| کد مطلب: ۴۱۳۲۵

ضرورت لغو تحریم‌ها را از یاد نبریم

جنگ تجاوزکارانه‌ای که به کشور تحمیل شده بود، نهایتاً با درایت و واقع‌بینی مقامات ما متوقف شد.

ضرورت لغو تحریم‌ها را از یاد نبریم

جنگ تجاوزکارانه‌ای که به کشور تحمیل شده بود، نهایتاً با درایت و واقع‌بینی مقامات ما متوقف شد. در این رابطه جا دارد از کار باارزش آقای دکتر عراقچی که عهده‌دار کار خطیر اعلام توقف عملیات شد، تجلیل کنیم. بی‌شک، عمل برخی که این چندروزه شروع به انتقاد از ایشان در این رابطه کرده‌اند، مذموم و مغایر با منافع ملی است. اکنون مهمترین سوال این است که این «توقف عملیات» قطعی و دائمی است یا رژیم اسرائیل ضمن هماهنگی با آمریکا در حال توطئه‌چینی برای تجاوز دیگری به میهن ما یا نوعی جنگ در منطقه خاکستری است.

گزارش‌های خبری که حکایت از ارسال گسترده تجهیزات و مهمات از آمریکا به اسرائیل دارد، می‌تواند مؤید این نظر باشد که یکی از دلایل توقف عملیات، مواجهه رژیم اسرائیل با کمبود ادوات لازم بوده‌است. این در حالی است که روشن نیست آیا کشورهایی که همیشه از آنها به‌عنوان شرکای راهبردی خود اسم برده‌ایم، گامی در جهت جبران کمبودهای نظامی ما برداشته‌اند یا برخواهند داشت؟ این موضوع مهمی است که قطعاً در برنامه‌ریزی‌های ایران باید حائز اهمیت بسیار دانسته شود.

در حاشیه این سوال اصلی، جنجالی نیز در آمریکا و اروپا در مورد میزان صدمه به تاسیسات اتمی ایران و سرنوشت محموله‌های اورانیوم غنی‌شده در اثر حمله تجاوزکارانه آمریکا برپاست. این جنجال نیز می‌تواند با احتمال یک تجاوز دیگر بی‌ربط نباشد. رئیس ستاد ارتش آمریکا، برخلاف ترامپ تعبیر «نابودی کامل» را در مورد سایت فردو به کار نبرد. وی گفت: «ما به کار خودمان نمره نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم تا جامعه اطلاعاتی نمره بدهد.» اسرائیل و گروسی گفته‌اند که فردو «دیگر عملیاتی نیست».

دیوید آلبرایت، متخصص موسسه ISIS، از «خسارت جدی» به فردو گفته و اضافه کرده که ارزیابی خسارات تنها در صورت بازدید از محل ممکن خواهد بود. محافل غربی در مورد سایت‌های نطنز و اصفهان نیز طیفی از حدس و گمان‌ها را مطرح می‌کنند. در مورد محموله‌های انواع اورانیوم غنی‌شده نیز گروسی گفته است که از مقامات ایرانی شنیده که «تدابیر حفاظتی» در مورد آنها اتخاذ شده است. گفته می‌شود چون این محموله‌ها قابل انتقال و جابه‌جایی مستمر هستند، تردید بیشتری در غرب در مورد سرنوشت آنها وجود دارد. به هر صورت، این سایت‌ها و این‌ محموله‌ها یکی از مهمترین فاکتورها در معادلات نظامی هستند. گروسی در رابطه با این سایت‌ها و محموله‌ها از نیاز به بازگشت بازرسان آژانس به ایران سخن گفته است.

در کنار این ملاحظات، صحبت از مذاکره نیز هست. ترامپ از مذاکره با ایران در «هفته آینده» سخن گفته است. مارکو روبیو، وزیرخارجه آمریکا، گفته است که «اگر ایران مایل به داشتن یک برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای است، آمریکا حاضر به مذاکره است.» ویتکاف هم گفته است: «امیدوارم به یک توافق صلح جامع با ایران دست پیدا کنیم. به‌ نظر من، ایران آماده است.» در ایران، اظهارات دکتر پزشکیان مهم است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری ایشان در تماس تلفنی با ولیعهد عربستان گفته است: «آماده حل‌وفصل مسائل میان خود و آمریکا بر پایه چارچوب‌های بین‌المللی هستیم.» اما به نظر می‌رسد که کار تنها در سطح اعلام آمادگی باقی مانده است. واکنش دکتر عراقچی به اظهارات مقامات آمریکایی در مورد مذاکره مبنی بر اینکه «هیچ توافقی برای شروع مجدد مذاکره انجام نشده و حتی صحبتی برای مذاکره نشده است»، امیدبخش است؛ چراکه حاوی نظری منفی در مورد مذاکره نیست. لذا، محتمل است که طی روزهای آینده تلاش‌هایی در این رابطه صورت گیرد.

از آنجا که پادزهر جنگ چیزی جز دیپلماسی و مذاکره نیست، اظهار آمادگی اصولی مقامات دو کشور برای ادامه مذاکره تحولی مثبت است. عفریت جنگ نباید از یاد مقامات ما برده باشد که خواسته اصلی ما لغو کامل تحریم‌هاست و روشن است که این مهم جز از راه مذاکره حاصل نخواهد شد. سخن ترامپ مبنی بر اینکه اکنون چین می‌تواند از ایران نفت بخرد، مادامی که در قالب یک فرمان اجرایی رسمیت نیافته، کارآیی چندانی نخواهد داشت. در ازای لغو تحریم‌ها طرف مقابل خواستار توافقی رسمی در مورد برنامه اتمی ایران خواهد بود که ممکن است در شرایط جدید برای ایران آسان‌تر باشد. ضمن اینکه مذاکره و نیل به توافق راه مطمئن برای خنثی کردن تلاش‌های جنگ‌افروزانه رژیم جنایتکار اسرائیل است.

این رژیم این‌بار نیز مثل همیشه از توافقی بین ایران و آمریکا وحشت خواهد داشت. در یک راه‌حل نهایی، گریزی از نقش آژانس و مدیرکل آن نیست. اگرچه در نتیجه کار آژانس و گروسی عملاً تجاوز به کشورمان تسهیل شد اما نباید فراموش کرد که این تجاوز از ماه‌ها قبل برنامه‌ریزی شده بود و در غیاب توافقی بین ایران و آمریکا در مورد غنی‌سازی، نهایتاً عملی می‌شد. اهمیت این امر از نظر واکنش‌هایی است که نسبت به آژانس و گروسی در ایران در جریان است.

این واکنش‌ها، ازجمله واکنش مجلس، اگرچه قابل درک است، اما نباید به چیزی مانند «قانون راهبردی لغو تحریم‌ها» که مذاکره را عملاً ممنوع و دست دولت وقت را کاملاً بست، تبدیل شود. اگرچه در مصوبه جدید مجلس به دولت تکلیف شده تا از هرگونه همکاری با آژانس خودداری کند، اما احراز تحقق دو شرطی که برای رفع تعلیق تعیین شده، برعهده سازمان انرژی اتمی و شورای‌عالی امنیت‌ملی گذاشته شده که می‌تواند راهی برای عبور از این ممنوعیت باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار