| کد مطلب: ۳۵۸

کدام خیانت است؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

گزارش دیروز «هم‌میهن» درباره دخل‌و‌خرج فرزندآوری بر یک نکته مهم جامعه ایران انگشت گذاشت. نکته‌ای که در سرمقاله دیروز نیز به آن اشاره شده بود. اینکه هدف فرزندآوری و افزایش آن مطلوبیت دارد، قابل‌قبول است، ولی این به‌معنای دفاع از برنامه‌های اجرایی جاری برای تحقق آن هدف نیست. چه‌بسا اجرای این برنامه‌ها خلاف این هدف باشد که متاسفانه در مورد فرزندآوری چنین است، یا حداقل اینکه، برنامه‌ها تاثیر مثبتی بر تامین این هدف ندارد. در پی انتشار این گزارش و سرمقاله روزنامه، آقای مهدی فضائلی در توییتر خود چنین نوشت: «‏در مسائل راهبردی که امنیت و اقتدار کشور در گروی آن است، خالی کردن دل مردم خیانت است و با توجه به نتیجه فرقی نمی‌کند آگاهانه باشد یا ناآگاهانه.» اگر ایشان در ادارات تابعه بیت مقام معظم رهبری شاغل نبود، طبعا نیازی هم به پاسخ‌گویی احساس نمی‌شد، هرچند آقای فضائلی در حساب توییتری خود تاکید کرده است که نظرات و مواضع وی شخصی است، یعنی ربطی به جایگاه حرفه‌ای ایشان ندارد، ولی همه که مثل ما متوجه این تفکیک نیستند. افراد عادی ممکن است تصور کنند که این مواضع انتساب حقوقی هم دارد. درنتیجه چنین مطالب کم‌عمقی ضربه‌ای به جایگاه حقوقی مزبور است، همچنان‌که در گذشته مواردی بود که چنین اثرات منفی ایجاد کرده است. ضمن اینکه اگر‌چه نوشته‌اند مواضع و نظرات شخصی است، اما متاسفانه با ادبیاتی که در متن توییت به‌کار برده‌اند، به‌نوعی درصدد القای مواضعی فراتر از شخص خود را داشته‌اند. ازاین‌رو، به نقد این توییت پرداخته می‌شود. ۱ـ اولین مساله استفاده از کلمه «خالی کردن دل مردم» است. آقای فضائلی خود را کارشناس رسانه معرفی کرده و دو دهه پیش نیز مدیر خبرگزاری فارس بود و ظاهراً کارشناس ارشد رسانه هستند. با همه اینها گزارشی را که تماماً حقیقت است، مصداق خالی کردن دل مردم می‌دانند که این نوعی رویکرد منفی به مردم و نابالغ دانستن آنان است. آیا با این تصور می‌توان به آینده رسانه‌های رسمی کشور امیدوار بود؟ دل کدام مردم خالی می‌شود؟ گزارش روزنامه‌هایی با چندهزار تیراژ را مصداق خالی کردن دل مردم دانستن (آن‌هم در شرایطی که همه رسانه‌های رسمی و دولتی مدافع و مبلغ همین نگاه و رویکرد هستند)، ناشی از یک خطای شناختی نیست، بلکه فراتر از آن یک تحریف آگاهانه و آشکار است. دل مردم از خواندن گزارش‌های تحقیقی و تحلیلی روزنامه‌ها خالی نمی‌شود. دل آنان هنگام پرداخت صورت‌حساب زایمان کودک، خرید شیرخشک، خرید پوشک و مواد غذایی و لوازم ضروری و در آینده تامین نیازهای غذایی و آموزشی و پرداخت اجاره‌خانه خالی می‌شود، نه با خواندن یک گزارش. این گزارش فقط دل سیاست‌گذاران را خالی می‌کند. چون نمی‌توانند پاسخ دهند، آن را عامل خالی کردن دل مردم معرفی می‌کنند. «هم‌میهن» دقیقا می‌دانست که مخاطب این گزارش کیست. در یک کلام، سیاست‌گذاران کم‌دانش. هدف نیز آگاه‌سازی آنان به خطای برنامه‌ریزی در زمینه مهم فرزندآوری بود. ولی اینجا را پیش‌بینی نمی‌کردیم که بخشی از این سیاست‌گذاران به‌جای فروتنی در برابر این حقیقت، مفهوم آن را مخدوش جلوه دهند. ۲- این تصور که رسانه دل مردم را خالی یا پر ‌می‌کند، ناشی از رویکرد «بوق‌واره» به رسانه و نگاه قیم‌مآبانه به مردم و جامعه است. به‌علت غلبه همین رویکرد رسمی، وضع رسانه‌های کشور فاجعه‌بار شده است. این گزارش یا درست است یا نادرست. اگر نادرست است پاسخ آن را باید داد، ولی اگر حقیقت است، با پوشاندن و پنهان کردن حقیقت نمی‌توان دل مردم را پر‌کرد. این ادعا مصداق این شعر است که: «به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد/ که نهان شدم من اینجا مکنید آشکارم». وقتی که قیمت‌ها هر روز در حال افزایش هستند و مثل شتر روی مناره فریاد می‌زنند که: هر روز گران‌تر از دیروز یا هر روز دریغ از دیروز؛ آنگاه کسی که می‌گوید این را آشکار نکنید، چون دل مردم خالی می‌شود، جز این است که مصداق آن ضرب‌المثل خواهد بود؟ ۳- استفاده از لفظ خیانت، اتهام سنگینی است. آیا «هم‌میهن» می‌تواند با فراغ‌بال از اتهام‌زننده شکایت کند و امید داشته باشد که وی به پای میز محاکمه‌ای منصفانه کشیده شود؟ به‌نظر می‌رسد که اگر چنین امکانی فراهم باشد، به‌طور قطع و یقین آقای فضائلی در بیان مطلب خود دقت و احتیاط خواهد کرد و این اندازه و بی‌محابا از کلمات استفاده نخواهد کرد. یکی از انتقادات رایج این است که چرا مسئولین به توصیه‌های مقام معظم رهبری گوش نمی‌سپارند. به‌نظر می‌رسد که افرادی نظیر نویسنده این توییت، نسبت به همه مسئولین محترم در رعایت این توصیه‌ها اولی هستند و اگر چنین می‌شد، اکنون شاهد چنین ادبیات تند و حتی قابل‌تعقیبی از سوی فضائلی درباره یک روزنامه، آن هم به علت انتشار یک گزارش بیان‌گر واقعیت نمی‌بودیم. به‌ویژه چند روز پس از توصیه رهبری به ائمه‌جمعه برای رفتار پدرانه با مردم که شمول این توصیه به همه مسئولین قابل انتظار است. ۴- اصل موضوع کاربرد کلمه «خیانت» است. یک گزارش واقع‌گرا مصداق خیانت نیست که سراسر خدمت است. آن کسان و مجموعه‌هایی باید پاسخ‌گوی خیانت باشند که اقدامات تخریبی آنان بیش از ۱۰ سال است که رشد اقتصادی کشور را متوقف کرده، اشتغال را کم کرده و امید به آینده را کاهش داده است. در نتیجه این وضعیت است که رغبتی به فرزندآوری ایجاد نمی‌شود. اگر در همین یک سال می‌توانستید مطابق وعده‌های شرعی و قطعی داده‌شده، ماهی ۱۱۰ هزار شغل ایجاد کنید، قطعاً شاهد رشد ازدواج و فرزندآوری می‌بودیم. ولی نه‌تنها نتوانستید، بلکه آن را از آنچه بود هم کمتر کرده‌اید؛ حالا چگونه انتظار دارید که شاهد فرزندآوری باشیم؟ اینجا جای خائن و خادم عوض می‌شود. کسی‌که بیماری را تشخیص دهد و بگوید خائن نیست، خادم است. آنکه سرپوش می‌گذارد، باید فکری برای مسئولیت‌های خودش کند. ۵- متاسفانه باید گفت چون سیاست‌گذاران درک درستی درباره مساله جمعیت ندارند، در حال زدن سرنا از سر گشاد آن هستند. قانون تدوین‌شده از طریق اصل ۸۵، نشان داد که حتی جرات تصویب عمومی آن را نداشتند. نتیجه این سیاست‌ها چه خواهد شد؟ کاهش فرزندآوری. تا حالا که چنین بوده، اطمینان داشته باشید که در ادامه هم چنین خواهد شد. چرا؟ چون بیان حقیقت را به‌منزله «خالی کردن دل مردم» می‌دانند. ۶- ایشان خود را در مقام تعیین‌کننده سیاست تصویر کرده و در توییت خود درباره موضوع جمعیت نوشته است که؛ «مسائل راهبردی که امنیت و اقتدار کشور در گروی آن است...»؛ در این مورد، باید یک یادداشت مستقل نوشت. احتمالاً از این یادداشت عصبانی‌تر شوند، درنتیجه آن را می‌گذاریم برای فرصت بعدی تا دانسته شود که سیاست‌های مربوط به فرزندآوری به شکل موجود، نه امنیت را تامین می‌کند و نه موجب اقتدار می‌شود. مگر اینکه رویکردها به‌کلی تغییر کند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی