفت. ما در روابط بینالملل معمولاً رویدادها و مقاطع مهم را یک آغازی برای توجه بیشتر میدانیم. طبیعی است همین 75سالگیها پیش روی ملل متحد هم سوالات متعددی را بهوجود آورد. در پیش روی نظرات مردم جهان هم همینطور، چه در سطح مردم عادی و چه در سطح محققین و خود سازمانهای بینالمللی، همیشه این سوال وجود داشت که جهان پس از کرونا چه جهانی خواهد بود؟ متعاقب حمله و تهاجم روسیه به اوکراین، باز این سوال به ذهن مردم در عرصه بینالملل متبادر شد که جهان بعد از تهاجم روسیه به اوکراین چه جهانی خواهد بود و صحبت از نظم جدید شد. الان هم باز این سوالات است که جهان بعد از غزه چه جهانی خواهد بود؟ واقعاً جهان بعد از غزه با این اتفاقاتی که افتاده و یکی از علامتهای سوالش هم شاید این باشد که چرا سلاح اتمی هم نتوانست امنیت یک کشوری را تأمین کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به وجود مباحث مفهومی درباره سازمان ملل متحد در سالهای گذشته گفت: در یکی دو دهه اخیر بحث مشروعیتبخشی بوده است. افکار عمومی ملل متحد را واقعاً وارد سرزنش قرار میدهند که گاهی به علت ساختار و ماهیت طراحی خودش و گاهی وقتها به علت انفعال در این وقایع، همدست بوده است. اما واقعیت این است که ملل متحد به هر حال نقش داشته و نقشاش هم مهم است و الان هم بهرغم چالشهایی که در موردش وجود دارد، هیچکس نمیگوید که سازمان X یا Y کجاست ولی همه میپرسند که شورای امنیت کجاست؟ هیچکس نمیگوید چرا چین کاری نمیکند؟ همه چشمها به طرف شورای امنیت و به طرف کانالهای بشردوستانه است که ملل متحد باز کند. وقتی دبیر کل صحبت میکند، صحبتاش اهمیت پیدا میکند و این تصور از ملل متحد با مواردی که مطرح شده کموبیش وجود دارد.
مصفا در اشاره به موارد مشخص کمکهای بشردوستانه ملل متحد به فلسطین گفت: کارگزاری ملل متحد تا آنجایی که اطلاعات یاری میدهد، اولین نهاد بشردوستانهای است که ملل متحد تأسیس میکند. متعاقب اتفاقی که از سال 1947 تا 1948 در سازمان ملل متحد رخ میدهد در سال 1948 یک کمیسیون تشکیل میشود. یک واقعیت وجود داشت که 700 هزار پناهنده در اثر تصمیم ملل متحد و تصمیمی که برای کشور اسرائیل گرفته شده، برای اینها یک راهحلی پیدا میشود که یک کمیسیون سازش اول تشکیل میشود و بعد سال 1949 اونروا با تعدادی کارکنان محدود تشکیل میشود ولی الان بزرگترین کارگزار ملل متحد از نظر تعداد کارکنان است. سی هزار نفر در آن نهاد کار میکردند که متأسفانه حدود 90 نفر در اتفاقات اخیر از بین رفتند؛ بزرگترین ضربهای یک نهاد بشردوستانه ملل متحد در طور سالها دیده؛ حدود بیش از 500 نفر زخمی دارد و چون خیلی نهاد گستردهای است و مکانهای کمکدهی و زیستگاههایی که داشته، تخریب شده، خیلی از مدارسی که در آن کار میکردند، مورد حمله قرار گرفته و در حقیقت آن نهاد اولیه با این تصور که میتواند کاری انجام بدهد، الان مورد چالش و مورد حمله است. این سازمان در حقیقت در طول زمان فعالیت خودش از همان سال 1949 که تأسیس شد و در سال 1951 تا 1952 اوج پیدا کرد و تقویت شد، در همان دهه 50 و سال 1967 که باز جنگ بزرگی بود و جنگ اکتبر 1973 و در جریاناتی که سالهای بعد، هم در لبنان و هم در همه مشکلات و رویدادهایی که ما در از سال 2010 به بعد داریم، میبینیم که یک نهاد قابل تأمل برای کمکرسانی بوده است و بیشتر هم به طرفی حرکت کرد که یک نهاد توسعهای باشد و بتواند امنیت انسانی را برقرار کند. در اردن، سوریه، کرانه باختری، غزه، لبنان و حتی در رویدادهایی که در سوریه داشتیم، باز هم کمپها و اردوگاههای آن مورد تهاجم قرار گرفت. اما این نهاد، با این امکانات، با سی هزار کارمند که براساس ماده 22 منشور بهعنوان رکن فرعی مجمع عمومی تشکیل شده، با بودجهای که از ملل متحد میگیرد و با حمایتی که صورت گرفته، در عمل در یک بحرانی که الان غزه با بحران انساندوستانه مواجه است، گرفتار شده است. این برمیگردد به آن سوال که اگر مشکل سیاسی حل نشود، گذر زمان میتواند نهادهایی که وجود دارند، حتی تقویت شوند؛ یا بهعنوان یک نهاد مؤثر برای مواجهه با بحرانهای بشردوستانه میتوانند موثر باشند؟
مصفا با اشاره به روابط نامناسب اسرائیل به سازمان اونروا و مشکل این رژیم با پناهندگان گفت: اصولاً نهادهایی که وابسته به مجمع عمومی سازمان ملل متحد هستند، بودجهشان از مجمع عمومی میآید اما فرعی هستند و مؤسسه تخصصی نیستند. اینها معمولاً برنامههای سهساله برای فعالیتهای خودشان دارند و آخرین برنامه سهسالهای که برای اونروا تصویب شده بود، این بود که همین ژوئن 2023 تا 2026 آن را دنبال کند و در این راستا مقرر بود که زمینههای حمایت بهتری را بتواند برای مردم فلسطین فراهم کند.