| کد مطلب: ۱۷۲۶۳

بررسی میزان اثرگذاری برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما

همچنان بی‌رمق؟

همچنان بی‌رمق؟

گروه رسانه: با انتشار جدول پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در صداوسیما و آغاز این برنامه‌ها از روز دوشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۳، آن‌چه بیش از هر چیز یادآوری می‌شود نحوه برگزاری مناظرات در دوره‌های پیشین از انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌ ۱۳۸۸ تا  ۱۴۰۰  است و نکته مورد تاکید فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی لزوم رعایت مساوات میان نامزدها جهت استفاده از امکانات صداوسیما به‌طور مساوی.

صداوسیمایی که به‌طور ویژه از رخدادهای سال ۱۴۰۱ به این سو با ریزش مخاطب مواجه شده و مرجعیت خود را به فضای مجازی و تلویزیون‌های ماهواره‌ای واگذار کرده است. اتفاقی که براساس آمار قابل احصاء است، آن هم در شرایطی که سازمان صداوسیما به‌رغم یدک کشیدن عنوان پرطمطراق «رسانه ملی» خود را خودخواسته تنها به رسانه بخشی از جامعه تبدیل کرده است و تنها برای توجیه، جلب رضایت و درنهایت سرگرمی همان بخش می‌کوشد.

در چنین شرایطی که سازمان صداوسیما با بحران مرجعیت و ریزش مخاطب مواجه است، سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ازجمله مناظرات همچنان می‌توانند از تاثیرگذاری برخوردار باشند یا خیر؟ نکته دیگر این‌که در شرایطی که این رسانه بخشی از مخاطب بالقوه خود را خودخواسته وانهاده است آیا می‌تواند در موقعیت ناگهانی پیش‌آمده و انتخابات نابهنگام پیش‌رو، بار دیگر در قامت رسانه ملی ظاهر شود؟

تاثیری محدود اما قابل توجه در شرایط خاص

 «کاهش هر روزه اثرگذاری برنامه‌های صداوسیما در میان آحاد جامعه، نکته‌ای است که به‌طور قطع و یقین قابل اثبات است.» این جمله‌ای است که عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی صحبت‌ خود را در پاسخ به سوالات مطرح‌شده با آن آغاز می‌کند و می‌افزاید: «با این حساب، هنگامی که از اثرگذاری پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما صحبت می‌شود، به‌هیچ‌عنوان منظور آن نیست که این برنامه‌ها از توانایی تبدیل رأیِ به‌عنوان مثال ۳۰ درصدی یک نامزد به ۱۰۰ درصد یا بالعکس برخوردارند. درنتیجه در وضعیت فعلی و با شرایط کنونی، این برنامه‌ها حتی اگر بتوانند تاثیری اندک بر رأی یک نامزد داشته باشند، برای صداوسیما کافی است.»  

او ادامه می‌دهد: «این واقعیت که سازمان صداوسیما بسیار ناکارآمد و با ریزش مخاطب دست‌به‌گریبان است، واقعیتی غیرقابل انکار است. شاهد مثال این وضعیت نیز میزان مشارکت مردم در فرآیند انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات مجلس به‌‌رغم برنامه‌ریزی‌های تبلیغی سازمان‌یافته این رسانه است. بنابراین درمجموع می‌توان گفت پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما از درصد تاثیرگذاری محدودی برخوردار است. درصدی که به‌رغم محدودیت مهم است اما نکته حائز اهمیت این‌که نامزد انتخاباتی منتقد وضع موجود نباید خود را محدود به این رسانه کند و باید از ظرفیت دیگر رسانه‌ها بهره ببرد.»  

عبدی که برخلاف برخی که تصور می‌کنند پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما ازجمله مناظرات می‌تواند از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار باشد، چنین نمی‌اندیشد، می‌افزاید: «من معتقد نیستم که این برنامه‌ها در میزان و نحوه مشارکت در انتخابات تعیین‌کننده است به این معنا که رأی یک نامزد را در سبد نامزد دیگر نخواهد ریخت. درنتیجه تاثیر این برنامه‌ها را محدود می‌دانم. تاثیراتی که با وجود محدود بودن، در شرایطی مهم و جالب‌توجه است. برای روشن‌شدن موضوع از دنیای فوتبال مثال می‌زنم. در یک تیم فوتبال، با خرید یک بازیکن همین که او بتواند از مجموع بازی‌های لیگ در یک یا دو بازی، یک یا دو گل سرنوشت‌ساز بزند و یک بازی باخته را تبدیل به بازی برده کند، کفایت می‌کند. به عبارت دیگر این‌طور نیست که آن بازیکن در همه مسابقات موفق به گلزنی شود. این همان تاثیر محدود اما مهم و جالب‌توجهی است که در مورد برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما اشاره کردم.»

او تصریح می‌کند: «ضمن این‌که وقتی نتایج انتخابات یک‌سویه و از قبل قابل پیش‌بینی باشد برنامه‌های تبلیغاتی صداوسیما ازجمله مناظرات به هیچ عنوان از اثرگذاری برخوردار نخواهند بود. اتفاقی که در سال ۱۴۰۰ در مناظرات انتخاباتی رخ داد نمونه این ادعاست. درحالی‌که اگر رقابت نامزدهای انتخابات نزدیک باشد آن وقت مناظرات می‌تواند مناسبات این رقابت نزدیک را اندکی جابه‌جا سازد. درنتیجه در عین حال که این برنامه‌ها به هیچ عنوان از تاثیر تبدیل صفر به یک و بالعکس برخوردار نیستند اما بسته به میزان نزدیکی و تنگاتنگی رقابت می‌توانند اثرگذار باشند. تاثیر اصلی را کیفیت و میزان فعالیت جریان‌های سیاسی در فضای حقیقی و مجازی می‌گذارد و می‌تواند منجر به افزایش حساسیت و به‌تبع‌آن اثرگذاری بیشتر این برنامه‌ها شود. اینها دو عاملی است که در انتخابات سال ۱۴۰۰ به‌هیچ‌عنوان مشاهده نمی‌شد.

به‌عبارت‌دیگر نه رقابتی نزدیک و تنگاتنگ وجود داشت، نه فعالیتی سیاسی در میدان جامعه مشاهده می‌شد. نکته پایانی این‌که طبق مشاهدات و تجربه پشت سر گذاشته‌شده، مناظرات انتخاباتی بیش از آن‌که آموزنده و محیطی برای طرح ایده‌ها و برنامه‌ نامزدها باشند، تبدیل به فضایی برای مچ‌گیری از یکدیگر می‌شود و همین مسئله فضایی سینمایی را پدید می‌آورد که جذاب است، ولی اثرگذاری متناسب را ندارد.»

انحصاری که می‌تواند اثرگذار باشد

مسعود سپهر، استاد علوم سیاسی در پاسخ به آن‌چه با او در میان می‌گذاریم به انحصار موجود اشاره می‌کند و می‌گوید: «این یک واقعیت است که سازمان صداوسیما براساس آمارهای موجود در مقایسه با دیگر رسانه‌ها ازجمله فضای مجازی، تلویزیون‌های ماهواره‌ای، شبکه نمایش خانگی و... با ریزش مخاطب شدید مواجه است اما شما مستحضرید که علاوه بر حساسیت انتخابات برای بخشی از جامعه، برای پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ازجمله مناظرات، هیچ جانشینی برای صداوسیما وجود ندارد و به‌تبع کسانی که می‌خواهند پیگیر این مناظرات باشند گزینه دیگری در اختیار ندارند. در این مورد می‌توان از پخش مسابقات فوتبال از سازمان صداوسیما مثال زد و به این نکته اشاره کرد که به‌هرحال عملاً تنها گزینه مردم برای دیدن مسابقات فوتبال داخلی، شبکه‌های تلویزیونی این سازمان است. درنتیجه زمانی که مسابقه‌ای بااهمیت در حال برگزاری است به‌تبع آمار تماشاگران صداوسیما فراتر از هر زمان دیگری بالا می‌رود. بنابراین با توجه به این شرایط به نظر من نمی‌توان تردیدی در میزان تاثیرگذاری برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری از صداوسیما ازجمله مناظرات داشت.»  

او همچنین با بیان این‌که بخش عمده‌ای از کسانی که به تماشای برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ازجمله مناظرات می‌نشینند پیشاپیش انتخاب خود را انجام داده و نسبت به یکی از نامزدها احساس گرایش بیشتری می‌کنند، ادامه می‌دهد: «درواقع قصد آن‌ها بیشتر پیدا کردن دلیلی برای تاکید بر انتخاب خود و موکد کردن آن است تا این‌که از اساس بخواهند به انتخاب دست بزنند. ضمن این‌که کسانی که به‌طور کامل با صداوسیما قهر کرده‌اند و به تماشای هیچ‌کدام از برنامه‌های آن ازجمله برنامه‌های تبلیغاتی نامزدها نمی‌نشینند، کسانی‌اند که احتمالاً پای صندوق رأی نیز نخواهند رفت. درواقع میان آن‌ها و وضعیت موجود طلاقی ابدی رخ داده است که به این سادگی هم قابل حل‌وفصل نیست.»  

در کنار مسائل مطرح‌شده، از دست دادن مرجعیت و ریزش مخاطبان سازمان صداوسیما، نکته‌‌ای که این روزها در فضای مجازی به گوش می‌رسد و مورد اشاره برخی فعالان رسانه‌ای نیز قرار گرفته است، تاکید آن‌ها بر لزوم رعایت عدالت میان سپردن آنتن تلویزیون به نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری است. این افراد با اشاره به قرابت نسبی یکی از نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، سعید جلیلی با «قائم‌مقام رئیس سازمان صداوسیما در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی»، وحید جلیلی نگرانی‌هایی را مطرح ساخته‌اند که هرچند طبق گفته حقوق‌دانان روی کاغذ و از لحاظ حقوقی منعی قانونی ندارد اما می‌تواند موجب شکل‌گیری شائبه‌هایی شود هرچند درنهایت باید منتظر ماند و دید که صداوسیما به‌رغم همه چالش‌هایی که با آن‌ها دست به گریبان است چگونه از عهده برگزاری و پخش برنامه‌های تبلیغاتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری برمی‌آید.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی