تغییرچهره بازار کار
بررسی آگهیهای کاریابی نشان میدهد نیاز به مدارک تحصیلی در مشاغل کاهش یافته است
بررسی آگهیهای کاریابی نشان میدهد نیاز به مدارک تحصیلی در مشاغل کاهش یافته است
بازار کار در دهههای گذشته از فعالیتهای مولد بهطور مداوم به سمت فعالیتهای غیرمولد و از فعالیتهای تولیدی و صنعتی به سمت فعالیتهای خدماتی گرایش پیدا کرده است. در کنار این تغییر، در چند سال گذشته سرعت تغییرات در این بازار بهشدت افزایش یافته است و با ورود هوش مصنوعی و تکنولوژیهای جدید، انتظار میرود روند تغییرات پرشتابتر از قبل باشد.
در عمل در بازار کار ایران دو گونه تغییر ایجاد شده است؛ اول، کم شدن سهم بخشهای تولیدی و اضافه شدن سهم بخشهای خدماتی در اشتغال کشور است که اگرچه در دیگر کشورها نیز ممکن است اتفاق افتاده باشد اما در ایران به دلیل ضعف بنیه تولیدی و کاهش سرمایهگذاری شدت این تغییر بیشتر بوده است. دوم، گسترده شدن و متنوع شدن زیرمجموعههای بخش خدمات به واسطه سرعت رشد تکنولوژی است که در همه کشورهای دنیا توأمان اتفاق افتاده است و چهره بازارهای کار را تغییر داده است.
جابهجایی خدمات و کشاورزی
بازار کار بهسرعت در حال تغییر است و پیشبینی میشود سرعت تغییرات در سالهای آینده شتاب بیشتری گیرد. این تغییرات در حوزه خدمات بهطور برجستهتری دیده میشود. در کنار گسترش مشاغل خدماتی و افزوده شدن مداوم زیرمجموعههای آن، میزان درخواستها در این حوزه نیز بهطرز قابل اعتنایی رو به رشد است. در بین درخواستهایی که طی یک سال گذشته برای جذب نیرو ثبت شده، بیشترین فراوانی مربوط به بازاریابی و فروش بوده و کمترین درخواست در حوزه مهندسی کشاورزی و علوم دامی ثبت شده است.
مهاجرت نیروی کار از مشاغل تولیدی به مشاغل غیرمولد به شکل پررنگی در ترکیب درخواستهای ثبتشده، قابل مشاهده است. این موضوع را از بررسی آمارهای اعلامی مرکز آمار نیز میتوان دریافت. گزارش این مرکز از نیروی کار در بهار 1402 نشان میدهد از مجموع 24 میلیون و 292 هزار نفر شاغل موجود در کشور فقط سه میلیون و 776 هزار نفر در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند یعنی 5/15درصد از جمعیت شاغل در این حوزه کار میکنند. بخش صنعت کشور اگرچه هشت میلیون و 44 هزار نفر از شاغلان را در خود جای داده اما در مقایسه با بخش خدمات جایگاه بسیار پایینتری دارد. بخش خدمات با 12 میلیون و 471 هزار نفر شاغل بیش از 51 درصد از شاغلان کشور را دارد.
این نسبتها هرچه به عقب برمیگردیم متفاوتتر میشود؛ بهطوریکه در میانه دهه 30 و 40 کاملاً نسبتها برعکس بوده و سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور به دیگر بخشها برتری داشته است. اقتصاد مولدتر بوده و سهم خدمات بهشدت کمرنگتر بوده است. بر اساس گزارش مرکز آمار، در سال 1335 اشتغال در بخش کشاورزی 7/56درصد، اشتغال در بخش صنعت 20درصد و بخش خدمات 8/23درصد بوده است. سهم بخش کشاورزی از همان زمان شروع به کاهش کرده اما بخش صنعت رشد داشته که نشاندهنده اقتصادی مولدتر بوده است. یک دهه بعد یعنی در سال 1345 سهم کشاورزی از اشتغال به 6/46درصد کاهش یافته است اما سهم صنعت تا 9/25درصد افزایش داشته و بخش خدمات نیز با رشدی حدود چهار واحد درصدی به 5/27درصد رسیده است.
در کاهش سهم کشاورزی چهار عامل مهم دخیل بوده است:
اول، روند مهاجرت از روستاها به شهرها و یا تبدیل روستاها به شهر بوده است. به این ترتیب با تغییر سبک زندگی، میزان گرایش افراد به مشاغلی مثل کشاورزی و دامپروری نیز کاهش یافته است.
دوم، افزایش سطح تحصیلات افراد که سبب تمایل بیشتر آنها به فعالیتهای خدماتی و اداری شده است.
سوم، تغییرات اقلیمی و بروز خشکسالیهای مداوم و کاهش منابع آب و خاک که زمینهای در دسترس برای کاشت را در کنار از دست دادن زمینها به دلیل ساختوسازهای بیضابطه، کاهش داده است.
چهارم، عدم اهتمام دولتها به حفظ اشتغال در بخش کشاورزی و مکانیزه کردن این بخش برای حراست از اشتغال مولد در کشور است.
در تمام عوامل ذکرشده نقش دولت در عدم برنامهریزی و حفظ این بخش مولد پررنگتر از سایر عوامل است.
در بخش صنعت نیز اگرچه هنوز سهمی نزدیک به ۳۰ درصد از اشتغال برای آن لحاظ میشود اما با توجه به اینکه در این بخش بهجای تولید عموماً مونتاژ میکنیم، کارشناسان به سهم اعلامشده برای بخش صنعت با دیده تردید نگاه میکنند و آن را واقعی نمیدانند. در عمل بخشی از صنعت کشور که به صورت وارداتی و مونتاژی است را در زیرمجموعه بخش خدمات دستهبندی میکنند.
محمد قاسمی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی در این خصوص گفته است: «ابرچالش اقتصاد ایران نه کسری بودجه است و نه نظام بازنشستگی. ابرچالش اقتصاد ایران ضعف بنیه تولیدی کشور است.»
در ایران به واسطه عدم سرمایهگذاری داخلی و خارجی در حوزه تولید با ضعف شدید بنیه تولیدی مواجه هستیم و به نسبت اشتغال ایجادشده نیز به سمت فعالیتهای غیرتولیدی گرایش یافته است.
تغییر جایگاه تحصیلات
یکی دیگر از تغییرات بازار کار تعییر جایگاه تحصیلات است؛ بهطوریکه یکی از ویژگیهای درخواستهای ثبتشده عدم نیاز به پیشزمینه تحصیلی است. یعنی در عین اینکه ورود تکنولوژی به کسبوکارها هر روز بیشتر میشود در مقابل نیاز به پیشزمینه تحصیلی از سوی کارفرماها کمتر درخواست میشود. بهطوریکه براساس اطلاعات استخراجشده از یک سایت کاریابی 40درصد از آگهیهای ثبتشده برای موقعیتهای مختلف شغلی بدون نیاز به پیشزمینه تحصیلی بوده است.
از بین رشتههای تحصیلی مورد نیاز برای بازار کار بعد از گزینه بدون پیشزمینه تحصیلی با سهم 40 درصدی از درخواستهای ثبتشده، رشته تحصیلی مدیریت و بازاریابی و کسبوکار با سهم 17درصدی بیشترین متقاضی را داشته است. پس از آن رشته مالی و حسابداری با سهم 13درصدی، کامپیوتر و فناوری اطلاعات با سهم 11 درصدی و مهندسی صنایع با سهم 11درصدی جایگاههای بعدی را داشتهاند.
نکته جالب دیگر در دادههای کاریابی اینکه در بین مشاغل مختلف، شغلهایی که کمترین نیاز به پیشزمینه تحصیلی داشتهاند هم به بخش کسبوکار و مارکتینگ مربوط میشود؛ بهطوریکه 64 درصد از درخواستهای ثبتشده در حوزه دیجیتال مارکتینگ، سئو و بازاریابی محتوا نیازی به پیشزمینه تحصیلی نداشتهاند.
پس از آن خدمات مشتریان، پشتیبانی و روابط عمومی بخش دیگری است که 61 درصد از آگهیهای آن بدون نیاز به پیشزمینه تحصیلی بوده است و پس از آن فروش و بازاریابی قرار داشته که 60 درصد از درخواستها بدون نیاز به تحصیلات بوده است.
موضوع قابل تأمل اینکه در بین سایر مشاغل درخواستشده که با احساس اولیه ضرورت داشتن تحصیلات مرتبط است؛ در کمال تعجب در درصد قابلتوجهی از آگهیها نیاز به پیشزمینه تحصیلی دیده نمیشود. بهطور مثال 41 درصد از درخواستهای ثبتشده برای مهندسی پزشکی، 40 درصد از رابط کاربری و تجربه کاربری (UI/UX)، 37 درصد از درخواستهای توسعه نرمافزار و برنامهنویسی، 30 درصد از درخواستهای منابع انسانی، 30 درصد از درخواستهای بازرگانی و تجارت، 25درصد از درخواستهای حوزه کشاورزی و 22 درصد از درخواستهای تحلیل و توسعه کسبوکار بدون نیاز به پیشزمینه تحصیلی بوده است.
حقوقهای پیشنهادی در هر شغل
بررسی درخواستهای ثبتشده طی یک سال گذشته شرایط پرداخت حقوق در هر بخش را نیز مشخص میکند. در اینجا میانه حقوقهای پیشنهادی نوشتهشده در هر رشته حقوقهای کمتر و بیشتر از عدد اعلامی نیز وجود داشته است. بیشترین میانه حقوق پیشنهادی در آگهیهای ثبتشده مربوط به تحلیل و توسعه کسبوکار و مدیریت محصول بوده که 20 میلیون و 400 هزار تومان درج شده است. بعد از آن توسعه نرمافزار و برنامهنویسی با 19 میلیون و 500 هزار تومان در جایگاه بعدی است. میانه حقوق پیشنهادی برای مهندسی صنایع و مدیریت تولید 18 میلیون تومان بوده است. حقوق مهندسی مکانیک و هوا و فضا و (UI/Ux) 16 میلیون و 200 هزار تومان پیشنهاد شده است. حقوق بیشتر رشتههای مهندسی مثل مهندسی معدن، مهندسی برق و مهندسی عمران بین 15 میلیون و 200 تا 15 میلیون و 900 هزار تومان بوده و کمترین حقوق پیشنهادی مربوط به خدمات و پشتیبانی مشتریان و روابط عمومی با 11 میلیون تومان در ماه بوده است.
جالب آنکه شغلهای پرمتقاضی مانند دیجیتالمارکتینگ، سئو، فروش و بازاریابی که بیشترین تعداد درخواست جذب نیرو را داشته حقوق ماهانه بین 11 میلیون و 200 تا 12 میلیون و 600 هزار تومان پیشنهاد دادهاند.
شیوع دورکاری
بعد از همهگیری کرونا بسیاری از شرکتها تصمیم به دورکار کردن کارکنان خود گرفتند. کار از راه دور مزایای زیادی را هم برای کارکنان و هم برای کارفرمایان ایجاد کرد. از جمله این مزایا میتوان به افزایش انعطاف در ساعت کاری، کاهش هزینهها و بهبود تعادل بین کار و زندگی اشاره کرد. به دلیل مزایای قابل توجه کار از راه دور پیشبینی میشود در سالهای آینده تعداد مشاغلی که بهصورت دورکاری و یا به صورت ترکیبی از حضوری و دورکاری هستند، افزایش یابد.
نقش پررنگ هوش مصنوعی در بازار کار
مؤسسه جهانی مککینزی پیشبینی میکند که حدود 70درصد از شرکتها حداقل یک نوع فناوری هوش مصنوعی را تا سال 2030 اتخاذ خواهند کرد و کمتر از نیمی از شرکتهای بزرگ، ممکن است از طیف کامل فناوریهای هوش مصنوعی استفاده کنند. برای آنکه درک درستتری از سرعت رشد هوش مصنوعی داشته باشید به این نکته توجه کنید که ربات ChatGPT توسعهیافته توسط OpenAL تنها در 60 روز به 100 میلیون کاربر رسید درحالیکه اینستاگرام دو سال طول کشید تا دقیقاً به همین نقطه برسد. بنابراین سرعت اثرگذاری هوش مصنوعی بر زندگی بشر و در نتیجه بر ایجاد تغییرات مهم در بازار کار چشمگیر است. انتظار میرود که با فراگیرتر شدن فناوری هوش مصنوعی، مهارتهای مورد نیاز برای مشاغل خاص تغییر کند. بهعنوان مثال مشاغلی که زمانی به کار دستی و تکراری نیاز داشتند، اکنون ممکن است به مهارتهای فنی بیشتر مانند یادگیری برنامهنویسی و تجزیه و تحلیل دادهها نیاز داشته باشند. این به آن معناست که برای آنکه در بازار رقابتی آینده موفقیت به دست آید باید مهارتهای شغلی بهطور پیوسته ارتقا یابد و یادگیری فناوری هوش مصنوعی که باعث افزایش سرعت و دقت میشود در اولویت باشد.
افزایش نیاز به تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها
در عصر دادههای بزرگ، با انفجار دادهها در صنایع مختلف، توانایی تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها در حال تبدیل شدن به یک مهارت ارزشمند است. پیشبینی میشود در آینده به افرادی که بتوانند با استفاده از ابزارهای مختلف، دادهها را تجزیه و تحلیل کنند و باعث کشف بینشهای ارزشمند، تشخیص الگوها، پیشبینی روندها و کمک به تصمیمگیری در مسیر کسبوکارها شوند، نیاز جدی خواهد بود.