| کد مطلب: ۴۸۱

یاران عزیزِ آن‌طرف بیشترند

یاران عزیزِ آن‌طرف بیشترند

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره عکسی از یک شب‌نشینی «طراز»

مرگ حق است. راه گریزی هم ندارد که اگر داشت دنیا دوستان و دیکتاتورها و... برای گریز از دست فرشته مرگ راه‌ها می‌جستند. مرگ تلخ است اما برای من و شمایی که وجود عزیزی را از دست می‌دهیم و گرفتار مصایب وجودیم، تلخ است. امشب برای سایه شروع لذتِ ناب است. ما اینجا گریه می‌كنیم و توی سر خودمان می‌زنیم، اما سایه و نیما و مرتضی کیوان و شاملو و کسرایی و شهریار دور هم نشسته‌اند و شرح روزهای هجران می‌گویند. عمر دراز هر ایرادی داشته باشد، یک حسن دارد که یاران عزیزت آن‌طرف بیشتر می‌شوند. امشب سایه شهریار را در آغوش می‌گیرد و دلتنگی سال‌ها را با اشک می‌شورد و می‌برد. احتمالا خاطره خریدن پنیر را دوباره به یاد شهریار می‌آورد و زیر خنده می‌زنند. به مرتضی کیوان می‌رسد و برایش شعر «ای عزیز دل من تو کدامین سروی» را با صدای دلنشینش می‌خواند. به نیما رسیده نرسیده می‌خواند «با من بی‌کس تنها شده یارا تو بمان.» به کسرایی که می‌رسد دیگر برای پول چای کمیته نجات شاعر مردم تشکیل نمی‌دهد. به شاملو که می‌رسد می‌گوید یادت هست 21 دی‌ماه 1331 کاغذ سیگاری که رویش نوشته بودم: «بسترم/ صدف خالی یک تنهایی است/ و تو چون مروارید/ گردن‌آویز کسان دگری.» را گرفتی و بالایش نوشتی احساس. امشب تنها دریغ ما این است که از جمع آن طرف بی‌خبریم.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی