تزریق محافظهکاری به بورس
درباره ابلاغیه جدید مرکز نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری

درباره ابلاغیه جدید مرکز نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری
محمدرضا اعلمی
کارشناس بازار سرمایه
مرکز نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری طی ابلاغیهای، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت را از اتخاذ موقعیت در قراردادهای اختیار معامله منع کرده است. سوال اینجاست که آیا صندوقهای با درآمد ثابت، اجازهی سرمایهگذاری بر روی سهام بنگاههای اقتصادی را دارند یا خیر؟ اگر اجازهی سرمایهگذاری بر روی سهام بنگاههای اقتصادی را دارند، چرا از فعالیت بر روی ابزار مشتقات سهام منع شدهاند؟
قراردادهای مشتقه یا اوراق مشتقه، ابزارهایی هستند که ارزش آنها از ارزش دارایی پایهی آنها است. این ابزارها عبارتند از قراردادهای آتی (Forward Futuer) ، قراردادهای اختیار (Options) و قراردادهای سوآپ (Swap) که قراردادهای اختیار نیز شامل اختیار خرید (Call Option) و اختیار فروش (Put Option )هستند.
با توجه به ابزارهای فوق، فعالان بازار آتی را میتوان به سه دستهی پوششدهندگان ریسک (Hedger )، سفتهبازها و آربیتراژگرها تقسیمبندی کرد. آربیتراژگرها کسانی هستند که بهدنبال دستیابی به یک سود بدون ریسک از طریق معاملهی همزمان در دو بازار موازی هستند. از آنجایی که در این بازار شما میتوانید از لوریج (اهرم) استفاده نمائید، جذابیت سفتهبازی نیز در این بازار دوچندان شده است. اما نکتهی حائز اهمیت در بازار فوق، پوششدهندگان ریسک هستند. در واقع یکی از ابزارهای پوشش ریسک در بازار بورس استفاده از قراردادهای آپشن است. قراردادهای اختیار (Options) که شامل اختیار خرید و اختیار فروش است به بالا بردن توان مدیریت ریسک مدیران صندوقهای سرمایهگذاری کمک میکند.
اگر تصمیم فوق برای کاهش سفتهبازی در اوراق مشتقه اتخاذ گردیده است، نشان از ذهنیت محافظهکارانه تصمیمسازان برای مدیریت بازار دارد. مفروضات فوق ما را به این نتیجه میرساند که احتمالاً با جذابتر شدن سرمایهگذاریهای غیرمستقیم، مدیریت محافظهکار بر آن است تا جلوی سفتهبازی را در بازار بگیرد. اما سوال اساسی اینجاست که آیا ابزار اختیار معامله در جهت کمک کردن به مدیران صندوقهای سرمایهگذاری برای کنترل و مدیریت ریسک آنها نیست؟ توسعهی بازار و محافظهکاری ضدونقیضی است که باید با یک نگاه همهجانبه نسبت به مسائل کلان بازار مورد توجه قرار گیرد. یکی از وظایف سازمان بورس نظارت بر فعالیت فعالان بازار است، ولی نباید وضع قوانین و دستورالعملها و نظارت حاکم بهگونهای باشد که مانع جذب سرمایه و توسعهی بازار گردد. ابلاغیه فوق سبب کاهش توان مدیریت ریسک صندوقهای بادرآمد ثابت میگردد. در شرایطی که اقبال عمومی نسبت به سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه بیشتر شده است، بهترین رویکرد کمک به جذابتر شدن بازار و توسعهی آن است تا اینکه با جذابتر شدن بخشی از بازار بهدنبال رویکرد محافظهکارانه باشیم. جذابتر شدن بازار سرمایه
نسبت به بازارهای موازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. چراکه بازار بورس سبب کنترل تورم میگردد و به رشد تولید ملی و پویایی اقتصاد کمک میکند.