درباره حواشی سفر نیویورک پزشکیان
کسی منتظر ما نیست
در جهانی که روزانه قریب به ۱۷ میلیون پرواز هوایی انجام میشود، نزدیک به ۹ میلیارد مسافر در خطوط هوایی آن سفر میکنند، روزانه پرواز سنگاپور ـ نیویورک برقرار است و در همین بغل دست خودمان ـ در فرودگاههای دوبی، دوحه و استانبول ـ جای سوزن انداختن نیست، شاید بهتر باشد میل ما به کشف تعداد مسافران نیویورک در کنار آن ولع بیشتر برخی برای رسیدن به خاک آمریکا را مکانیسمی دفاعی تلقی کرد برای فراموشکردن اصل ماجرا؛ به اینکه انگار زیاد کسی منتظر ما نیست. ما نباشیم هم اتفاقی نمیافتد.
این روزها تعداد افراد همراه مسعود پزشکیان در سفر نیویورک، باعث بحثهایی در رسانهها شده. موافقان میگویند، 12 نفر را همراه برده و رسم نامحمود محمود را در همراه کردن اقوام و اقارب خود و دوستانش در پیش نگرفته. برخی مخالفانش عدد را اما به 184 نفر رساندهاند. راست و دروغش با خودشان.
اصلاً مسئله این یادداشت اثبات و احصاء تعداد هیئت همراه رئیسجمهور به نیویورک نیست. بحث من چیز دیگری است و البته در صورتی به هدفم نائل میآیم که بعد از خواندن متن، کمی به همهمان بر بخورد.
چرا بر بخورد؟ بهخاطر اینکه اصلاً نفس این جدلها بیش از هر چیز نشانگر این است که متاسفانه ما از مدار اصلی مناسبات جهانی خارج شدهایم. شاید بپرسید چه ربطی دارد؟ اجازه بدهید سوالی طرح کنم. الان در کشور دوست ما، چین، درباره اینکه چند نفر راهی نیویورک شدهاند، بحثی در رسانهها جریان دارد؟ شاید بگویید آنجا که اصلاً کسی جرأت ندارد در مشی حزب کمونیست چون و چرا کند. بسیار خب، در هند چطور؟
در کره جنوبی، عربستان، سنگاپور و برزیل چطور؟ آنجا مدام میپرسند که چند نفر با مودی، یون یول، بنسلمان، شانموگاراتنام و داسیلوا راهی سازمانملل شدهاند؟ باور کنید در کمتر کشوری از جهان که در مناسبات جهانی و ارتباطات بینالمللی نقشی مؤثر داشته باشد، از این خبرهاست.
دلیلش هم البته ساده است. در طول سال دیپلماتها، تاجران، کارآفرینان، سرمایهگذاران، دانشمندان، هنرمندان، روشنفکران و سیاستمداران آن کشورها آنقدر به نیویورک و اقصینقاط جهان توسعهیافته میروند و آنقدر در این جلسه و آن مجلس با همتایان خود در سطح جهان دیدار و گفتوگو میکنند که ضبط و شمارش آنها عملی کسالتبار برای مردم و رسانههاست و اگر از آنها بپرسیم پس چرا شما آمار سفرهای مقامات را نمیدانید، احتمالاً بپرسند مگر آنها برای چیزی جز این برگزیده شدهاند که بروند از ته جهان هم که شده، برای ما قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم کنند و کاری کنند که برای ما مردم عادی هم سفر به نیویورک مثل آب خوردن شود؟
اصلاً وقتی میگوییم در عصر «دهکده جهانی» بهسر میبریم و در جهان دیگر نشانی از آن مرزبندیهای سابق وجود ندارد، منظور همین است که امروزه تعامل و ارتباط مستمر به جزئی جداییناپذیر از مناسبات بینالمللی بدل شده و کشوری که نتواند در نشستها و اتحادهای جهانی حضوری مؤثر داشته باشد، کلاهش پس معرکه است. حالا شما در نظر بگیرید ما بهجای اینکه بپرسیم چرا مراوده و همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ما با جهان کم است و کسی در نیویورک، لندن، دهلی، سئول و توکیو منتظر برادران و خواهران ایرانی نیست، بند کردهایم که چند نفر سوار پرواز جادویی نیویورک شدهاند؟
شاید بگویید ای آقا. شما اصلاً مسئله را نگرفتهای. نیت آنهایی که به هیئت همراه 180 نفری احمدینژاد انتقاد میکردند، قطع ارتباط با جهان که نبود. میگفتند آخر چه توجیهی دارد که احمدینژاد و مشایی بیتالمال را هزینه سفر عروس، همسر، دختر و اقوام و اقارب کنند و بعد تصاویر خریدهای آنچنانی آنها هم آبروی مملکت را ببرد.
عرضم به حضورتان بله تردیدی نیست که آن رفتارها شایسته نبود اما میدانید در همان رفتارها هم که ریز شویم، میبینیم باز آن حرص و جوش دولتمردان و خانواده آنها برای سفر به نیویورک نشانهای روشنتر است در اثبات اینکه واقعاً از مدار مناسبات خارج شدهایم. وضعیتی را در نظر بگیرید که در جهانی که انسان به سفر به مریخ فکر میکند، رئیسجمهور یک کشور، خانواده را با این خبر سورپرایز کند که خدا را شکر ویزای نیویورک هم جور شد و آنها هم دست از پا نشناخته، بار و بندیل سفر بربندند. خب، این را شما چگونه میتوانید تفسیر کنید جز اینکه واقعاً خیلی چیزها به دل بالانشینهایمان هم مانده، ما مردم عادی که بماند.
مخلص کلام در جهانی که روزانه قریب به 17 میلیون پرواز هوایی انجام میشود، نزدیک به 9 میلیارد مسافر در خطوط هوایی آن سفر میکنند، روزانه پرواز سنگاپور ـ نیویورک برقرار است و در همین بغل دست خودمان ـ در فرودگاههای دوبی، دوحه و استانبول ـ جای سوزن انداختن نیست، شاید بهتر باشد میل ما به کشف تعداد مسافران نیویورک در کنار آن ولع بیشتر برخی برای رسیدن به خاک آمریکا را مکانیسمی دفاعی تلقی کرد برای فراموشکردن اصل ماجرا؛ به اینکه انگار زیاد کسی منتظر ما نیست. ما نباشیم هم اتفاقی نمیافتد.