کنارهگیری بایدن و افزایش شانس پیروزی دموکراتها
کنارهگیری بایدن از کارزار انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برخلاف تصور عمومی، راه پیروزی دموکراتها و شکست ترامپ نامزد جمهوریخواهان را در انتخابات پیش رو آسان کرد.
فضای عمومی انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا در ماههای اخیر تحت تاثیر مسائل، اخبار و تحرکات ایجابی و سلبی به نفع نامزد جمهوریخواهان پیش رفت که آخرین رویداد سلبی در این زمینه، ترور ناکام ترامپ بود. پیش از آن هم پروندههای قضایی ترامپ در محاکم قضایی آمریکا و آرای مختلف صادره در خصوص وی، روند متغیرهای سلبی اما مثبت به نفع ترامپ را تقویت کرده بود.
در واقع ترامپ کهنسال اما ماجراجو و جاهطلب تلاش کرد از روندها و جریانهای تهدیدوار علیه خود با قرار گرفتن در صدر اخبار و موجسواری بر جریانهای خبری ایجادشده، بهخوبی استفاده کرده و حداقل فضای عمومی و رسانهای جامعه آمریکا چند ماه مانده به برگزاری انتخابات را به نفع خود مصادره کرد. ترور ناکام ترامپ اوج این تحرکات و فضاسازیهای سیاسی و رسانهای بود.
از منظر رفتارشناسی اجتماعی و ارتباطات، با وجود اذعان نظرسنجیها به افزایش قابل توجه آرای ترامپ بعد از ترور ناکام و البته مشکوک وی، اما فضای عمومی ایجادشده به نفع ترامپ بیش از آنچه واقعی باشد، کاذب بوده و بیشتر ماهیت هیجانی و احساسی دارد.
این فضاسازی تا چندی پیش، عمدتاً با محوریت شخص ترامپ و تیم تبلیغاتی و البته غیرحزبی وی صورت میگرفت. شدت و گستردگی فعالیت کمپین تبلیغاتی ترامپ عملاً حزب جمهوریخواه را از مدتها پیش در موضع انفعال در برابر ترامپ قرار داد و به مانند انتخابات سال 2016 ترامپ خود را به رهبران محافظهکار حزب جمهوریخواه تحمیل کرد و این حزب با بیرغبتی بار دیگر مجبور شده رسماً وی را به عنوان کاندیدای نهایی این حزب معرفی کند.
علاوه بر این عامل مهم دیگر در برتری کمپین تبلیغاتی ترامپ ایستایی و بیتحرکی کمپین تبلیغاتی دموکراتها بود. بیتحرکی دموکراتها برای انتخابات ریاستجمهوری بخشی به دلیل قطعی بودن نامزدی رئیسجمهور مستقر در انتخابات و برتری اسمی آن، تا حدی طبیعی بود اما واقعیت این است که دموکراتها از یک سال پیش نسبت به امکان پیروزی در انتخابات 2024 به دو دلیل عمده یکی کهنسالی رئیسجمهور مستقر یعنی بایدن و دیگری حضور مجدد ترامپ ماجراجو و جاهطلب، دچار تردید شده بودند و این تردید عملاً انگیزه، انرژی و توان آنها برای تشکیل کمپین تبلیغاتی فعال و گسترده را از بین برده بود.
در واقع عامل مثبتی که در انتخابات مشابه گذشته با امکان نامزدی رئیسجمهور مستقر و به پشتوانه دستاوردهای اقتصادی و سیاسی آن، شانس پیروزی حزب حاکم و نامزدش را افزایش میداد، در انتخابات جاری تبدیل به عامل و متغیری منفی برای دموکراتها شده بود به این معنا که اصرار بایدن بر نامزدی دوباره در انتخابات نهتنها شانس پیروزی وی و حزب دموکرات را تقویت نمیکرد بلکه بیشتر آن هم در مقابل رقیبی قدرتمند، زمینهساز شکست آنها را فراهم میکرد. واقعیت هم این بود که حزب دموکرات و کمپین تبلیغاتی وی در بنبست بایدن گرفتار شده بودند و هر گونه امکان تحرک و پویایی تبلیغاتی را از دست داده بودند.
اما کنارهگیری بایدن جان تازه و انرژی مضاعفی را به کمپین دموکراتها وارد ساخته است. میتوان پیشبینی کرد فرمان جریانسازی و شوکآفرینی در فضای تبلیغاتی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که تاکنون دست ترامپ بود، به یکباره به دست دموکراتها افتاده است. از این پس دموکراتها میتوانند از فرصت ایجادشده، با هوشمندی جریان سیاسی و تبلیغاتی انتخابات را با رویدادآفرینیهای پرسروصدا و هیجانانگیز به خصوص بر مبنای شکل دادن فرمایشی و یا واقعی روند انتخاب نامزد نهایی تا زمان برگزاری نشست عمومی حزب در ماه آینده میلادی، به نفع خود مصادره کرده و تا حد زیادی کمپین تبلیغاتی ترامپ را در ایجاد موجآفرینیهای کاذب، خنثی نمایند.
بر این اساس شاید تاکید برخی رهبران حزب دموکرات و شخص بایدن بر انتخاب کامالا هریس، حرکتی از روی هوشمندی نباشد. انتخاب سریع و زودهنگام هریس عملاً فضای انتخاباتی را از دست دموکراتها خارج میسازد. در این میان شاید هوشمندانهترین موضع را اوباما رئیسجمهور اسبق اتخاذ کرد که بر انتخاب نامزد نهایی در فرایندی دموکراتیک و بر مبنای سازوکارهای حزبی تاکید نمود.
با فرض بهرهگیری دموکراتها از کنارهگیری بایدن و حرکت هوشمندانه در مسیر انتخاب نامزد نهایی (حتی اگر هریس باشد) و به پشتوانه دستاوردهای نسبتاً خوب دولت بایدن در حوزه اقتصادی، اشتغال و مسائل اجتماعی میتوان پیروزی دموکراتها را در انتخابات آینده آنهم در مقابل رقیبی قدرتمند به نام ترامپ، دور از دسترس ندانست.