| کد مطلب: ۷۵

صداوسیما در کمین نمایش خانگی

صداوسیما در کمین نمایش خانگی

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

نگاهی به کشمکش‌های قانونی بر سر مسئولیت وی‌او‌دی‌ها

وقتی نمایش خانگی در ایران راه افتاد، صداوسیما غرق در قدرت و ابهت دم‌و‌دستگاه عریض و طویل خود بود و فکرش را هم نمی‌کرد این رقیب، روزی چنان قدر شود که درصد بالایی از مردم آن را به برنامه‌های تلویزیون ایران ترجیح دهند. حالا که سریال‌ها و برنامه‌هایش پربیننده شده، می‌خواهد ماهی صیدشده را در تور خودش بیندازد و صاحب‌اختیارش شود. پس از ورود ویدئو به ایران، برای سال‌ها داشتن دستگاه پخش و استفاده از آن ممنوع و غیر قانونی بود تا اینکه در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی، شورای عالی انقلاب فرهنگی که سیاست‌های کلی نظام را در حوزه فرهنگ و هنر مشخص و براساس آن قاعده‌گذاری می‌کند مصوبه‌ای گذاشت که براساس آن، فعالیت‌های ویدئویی و همین‌طور تجهیزات استفاده از آن را آزاد اعلام کرد. از آن زمان تا دو سال پیش، این مصوبه تنها قانون مربوط به تولید و پخش محصولات ویدئویی بود.

مسئولیت ساترا در نمایش خانگی غیرقانونی است

سال ۱۳۹۹ مجلس شورای اسلامی در تنظیم لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر آن را منحصرا برعهده سازمان تنظیم مقررات رسانه‌ای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) زیر نظر سازمان صداوسیما قرار داد. هرچند همان سال، خانه سینما در نامه‌ای خطاب به وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی یعنی سیدعباس صالحی، خواستار مقابله با واگذاری مجوزهای شبکه نمایش خانگی به صداوسیما شد. با این همه و با وجود اینکه ساترا هنوز به‌لحاظ قانونی جایگاهی در میان قوانین و مقررات ما ندارد، مسئولیت نظارت بر سریال‌های نمایش‌خانگی و به‌طور کلی آثار حرفه‌ای که در فضای مجازی منتشر می‌شوند را به‌عهده گرفت. با تلاشی که همه ذی‌نفعان در حوزه نمایش خانگی کردند شورای نگهبان با این استدلال که این موضوع با وظایف سایر دستگاه‌های ذی‌ربط (وزارت ارشاد) در مغایرت، تضاد و هم‌پوشانی است نسبت به این مصوبه ابهام گرفت و مجلس هم این بند را از قانون خودش حذف کرد. با وجود اینکه سال گذشته هم این بند در قانون بودجه سالانه (۱۴۰۱) گذاشته شده، اما ابهام شورای نگهبان به مصوبه تاکید می‌کند که تنها قانون موجود و لازم‌الاجرا در این زمینه، مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه ۷۰ است. بنابراین به لحاظ حقوقی و بر اساس آنچه روی کاغذ وجود دارد اکنون این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که باید تمام درخواست‌هایی که در حوزه نمایش‌خانگی برای ساخت و صدور پروانه نمایش ارائه می‌شود را بررسی و مجوز صادر کند. این کشمکش‌های قانونی بر سر اختیارات وزارت ارشاد و صداوسیما بر سر شبکه نمایش خانگی سال‌هاست که جریان دارد اما اخیرا محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگویی درباره واگذاری سیاست‌گذاری‌های شبکه نمایش‌خانگی به صداوسیما، از وجود «ابهامات قانونی» در این زمینه و ضرورت برطرف شدن‌شان خبر داده و گفته بود: «ما اخیرا جلسه مفصلی با رئیس سازمان صداوسیما داشتیم که جلسه بسیار خوبی بود. پیش‌نویسی را وزارت فرهنگ آماده کرده است و خدمات نهایی کار انجام می‌شود و وزارت فرهنگ، سازمان صداوسیما و دولت بنایش این است که حوزه تفریحات و مسائل مرتبط با اوقات‌فراغت مردم به بهترین نحو پر شود و چه اشکالی دارد که بخشی از این کار را نمایش‌خانگی انجام دهد.» اسماعیلی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به اینکه مخالف اعمال محدودیت‌هایی است، با تاکید بر این نکته که «البته سازندگان هم باید رعایت کنند.» یادآور شده بود: «ما باید به یک چارچوب روشن برسیم و فکر می‌کنم این کار نیازمند همکاری همه‌جانبه بین ما و نهادهای نظارتی، هدایتی و تنظیم‌گر با عزیزان در این حوزه و تهیه‌کنندگان است.»

درهای تکنولوژی بسته‌شدنی نیست

چارچوبی که وزیر ارشاد از آن صحبت می‌کند همان خطوط قرمزی است که در سال‌های گذشته نه در سینما و تلویزیون و نه حالا در شبکه نمایش‌خانگی هیچ‌گاه صریح و شفاف نبوده است. موضوعی که «ایرج محمدی» یکی از تهیه‌کنندگان قدیمی تلویزیون که سال گذشته تهیه سریال کمدی «قبله عالم» را برای شبکه نمایش‌خانگی به‌عهده داشت هم در گفت‌وگو با هم‌میهن به آن اشاره کرده و می‌گوید: «چه امروز که شبکه نمایش‌خانگی به‌عنوان درگاه پخش و مدیایی جدید و وی‌اودی وارد ایران شده، چه سال‌ها قبل که دی‌وی‌دی برای پخش فیلم وجود داشت و چه در آینده نه‌چندان دوری که ظهور درگاه جدیدی برای پخش محتمل است، کسی نتوانسته و نمی‌تواند درها را به روی تکنولوژی جدید ببندد. بنابراین بهتر است قانون‌گذاران از تلویزیون و ساترا گرفته تا وزارت ارشاد در مرحله اول نگاه افزایش تولید را مدنظر داشته باشند و کمیت تولید را بالا ببرند و از طرف دیگر کیفیت آثار را بالا برده و به ذائقه بومی و سلیقه‌های مخالف میدان دهند. فرد و دستگاه حاکمیتی که می‌خواهد ناظر این ماجرا باشد، باید دو مساله مهم را در نظر بگیرد؛ یکی اینکه این حرفه می‌تواند اشتغال‌زایی داشته باشد و دوم اینکه محصولاتش باکیفیت باشد. ما در بازارهای خارجی باید بتوانیم این محصولات را عرضه کنیم و ارزآوری داشته باشیم. درنتیجه رسیدن به چنین نقطه‌ای یک تعامل همه‌جانبه می‌خواهد؛ هم از سمت مسئولان و هم هنرمندان. اگر این تعامل اتفاق بیفتد باعث بالندگی این حرفه در کشورمان خواهیم شد. اما بدون قانون و نظارت‌های لازمه هیچ سرمایه‌گذاری در این عرصه وارد نمی‌شود. بنابراین باید تسهیلاتی به وجود بیاوریم که سرمایه‌گذاران بتوانند وارد این حرفه و فیلم‌ها و سریال‌ها وارد عرصه صنعت تصویر شوند. این صنعت باید آنقدر بالندگی داشته باشد که بتواند وارد بورس شود. دو مساله می‌ماند؛ یکی کمیت و دیگری کیفیت. هرچه کمیت بالا می‌رود باید به همان اندازه کیفیت هم بالا برود و در میان هنرمندان رقابتی به وجود می‌آید که هرچه محصولات‌شان باکیفیت‌تر باشد ترغیب مخاطب به سمت آنها بالا می‌رود؛ به‌جای اینکه رقابت را بر سر این موضوع بین هنرمندان به وجود بیاوریم که احساس کنند چون به ما مجوز نمی‌دهند پس کار غیرقانونی می‌کنیم. چون هم نتیجه‌بخش نیست، هم به سود هنرمند و دستگاه‌های نظارتی نیست.» اما در سال‌های اخیر و با رشد تولیدات شبکه نمایش‌خانگی که تعدادی از آنها با استقبال خوبی هم از سوی مخاطبان مواجه شده‌اند، مساله سانسور و ممیزی هم اوج گرفته است. مساله‌ای که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را تکذیب کرده و درباره اعتراض برخی از سازندگان اثر در شبکه نمایش‌خانگی به کوتاه کردن آثارشان می‌گوید: «چنین چیزی نبوده است، اگر هم بوده موردی است، مشکل ما این است که مجوز می‌دهیم اما یک چیز دیگری ساخته می‌شود.» ایرج محمدی هم درباره همین سانسورها و نظارت‌هایی که اغلب سلیقه‌ای است، توضیح می‌دهد: «به هر حال بخشی از پروسه صدور مجوز تولیدات هنری داشتن استانداردهای حرفه‌ای است که خیلی از آثار کنونی آن را نه در سینما و تلویزیون و نه در شبکه نمایش‌خانگی رعایت نمی‌کنند. اما بخش دیگری از آن هم سلیقه است؛ خب، سلیقه هنرمند یک چیز است و سلیقه دستگاه نظارتی چیزی دیگر. اینجاست که می‌گویم باید بین بخش هنری و بخش نظارتی به تعاملی برسیم تا خط‌قرمزها به‌طور شفاف مشخص شوند. تا زمانی که تعامل نباشد این اصطکاک‌ها همیشه وجود خواهد داشت. این تقابل‌ها و اختلاف‌نظرها بین هنرمندان و مسئولان پدیده‌ای قدیمی است و برای دوری از آن، بهترین کار این است که هم مسئولان سعه‌صدر داشته باشند و هم هنرمندان تا به تعاملی سازنده برسیم.»

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی