بازداشت متهمان قتل دانشجوی دانشگاه تهران

سرپرست دادسرای جنایی از دستگیری عاملان سرقت و قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران در دوشنبه شب، ۲۹ بهمن‌ماه خبر داد. محمد شهریاری در این باره گفت: «متهمان در یک اقدام قضایی و فنی دستگیر شدند و در تحقیقات اولیه به سرقت و قتل امیرمحمد خالقی اعتراف کردند. در تحقیقات اولیه مشخص شد، متهمان با انگیزه سرقت مرتکب قتل شده‌اند. متهم اصلی که اقدام به قتل و سرقت کرد (ترک‌نشین موتورسیکلت) با هویت «احمد» و راکب موتورسیکلت با هویت «امیر» است. تحقیقات در حال انجام است و جزئیات بیشتر اطلاع‌رسانی خواهد شد.»

  امیرمحمد خالقی‌درمیان، دانشجوی دوره کارشناسی رشته مدیریت کسب‌وکار دانشگاه تهران، چهارشنبه‌شب، ۲۴ بهمن‌ماه در محدوده پل گیشا و هنگام مراجعه به خوابگاه کوی دانشگاه، توسط دو سارق موتورسیکلت‌سوار با سلاح سرد، مورد ضرب‌وجرح قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان شریعتی توسط نیروهای اورژانس، صبح پنجشنبه ۲۵ بهمن‌ماه به‌دلیل شدت جراحات فوت کرد.

پس از آن وزارت علوم، دانشگاه تهران و دانشکدگان مدیریت این دانشگاه با صدور اطلاعیه‌های جداگانه، خواستار رسیدگی جدی و فوری به موضوع و برخورد با عاملان قتل این دانشجو شدند. بعد از آن هم دادستانی عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که یک شعبه ویژه، پرونده سرقت از دانشجوی دانشگاه تهران را رسیدگی خواهد کرد، سپس اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه‌قضائیه روز یکشنبه ۲۸ بهم‌ماه از دستگیری چند مظنون خبر داد. 

حالا سرپرست دادسرای جنایی می‌گوید که متهمان انجام ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت طی دو تا سه ماه اخیر را اعتراف کرده‌اند که البته نیاز به بررسی بیشتر دارد، هرچند این سرقت‌ها منجر به دستگیری متهمان نشده و اقدام مجرمانه آنها تداوم پیدا کرده است که درنهایت منجر به قتل دانشجوی دانشگاه تهران شد. دیروز رسانه‌ها، اولین اعترافات متهمان به قتل دانشجوی دانشگاه تهران را هم منتشر کردند.

راکب موتور با بیان اینکه این مکان را برای سرقت به‌دلیل خلوتی آن انتخاب کردیم، گفته است که «احمد (ضارب مرحوم امیرمحمد خالقی) به‌محض اینکه به دانشجو رسید، چاقو کشید و گفت می‌زنمت.» ضارب مرحوم امیرمحمد خالقی هم دیروز گفت: «وقتی گوشی را گرفتم، گفت دانشجو هستم. گفتیم کیفت را بده، گوشی را بگیر و برو ولی به ما ضربه زد. می‌گفت مدارک در کیفم دارم. امیر به من گفت، با چاقو بزنش. اصلاً خبر نداشتیم دانشجو است. دو تا ضربه به او زدم و به محل برگشتیم. وقتی فهمیدم ایشون فوت کرده، لپ‌تاپ را نفروختم ولی گوشی را یک‌میلیون‌و‌پونصد فروختم.»